آزاد سازی شهر مهران به منزله شکست استراتژی دفاع متحرک عراق بود. شکستی که رژیم عراق در گام اول خود با عدم موفقیت در تأمین اهداف مورد نظرش با آن رویارو شد و سرانجام با از دست دادن مهران، چشماندازی جدید از ناتوانی و ضعف این کشور در موضع آفند و پدافند ترسیم و نمایان گردید. خبرگزاری فرانسه در پی آزاد سازی شهر مهران، گزارش داد:
»ناظران در خلیج فارس عقیده دارند که اشغال مهران به دست قوای ایران، شکستپذیری رژیم عراق – به ویژه استراتژی نظامی جدید آن موسوم به دفاع متحرک – است.»
در میان مناطقی که در تصرف دشمن قرار گرفت، شهر مهران از اهمیت خاص سیاسی – تبلیغاتی برخوردار بود و برای عراق به عنوان جبران شکست فاو و نیز عامل افزایش دهنده روحیه نیروهای آسیب دیده ارتش عراق تلقی میشد؛ لذا آزاد سازی آن، گذشته از اینکه شکست دشمن در استراتژی تازه خود محسوب میشد، آسیبهای عمده دیگری را در آن مقطع و بعد از آن متوجه ارتش عراق کرد. چنانکه وقتی مهران باز پس گرفته شد، رسانههای گروهی جهان به انحاء مختلف به بعد روانی مسئله اشاره کردند. از جمله نشریه فارین ریپورت، چاپ لندن، نوشت:
»مهران به خودی خود فاقد اهمیت است، تهاجم به مهران نه از جهت استراتژیکی، بلکه از نقطه نظر روانی، واجد اهمیت میباشد.»
رادیو امریکا نیز به نقل از کارشناسان نظامی، اظهار کرد:
»شکست عراق ممکن است از نظر روانی اثر مهم و شگفتانگیزی داشته باشد؛ چرا که عراقیها بیشتر به خاطر جبران شرمساری ناشی از تصرف بندر عراقی فاو به دست ایرانیها دست به حمله زده بودند.» (1).
همچنین خبرگزاری جمهوری اسلامی به نقل از رادیو بی.بی.سی گزارش داد:
»برخی از مفسران و ناظران آگاه به مسائل نظامی اعتراف کردند که با آزاد سازی مهران، ایران نشان داد که توانایی پیشرویهای محدود را دارد حال آنکه عراق نشان داده است که نمیتواند در مقابل این گونه تهاجمات در خاک ایران ایستادگی کند و در نتیجه یک بار دیگر به پشت مرزهای دفاعی که در نقاط فوقالعاده آسیبپذیری در اطراف مرز ساخته، عقبنشینی کرد.» (2).
گذشته از این درهم شکسته شدن خطوط دفاعی عراق در فاو و ناتوانی این کشور در باز پسگیری آن، رژیم صدام را نزد غرب و حامیان منطقهای خود به طور اساسی به زیر سؤال کشید و این واقعیتی بود که حاکمان بغداد مایل به تن در دادن به آن نبودند و به منظور اثبات توانایی و حفظ برتری خود، مبادرت به اتخاذ استراتژی موسوم به دفاع متحرک نمودند. بر این اساس به خوبی روشن است که شکست مهران میتواند چه تبعاتی در بیاعتمادی حامیان و متحدین رژیم بغداد فراهم آورد.
روزنامه نیوزویک چاپ امریکا پس از آزادسازی مهران نوشت:
»باز پس دادن مهران (پس از فاو(، اعتماد مقامات امریکایی را به رژیم عراق به شدت کاهش داد و گفته میشود که امریکا کمکهای تسلیحاتی خود را به این رژیم محدود کرده است.»
فتح فاو به دست قوای نظامی ایران، موقعیت و فضایی جدید در جنگ به وجود آورد که توأم با واقعنگری از سوی رسانههای جهانی درباره تواناییهای بالفعل و بالقوه جمهوری اسلامی و نیز ناتوانی رژیم عراق مبنی بر ادامه جنگ و رویارویی با تهاجمات ایران بود. تثبیت وضعیت یاد شده قطعا نیازمند پیروزیهای دیگری بود که تنها قسمتی از آن با فتح مهران و پس زدن نیروهای دشمن تأمین گردید.
