جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

طراحی عملیات در جنوب بصره، منتفی شدن اجرای آن، موقعیت دشوار پس از عملیات خیبر

زمان مطالعه: 4 دقیقه

به دلیل اینکه عملیات خیبر در تعیین سرنوشت جنگ تأثیر اساسی نگذاشت، عملیات دیگری مطرح شد که نیروی زمینی ارتش طراح آن بود. بر اساس این طرح، منطقه جزیره مینو و خسروآباد در غرب رودخانه اروند برای اجرای عملیات انتخاب شد. این انتخاب از نظر اندیشه کلاسیک با خطر بسیار و ابهام زیادی همراه بود. اما هدف‏های جبهه جنوب به اندازه‏ی اهمیت داشت که هر اقدام نظامی در این جبهه در سرنوشت جنگ تعیین کننده بود. آقای هاشمی رفسنجانی در این باره در جلسه‏ای در دزفول به فرماندهان نظامی گفت:

»اگر شما بخواهید عماره را بگیرید، در آنجا خبری نیست، اگر بخواهید بروید بغداد، متر به متر جلوی ما از این [خطوط دفاعی شرق بصره] بدتر خواهد شد. در بصره، مردم تا کربلا شیعه هستند. اگر بخواهیم کاری کنیم، همین است که اینجا بکنیم.» (1).

اوضاع کشور نیز به گونه‏ای بود که مسئولان وقت، یک پیروزی در جنوب را مهم و برای پیشبرد امور، حیاتی می‏دانستند. آقای هاشمی برای توجیه فرماندهان، بخشی از اوضاع سیاسی را چنین بیان کرد:

»هر روز که از جنگ می‏گذرد، مسائل از کانال سیاسی – نظامی برای ما مشکل‏تر می‏شود و دشمن خود را آماده‏تر می‏کند. قدرت‏های سیاسی دنیا دست‏اندرکارند تا ما را از پیروزی مطلق بازدارند و کشورهایی مانند ترکیه و پاکستان مایل نیستند ما به

پیروزی برسیم. سوریه و لیبی که با ما خیلی صمیمی هستند، می‏خواهند ما به گونه‏ای پیروز شویم که دستمان در عراق باز نباشد. در هر کنگره و کنفرانس که شرکت می‏کنیم، به ما می‏گویند صلح بکنید. از نظر سیاسی چقدر می‏توان برای صلح نکردن مقاومت نمود؟ خریدهایی در آلمان و انگلیس داریم که در داخل به آن نیازمندیم، ولی نمی‏دهند تا صلح کنیم و همه کارها برای این است که ما از پیروزی مطلق چشم‏پوشی کنیم. اگر همه دنیا گفتند صلح و ما نکردیم، دشمن بمب اتم هم بیندازد، برای دنیا توجیه شده می‏باشد.» (2).

اگر چه اجرای عملیات امری ضروری به شمار می‏رفت، اما تضمین پیروزی آن مهم‏تر بود. آقای هاشمی در نشست فرماندهان گفت:

»مصلحت ما نیست در چنین شرایطی، عملیات ناموفق داشته باشیم. در چنین شرایطی، زمان برای ما مهم است، چون دنیا پیروزی مطلق ما را نمی‏پذیرد لذا به مرور فشار می‏آورد. ما الان می‏توانیم با همین اعتبار نظامی 20 درصد از خواسته‏هایمان را بگیریم ولی اگر عملیات ناموفق داشته باشیم 5 درصد [هم] نمی‏توانیم بگیریم.» (3).

