»تشدید نگرانی امریکا از روند تحولات جنگ» و تأثیر آن بر روند تحرکات سیاسی در سطح منطقه و تغییر تدریجی سیاست امریکا، شاید برجستهترین بازتاب عملیات فتحالمبین به شمار میرفت. امریکاییها در حالی که تصور میکردند ایران در گرداب «بحران سیاسی» و «بنبست نظامی» غوطه میخورد و هیچ عنصر تعیین کنندهای در صحنه سیاسی ایران برای مهار و غلبه بر این اوضاع وجود ندارد، با دو رویداد نظامی مهم روبهرو شدند؛ یکی عقب راندن نیروهای عراقی از شرق رودخانه کارون در عملیات ثامنالائمه (ع) و دیگری رسیدن ایران به مرزهای بینالمللی در عملیات طریقالقدس بود. امریکاییها پیش از این میپنداشتند که دولت انقلابی حاکم بر ایران به شدت تضعیف شده است و در معرض سقوط قرار داد. چنان که بعد از پیروزی ایران در عملیات فتحالمبین، خبرگزاری آسوشیتدپرس از واشنگتن گزارش داد:
»ایران پس از برتری یافتن بر نیروهای عراقی در جبهه جنگ و پس از فائق آمدن بر چریکهای ضد دولتی [منافقین]، اکنون کشورهای
نفتخیز خلیجفارس را به وقوع انقلاب در آنها تهدید کرده است. سیاستمداران امریکایی در محافل خصوصی خود گفتند: آیت الله خمینی برخلاف تصور ما سقوط نکرد… وی در قدرت است.» (1).
امریکاییها با درکی که از روند تحولات داشتند به دلیل احتمال پیروزی ایران، ضمن مخالفت با طولانی شدن جنگ، به طور تلویحی اعلام کردند که کمک به عراق برای امریکا منافع زیادی در بردارد. (2) یک مقام بلند پایه وزارت دفاع امریکا در این باره گفت:
»امریکا قصد دارد بیطرفی خود را در جنگ ایران و عراق حفظ کند و در برابر فشار دولتهای عرب برای جانبداری از عراق مقاومت نماید. با این حال ما با این نکته موافق هستیم که کمک به عراق – که نیروهایش در جنگ با ایران ناکام ماندهاند – برای واشنگتن در جهان عرب منافع زیادی به همراه خواهد داشت.» (3).
رادیو اسرائیل نیز طی تحلیلی درباره علت تغییر مواضع امریکا چنین گفت:
»برای دولت واشنگتن کمال مطلوب آن است که جنگ کنونی بدون پیروزی یکی از طرفین پایان یابد زیرا رژیم کنونی ایران که امریکا را شیطان بزرگ لقب داده، در صورت پیروزی در جنگ برای صدور انقلاب خود گستاختر خواهد شد. روی این اصل تا هنگامی که ایران در آستانه تجزیه قرار نگرفته و رژیمی که بر سر کار است می تواند از تسلط کمونیزم و پیشروی شوروی جلوگیری کند. ادامه جنگ ایران و عراق موجب نگرانی نخواهد بود و دولت واشنگتن به روش بیطرفی در این نزاع ادامه خواهد داد.» (4).
امریکاییها پیشتر، در پی برتری عراق در جبهههای جنگ، از امکان بهرهبرداری روسها از این وضعیت نگران بودند ولی با برتری
نظامی ایران و تأثیرات ناشی از آن در عراق و در سطح منطقه، از ادامه جنگ نگران شدند. روزنامه واشنگتن پست در این زمینه نوشت:
»متخصصان امریکایی میگویند نیروهای نظامی ایران جریان جنگ را تغییر داده و در تمام جبهههای جنگ با عراق پیروز میشوند. این تغییر، جریانی است که بسیاری از رژیمهای صادر کننده نفت طرفدار غرب را هراسان ساخته است و میتواند اولین نشانههای برگشت مجدد ایران به عنوان نیرویی قدرتمند باشد.» (5).