در این باره آنچه که در رسانههای غربی منعکس شد عمدتا حول محور توانایی و برتری نظامی ایران دور میزد. گذشته از این، حفظ برتری در فاو و انجام عملیات در مهران، نشان دهندهی نوعی افزایش توان نظامی ایران تلقی شد؛ به طوری رادیو بی.بی.سی به نقل از
مفسر بخش شرقی خود گفت:
»اگرچه تسخیر مهران از نظر تعیین نهایی جنگ نقش قاطعی نخواهد داشت اما نیروهای ایران نشان دادند که ضمن حفظ مواضع خود در فاو، در مقابل حملههای پیدرپی عراق میتوانند نیروهای عراقی را از بخش مرکزی جبهه نیز بیرون برانند و خطر مهمی را در آینده جنگ ترسیم نمایند.» (3).
در همین زمینه خبرنگار دیگری از رادیو امریکا با مشاهده تحرکات اخیر در ایران در خصوص فراخوان نیرو و نیز اظهارات مقامات تهران، از نقشههای آینده ایران خبر میدهد و میگوید:
»نقشه کلی ایران در حال حاضر این است که کلیه منابع خود را بسیج کند تا از فرصت اخیر خود بهرهبرداری کند و ایران را به یک پیروزی سریع در جنگ نایل سازد، به ویژه آنکه محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تأکید کرده که اگر به عراق فرصت داده نشود که پس از شکستهای اخیر تجدید قوا کند، ایران میتواند [امیدوار باشد] امسال جنگ را به پیروزی خاتمه بدهد. از سوی دیگر [آیت الله] خامنهای نیز در خطبههای نماز جمعه تهران اعلام کرد که رژیم تهران از این پس به حملات محدود اکتفا نخواهد کرد و قصد دارد با یک حمله گسترده آخرین ضربه را بر عراق وارد آورد.» (4).
البته برخی از خبرگزاریها این موضوع را به دیده تردید مینگریستند. تحلیلگران دیگر، دلیل حساسیت خود را به انعکاس اخبار در خصوص احتمال اجرای عملیات گستردهتر از سوی ایران، به خاطر مشاهده نقل و انتقالات و به ویژه افزایش اعزام نیرو میدانستند. این دسته از مفسران معتقد بودند که تمرکز این نیروهای نامتجانس و بیحرکت نگاهداشتن آنان برای مدتی طولانی مقدور نخواهد بود و رژیم تهران ناچار خواهد گردید یا آنان را به عملیات و تحرک وادارد و یا به شهر و روستاهایشان باز گرداند و در مقابل، تردید نمیتوان داشت که عملیات گسترده نیروهای ایرانی، اعراب را اعم از موافق
صدام یا مخالف وی در وضعی غیر عادی و حتی نقطه انفجار قرار خواهد داد… آزاد شدن شهر مهران از دست سربازان عراقی با وجود اهمیتی که میتوان بر آن قائل شد برای ایجاد تحولی اساسی و کارساز در جنگ 6 ساله کافی به نظر نمیآید. اما در عین حال کافی است که نگرانی دلهرهآوری را در سران عرب برانگیزد، زیرا این پیروزی محدود میتواند مقدمهای باشد بر حمله بزرگ که دولتمردان اسلامی تهران مدتها است از آن سخن میگویند. در این باره خبرنگار روزنامه فایننشال با چاپ نقشهای از منطقه عملیاتی، گزارش داد:
»نیروهای مسلح ایران، سربازان عراقی را از یک شهر مهم بیرون راندهاند. این شهر یکی از استراتژیکترین نقاط در جبهه 733 مایلی است و برای هرگونه تلاش ایران جهت حرکت به سمت بغداد بهترین گذرگاه است.» (5).
پیروزی ایران در عملیات کربلای 1 از ابعاد مختلف مورد توجه مفسران و ناظران آگاه قرار گرفت. مفسر رادیو بی.بی.سی از منظری دیگر به درایت فرماندهان ایرانی در تغییر تاکتیک نظامی اشاره کرد و گفت:
»رهبران نظامی ایران که در گذشته اتکای زیادی به نیروهای پیاده نظام داشتند، از تلفات سنگین این شیوه جنگ ظاهرا درس گرفتند. به گونهای که استراتژی فعلی آنان بیشتر به تشخیص نقاط ضعف ارتش عراق در امتداد جبههها متمرکز شده است. بنابراین اگر ایران در چندین حمله محدود به پیروزی برسد، احتمال در هم کوبیدن خطوط دفاعی عراق محرز است، گرچه معلوم نیست که با کمبود سلاحهای سنگین بتواند ابتکار عمل را در این مسئله به دست آورد یا نه؟» (6).
