جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آزاد سازی شهر مهران (11 / 4 / 1365)

زمان مطالعه: 6 دقیقه

با روشن شدن هوا، در روز دوم نیروها با روحیه‏ای تهاجمی ضمن تقویت خود به سمت دشمن حرکت کردند. در محور باغ کشاورزی، دشمن سازمان رزم خود را از دست داده و در حال عقب‏نشینی بود. در این محور نیروهای اطلاعات قرارگاه نجف به سرعت به باز کردن معابر مین مشغول شدند. سپس با کمک تعدادی از نیروهای ارتش با سوار شدن در نفربر، بدون درگیری مهمی وارد باغ کشاورزی شدند و از نیروهای پراکنده دشمن حدود 100 اسیر گرفتند.

لشکر 10 سیدالشهدا (ع) نیز از طریق روستای هرمزآباد از پشت به طرف باغ کشاورزی حرکت کرد و ضمن جنگ و گریز با نیروهای در حال فرار دشمن، بسیاری از آنها را به اسارت درآورد.

علاوه بر این، تیپ 21 امام رضا (ع) که در شب گذشته تا پشت دیوارهای شهر مهران پیشروی کرده بود، با روشن شدن هوا از 2 محور شهر را دور زد و به طرف روستای فرخ‏آباد و روستای رستم‏آباد رفت و ضمن پاک‏سازی و تصرف آنها در غرب مهران الحاق نمود. سپس اقدام به احداث خاکریز کرد و شهر مهران بدون هیچ گونه درگیری به محاصره نیروهای خودی درآمد.

نیروهای تیپ امام رضا (ع) نزدیک ظهر از چند محور وارد شهر شدند و دشمن که قبلا عمده قوای خود را از شهر تخلیه کرده بود (1) با ورود نیروهای خودی ضمن جنگ مختصری تسلیم شد و شهر مهران تا غروب همین روز کاملا پاک‏سازی گردید. همچنین نیروهای عراقی از محورهای باغ کشاورزی و تپه‏های غلامی و پاسگاه دراجی کاملا عقب نشینی کردند و این مناطق هم زمان با مهران به تصرف نیروهای خودی درآمد.

در محور لشکر 41 ثار الله نیروهای خودی هنگام پیشروی به سمت ارتفاعات قلاویزان عراق، نیروهای دشمن را در چند نقطه دور زده و محاصره کردند. (2) از سوی دیگر مرکز شنود اعلام کرد نیروهای فراری عراقی گفته‏اند که نیروهای ایرانی قصد دارند به طرف شهر بدره و زرباطیه پیشروی کنند. متعاقب آن دو گردان مهندسی دشمن مأمور

احداث خاکریز برای دفاع از شهر زرباطیه شدند و یک تیپ نیز مأموریت دفاع از این شهر را به عهده گرفت.

ظهور روز دوم، در قرارگاه ادامه‏ی عملیات طرحریزی شد که بر مبنای این طرح نیروهای خودی در شب سوم باید برای تأمین ارتفاعات قلاویزان عراق (قله 215 و یال‏های آن) آماده عملیات می‏شدند. اما لشکر 5 نصر که به طرف ارتفاعات 215 و لشکر 41 ثارالله که به طرف یال‏های آن پیش می‏رفتند به دلیل روحیه بالای نیروهای خودی و از هم گسیختگی دشمن، همچنان به پیشروی ادامه داده و طرح مذکور را از بعد از ظهر همین روز آغاز کردند.

به طور خلاصه می‏توان گفت دشمن در روز دوم به دلیل ضربه مؤثری که در آغاز عملیات متحمل شد همچنان دچار وضعیتی نابسامان بود و حتی نیروهای احتیاطی که وارد منطقه می‏کرد قادر نبودند محور اصلی عملیات را تشخیص دهند و پاتک مؤثری علیه نیروهای خودی اجرا نمایند.

استیصال در جبهه دشمن به گونه‏ای بود که نیروی هوایی عراق تنها به بمباران‏های پراکنده و معدود اکتفا می‏کرد و توپخانه و زرهی آن نیز به جز تحرکات ضعیفی قادر به فعالیت دیگری نبود. همچنین در روز دوم عملیات تیپ 66 نیروی مخصوص وارد منطقه شد و در مقابل مهران مستقر گردید. این تیپ که احتمالا برای تأمین مهران یا قلاویزان در تردید به سر می‏برد، تأمین ارتفاعات قلاویزان را به شهر مهران ترجیح داد و برای جلوگیری از پیشروی نیروهای خودی به سمت قلاویزان رفت.