در این باره نشریه لوس آنجلس تایمز نیز طی تحلیلی از دیدگاه ناظران امریکایی مسائل بسیار مهمی را مطرح کرد:
«1- ناظران امریکایی معتقدند که اگر چه آشکار نیست، لیکن جمهوری اسلامی انقلابی ایران طی ماههای اخیر برتری خود را در جنگ با عراق نشان داده است و تا میزان قابل ملاحظهای به اوضاع داخلی نظم و ثبات بخشیده است.
2- این ناظران معتقدند که در نتیجه کسب موفقیتهای مذکور طی ماههای اخیر، بروز هرگونه هرج و مرج پس از فوت آیت الله خمینی کم شده و بالاجبار امکان ورود نیروهای شوروی به ایران و اقدام تلافی گرانه امریکا را کاهش داده است.
3- احتمال قد برافراشتن ایران انقلابی، بسیاری از کشورهای خلیجفارس خصوصا آن دسته از کشورهایی را که به عراق کمک نمودهاند، مشوش ساخته است.
4- ناظران امریکایی میگویند که در نتیجه تحولات فوق، دولت امریکا مجبور شده است که موضع خود نسبت به تهران را مورد بررسی قرار دهد.» (6).
امریکاییها برای ارزیابی اوضاع منطقه و اتخاذ سیاست جدید در برابر ایران، تحرکات و تلاشهای بسیاری انجام دادند. افزایش فروش تسلیحات به کشورهای منطقه و تأسیس پایگاه در برخی از این کشورها بخشی از این تلاشها بود. واینبرگر، وزیر دفاع وقت امریکا
طی سفری به کشورهای منطقه، درباره فروش سلاح نظامی و حتی واگذاری بلاعوض تسلیحات، مذاکراتی را انجام داد. وی در سفر به عربستان درباره فروش هواپیماهای آواکس و سایر تجهیزات نظامی به این کشور مذاکراتی انجام داد. در این حال به گزارش خبرگزاری فرانسه، کنگره امریکا فروش 15 میلیارد و 700 هزار دلار اسلحه و تجهیزات امریکایی به دولت سعودی را تصویب کرد. بر اساس این مصوبه امریکا باید ظرف چهار سال، چهار پایگاه هوایی، دو پایگاه دریایی، سه پایگاه زمینی و شمار زیادی مراکز فرماندهی به مقامات ریاض تحویل میداد. (7) همزمان با این جریانات، تعدادی هواپیمای امریکایی اف. 15- که بخشی از معامله 5 / 8 میلیارد دلاری اسلحه بین امریکا و پادشاه سعودی بود – وارد عربستان شد. (8).
واینبرگر در سفر خود به عمان نیز تأکید کرد که امریکا از پایگاههای خود در عمان برای رویارویی با خطر انقلاب ایران، در زمان مناسب استفاده خواهد کرد. اظهارات واینبرگر درباره سیاست امریکا و تغییرات آن، تا اندازهای هدف این کشور از تحرکات دیپلماتیک در منطقه و انعقاد قرارداد فروش تسلیحات و احداث پایگاه با کشورهای منطقه را روشن میکند. وی میگوید:
»تاکنون سیاست امریکا در خاورمیانه بر اساس حفظ دولتهای دوست از خطر شوروی بود، ولی پس از اعدام سادات و بروز ناآرامیهای اخیر در بحرین و پیروزیهای ایران، وزارت دفاع امریکا به این نتیجه رسیده است که آنچه ادامه جریان نفت خاورمیانه به غرب را تهدید میکند، خطر منطقهای است نه خارجی.» (9).
