غافلگیری مطلق ارتش عراق در برابر حمله رزمندگان اسلام، گونهای از عقبماندگی و شتابزدگی را برای این کشور در پی داشت. این بار، دشمن دریافت که تدابیر تاکتیکی او در میادین نبرد نقش تعیین شدهاش را از دست داده و در منطقهای که تصور نمیکرد، مواضع ارزشمندی را از دست داده است. به بیان دیگر، عراق با پدیده جدیدی مواجه شده بود که غلبه بر آن بسیار دشوار و بلکه غیرممکن مینمود. این پدیده، نبوغ و ابتکار نظامی نیروهای ایرانی بود که هر آن امکان داشت ارتش عراق را در وضعیت جدید و خاصی قرار دهد که کنترل آن قابل پیشبینی نبود. از این رو، مهمترین واکنش رهبران عراق در برابر عملیات خیبر، نگرانی از ایستادگی و غیر قابل پیشبینی بودن تحرکات رزمندگان اسلام بود.
عراقیها در پی اجرای عملیات خیبر به تلاشهای سیاسی و نظامی گوناگونی اقدام کردند، از جمله:
1 – هشدار به کشورهای عربی خلیج فارس مبنی بر آنکه عراق خاکریز دفاع از آنهاست.
صدام حسین در دیدار با اعضای دفتر دائمی اتحادیه حقوقدانان عرب گفت:
»ما نگفتیم سدی که از سینههای مردان در مرزهای عراق بسته شده است، سدی است که برادران ما را در خلیج (فارس) حمایت میکند مگر اینکه برادران ما در خلیج (فارس) این موضوع را عنوان کردند که اگر خدای نکرده این سد فرو ریزد، طوفان در مرزهای خلیج (فارس) متوقف نخواهد شد و از آن فراتر خواهد رفت.» (1).
2 – تهدید ایران به مقابله جدی و دعوت از جامعه بینالملل برای پایان دادن به جنگ.
پافشاری ایران بر تنبیه متجاوز و احقاق حقوق خود، یکی از نگرانیهای رهبران بعثی بود و عراقیها در مناسبتهای مختلف و با
تهدید، در صدد منصرف کردن جمهوری اسلامی ایران از ادامه جنگ بودند. از این رو، آنها ضمن اعلام آمادگی برای مقابله با ایران، جامعه جهانی را برای نجات خود به کمک فراخواندند. روزنامه عراقی الجمهوریه خواستار تلاش مجدانه بینالمللی برای تحمیل صلح به ایران شد و نوشت:
»عراق در حالی این دعوت را مطرح میکند که در نهایت آمادگی برای درهم شکستن هر گونه تجاوز جدید ایران که در آن تلفات ایران بیشتر از گذشته خواهد بود به سر میبرد.» (2).
فرمانده سپاه سوم عراق نیز گفت:
»ما کمر آنها را شکستهایم ولی میدانیم که آنها به محض گردآوردن نیرو و تجهیزات کافی، بار دیگر دست به حمله خواهند زد.» (3).
3 – تلاش برای بینالمللی کردن جنگ.
فشار اقتصادی ناشی از جنگ، بار سنگینی را بر نظام سیاسی عراق وارد میکرد طوری که بقاء این رژیم را در تهدید جدی قرار داده بود. زاید حیدر، سفیر رژیم عراق در کنیا در این باره گفت:
»عراق برای ادامه جنگ با جمهوری اسلامی مجبور است ماهانه یک میلیارد دلار هزینه جنگی بپردازد.» (4).
برای رهایی از این وضع، استفاده از سلاح شیمیایی و حمله به تأسیسات نفتی و نفت کشهایی که نفت ایران را حمل میکردند، دو اقدام اساسی عراقیها بود. آنها با توجه به اهمیت نفت و نقش آن در جهان صنعتی، دست به این اقدام زدند و امیدوار بودند با مقابله به مثل جمهوری اسلامی، کشورهای دیگر، به ویژه ابرقدرتها را وادار کنند که فشار بیشتری بر جمهوری اسلامی وارد آورند.
4 – حمله به مناطق مسکونی.
5 – مسئله تنگه هرمز و تأسیسات نفتی جزیره خارک.