خبرنگار بی.بی.سی نیز تصریح میکند که تصرف شش هفته قبل مهران به دست ارتش عراق که نشانه تغییر روش این کشور در جنگ بود و امیدوار بود آن را در ازای فاو معامله کند، سودی در برنداشت.
حتی با وجود حملات متقابل در منطقه فاو نتوانست نیروهای ایرانی را از شبه جزیره فاو بیرون براند. لذا از دست دادن مهران برای دولت عراق شکست دیگری محسوب میشود. (7).
از سوی دیگر طارق عزیز، معاون نخستوزیر و وزیر امور خارجه عراق، در اولین واکنش رسمی، بدون اشاره به شکست نیروهای ارتش کشورش در منطقه عملیاتی مهران، خواستار انزوای ایران در محیط بینالمللی شد. او از تمام کشورهای جهان خواست رژیم ایران را از خانواده جهانی منزوی کنند و از مجهز کردن تهران به سلاح و تجهیزات نظامی و متخصصان فن خودداری کنند تا بدین وسیله رژیم تهران را برای پایان جنگ و بازگشت صلح به منطقه تسلیم اراده انسانی نمایند. (8).
اما برخی مفسران این امید عراق را بر باد رفته اعلام نمودند. گزارشگر صدای امریکا در تفسیر خود درباره بازتاب عملیات و تلاشهای دیپلماتیک عراق گفت:
»بر سر این شهر تاکنون چندین بار جنگ در گرفته و شهر عملا منهدم شده است. البته این شهر از نظر استراتژیک اهمیت چندانی ندارد، اما بغداد کوشید با اشغال مجدد آن و از طریق طرفهای ثالث تهران را به مبادله مهران با شبه جزیره فاو در جنوب عراق، که ایران آن را در فوریه تصرف کرده بود، تشویق کند، ولی ایران علاقهای به این کار نشان نداد و اساسا حاضر نیست تا زمانی که دولت صدام حسین بر سر کار است انجام گفت و گوهای صلح را بررسی کند.» (9).
از طرف دیگر رسانههای کشورهای حوزه خلیج فارس که همواره با موضعگیریهای خود به طور همه جانبه از عراق حمایت میکردند این بار نیز ضمن هشدار به دولت ایران، خواستار حل مناقشه از راه مسالمتآمیز شدند. نخستوزیر مصر، علی لطفی، بدون کوچکترین اشارهای به پیروزی ایران، خواستار وفاق جمعی برای مقابله با ایران شد. وی بر این عقیده بود که هویت عربی مصر ایجاب میکند که
امکانات کشورش را بسیج نماید و از هیچ کوششی برای تحقق صلح کامل و عادلانه در منطقه عربی دریغ ننماید. قدرت اعراب برای رویارویی با ستیزهجوییهایی که به منطقه تحمیل شده، بیش از هر چیز به میزان هماهنگی و همبستگی کشورهای عربی بستگی دارد. (10).
رسانههای کویتی از جمله روزنامه السیاسه نیز با ارائه این نکته که جنگ دیوانهوار ایران – عراق، ثروتهای ملی ایران و ملتهای کشورهای منطقه را به باد داده، خطاب به مقامات سیاسی و نظامی ایران تأکید کردند که:
»ایران باید از این مسئله حتی برای یک لحظه غافل نباشد که دستیابی به یک پیروزی محدود در یک مرحله به معنای پیروزی در کل جنگ نیست.«
السیاسه افزود:
»کشورهای حوزه خلیج کاملا به این درک رسیدهاند که عراق در جلوگیری از اختلال در موازنهها و مانع شدن از حدوث تغییرات جغرافیایی غیر منتظره و ناگهانی در منطقه، نقش بر عهده دارد.» (11).
