جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ضرورت اجرای عملیات (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

نظر به اینکه هسته اصلی تلاش‏های سیاسی – نظامی ایران پس از فتح فاو، عمدتا معطوف به تعیین سرنوشت جنگ با کسب پیروزی نظامی در یک عملیات گسترده و سرنوشت‏ساز بود، طبعا در چنین وضعیتی تنها اجرای یک عملیات پیروز می‏توانست وضعیت را به سود ایران تغییر دهد. در این میان عواملی وجود داشت که علاوه بر تسهیل شرایط، جمهوری اسلامی را به اجرای عملیات تشویق و ترغیب می‏کرد. این عوامل عبارت بودند از:

1 – شرایط نامطلوب سیاسی – نظامی: در وضعیتی که امکانات و نیروی انسانی کشور برای اجرای عملیات بسیج شده بود و متقابلا دشمن نیز با درک شرایط حساس حاکم بر جنگ، فشارهای خود را به ویژه بر مراکز صنعتی و اقتصادی وارد می‏ساخت، انتظارات موجود در جامعه و ضرورت‏های موجود بر جنگ، عملا اجرای عملیات پیروز را ایجاب می‏کرد. در واقع وضعیت مزبور و نگرانی‏های موجود به عنوان عامل بسیار مؤثر روحی و روانی، همواره مقدمه و در عین حال تحریک کننده تصمیم گیرندگان برای اجرای عملیات پیروز بود. از سوی دیگر، فرماندهی عالی جنگ خواستار تعیین تکلیف سریع‏تر نبرد با تداوم عملیات موفق و یا با صلحی شرافتمندانه بود که این امر فرماندهان سپاه را وادار به تصمیم‏گیری در این خصوص می‏کرد.

2 – احتمال حمله دشمن به منطقه فاو: گزارش‏های دریافتی از تحرکات ارتش عراق در منطقه فاو بیانگر آماده‏سازی مقدمات حمله

دشمن به فاو بود. بنابراین هر گونه تأخیر در اجرای عملیات، به منزله دادن فرصت به دشمن برای بازپس‏گیری فاو و تغییر موازنه جنگ به زیان جمهوری اسلامی ایران ارزیابی می‏شد.

3 – آمادگی نیروها: بسیج گسترده نیرو و امکانات در سال 1365 موجب شد که حدود 300 گردان نیرو در یگان‏های نیروی زمینی سپاه پاسداران سازماندهی و برای آغاز عملیات مهیا شود. نزدیک به 60 گردان از این نیروها در عملیات کربلای 4 به کار گرفته شد و 240 گردان نیرو همچنان آماده اجرای عملیات بود. این نیروی باقی مانده یکی از عوامل مؤثر و تعیین کننده در تصمیم‏گیری برای عملیات بود.