مهمترین هدف عراق بازداشتن ایران از ادامه جنگ با توسل به شیوهها و ابزار گوناگون بود. برای رسیدن به این هدف، عراق پس از
عملیات خیبر، تلاش تازهای را آغاز کرد که مورد نظر امریکا و کشورهای اروپایی نیز بود. عراق با آگاهی از اتکاء ایران به درآمدهای نفتی برای پیشبرد جنگ، این بار، حمله به تأسیسات نفتی خارک را به عنوان مهمترین اقدام نظامی در صدر تلاشهای خود قرار داد. برای این منظور پنج فروند هواپیمای سوپراتاندارد مجهز به موشکهای اگزوست از فرانسه اجاره کرد. این عمل، بیش از آنکه در تحقق هدف مورد نظر عراق مؤثر باشد، ژستی تبلیغاتی و روانی بود. مقامهای امریکایی و رسانههای غرب نیز در اظهارات و تحلیلهای خود حمله به تأسیسات نفتی ایران را تنها راه پیشروی عراق عنوان میکردند. در واقع، عراق با این حرکت، علاوه بر محدود کردن درآمدهای ارزی ایران، فشار اجتماعی و بینالمللی کردن جنگ را نیز در نظر داشت. این اقدام عراق قبل از شروع و پس از آن، از جنبههای گوناگون مورد توجه مقامها و رسانههای غربی قرار گرفت. آسوشیتدپرس در این باره گزارش داد:
»مقامهای امریکایی میگویند، اگر عراق نتواند حملات ایران را دفع کند، ممکن است برای حمله به تأسیسات نفتی ایران وسوسه شود.» (5).
رادیو بی.بی.سی نیز اعلام کرد:
»حرکت بعدی به عهده رئیس جمهور عراق، صدام حسین خواهد بود که یا شکست را ریسک کند و یا اینکه موشکها را به طرف خارک شلیک کند.» (6).
رادیو اسرائیل به نقل از روزنامه آلمانی فرانکفورترالگمانیه گفت:
»عراق دو راه در پیش دارد یا اینکه از موضع برتر جنگ را ادامه دهد یا اینکه به کانون نفتی ایران ضربه بزند.» (7).
فرد هالیدی، متخصص در امور خاورمیانه در گفتوگو با شبکه ای.بی.اس. امریکا گفت:
»امکان اینکه عراق برای کشاندن امریکا به این جنگ و نجات دادن خود سعی در کوبیدن تأسیسات نفتی ایران در خارک را داشته
باشد بیشتر میشود و چنین احتمالی نزدیکتر میشود… [بر اساس] محاسبات امریکا و انگلیس، چنانچه یک نمایش قدرت و یا استفاده از قدرت بر علیه ایران داشته باشند، این، (امام) خمینی را متوقف خواهد کرد و احتمالا جنگ را متوقف کرده و یا آن را تحت کنترل خود در خواهد آورد.» (8).
رادیو بی.بی.سی نیز گفت:
»احتمال میرود که این تصور برای مقامهای عراقی پیش آید که افزایش میزان تشنج در خلیج فارس، تنها راه ترغیب تلاشهای بینالمللی برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق است.» (9).
خبرگزاری یونایتدپرس نیز طی تحلیلی گزارش داد:
»صدام حسین این روزها با تهدید به بستن شاهرگ نفتی ایران در خلیج فارس، سعی دارد آخرین سلاح خود را به نمایش بگذارد. صدام حسین به دلیل تهاجم اخیر ایران که یکی از بزرگترین تهاجمات ایران در طول 5 / 3 سال جنگ بوده است و هنوز نیز ادامه دارد و همچنین، به دلیل درگیر جنگ بودن با یک دشمن بسیار قویتر و از سوی دیگر، به دلیل باختن تدریجی جنگ اقتصادی، تحت فشار شدیدی قرار گرفته است. کارشناسان دفاعی میگویند که عراق ظاهرا قادر به فلج ساختن صادرات نفتی ایران از راه انجام حملات هوایی بر علیه کشتیها و ترمینال نفتی جزیره خارک هست. عراقیها از نیروی هوایی بهتری نسبت به ایران برخوردار هستند و این نیرو را با موشکهای روسی و همچنین پنج فروند جت فرانسوی سوپراتاندارد مجهز به موشکهای اگزوست – که در جریان جنگ جزایر فالکلند بین آرژانتین و انگلیس بسیار مؤثر بودند – تقویت کردهاند.» (10).
