جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بازتاب عملیات (2)

زمان مطالعه: 9 دقیقه

»تشدید نگرانی امریکا از روند تحولات جنگ» و تأثیر آن بر روند تحرکات سیاسی در سطح منطقه و تغییر تدریجی سیاست امریکا، شاید برجسته‏ترین بازتاب عملیات فتح‏المبین به شمار می‏رفت. امریکایی‏ها در حالی که تصور می‏کردند ایران در گرداب «بحران سیاسی» و «بن‏بست نظامی» غوطه می‏خورد و هیچ عنصر تعیین کننده‏ای در صحنه سیاسی ایران برای مهار و غلبه بر این اوضاع وجود ندارد، با دو رویداد نظامی مهم روبه‏رو شدند؛ یکی عقب راندن نیروهای عراقی از شرق رودخانه کارون در عملیات ثامن‏الائمه (ع) و دیگری رسیدن ایران به مرزهای بین‏المللی در عملیات طریق‏القدس بود. امریکایی‏ها پیش از این می‏پنداشتند که دولت انقلابی حاکم بر ایران به شدت تضعیف شده است و در معرض سقوط قرار داد. چنان که بعد از پیروزی ایران در عملیات فتح‏المبین، خبرگزاری آسوشیتدپرس از واشنگتن گزارش داد:

»ایران پس از برتری یافتن بر نیروهای عراقی در جبهه جنگ و پس از فائق آمدن بر چریک‏های ضد دولتی [منافقین]، اکنون کشورهای

نفت‏خیز خلیج‏فارس را به وقوع انقلاب در آنها تهدید کرده است. سیاست‏مداران امریکایی در محافل خصوصی خود گفتند: آیت الله خمینی برخلاف تصور ما سقوط نکرد… وی در قدرت است.» (1).

امریکایی‏ها با درکی که از روند تحولات داشتند به دلیل احتمال پیروزی ایران، ضمن مخالفت با طولانی شدن جنگ، به طور تلویحی اعلام کردند که کمک به عراق برای امریکا منافع زیادی در بردارد. (2) یک مقام بلند پایه وزارت دفاع امریکا در این باره گفت:

»امریکا قصد دارد بی‏طرفی خود را در جنگ ایران و عراق حفظ کند و در برابر فشار دولت‏های عرب برای جانب‏داری از عراق مقاومت نماید. با این حال ما با این نکته موافق هستیم که کمک به عراق – که نیروهایش در جنگ با ایران ناکام مانده‏اند – برای واشنگتن در جهان عرب منافع زیادی به همراه خواهد داشت.» (3).

رادیو اسرائیل نیز طی تحلیلی درباره علت تغییر مواضع امریکا چنین گفت:

»برای دولت واشنگتن کمال مطلوب آن است که جنگ کنونی بدون پیروزی یکی از طرفین پایان یابد زیرا رژیم کنونی ایران که امریکا را شیطان بزرگ لقب داده، در صورت پیروزی در جنگ برای صدور انقلاب خود گستاخ‏تر خواهد شد. روی این اصل تا هنگامی که ایران در آستانه تجزیه قرار نگرفته و رژیمی که بر سر کار است می تواند از تسلط کمونیزم و پیشروی شوروی جلوگیری کند. ادامه جنگ ایران و عراق موجب نگرانی نخواهد بود و دولت واشنگتن به روش بی‏طرفی در این نزاع ادامه خواهد داد.» (4).

امریکایی‏ها پیش‏تر، در پی برتری عراق در جبهه‏های جنگ، از امکان بهره‏برداری روس‏ها از این وضعیت نگران بودند ولی با برتری

نظامی ایران و تأثیرات ناشی از آن در عراق و در سطح منطقه، از ادامه جنگ نگران شدند. روزنامه واشنگتن پست در این زمینه نوشت:

»متخصصان امریکایی می‏گویند نیروهای نظامی ایران جریان جنگ را تغییر داده و در تمام جبهه‏های جنگ با عراق پیروز می‏شوند. این تغییر، جریانی است که بسیاری از رژیم‏های صادر کننده نفت طرفدار غرب را هراسان ساخته است و می‏تواند اولین نشانه‏های برگشت مجدد ایران به عنوان نیرویی قدرتمند باشد.» (5).

در این باره نشریه لوس آنجلس تایمز نیز طی تحلیلی از دیدگاه ناظران امریکایی مسائل بسیار مهمی را مطرح کرد:

«1- ناظران امریکایی معتقدند که اگر چه آشکار نیست، لیکن جمهوری اسلامی انقلابی ایران طی ماه‏های اخیر برتری خود را در جنگ با عراق نشان داده است و تا میزان قابل ملاحظه‏ای به اوضاع داخلی نظم و ثبات بخشیده است.

2- این ناظران معتقدند که در نتیجه کسب موفقیت‏های مذکور طی ماه‏های اخیر، بروز هرگونه هرج و مرج پس از فوت آیت الله خمینی کم شده و بالاجبار امکان ورود نیروهای شوروی به ایران و اقدام تلافی گرانه امریکا را کاهش داده است.

3- احتمال قد برافراشتن ایران انقلابی، بسیاری از کشورهای خلیج‏فارس خصوصا آن دسته از کشورهایی را که به عراق کمک نموده‏اند، مشوش ساخته است.

