در خطر قرار گرفتن بصره و همچنین شرایط سیاسی و نظامی حاکم بر جنگ و تأثیرات تعیین کننده آن در تغییر موازنه قوا، موجب گردید عملیات کربلای 5 و نتایج آن برای طرفین درگیری دارای اهمیت و نقش بسزایی باشد. به همین دلیل ایران و عراق امکانات و نیروهای بسیاری به صحنه نبرد وارد کردند، ضمن اینکه تلاشهای سیاسی جنگ به ویژه اقدامات امریکا و شوروی در سطح بینالمللی و منطقه و مناسبات با دو کشور ایران و عراق نیز وارد مرحله جدیدی شد.
نظر به اهمیت عملیات در شرق بصره و ادعای مکرر عراق مبنی بر عقب راندن قوای نظامی ایران، گزارشگران سیاسی و نظامی هر چند با تأخیر وارد منطقه شدند و گزارشهای خود را درباره موفقیت و موقعیت نیروهای ایرانی هر چند ناقص انتشار دادند، لیکن این گزارشها بخشی از واقعیت را ترسیم میکند. روزنامه تایمز مالی نوشت:
»نیروهای ایرانی همچنان بر مواضعی که در عملیات اخیر در شلمچه، در جنوب شرقی بصره، به دست آوردهاند، مسلط هستند… یک ژنرال عراق گفته است ایرانیان از قسمت اعظم مناطق تصرف شده عقب رانده شدهاند، اما این ادعایی بیش نیست و با حقیقت مطابقت ندارد.» (1).
خبرنگار این روزنامه مشاهدات خود را چنین ترسیم میکند:
»من به اتفاق دو خبرنگار دیگر از کلیه مناطق عملیاتی به ویژه جزیره بوارین در رودخانه شط العرب و شهر دوعیجی دیدن کردیم و اینک تأیید میکنیم که جمهوری اسلامی ایران پیروزی مهمی در شرق بصره به دست آورده که نشان دهنده وقوع عملیات سرنوشتساز در منطقه است. رزمندگان ایرانی در نقاط مختلف تا چهار خط دفاعی عراق را در هم شکستهاند که در این خطوط سیمهای خاردار، میدان مین و مناطق به آب بسته شده مشهود بود.
نیروهای ایران از روحیهای بسیار بالا برخوردارند زیرا میدانند مواضعی را که تصرف کردهاند، خطوط دفاعی سابق عراق در شرق بصره بوده است. یک ژنرال عراق که در جبهه اسیر شده از تشتت و هرج و مرج در صفوف ارتش عراق و روحیه پایین سربازان عراقی سخن میگفت.» (2).
روزنامه دیلی تلگراف این عملیات را مقدمه عملیات بزرگتری برشمرده و مینویسد:
»تحلیلگران جنگ معتقدند ایران اینک به حمله بزرگ دیگری نیاز دارد که کار جنگ را پیروزمندانه خاتمه دهد.» (3).
اهداف عملیات، میزان موفقیت قوای نظامی ایران و نتایج آن عمدهترین مباحثی بود که کارشناسان و صاحبنظران سیاسی و نظامی به آن توجه کردند. از جمله محورهای تحلیل و اخبار رسانهها و محافل خبری از اهداف عملیات چنین است:
– جداسازی منطقه جنوب کشور عراق از بقیه این کشور.
– جلوگیری از برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی در کویت.
– اعلام حکومت نیمه جمهوری در مناطق تصرف شده.
– اعلام خطر به حامیان عراق.
– بهرهبرداری روانی از پیروزی عملیات و ادعای تداوم عملیات انتقامی علیه عراق.
– سقوط صدام.
روزنامه لوماتن دوپاری چاپ فرانسه درباره اهداف ایران از عملیات کربلای 5 نوشت:
»هدف استراتژیک تهران قطعا این است تا منطقه جنوب عراق را از بقیه کشور جدا کند و حداکثر منظور این است که شهر بصره و اطراف آن اشغال شود. در آن صورت نیروهای ایران خواهند توانست با اعلام یک «نیمه جمهوری اسلامی» در خاک عراق، خواستار سقوط صدام شوند.» (4).
رادیو بی. بی. سی نیز به نقل از مفسران گفت:
»بسیاری از مفسران عقیده دارند که هدف حمله جاری ایران تصرف بصره است، زیرا سقوط بصره از نظر روانی و اقتصادی چنان ضربه بزرگی خواهد بود که صدام حسین به دشواری خواهد توانست آن را تحمل کند.» (5).
