در جمیع مراتب زندگى باید به روشنى دانست که حرکت کلى تعریف شده براى حیات انسانى، رفتن به سوى خداست: «انا الیه راجعون» (1) و «ان الغایه امامکم.» (2) وقوع این امر مهم در صورتى ممکن است که در مراحل مختلف زندگى، نوعى اتحاد در رویه و عمل بین بخشهاى مختلف فرهنگى، سیاسى، اقتصادى، و نظامى به وجود آمده و همهى آنها با وجود تفاوتهاى رفتارى، یک هدف را مد نظر گرفته و با همسویى با کلیت نظام حیات انسانى، حرکت به سوى الله را فراهم سازند.
در این تلاش، موفقیت از آن کسانى است که هیچ نوع رفتار غیرالهى در آنها دیده نشده و با اتخاذ روشى برخاسته از آیات الهى سبکبال شده، نظارهگر حیات اخروى گردند: «تخففوا تلحقوا.» (2) و خیر اضافه شده از طرف خداوند را با به کارگیرى دستورات و شیوههاى زندگى ارایه شده از طرف او، سمبل و الگوى زندگى خود قرار دهند: «من اتخذ قوله دلیلا هدى» (3) هیچ امرى را جز رضایت الهى و سنت رسولش (ص(، چراغ هدایت خویش قرار ندهند، (4) چرا که رضایت الهى جایگزین هر چیز مىتواند باشد اما هیچ چیز نمىتواند
جایگزین آن گردد. (5) باید توجه داشت که رضایت الهى تنها به لقلقهى زبانى کسب نمىگردد، بلکه به دنبال رعایت حدود الهى است که بر اساس عنصر حق مدارى، گسترهاى به وسعت عالم هستى را تحت پوشش قرار داده است. (6).
در این تلاش مستمر، تنها باید از او مدد جست و بر او توکل نمود؛ توکلى که او را به سوى خدا و منزل سعادت اخروى رهنمون سازد:
»اتوکل على الله توکل الانابه الیه، و استرشده السبیل المودیه الى جنته، القاصده الى محل رغبته.» (7).
1) سورهى بقره، آیهى 156.
2) نهجالبلاغه، خطبهى 21.
3) نهجالبلاغه، خطبهى 147.
4) نهجالبلاغه، خطبهى 149.
5) نهجالبلاغه، نامهى 28.
6) نهجالبلاغه، خطبهى 216.
7) نهجالبلاغه، خطبهى 161.