ارتش عراق تدابیر پدافندی ویژهای در این منطقه داشت. و نحوه آرایش نیروهای دشمن با توجه به موقعیت زمین به صورت مثلثی بود؛ ضلع شرقی آن به طول حدود 100 کیلومتر در امتداد رودخانه کارون از خرمشهر تا آبادی ملیحان، واقع در 20 کیلومتری جنوب غربی اهواز قرار داشت؛ ضلع شمالی آن حدود 60 کیلومتر از ملیحان در امتداد کرانه جنوبی رودخانه کرخه کور، هویزه، رودخانه نیسان تا هور العظیم کشیده شده بود و ضلع بزرگ این مثلث نیز خط مرزی دو کشور از محل تلاقی رودخانه نیسان با هور العظیم تا پاسگاه ژاندارمری «حدود» در کرانه نهر خین به طول 150 کیلومتر بود.
تدبیر پدافندی دشمن در ضلع شمالی مثلث که شامل شرق هور العظیم، ساحل رودخانههای نیسان و کرخه و ادامه خط دفاعی در
حوالی آبادان ملیحان و به طرف جنوب تا پادگان حمید میشد، چنین بود: ایجاد استحکامات فشرده، بهرهبرداری از موانع هور العظیم و مناطق آب گرفتگی، تهیه قدرت آتش بسیار و پیش بینی احتیاطهای قوی برای انهدام رخنههای احتمالی با استقرار دست کم دو لشکر تقویت شدهی 5 مکانیزه و 6 زرهی.
اساسا، تدبیر پدافندی دشمن در این منطقه مبتنی بر این باور بود که سمت اصلی تهاجم نیروهای خودی از جاده اهواز – خرمشهر خواهد بود، زیرا – بر پایهی روشهای کلاسیک – وجود این جاده به عنوان عقبه مطمئن، بهترین راه کار شناخته میشد. بنابراین، دشمن علاوه بر استقرار دو لشکر تقویت شدهی 5 مکانیزه و 6 زرهی، استحکامات و مواضع بسیاری را با بهرهبرداری از موانع طبیعی ایجاد کرده بود.
تدبیر پدافندی عراق در ضلع شرقی منطقه، در امتداد رودخانه کارون – با توجه به ناآگاهی دشمن از سمت اصلی تک نیروهای خودی – بسیار ضعیف بود و تنها در برخی از نقاط مواضعی را به وجود آورده و با اتکا به یگانهای سبک تأمینی و پوششی، به احتیاطهای متحرک و غیر متحرک بسنده کرده بود. لشکر 3 زرهی ارتش عراق با استقرار در سه محل جداگانه در غرب جاده اهواز – خرمشهر، وظیفه دفاع را به عهده داشت. فاصله نیروهای تأمینی و پوششی دشمن از ساحل غربی رودخانه کارون سبب شد که نیروهای خودی با تدبیر عملیات عبور از رودخانه، نیروهای دشمن را غافلگیر کنند.
در ضلع جنوبی (منطقه خرمشهر) دشمن در دو سمت شرقی و شمالی آرایش گرفته بود تا هر گونه عملیات عبور از رودخانه در تک جبههای به داخل خرمشهر و یا ورود به این شهر از سمت شمال را مهار کند. ایجاد استحکامات در خرمشهر با تخریب ساختمانها برای جلوگیری از جنگ تن به تن، بخش دیگری از تلاش دشمن به منظور حفظ خرمشهر بود.
استعداد ارتش عراق در این منطقه تا پیش از آغاز عملیات بیت المقدس چنین بود:
– لشکر 6 زرهی از جنوب رودخانه کرخه تا هویزه
– لشکر 5 مکانیزه از غرب اهواز تا روستای سید عبود
– لشکر 11 پیاده، از سید عبود تا خرمشهر (تیپهای 48،22، و 44 از لشکر 11 پیاده، مأمور حفاظت از خرمشهر بودند(.
– لشکر 3 زرهی در شمال خرمشهر
– تیپ 10 زرهی در شرق بصره که در احتیاط قرار داشت. (1).
برابر اسناد قرارگاه مرکزی کربلا در برآورد کلی، استعداد دشمن به شرح زیر بوده است: (2).
نیروی پیاده 36000 تن؛ نیروی زرهی 41 گردان تانک شامل 1435 دستگاه تانک؛ نیروی مکانیزه 38 گردان شامل 1330 دستگاه نفربر؛ توپخانه 530 قبضه توپ.
استعداد و آرایش دشمن نشان میداد که عراق مصمم است با تمام قوا در این منطقه مقاومت کند؛ ضمن این که عمق و عرض زمین منطقه و نبودن ناهمواری، امتیازی برای نیروهای عراقی به شمار میرفت، زیرا با اتکا به یگانهای زرهی و مکانیزه، میتوانستند در این منطقه به خوبی مانور کنند. با این حال، دشمن با برخی از محدودیتها رو به رو بود؛ از جمله این که میبایست از سرزمین نسبتا وسیع و عریضی دفاع میکرد در حالی که از نظر نیروی انسانی دچار کمبود بود. دشمن، قوای خود را به تناسب نقاط استراتژیک، حیاتی و مهم جفیر و خرمشهر، متمرکز کرده و در تدبیر پدافندی خود بیش از همه، به حفظ خرمشهر و بصره اهمیت داده بود.
1) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از خونین شهر تا خرمشهر، نوشته محمد درودیان، تهران 1373، ص 105.
2) در کتاب دفاع مقدس از انتشارات نیروی زمین ارتش جمهوری اسلامی، لشکر 9 زرهی، تیپ گارد جمهوری، تیپهای نیروی مخصوص و بیش از ده تیپ دیگر به عنوان استعداد دشمن در این منطقه ذکر شده است.