روزنامه کریستین ساینس مانیتور، چاپ امریکا دو هدف عمده برای ایران در صحنه نظامی و سیاسی قائل شده و مینویسد:
»در صحنه نظامی ایران قصد دارد نیروهای خود را در بهترین موقعیت سوق الجیشی برای یک تهاجم همه جانبه علیه بصره قرار دهد و در صحنه سیاسی ایران میخواهد کشورهای اسلامی را از شرکت در اجلاس آینده کنفرانس اسلامی که برای 26 ژانویه (6 بهمن) در کویت برنامهریزی شده باز دارد.» (6).
هفتهنامه اکسپرس چاپ سوئد با توجه به فرض احتمال سقوط صدام و پیروزی ایران به نقل از یک کارشناس انگلیسی در امور خاورمیانه مینویسد:
»اگر ایران پیروز شود، پس از فشار بر کشورهای عربی حوزه خلیجفارس، به تدریج نوبت اسرائیل خواهد شد. اگر بصره به محاصره درآید و یا سقوط کند بزرگترین ضربه روحی و روانی بر رژیم بغداد وارد خواهد شد و این رژیم میان زمین و آسمان معلق خواهد شد… هیچ چیز به اندازه سقوط صدام حسین نمیتواند موجب وحشت رهبران کشورهای غربی – که این روزها از تزلزل روحی و روانی بغداد نگرانند – شود…. اگر ایرانیان به بصره نزدیکتر شوند، وقوع یک سقوط روحی – روانی در بغداد دور از احتمال نیست.» (7).
کانال 4 شبکه تلویزیونی تجاری انگلیس در تفسیر خود گفت:
»ایران از حملات جاری سه هدف را دنبال میکند، اول اینکه به عراق و حامیان دولت عراق اعلام خطر کند که ایران آماده است عملیات جنگی را ادامه دهد. ایران میکوشد به آنها تفهیم کند که علیرغم حملات عراق به منابع اقتصادی و مسکونی، ایران میتواند
چنین حملاتی را انجام دهد. هدف دوم ایران این است که به حامیان صدام به خصوص کویت، هشدار دهد. ایران میکوشد از برپایی کنفرانس سران کشورهای اسلامی در کویت جلوگیری کند، لذا با این حملات میکوشد جلو برگزاری این کنفرانس را بگیرد. هدف سوم ایران، بهرهبرداری روانی است تا به همه نشان دهد که ایران توان انجام این حملات را دارد و میتواند در حملات خود مناطقی در داخل عراق را تصرف کند…. ایرانیها اعتقاد دارند که حملات انتقامی ایران باید ادامه یابد.» (8).
تأکید مفسران و تحلیلگران سیاسی – نظامی بر بصره به عنوان هدف عملیاتی ایران و تأثیرات ناشی از آن عمدتا متأثر از چند موضوع بود:
1 – تبلیغات و اقدامات ایران پس از عملیات فاو مبنی بر تعیین سرنوشت جنگ، لزوما ایجاب میکرد عملیات نظامی ایران به یک هدف استراتژیک منتهی شود.
2 – طرحریزی و اجرای عملیات در شرق بصره، تحلیلگران ایران و مفسران را بدین باور و نتیجه رساند که هدف ایران بصره میباشد.
3 – آثار ناشی از سقوط بصره در پیروزی سیاسی – نظامی ایران و تبعات آن در سطح منطقه از جمله مسائلی بود که کلیه ناظران را مضطرب و نگران کرده بود. بنابراین تأکید بر بصره به عنوان هدف عملیات و سقوط احتمالی آن، اعلام نوعی هشدار و آمادهباش برای مقابله با پیدایش هر گونه حادثه غیرمترقبه تلقی میشد.
فصلنامه فارین آفرز چاپ امریکا در این باره نوشت:
»شش سال پس از شروع جنگ ایران و عراق، واشنگتن با توجه به منافع حیاتی خود در خاورمیانه، اعتراف کرده است که از روند جنگ نگران است. بر اساس ارزیابیهای استراتژیک، ایران برنده جنگ است. زیرا ایران کشوری است با 42 میلیون نفر جمعیت که یک انقلاب موفقیتآمیز را همراه دارد و عراق 50 میلیارد بدهی خارجی دارد که از پرداخت آن عاجز مانده است.» (6).