امریکاییها که پیش از این، در تبلیغات ضد روسی خود، «تهدید شوروی» را به عنوان «تهدیدی خارجی» و خطر اصلی برای ادامه جریان نفت خاورمیانه و بیثباتی در کشورهای دوست امریکا در منطقه معرفی میکردند، پس از پیروزیهای نظامی ایران، «تهدید ایران» را به عنوان تهدیدی منطقهای، در تبلیغات خود برجسته
کردند تا سیل جنگافزارهای خود را به کشورهای منطقه سرازیر کنند. این تغییر گذشته از تأثیرات کوتاه مدت آن، به عنوان استراتژیای جدید، آثار و نتایج بلند مدتی نیز در پی داشت که پس از فتح خرمشهر به تدریج نمایان شد. به همان اندازه که احساس نگرانی امریکا از پیروزیهای ایران به ایجاد رعب و هراس در کشورهای منطقه منجر شد، در مقابل، نگرانی این کشورها نیز بر مواضع و سیاستهای امریکا تأثیرگذار بود. کشورهای منطقه به دلیل حمایت از عراق، از تغییر روند جنگ به سود ایران نگران بودند. روزنامه واشنگتن پست در این باره نوشت:
»بسیاری از کشورهای نفتخیز طرفدار غرب در خلیجفارس از جمله شبه جزیرهی عربستان و کویت از عراق حمایت کردهاند و بنابراین دلیل کافی برای ترس از ایران را دارند.» (10).
در این حال نگرانی امریکا از اوضاع منطقه دلیل کافی برای افزایش نگرانی در کشورهای منطقه بود. تحلیل روزنامه الخلیج در این باره بر پایه اظهارات سخنگوی وزارت خارجه امریکا، این موضوع را آشکار میکند:
»امریکا پس از حمله گسترده اخیر ایران، علیرغم موضع سابق خود در قبال جنگ، سخت به وحشت افتاده و خواستار پایان دادن سریع به این جنگ است زیرا به عقیده امریکا پیروزی ایران در جنگ باعث محکمتر شدن موضع دولت ایران میشود و استقرار امنیت در منطقه را مختل خواهد کرد.» (11).
پس از عملیات طریقالقدس و پیش از آغاز عملیات فتحالمبین، صدام برای جلب حمایت اعراب به طور مکرر از کشورهای منطقه درخواست کمک کرد. پس از عملیات فتحالمبین و به موازات افزایش نگرانی امریکا و تغییر استراتژی این کشور نیز، تحرکات نسبتا گستردهای در منطقه انجام گرفت. علاوه بر سفر واینبرگر وزیر دفاع وقت امریکا و قراردادهایی که بین این کشور و حکام منطقه منعقد شد، برخی از کشورهای عربی مانند قطر، کویت و عربستان پشتیبانی
خود را از عراق به طور رسمی اعلام کردند. (12) در این حال بخش عربی رادیو لندن از کشورهای خلیجفارس خواست به رهبری عربستان سعودی به یکدیگر نزدیک شوند تا بتوانند از آثار مهم پیروزی احتمالی ایران در منطقه بکاهند. (13).
در پی این تحولات، وزیر دفاع سعودی طی سفری ناگهانی به بغداد با صدام ملاقات کرد و به وی قول پشتیبانی داد. ملک حسین (شاره اردن) نیز در سفر دورهای خود به کشورهای منطقه با خالد، شاه سعودی، ملاقات کرد. (14).
حسنی مبارک، رئیس دولت مصر نیز در دیدار با اعضای مجلس مصر گفت:
»چنانچه جنگ برای مدت زیادی ادامه یابد، عواقب شومی برای منطقه به بار خواهد آورد.» (15).
از سوی دیگر رادیو امریکا به نقل از سخنگوی وزارت خارجه مصر اعلام کرد که قاهره آمادگی دارد امنیت و ثبات منطقه خلیجفارس را تضمین کند. مشاور مبارک نیز اعلام کرد مصر در فکر متوقف ساختن جنگی است که سبب بیثباتی و عدم امنیت منطقه شده است. وی همچنین ارسال مهمات و قطعات یدکی از مصر به عراق را تأیید کرد. (16).