همچنین کارشناسان روسی هم که طی دورهی طولانی جنگ موضع نسبتا ثابتی داشتند، این بار هم در واکنش به عملیات رزمندگان بدون آنکه تحلیلی از وضعیت ارتش عراق و یا آثار و پیامدهای عملیات بر دو کشور ارائه دهند، بر فرصتطلبی غرب از جنگ سخن به میان آوردند. در این باره ولادیمیر وینگوادوف از مقامات عالی رتبه شوروی، جنگ ایران و عراق را بیهدف و بیمعنی دانست و تأکید کرد:
»این جنگ فرسایشی بهانه لازم را برای مداخله قدرتهای خارجی فراهم میکند به گونهای که امریکا تلاش میکند از آب گلآلود ماهی بگیرد. [شواهد حاکی است] هرگاه جنگی در منطقه رخ داده امریکا بلافاصله سعی میکند از اوضاع به نفع خود استفاده کند و سلطه نظامی خود را بر منطقه تحمیل نماید و در نهایت به استراتژی
خود یعنی محاصره شوروی ادامه دهد.»
وی در توجیه دخالتهای آشکار شوروی در حمایت از عراق گفت:
»دخالت شوروی در اوضاع منطقه تنها به دعوت کشورهای عرب منطقه که از تهدیدات امریکا وحشتزده شدهاند صورت میگیرد و شوروی به این دعوتها پاسخ مساعد داده چون ما چارهای جز مقابله با نقشههای امریکا در منطقه نداریم.» (12).
»لوکوتیدین دوپاری» روزنامه پر تیراژ فرانسوی نیز ضمن اشاره به شکست استراتژی دفاع متحرک در منطقه مهران نوشت:
»تحلیلی در مورد آنچه به راستی در مهران بر سر نیروهای عراقی آمده هنوز خیلی زود است. گویا عراقیها در این عملیات دست کم بین 2 تا 3 هزار کشته دادهاند که در میان آنها نام یک ژنرال وجود دارد.»
گزارشگر این روزنامه به نقل از ناظر آگاه نظامی علت پپروزی رزمندگان را، غافلگیری شگفتانگیز عراقیها میداند و در این باره مینویسد:
»در حالی که نیروهای ایران بر روی تپههای مشجر اطراف شهر مهران پیوسته در حال تقویت بودند، ولی 6 هزار سرباز عراقی که شهر را به اشغال خود در آوردند، متوجه این امر نشده و مانند همیشه غافلگیر شدند، با این حال نکته شگفتانگیز این است که چرا ارتش عراق در جریان نبردهای مهران از نیروی هوایی به قدر کافی استفاده نکرد. موضوعی که به اعتراف بسیاری از کارشناسان، بزرگترین راز بغداد محسوب میشود. گرچه چنین حدس زده میشود که عراق نمیخواهد هواپیماها و یا خلبانان خود را بیش از این از دست بدهد، زیرا برای مأموریتهای دیگر به آنها احتیاج دارد. البته یک فرض سیاسی هم مطرح است و آن اینکه کشورهای خلیج فارس که بخشی از هزینههای جنگی عراق را تأمین میکنند احتمالا به رهبری رژیم عراق توصیه کردهاند که برای احتراز از تشدید و گسترش دامنهی جنگ، رویه احتیاط آمیزی را پیش بگیرد.
اما به هر حال در یک جمعبندی باید گفت که شکست نیروهای عراقی در فاو و مهران برای رژیم عراق نه تنها از نظر نظامی بلکه از نظر سیاسی و روانی شکست مهمی محسوب میشود. رژیم عراق برای باز پسگیری فاو به نیروهای خود، یک پیروزی سریع و کامل را وعده داده بود و درباره مهران به آنها اطمینان خاطره داده بود که ارتش همچنان در آنجا مقاومت خواهد کرد. لیکن اکنون افکار عمومی عراق و به ویژه ارتش، هنوز نتوانسته است این شکست دوگانه را هضم کند. بدین سبب بیشتر شواهد به دست آمده از بیزاری عمیق مردم از این جنگ طولانی حکایت میکند.» (13).