امریکاییها نیز در حالی که نسبت به نتایج عملیات نگران بودند به
تدریج برتری قوای نظامی ایران بر عراقیها را پذیرفتند، طوری که فیلیپ اوکلی سخنگوی وزارت خارجه امریکا گفت:
»اگر جنگ به غرب دریاچه ماهی گسترش یافته باشد، نشان این خواهد بود که نیروهای ایران پس از به دست آوردن پایگاه در غرب شط العرب در ناحیه شلمچه، به تدریج اما مطمئن، وجب به وجب داخل خاک عراق پیش میروند.» (9).
»اعتماد به نفس» و امید به کسب پیروزی به عنوان عامل برتری روحی – روانی ایران در برابر عراق نکات مهمی بود که محافل سیاسی – نظامی به آن اشاره کردند. یکی از کارشناسان مسائل خاورمیانه میگوید:
»من فکر میکنم که ایرانیها در مرحله جدیدی از جنگ قرار گرفتهاند و به خود اعتماد پیدا کردهاند و این امر در سال 1363 (1985) و احتمالا از سال 1362 (1984) در حملات مجنون و هویزه به چشم نمیخورد. آنها دلیلی نداشتند که فکر کنند قادر به پیروزی میباشند ولی عملیات فاو و مهران در سال گذشته به آنها نشان داد که به این امر قادر میباشند و هم اکنون آنها برای کسب پیروزی عجله دارند.» (10).
فایننشال تایمز چاپ لندن نیز طی مقالهای به قلم مایکل فیله در این باره نوشت:
»در هفتههای اخیر ایرانیها به این نتیجه رسیدهاند که سرانجام دارند جنگ خلیجفارس به پیروزی میرسند، ایرانیها عزم خود را جزم کردهاند تا صدام حسین رئیس جمهور عراق را که در سپتامبر 1980 (شهریور 1359) جنگ را آغاز کرده، تنبیه نمایند… اگر چه تجهیزات و جنگافزارهای عراق به مراتب پیشرفتهتر از تجهیزات ایران است ولی اراده دست زدن به تهاجم در عراق وجود ندارد، مدتهاست که محافل غربی بدین نتیجه رسیدهاند که بغداد نمیتواند پیروز شود.» (11).
خبرنگار اعزامی بی. بی. سی به ایران طی گزارشی که از بخش
انگلیسی رادیو لندن منتشر شد، گفت:
»من فکر میکنم کسی در این جنگ پیروز است که دارای اراده است و من فکر میکنم دو عامل در این جهت کاملا به نفع ایرانیها است: اولین عامل تعهد شگفتانگیز این ملت برای از بین بردن صدام – که در تهران کاملا مانند کارتر، اسرائیلیها و شیطان بزرگ، امریکا، دیده میشود – میباشد. دومین عامل، امواج عظیم انسانی است که همچون موجی در پی موج دیگر میآیند… احساس اکثریت این است که مردم ایران میخواهند بجنگند و خواهند جنگید تا به نحوی از انحاء صدام حسین را به تسلیم وادارند…. اراده مطلقی برای ادامه جنگ در ایران وجود دارد که در قلب آن، اسلام و تشیع وجود دارد و به علاوه طبیعت سخت ایرانیها.» (12).
1) روزنامه رسالت، 25 / 10 / 1365، به نقل از واحد مرکزی خبر.
2) روزنامه رسالت، 6 / 11 / 1365، گزارش رسانههای آلمان غربی.
3) روزنامه کیهان، 29 / 10 / 1365.
4) خبرگزاری جمهوری اسلامی، 30 / 10 / 1365.
5) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه «گزارشهای ویژه«، 28 / 10 / 1365.
6) همان.
7) روزنامه رسالت، 28 / 10 / 1365، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
8) روزنامه کیهان، 27 / 10 / 1366.
9) روزنامه جمهوری اسلامی، 25 / 10 / 1365، به نقل از آسوشیتدپرس.
10) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه «گزارشهای ویژه«، 29 / 10 / 1365، شهرام چوبین در مصاحبه با رادیو بی. بی. سی، 28 / 10 / 1365.
11) اداره کل مطبوعات خارجی وزارت ارشاد اسلامی، بولتن «بررسی مطبوعات جهان«، شماره 1218، 28 / 11 / 1365.
12) روزنامه رسالت، 6 / 10 / 1365، واحد مرکزی خبر.