بدین ترتیب بیشتر کشورهای عربی مواضعی همسو با مواضع امریکا اتخاذ کردند. در این میان تنها سوریه آشکارا به سود ایران و علیه عراق تلاش میکرد. سوریه صدور نفت عراق را که از طریق خطوط لوله از خاک این کشور میگذشت، قطع کرد. در مقابل ایران نیز – بنا به گزارش رادیو لندن – پذیرفت از این پس نفت پالایشگاههای سوریه را که قبلا عراق تأمین میکرد، تأمین کند. (17).
علاوه بر این رخدادها، ادعای دوبارهی «صلحطلبی» عراق که پیش از این نیز به موازات تشدید ضعف نظامی این کشور مطرح شده بود، پس از عملیات فتحالمبین در شکلی جدید به گوش رسید. صدام در چهارم فروردین 1361 با ارسال نامهای برای سکوتوره از وی تقاضا
کرد کمیتهای را برای روشن کردن حقایق جنگ و شناسایی متجاوز تشکیل دهد. سعدون حمادی، وزیر خارجه وقت عراق، نیز طی مصاحبهای مطبوعاتی در 19 فروردین 1361 اعلام کرد که عراق میانجیگری الجزایر را میپذیرد ولی قرارداد 1975 میلادی نمیتواند مبنای مذاکرات باشد زیرا این قرارداد در آن شرایط به عراق تحمیل شده است. (18) تنها سه روز پس از ادعاهای صلحطلبی مقامهای عراقی، صدام طی سخنانی در مجلس ملی این کشور ماهیت واقعی ادعاهای عراق را روشن ساخت. وی گفت:
»در حال حاضر هدف اساسی ما این است که از ورود نیروهای مسلح ایران به قلمرو خاک عراق جلوگیری به عمل آوریم… تا زمانی که جنگ ادامه دارد، بر ماست که هر قدر بتوانیم به عمق خاک دشمن نفوذ کنیم تا مانع از گلوله باران شهرهایمان از سوی دشمن شویم… آنها در این عملیات [فتحالمبین] قصد داشتند وارد عماره شوند.» (19).
از سویی برخوردار نبودن ایران از امکانات و تجهیزات نظامی پیشرفته و همچنین ناتوانی نیروهای نظامی ایران، از مسائل عمدهای بود که رسانههای خارجی و کارشناسان و تحلیلگران امور نظامی، همواره در بررسی جنگ ایران و عراق و مقایسه وضعیت دو کشور به آن اشاره و تأکید میکردند. بر اساس این تحلیلها طبعا نه تنها برای حاکمان عراق امکان درکی درست از تحولاتی که منتهی به پیدایش وضعیت جدید در مرحله آزادسازی شده بود، وجود نداشت، بلکه غفلت رسانههای خارجی و کارشناسان نظامی آنها را نیز موجب گردید؛ اما با وجود این، سلسله عملیات رزمندگان اسلام توانست به طور قطع، باور و ذهنیت عراقیها و کارشناسان رسانههای خارجی را مورد سؤال قرار دهد. زیرا صحنه عمل و نتایج حاصل از تحرکات نظامی رزمندگان اسلام، گویاتر از همه چیز خودنمایی میکرد. رادیو بی. بی. سی به دنبال آزادسازی کامل منطقه عملیاتی فتحالمبین، چنین گفته است:
»نظر متخصصان امور اطلاعاتی غرب روشن است که ایران در درگیریهای اخیر با عراق (فتحالمبین(، دست برنده را دارد. متخصصان نظامی در غرب این عملیات را پیروزی بزرگ ایران میدانند. نیروهای مسلح ایران، نفرات بیشتری در اختیار دارند و از روحیه بسیار خوبی برخوردار میباشند.»