غافل‏گیری و فریب در عملیات و سرعت پیشروی نیروهای خودی به حدی موفق و مؤثر بود که دشمن پس از عقب‏نشینی از خط مقدم خود در شب اول عملیات، در روز دوم عملیات همچنان در گیجی به سر می‏برد و به صورت جنگ و گریز در حال عقب‏نشینی بود و از فرماندهان رده بالای دشمن و یگان‏های مؤثر و قوی برای مقابله با نیروهای خودی اثری دیده نمی‏شد.

در شب و روز سوم عملیات مطابق طرح قرار بود روستای فیروزآباد و ارتفاعات قلاویزان عراق و ارتفاعات 223 آن به صورت یک خط ممتد تأمین گردد، اما نیروهای خودی در ادامه عملیات روز دوم در محور قلاویزان به طرف اهداف فوق پیشروی کردند. لشکرهای 25 کربلا و 5 نصر با هماهنگی یکدیگر به طور تلفیقی عمل نموده و به طرف ارتفاعات 223 پیشروی کردند و لشکر ثارالله نیز در یال‏های آن به پیشروی پرداخت. این یگان‏ها تا قبل از صبح روز سوم به نزدیکی ارتفاعات مزبور رسیدند. همچنین لشکر حضرت رسول (ص) در قسمت یال ارتفاعات قلاویزان به سمت غرب و تیپ امام حسن (ع) نیز با وارد کردن 2 گردان نیرو از خسروآباد به سمت فیروزآباد عملیات را ادامه دادند که تیپ امام حسن (ع) قبل از تصرف روستای مذکور متوقف گردید.

خبرهای مختلفی از طریق لشکر 5 نصر به قرارگاه می‏رسید مبنی بر اینکه ارتفاعات 223 تصرف شده است ولی هیچ کدام به طور قاطع تأیید نگردید و بعد معلوم شد در 800 متری آن یعنی قله 210 مستقر شده‏اند.

در طول روز سوم به رغم درگیری رزمندگان باقوای دشمن، محورهایی پاسگاه دراجی و باغ کشاورزی و تپه‏های غلامی کاملا پاک سازی نشد و دشمن کم و بیش به طور پراکنده در این محورها حضور داشت.

در ادامه‏ی عملیات تیپ بیت‏المقدس به استعداد 2 گردان وارد منطقه شد و تحت امر تیپ 21 امام رضا (ع) در خط پدافندی فرخ آباد مستقر گردید. لشکر 10 سیدالشهدا (ع) از محورهای قلعه کهنه و فرخ آباد به طرف تپه‏های غلامی و باغ کشاورزی و پاسگاه دراجی حرکت کرد و ضمن پاک سازی کامل منطقه، عده بسیاری از نیروهای دشمن را به اسارت درآورد و سپس نیروهای ارتش در پاسگاه دراجی مستقر شدند.

ساعت 6 صبح روز سوم تیپ‏های 4 و 5 گارد ریاست جمهوری

عراق به ارتفاعات 210 پاتک نمودند و پس از یک درگیری سخت آن را تصرف کردند. به همین علت لشکرهای 25 کربلا و 5 نصر حدود 200 متر عقب آمدند. این محور استحکاماتی قوی داشت و نیروهای خودی برای نفوذ در آن تلاش می‏کردند.

در شب چهارم عملیات نیروهای خودی ضمن تصرف مواضع دشمن در فیروزآباد وارد این روستا شدند و در حالی که دشمن از این منطقه عقب‏نشینی کرده بود اقدام به احداث یک خاکریز از فیروزآباد به سمت خاکریز قدیمی در فرخ‏آباد نمودند و سپس خاکریز را از فیروزآباد در مقابل استقرار لشکر حضرت رسول (ص) ادامه دادند و به یال‏های ارتفاعات قلاویزان رساندند.

در این شب درگیری در اطراف ارتفاعات 223 ادامه یافت و نیروهای دشمن که هنوز این ارتفاعات را در تصرف داشتند فشار زیادی را در نقاط مختلف وارد کردند. البته دشمن همچنان در گیجی به سر می‏برد و هر چند تحرکات هوایی عراق شروع شده بود، ولی ضعیف و در حد شناسایی بود. آتش توپخانه‏اش نیز چشمگیر نبود. نیروهای تازه نفس دشمن هم تنها توانستند قسمت‏هایی از ارتفاعات قلاویزان را حفظ کنند.

