1- این عملیات همچون عملیات گذشته با ترکیب نیروهای سپاه پاسداران و ارتش انجام میشد. این ادغام با اینکه نکات مثبتی داشت اما در بعضی از یگانها باعث کندی کار میشد. لزوم هماهنگیهای قبل از عملیات بین واحدهایی از قبیل زرهی سپاه و ارتش، مهندسی سپاه، جهاد و ارتش، مخابرات سپاه و ارتش، توپخانه و یگانهای پشتیبانی سپاه و ارتش و فرماندهی سپاه و ارتش سبب میشد که کارها به نحو مطلوب پیش نرود و در بعضی از یگانها مسائلی را نیز در پی داشت که به آن اشاره خواهد شد.
2- استفاده از نیروی زرهی: عملیات رمضان نخستین عملیاتی بود که یگانهای زرهی خودی به این وسعت وارد عمل میشدند و عملیات سوار زرهی اولین تجربه ما در جنگ با عراق بود. البته شیوهی استفادهی قوای خودی از زرهپوش با روش نیروهای عراق بسیار تفاوت داشت. عراقیها در این کار تجربههای خوبی داشتند و از روز اول جنگ با این روش مناطق را اشغال میکردند و در عملیاتهای گذشته از جمله طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس تجربه استفاده از تانک و نفربر را در پاتکها داشتند اما نیروهای خودی در این زمینه تجربه زیادی نداشتند.
از سخنان فرماندهان استنباط میشد که این روش برای ایجاد یک درگیری سنگین و رعب و وحشت در میان نیروهای دشمن اتخاذ
نشده است بلکه بعد مسافت بین خطوط تماس خودی و دشمن و نیاز به حضور سریع نیروهای موج دوم، اردوی خودی را ملزم به استفاده از وسایلی میکرد که این نیروها را به سرعت وارد منطقهی درگیری کند و هیچ وسیلهای بهتر از تانک و نفربر وجود نداشت، البته طرح هلیبرن نیروها نیز پیشنهاد گردید که با توجه به مشکلات این کار و ابهام در موفقیت آن، رد شد.
3- حساس بودن کل منطقه عملیاتی: عراقیها به منطقه جنوب بیش از سایر مناطق جنگی توجه داشتند و به آن حساسیت نشان میدادند. لغو طرح مانور قرارگاه نصر مؤید این مطلب بود که دشمن اگر زمان میداشت، با توسعه آبگرفتگی، ضمن افزایش ضریب اطمینان دفاع از بصره، امکان عملیات را نیز از ما میگرفت.