رادیو بی. بی. سی طی دو روز متوالی با تأکید بر پیروزی رزمندگان اسلام، به نتایج و ابعاد رو به گسترش آن در منطقه اشاره و تأیید میکند:
»چشمانداز پیروزی نهایی ایران و سرانجام سقوط رژیم صدام حسین را باید زنگ خطری برای بسیاری از کشورهای منطقه تلقی کرد. چنین شکستی برای صدام حسین، میتواند ملاحظات صرفا نظامی را بر تمامی منطقهای حاکم کند که اهمیت سیاسی و استراتژیک آن بسیار قابل توجه است.» (20).
نگرانی درباره آثار ناشی از پیروزیهای رو به گسترش ایران در منطقه، به ویژه در صورت سقوط رژیم صدام و تأثیرات فزاینده آن بر تهدید منافع امریکا و غرب، مهمترین مسئلهای بود که در رسانهها به آن اشاره میشد و محور تلاشهای دیپلماتیک کشورهای منطقه، امریکا و غرب محسوب میگردید؛ لذا علاوه بر حمایت سیاسی – تبلیغاتی از رژیم صدام، تدابیری برای کمک به این کشور اتخاذ شد که از جمله آنها، اعزام نیرو از مصر و اردن برای یاری رساندن به صدام بود.
به موازات این اقدامات، تلاش برای بازگرداندن مصر به جهان عرب و ایجاد تشکل عربی در حمایت از صدام به همراه آمادگی برای رویارویی با تحولات غیر منتظره در عراق و منطقه در دستور کار حامیان عراق قرار گرفت. ابوغزاله وزیر دفاع مصر از امریکا درخواست کرد تا برای خنثی کردن نتایج احتمالی پیروزیهای اخیر ایران در جبهه جنگ با عراق، اقدامات لازم را به عمل آورد. (21) حبیب شطی دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی نیز گفت:
»اوضاع خاورمیانه به مرحله بسیار جدی و خطرناکی رسیده است.»
1) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 10 / 10 / 1360.
2) برابر اطلاعاتی که اخیرا به دست آمده است، پس از عملیات فتحالمبین اولین گروه مستشاران نظامی امریکا برای کمک به عراق وارد این کشور شدند و اطلاعات ماهوارهای دقیقی را در اختیار عراقیها قرار دادند.
3) روزنامه اطلاعات، 17 / 11 / 1360.
4) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 20 / 11 / 1360، رادیو اسرائیل، 19 / 11 / 1360.
5) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 30 / 11 / 1360، به نقل از واشنگتن پست، 29 / 11 / 1360.
6) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 10 / 11 / 1361 به نقل از لوس آنجلس تایمز.
7) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 19 / 12 / 1360 به نقل از خبرگزاری فرانسه، 18 / 12 / 1360.
8) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 22 / 11 / 1360، به نقل از آسوشتیدپرس، 21 / 11 / 1360.
9) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 29 / 11 / 1361، به نقل از واشنگتن پست، 28 / 1 / 1361.
10) پیشین.
11) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 15 / 1 / 1361، روزنامه الخلیج، 14 / 1 / 1361.
12) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 14 / 1 / 1361، به نقل از خبرگزاری فرانسه، 13 / 1 / 1361.
13) مأخذ 43، به نقل از رادیو لندن، 13 / 1 / 1361.
14) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 18 / 1 / 1361.
15) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 12 / 1 / 1361.
16) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه،13 / 1 / 1361، به نقل از رادیو امریکا، 12 / 1 / 1361.
17) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 22 / 1 / 1361، به نقل از رادیو لندن، بخش عربی، 21 / 1 / 1361.
18) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 20 / 1 / 1361، به نقل از رادیو صوت الجماهیر، 19 / 1 / 1361.
19) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، 24 / 1 / 1361، به نقل از رادیو صوت الجماهیر، 23 / 1 / 1361.
20) محمد درودیان، از خونین شهر تا خرمشهر (تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، 1372(، ص 89.
21) پیشین، ص 90.