پاتک شدید دشمن حدود ساعت 7 صبح 13 / 4 / 1365 (روز چهارم عملیات) آغاز شد. تیپ‏های 72، 71، 95 پیاده و تیپ‏های 4 و 5 گارد ریاست جمهوری ارتش عراق پاتک شدیدی را روی ارتفاعات قلاویزان برای تصرف قله 200 شروع کردند. با مقاومت سخت رزمندگان و حملات پی‏درپی آنان، این پاتک شکست خورد و قوای دشمن متحمل تلفات سنگینی شدند. در جریان این درگیری‏ها فرمانده تیپ 4 گارد کشته شد که عراقی‏ها جسد او را به عقب منتقل کردند.

در ادامه عملیات، لشکر 10 سیدالشهدا (ع) قسمت‏هایی از یال قله 210 را تصرف کرد. مرکز شنود نیز گزارش داد که در حمله هواپیماهای خودی به مواضع دشمن، 20 خودرو منهدم و 40 تن کشته و زخمی شدند.

در روز پنجم عملیات (14 / 4 / 1365) لشکر 10 سیدالشهدا (ع) به سمت قله 210 تک نمود و این قله را مجددا به طور کامل تصرف کرد و بیش از 10 اسیر گرفت.

پنجمین مرحله‏ی عملیات کربلای 1 در سحرگاه 15 / 4 / 1365 با حمله‏ی هماهنگ لشکرهای 10 و 27 شروع شد. در این حمله لشکر 10 سیدالشهدا (ع) مأموریت تصرف قله 223 را داشت و لشکر 27 حضرت رسول (ص) مأمور تصرف یال‏های آن بود. تلاش لشکر 27 حضرت رسول (ص) در تزلزل دشمن مؤثر بود، طوری که لشکر 10 سیدالشهدا (ع) با سرعت به طرف قله 223 رفت و با تاکتیک‏های احاطه‏ای اهداف خود را تأمین و ضمن آن قرارگاه تاکتیکی لشکر 17 زرهی عراق را تصرف کرد.

سرانجام در مورخ 18 / 4 / 1365 لشکر 27 حضرت رسول (ص) باقی مانده یال‏های 223 در غرب این قله را تصرف کرد. در جریان این عملیات قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه لشکر 10 دشمن منهدم و تعدادی عناصر آن از جمله فرمانده تیپ به اسارت درآمد. عملیات مزبور در واقع آخرین پیشروی نیروهای خودی در عملیات کربلای 1 بود و از این پس نیروها به تثبیت و تحکیم مواضع تصرف شده و تقویت خطوط پدافندی موجود پرداختند و این عملیات با پیروزی کامل و با دستیابی به اهداف آن به میزان بیش از 100% به پایان رسید.

در نهایت نیروهای خودی با تسلط کامل بر قله 223 و یال‏های آن تا 5 / 1 کیلومتر از قله مزبور به سمت غرب گسترش یافتند. در شمال این قله ادامه آخرین خط خودی به این شرح بود: امتداد خط از تپه 170 به سمت شمال تا مقابل روستای فیروزآباد و از آنجا به طرف یک کیلومتری غرب فرخ‏آباد و سپس به سمت پاسگاه دراجی دشمن و در نهایت به ارتفاعات نمه کلان بو ختم می‏شود. (3).


1) دشمن در تخلیه شهر هیچ گونه امکانات و تجهیزاتی حتی سلاح سبک بر جای نگذاشته بود. در سنگرهایی که به نظر می‏رسید مقر فرماندهی دشمن بوده 3 جسد عراقی به صورت دست بسته مشاهده گردید. به نظر می‏رسد این 3 تن در جریان عملیات نیروهای خودی تخلف کرده‏اند و سپس به دست فرماندهانشان تیرباران شده بودند.

2) در این اوضاع فرمانده لشکر ثارالله برای بررسی آخرین وضعیت نیروهای خود و هدایت آنها به سمت هدف، به منطقه رفته بود. وی وارد یکی از مناطق محاصره شده می‏شود و قبل از اینکه متوجه موضوع شود با عده‏ای حدود 60 نفر که در نقطه‏ای تجمع کرده بودند مواجه می‏گردد و با تصور اینکه اینها بسیجی هستند به طرف آنها می‏رود. در فاصله 10 متری متوجه هیکل‏های بلند و لباس سبز آنها می‏شود. نیروهای عراقی هم که متوجه برادر سلیمانی شده بودند فریاد می‏زنند: «قف، قف«. وی از مقابل آنها فرار می‏کند که آنها به طرف وی تیراندازی می‏کنند. سرانجام فرمانده لشکر 41 ثارالله بدون هیچ برخوردی از آن محل دور می‏شود و بعد نیروهایی را با یک دستگاه نفربر به آن منطقه می‏فرستد که آنها کلیه افراد دشمن را به اسارت در می‏آورند.

3) مأخذ 1، ص 30 تا 41.