وی جنبه پیروزی عملیات را نیز راه‏گشا دانسته افزود:

»همان گونه که اگر ناموفق باشیم زحمات شما به اضافه تلفات و افتخارات زیر سؤال رفته و شاید هم از دستمان برود [ولی در صورت موفقیت] می‏توانیم توپ مستقر نموده و رابطه عراق را با خلیج فارس قطع کنیم، صفوان را تهدید کنیم و به کشورهای خلیج فارس نزدیک شویم. در واقع، شکل جغرافیایی جنگ عوض خواهد شد. اگر در آن طرف آب (رودخانه) بمانیم، فشار سیاسی به دنیا وارد خواهیم ساخت و هدف‏های بعدی ما، سیاسی – نظامی است، نظامی محدود. ما در آینده عملیات بزرگی نخواهیم داشت. اگر خودمان را به ام‏القصر برسانیم و در آنجا بایستیم عملیات آخر خواهد بود و 60 درصد خواسته‏هایمان را خواهیم گرفت [همچنین] اگر ما بتوانیم با کشیدن یک خط، دهانه فاو را از بصره جدا کنیم تا از پشت مورد

حمله نباشیم، خارک و ماهشهر از خطر جدی در امان می‏شود و رفت و آمد کشتی‏ها نیز در امان خواهد بود. در این صورت، ما هیچ عجله‏ای برای هیچ کاری نداریم، عربستان سعودی تحت فشار قرار می‏گیرد تا از همه امکاناتش برای پایان گرفتن جنگ استفاده کند.» (4).

با آنکه اجرای عملیات پیروز در جنوب بسیار مهم بود، اما به دلیل وجود ابهامات فراوان در مورد مانور و روش‏های مورد نظر برای تصرف منطقه عملیاتی، هوشیاری دشمن و نبودن امکانات لازم، اجرای عملیات در جنوب بصره منتفی شد. گرچه امید زیادی به این تلاش وجود داشت و آقای هاشمی به بازتاب سیاسی آن امیدوار بود، اما گزارش برخی از فرماندهان، گره‏های موجود را در سر راه این عملیات آشکار کرد. لذا آقای هاشمی به عنوان فرمانده جنگ با وجود عدم تمایل به لغو این عملیات، ناچار به این تصمیم شد. در پی این تصمیم، وی خواستار پاسخ‏گویی فرماندهان به معضلات کشور شد. وی گفت:

»اگر این است، باید بگویید ما نمی‏توانیم بجنگیم، تا ما برویم به مردم بگوییم و راه دیگری پیدا کنیم. اگر ما حالا جنگ را ختم کنیم، وضع نظامی‏مان در دنیا خوب است ولی شش ماه دیگر خیر. اگر نمی‏توانید، حالا بگویید. فرماندهان راه ما را مشخص کنند، برای ما مشکل است که بچه‏های مردم شهید می‏شوند. چند راه‏حل وجود دارد: 1 – با اعتبار نظامی جنگ را تمام کنیم، اگر می‏پسندید، عمل کنیم. 2 – اگر پیشنهاد دارید، به ما بگویید در کجا خواهید جنگید؟ بنشینید، مسئله جنگ و مسئله انقلاب را حل کنید، بگویید چه کنیم؟ اگر کسی نظرش این است که نمی‏شود بجنگیم، حالا باید تصمیم گرفت. در همین موقعی که آبرو داریم، شرایط صلح را فراهم کنیم و بجنگیم. این یک راه است و من نمی‏دانم کسی در میان شماها هست که بخواهد این راه را پیشنهاد کند یا نه؟ اگر هست باید بعدا بگوید، من نمی‏گویم اینجا صریح بگوید.» (5).

آقای هاشمی سپس درباره چگونگی تصمیم‏گیری برای پایان جنگ گفت:

»در مورد صلح، نظر امام مطرح است و ایشان می‏گویند بدون جنگ صلحی امکان ندارد و اگر ما هم نتوانیم بجنگیم، به مردم می‏گوید بروید بجنگید.» (6).

درباره این عملیات بحث بسیاری شد اما برای اجرای آن نتیجه‏ای حاصل نشد و سرانجام این عملیات از دستور کار خارج شد.


1) سند شماره 172 / گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، گزارش «عملیات انجام نشده والفجر 8، «تاریخ تدوین آذر 1363، ص 12.

2) همان.

3) همان، ص 14.

4) همان، ص 15 و 21.

5) همان، ص 116 و 117.

6) همان، ص 119، جلسه 30 / 4 / 1364، دزفول.