امیرمؤمنان (ع) در مراعات حدود الهى و رضایت حضرت حق در مسائل اقتصادى، به اندازهاى شدت عمل نشان مىداد که او را کشتهى عدالت ساخت. (1) نزدیک ساختن جسم داغ به دست برادر در جواب درخواست سهم بیشترى از بیت المال، (2) علتى غیر از رعایت حدود الهى نداشت.
رعایت حدود الهى براى کسب رضایت حضرت حق در تمام لحظات زندگانى على (ع) سایه انداخته بود، به طورى که حاضر نبود شمعى از بیتالمال را صرف مباحثه در امور شخصى نماید. (3) جراحت هزار ضربه شمشیر براى او در راه خدا، از این که در فراش و رختخواب بمیرد راحتتر
بود. (4) به خدا سوگند مىخورد تا عمر باقى است و شب و روز برقرار است و ستارگان در آسمان در پى هم طلوع و غروب مىکنند، هرگز دست به تقسیم ناعادلانهى بیتالمال نزده و از طریق ناصواب در پى اهداف خویش نخواهد رفت، چرا که او بر اساس عنصر واقع نگرى و خدا محورى به نیکى پى برده بود که بخشیدن مال در غیر مورد آن، تبذیر و اسراف است؛ اعم از این که مال شخصى باشد یا از آن بیتالمال؛ چرا که این امر گرچه در دنیا باعث سربلندى صاحب مال مىگردد، در آخرت موجب سرافکندگى وى خواهد شد، و گرچه بعضى او را گرامى دارند، نزد خداوند به خوارى شمرده مىشود. هیچ کس مال خویش را در غیر راهى که خداوند فرمود مصرف نکرد و به غیر اهلش نسپرد، جز این که سرانجام خداوند او را از سپاسگزارى آنان محروم ساخت و محبتشان را متوجه دیگرى نمود، و اگر روزى محتاج آنها شود، بدترین رفیق و ملامت کنندهترین دوست خواهد بود! (5).
1) جرداق جرج، صداى عدالت انسانى، سید هادى خسروشاهى، خرم، 1375، ج 5، ص 402.
2) همان، خطبهى 224.
3) ابناثیر، الکامل، ج 3، ص 207.
4) نهجالبلاغه، خطبهى 123.
5) نهجالبلاغه، خطبهى 126.