سرانجام رونالد ریگان، رئیسجمهور امریکا، پس از گذشت 10 روز از پایان عملیات بیش از پیش بر حمایت کشورش از عراق تأکید میکند و در پیامی به صدام حسین از وی میخواهد تا دوشادوش هم در یافتن راهی برای پایان دادن به جنگ کوشش کنند. ریگان در این پیام که در مطبوعات عراق به نحوه وسیعی انتشار یافت، از جنگ ایران و عراق به عنوان جنگ مزمن یاد کرد و گفت:
»من خوشحالم که پس از مراجعه به سالهای گذشته بگویم آرمان مشترک ما، همکاری برای پایان جنگی است که عراق درگیر آن است. ما باید دوشادوش هم کمک کنیم تا صلح و امنیت در منطقه خلیج فارس برقرار شود.» (14).
امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران، در رهنمودهای خود بدون توجه به تهدیدهای منطقهای و بینالمللی فرمودند:
»شما ملاحظه کنید الآن قدرتهای بزرگی که اتکا دارند به آن سلاحهای عجیب و غریب خودشان، در اضطراب دارند زندگی میکنند. گمان نکنید که کاخ سفید یا کرملین الآن آرام نشستهاند و با وضع آرام زندگی میکنند. آنها با اضطراب زندگی میکنند و این اضطراب برای این است که آنها تبع شیطان هستند و شیطان نمیگذارد که طمأنینه پیدا شود در قلب انسان.»
امام خمینی سپس به آثار پیروزیهای رزمندگان اشاره و تأکید کردند:
»شما در جبههها هیچ نگذارید آرامش پیدا کند دشمن، اگر بگذارید آرامش پیدا کند میرود. تجهیز زیادتر میکند و شما را به زحمت میاندازد. باید نگذارید که او یک شب از اضطراب بیرون بیاید. الآن در اضطراب هستند…. این پیروزی برای شما هست، خدا وعده کرده است که اگر نصرت کنید خدای تبارک و تعالی را، شما را نصرت میکند، نصرتها هم که همه دیدید و همه اوقات دیدید که چه نصرتهایی حاصل شده است و حاصل میشود و حاصل خواهد شد. مطمئن باشید، قلبهایتان قوی باشد و از هیچ امری نترسید، از هیچ قدرتی نترسید، این قدرتها قدرتهایی نیستند که بتوانند با اسلام مقابله کنند. انشاءالله امیدوارم که موفق باشید و انشاءالله من هم که دعا میکنم به شما و واقعا مفتخرم به این که ما یک وقتی واقع هستیم که یک همچو ملتی داریم و یک همچو سپاهی داریم و یک همچو ارتشی داریم و یک همچو قوای مسلحهای داریم و یک همچو ملت و اشخاصی داریم و همچو دستاندر کارانی داریم که همهی آنها انشاءالله برای خدا عمل میکنند.» (15).
1) مأخذ 10، ص 263 و 264.
2) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهی گزارشهای ویژه، شمارهی 106، 13 / 4 / 1365، ص 10، به نقل از رادیو بی.بی.سی، 12 / 4 / 1365.
3) مأخذ 10، ص 264 و 265.
4) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهی گزارشهای ویژه، شمارهی 12 / 4 / 1365، 105، ص 10، به نقل از رادیو اسرائیل، 11 / 4 / 1365.
5) مأخذ، 40، ص 15.
6) مأخذ 38.
7) مأخذ 40، ص 18.
8) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهی گزارشهای ویژه، شمارهی 18 / 4 / 1365 111، ص 5، به نقل از خبرگزاری عراق، 17 / 4 / 1365.
9) مأخذ 40، ص 17 و 18، به نقل از رادیو امریکا، 11 / 4 / 1365.
10) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهی گزارشهای ویژه، شمارهی 112، 19 / 4 / 1365، ص 3، به نقل از رادیو دبی، 18 / 4 / 1365.
11) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهی گزارشهای ویژه، شمارهی 26 / 4 / 1365، 119، ص 3.
12) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهی گزارشهای ویژه، شمارهی 25 / 4 / 1365، 118، ص 4 و 5، به نقل از خبرگزاری کویت در لندن، 24 / 4 / 1365.
13) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهی گزارشهای ویژه، شمارهی 124، 31 / 4 / 1365، ص 3.
14) روزنامه جمهوری اسلامی، 29 / 4 / 1365، ص 3، واحد مرکزی خبر از لندن، به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس.
15) مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، صحیفه امام، جلد 20، پاییز 1378، ص 77 تا 81.