رادیو امریکا به نقل از روزنامه واشنگتن پست پس از اشاره به این گزارش که عراق برای نخستین بار هواپیماهای سوپراتاندارد را در جنگ با ایران به کار گرفته است، گفت که مقامهای امریکایی این اقدام را گام دیگری به سوی بحرانی میدانند که ادامه جریان نفت از
خلیج فارس را دربر میگیرد و همچنین، آنها تازهترین اقدام عراق را نشانی تازه از ناتوانی آن کشور در جنگ دیرپا با ایران تعبیر میکنند. بعضی نیز آن را بازتابی از افزایش نگرانی درباره تقویت نظامی ایران برای حملهای بزرگ در خاک عراق میبینند. عراق روز 27 فوریه با حمله به نفتکشها در نزدیکی جزیره خارک، اعلام کرد که محاصره این منطقه را آغاز کرده است.
عراق از نهم اسفند 1362 جزیره خارک و نفتکشهایی را که به قصد بارگیری به پایانههای نفتی ایران میآمدند، هدف حمله قرار داد و روز به روز بر دامنه و شدت حملات خود افزود، به گونهای که تردد نفتکشها به خارک به طوری چشمگیر کاهش یافت. در چنین وضعی، ایران دریافت که بایستی محل صدور نفت خود را به دریای عمان انتقال دهد. اما این کار، به سادگی میسر نبود و تنها ذخیرهسازی در محلی دورتر از خلیج فارس ممکن بود. در این حال، یکی از اقدامات کاربردی ایران برای کاهش فشار، حمایت از نفتکشها بود. بدین منظور، بانک مرکزی ایران اعلام کرد تمام نفتکشهایی که به جزیره خارک بیایند و یا در دیگر بنادر ایران پهلو بگیرند، همراه با کالاهایشان بیمه خواهد کرد. (11) علاوه بر این، اعلام شد کشتیهایی که به شمال خلیج فارس میآیند، از بیمه بیشتری برخوردار خواهند بود. برای پشتوانه این بیمه، ایران یک میلیون دلار به عنوان ضمانت در بانک لندن گذاشت.
از سوی دیگر، وزارت خارجه جمهوری اسلامی اعلام کرد در صورتی که ایران نتواند از منافع نفتی خود در خلیج فارس بهرهمند شود، تنگه هرمز را مسدود خواهد کرد. این اظهارات بهانه مناسبی برای تبلیغات به رسانههای غربی داد. این رسانهها با بزرگ کردن مسئله و حفظ حساسیت آن در خبرها و تحلیلهای خود، سعی کردند ایران را در انفعال بیشتری قرار دهند، ضمن آنکه از این طریق، عراق به اهداف خود بیشتر نزدیک میشد. علاوه بر این، در پی اعلام ایران مبنی بر «مقابله به مثل» در خلیج فارس، امریکا مرز پنج مایلی
اطراف کشتیهای امریکایی مستقر در خلیج فارس را منطقه ممنوعه برای پرواز هواپیماها اعلام کرد تا بدین وسیله محدودیت بیشتری برای ایران ایجاد کرده و دست عراق را بازتر کند. اما جمهوری اسلامی، هر گونه شرطی را برای پرواز هواپیماهای خود بر فراز خلیج فارس رد کرد و هواپیماها در منطقه ممنوعه پرواز کردند و حتی در این پروازها یک بار، امریکاییها به سوی هواپیمای ایرانی تیر هشدار شلیک کردند. در واقع، دامن زدن به مسئله خارک و مسدود شدن تنگه هرمز، نوعی جوسازی بود که امریکاییها ایجاد کردند تا به منافع و مقاصد خاص خود برسند. آنها مروج اصلی شایعه در این زمینه بودند. به نوشته مجله الحوادث چاپ لندن این امر به بالا رفتن قیمت سهام شرکتهای نفتی امریکایی کمک میکرد. (12) همچنین، به گفته منابع خبری، هشدار ایران به بستن تنگه هرمز، موجب افزایش بیسابقه و چشمگیر دلار امریکا در بازار شد.
