هر پدیدهاى در عالم هستى ویژگىهایى دارد که با آنها از دیگران باز شناخته مى شود. این ویژگىها عموما به دو گروه عام و خاص تقسیم مىشوند؛ ویژگىهاى عام، مشترک بین همهى فرهنگها بوده، و ویژگىهاى خاص، متناسب با جامعه و افراد متفاوت مىباشند. پارهاى از اوصاف و ویژگىهاى عام آن به اختصار عبارتند از:
1- فرهنگ «عام» ولى «خاص» است؛ فرهنگ به عنوان یک معرفت بشرى عام است. همهى انسانها براى حفظ بقا و دوام زندگى به ساختن ابزار و ادوات و فعالیتهاى تولیدى و تهیه مسکن و لباس و غذا مىپردازند و رفتارهایى را انجام مىدهند؛ مىخورند، ازدواج مىکنند، و… و همهى جوامع داراى نهادهاى خانوادگى و نظام خویشاوندى و نظام سیاسى و قوانین و مقررات و فلسفه براى زندگى و یا عقیده دربارهى هستى، مرگ، ماوراء الطبیعه و علایم و اشارات و زبان و هنر و… هستند. ولى با وجود تشابه در کلیات و خطوط اصلى، هر قوم و گروهى با شیوهى خاص خود مىخورند و ازدواج مىکنند و… و بالاخره تفاوتهایى در رسوم، قوانین، و معتقدات و تمام جلوههاى فرهنگى دارند.
2- فرهنگ «متغیر» ولى «ثابت» است: پدیدههاى اجتماعى بنابر مقتضیات زمان و بر اساس اختراعات و نیازها و آمد و رفتها دستخوش تغییر
و تحول مىگردند. این تغییرات در زمینههاى فرهنگى به قدرى بطئى و کند است که به آسانى نمىتوان متوجه آن شد و از آنجا که زندگى فرد نیز ملازم این تغییرات بسیار بطئى است، فرهنگ تقریبا ثابت به نظر مىرسد و به چشم نمىآید، ولى در عین حال در بستر زمان تغییر مىپذیرد. (1).
3- پذیرش فرهنگ «اجبارى» ولى «اختیارى» است؛ فرهنگ تمام حیات اجتماعى ما را در بر گرفته است، ولى به ندرت خود را آشکار مىکند و خود را بر افکار و معارف و اعمال ما تحمیل مىسازد. در عین حال، انسانى که در یک جمع زندگى مىکند، یا بچهاى که در محیطى متولد مىشود بىاختیار در چارچوب فرهنگ و سنن و روشهاى آن جمع قرار مىگیرد. ولى انسان بنابر خصوصیات جسمانى، فکرى، روانى، علمى و اجتماعى که دارد و یا به دست مىآورد در چارچوب رعایت آن چه از جامعهى خود آموخته است باقى نمىماند و این همه اختراعات، اکتشافات، توسعه و تکامل تکنیکى و زیستى و فکرى ثمرهى آن است. یعنى تأثیر شخصیت و کاربرد هوش و استعداد و مقتضیات دیگر، افراد را به فضاى «اختیار» مىکشاند. (2).
4- فرهنگ یک مفهوم بىطرف نیست، بلکه تاریخى، خاص و ایدئولوژیک است. (3).
5- فرهنگ هویت دهنده است؛ فرهنگ و مواریث تاریخى یک ملت، رکن اصلى شخصیت و هویت انسانى آن ملت است.
6- فرهنگ ذاتا تبادل، انتقال، ترکیب و ارتباط را مىطلبد و خواهان
پیوند، رشد و تماس است.
7- فرهنگ انسان را یارى مىکند تا بهتر ببیند، بخواهد و گزینش کند. (4).
8- فرهنگ، وسیلهاى است که افراد را با زندگى اجتماعى تطبیق مىدهد.
9- فرهنگ، طرحهایى براى زندگى کردن است که در جریان تاریخ شکل مىگیرد. (5).
10- فرهنگ فرا گرفتنى است و تعلیم و تربیت در جوامع انسانى بر اساس این خصیصه شکل گرفته است. (6).
11- فرهنگ با شرایط محیط سازگارى و هماهنگى حاصل مىکند. از این رو، هیچ فرهنگى در طول تاریخ منجمد نمانده، بکله با گذشت زمان تغییر و تحول یافته است.
12- عوامل یک فرهنگ به تدریح به صورت یک مجموعهى به هم پیوسته در مىآیند. (7).
13- فرهنگ موضوعى اجتماعى است، عادات و تجربیاتى که فرهنگ را تشکیل مىدهند جنبهى انفرادى ندارند، بلکه تمام کسانى که در گروه مربوط به خود زندگى مىکنند در آن شریکند و فشار و جبر اجتماعى ضامن بقاء تحول و عادات و تمایلات و تجربیات فرهنگى است.
14- فرهنگ نیازمندىهاى اساسى حیاتى را تامین مىکند. (8).
15- فرهنگ ناشى از عوامل زیست شناختى، محیط زیستى، روان شناختى و تاریخ وجود بشر است. (9).
16- اصلاح جامعه و کشور با اصلاح فرهنگ آن ممکن مىشود. (10).
17- در کتاب «دخل و تصرف در سیستم«، (11) خصایص فرهنگى به صورت زیر تقسیم بندى شده است:
دیدن (بینش) آن چنان که انتظار مىرود. Seeing as expected
کردار (رفتار) آن چنان که انتظار مىرود. Doing as expected
اعتقاد داشتن (باور) آن چنان که انتظار مىرود. Believing as expected
داورى کردن (رأى) آن چنان که انتظار مىرود. Voting as expected
اندیشه (تفکر) آن چنان که انتظار مىرود. Thinking as expected
1) هوشمند، محمد احسان، فرهنگ، فصلنامه کردستان، شمارهى 2، بهار 1379، ص 67.
2) روح الامینى، همان، 1377، ص 2.
3) Swingewood, A. 1977. The myth of mass culture. London: Macmillan.
4) عیوضى، محمد رحیم، تبادل فرهنگى، فصلنامه مطالعات ملى، شمارهى 6، ص 105.
5) Kluckhohn. c- 1964- The Study of Culture – In Coser and Rasenberg-p .
6) کوئن، همان، 1372، ص 38.
7) منصورى، جواد، فرهنگ استقلال، وزارت امور خارجه، 1370، ص 17.
8) ترابى، على اکبر، همان، 1341، ص 14.
9) لوئیس کوزر، 1378، ص 65.
10) امام خمینى (ره(، صحیفهى نور، جلد 1، ص 86.
11) Beat the Syste, A way to Great More Human Environments. Grow – Hill book company . USA براى توضیح بیشتر به کتاب جامعه و فرهنگ نوشتهى محسن فردرو و دیگران، مقاله ملاحظاتى پیرامون فرهنگ عمومى نوشتهى حسین نژاد صفحه 147، نشر آرون مراجعه شود.