در هر حال، مسئله خارک که ابتدا در ایران مهم به نظر میرسید و در این زمینه نگرانیهایی وجود داشت، در محیط بیرونی نیز جنجال بسیاری ایجاد کرد. تدابیر دفاعی و مقابله به مثل ایران، موجب شد به مرور عراق حملات خود را کاهش دهد و این برگ برنده را که از مدتها پیش درباره آن جنگ روانی به پا کرده بود، از دست بدهد.
6 – استفاده از سلاح شیمیایی
یکی از مهمترین تحولاتی که طی جنگ تحمیلی به وقوع پیوست، به کارگیری سلاح شیمیایی در میادین نبرد به وسیله عراق بود که اوج آن (تا سال 1362) در عملیات خیبر اتفاق افتاد. در طول این عملیات، دشمن چندین بار از این سلاح استفاده کرد. نخستین حمله شیمیایی دشمن در هشتم اسفند 1362 در هورالهویزه انجام شد و از این تاریخ تا پایان عملیات، نیروی هوایی عراق با پرتاب راکتهای شیمیایی، مناطق عملیاتی را آلوده کرد، به گونهای که شماری از رزمندگان اسلام بر اثر آن شهید و یا دچار جراحات شدید شدند. موضع امریکا در برابر این مسئله دوگانه بود. ابتدا طرح آن را از جانب
ایران یک ادعا خواند. صدای امریکا به نقل از سخنگوی وزارت خارجه این کشور گفت:
»امریکا نمیتواند گزارش مربوط به ادعای ایران درباره استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی در جنگ علیه ایران را تأیید کند.» (13).
اما روزنامه واشنگتن پست از قول مقامهای امریکایی نوشت:
»حکومت بغداد به خاطر حمله خیبر، در آستانه سقوط قرار گرفته و ناگزیر در استفاده از سلاح شیمیایی بوده است.» (14).
در واقع، مقامهای امریکایی به طور غیررسمی اعلام کردند که عراق برای جلوگیری از پیشروی ایران، ناچار است از هر نوع سلاحی استفاده کند. آنها همچنین، برای تحتالشعاع قرار دادن این موضوع، مسئله حقوق بشر در ایران را که یک حربه و دستاویز کهنه است، به عنوان یک موج تبلیغاتی مطرح کردند و ضد انقلاب وابسته را تحریک کردند تا برای دستیابی به اهداف خود، مطالبی را علیه جمهوری اسلامی عنوان کند. در همین راستا، حزب توده، سازمان چریکهای فدایی خلق، حزب دمکرات و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و اعضای فرقه بهائیت نیز به بیان مطالب بیپایهای علیه انقلاب اسلامی پرداختند که در روزنامههای کشورهای غربی به چاپ رسید.
به طور کلی، با وجود عدم برخورد منطقی و انسانی کشورهای اروپایی، امریکا و سازمانهای بینالمللی با این اقدام، موج وسیعی از خبر، تحلیل و روشنگری در مورد حکومت ضد بشری عراق در اظهارات مقامهای سیاسی و رسانههای جمعی کشورهای مختلف منعکس شد و این کشور را در موضع انفعالی بیشتری قرار داد.
1) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 7 / 1 / 1363، ص 44 تا 47.
2) همان، به نقل از رادیو بی.بی.سی، ص 8.
3) مأخذ 36، 11 / 12 / 1362، ص 5.
4) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 16 / 12 / 1363، ص 22.
5) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 9 / 12 / 1362، ص 29.
6) همان، ص 14.
7) مأخذ 44.
8) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 10 / 1 / 1363، ص 32.
9) همان.
10) مأخذ 40، 16 / 12 / 62، ص 2.
11) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 13 / 1 / 1363، ص 3.
12) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 27 / 12 / 1362، ص 13.
13) خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارشها و بازتابهای عملیات خیبر، 11 / 12 / 1362، ص 29.
14) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 28 / 12 / 1362، ص 25.