4- ناظران امریکایی می‏گویند که در نتیجه تحولات فوق، دولت امریکا مجبور شده است که موضع خود نسبت به تهران را مورد بررسی قرار دهد.» (6).

امریکایی‏ها برای ارزیابی اوضاع منطقه و اتخاذ سیاست جدید در برابر ایران، تحرکات و تلاش‏های بسیاری انجام دادند. افزایش فروش تسلیحات به کشورهای منطقه و تأسیس پایگاه در برخی از این کشورها بخشی از این تلاش‏ها بود. واینبرگر، وزیر دفاع وقت امریکا

طی سفری به کشورهای منطقه، درباره فروش سلاح نظامی و حتی واگذاری بلاعوض تسلیحات، مذاکراتی را انجام داد. وی در سفر به عربستان درباره فروش هواپیماهای آواکس و سایر تجهیزات نظامی به این کشور مذاکراتی انجام داد. در این حال به گزارش خبرگزاری فرانسه، کنگره امریکا فروش 15 میلیارد و 700 هزار دلار اسلحه و تجهیزات امریکایی به دولت سعودی را تصویب کرد. بر اساس این مصوبه امریکا باید ظرف چهار سال، چهار پایگاه هوایی، دو پایگاه دریایی، سه پایگاه زمینی و شمار زیادی مراکز فرماندهی به مقامات ریاض تحویل می‏داد. (7) همزمان با این جریانات، تعدادی هواپیمای امریکایی اف. 15- که بخشی از معامله 5 / 8 میلیارد دلاری اسلحه بین امریکا و پادشاه سعودی بود – وارد عربستان شد. (8).

واینبرگر در سفر خود به عمان نیز تأکید کرد که امریکا از پایگاه‏های خود در عمان برای رویارویی با خطر انقلاب ایران، در زمان مناسب استفاده خواهد کرد. اظهارات واینبرگر درباره سیاست امریکا و تغییرات آن، تا اندازه‏ای هدف این کشور از تحرکات دیپلماتیک در منطقه و انعقاد قرارداد فروش تسلیحات و احداث پایگاه با کشورهای منطقه را روشن می‏کند. وی می‏گوید:

»تاکنون سیاست امریکا در خاورمیانه بر اساس حفظ دولت‏های دوست از خطر شوروی بود، ولی پس از اعدام سادات و بروز ناآرامی‏های اخیر در بحرین و پیروزی‏های ایران، وزارت دفاع امریکا به این نتیجه رسیده است که آنچه ادامه جریان نفت خاورمیانه به غرب را تهدید می‏کند، خطر منطقه‏ای است نه خارجی.» (9).

امریکایی‏ها که پیش از این، در تبلیغات ضد روسی خود، «تهدید شوروی» را به عنوان «تهدیدی خارجی» و خطر اصلی برای ادامه جریان نفت خاورمیانه و بی‏ثباتی در کشورهای دوست امریکا در منطقه معرفی می‏کردند، پس از پیروزی‏های نظامی ایران، «تهدید ایران» را به عنوان تهدیدی منطقه‏ای، در تبلیغات خود برجسته

کردند تا سیل جنگ‏افزارهای خود را به کشورهای منطقه سرازیر کنند. این تغییر گذشته از تأثیرات کوتاه مدت آن، به عنوان استراتژی‏ای جدید، آثار و نتایج بلند مدتی نیز در پی داشت که پس از فتح خرمشهر به تدریج نمایان شد. به همان اندازه که احساس نگرانی امریکا از پیروزی‏های ایران به ایجاد رعب و هراس در کشورهای منطقه منجر شد، در مقابل، نگرانی این کشورها نیز بر مواضع و سیاست‏های امریکا تأثیرگذار بود. کشورهای منطقه به دلیل حمایت از عراق، از تغییر روند جنگ به سود ایران نگران بودند. روزنامه واشنگتن پست در این باره نوشت:

»بسیاری از کشورهای نفت‏خیز طرفدار غرب در خلیج‏فارس از جمله شبه جزیره‏ی عربستان و کویت از عراق حمایت کرده‏اند و بنابراین دلیل کافی برای ترس از ایران را دارند.» (10).

در این حال نگرانی امریکا از اوضاع منطقه دلیل کافی برای افزایش نگرانی در کشورهای منطقه بود. تحلیل روزنامه الخلیج در این باره بر پایه اظهارات سخن‏گوی وزارت خارجه امریکا، این موضوع را آشکار می‏کند:

»امریکا پس از حمله گسترده اخیر ایران، علی‏رغم موضع سابق خود در قبال جنگ، سخت به وحشت افتاده و خواستار پایان دادن سریع به این جنگ است زیرا به عقیده امریکا پیروزی ایران در جنگ باعث محکم‏تر شدن موضع دولت ایران می‏شود و استقرار امنیت در منطقه را مختل خواهد کرد.» (11).

پس از عملیات طریق‏القدس و پیش از آغاز عملیات فتح‏المبین، صدام برای جلب حمایت اعراب به طور مکرر از کشورهای منطقه درخواست کمک کرد. پس از عملیات فتح‏المبین و به موازات افزایش نگرانی امریکا و تغییر استراتژی این کشور نیز، تحرکات نسبتا گسترده‏ای در منطقه انجام گرفت. علاوه بر سفر واینبرگر وزیر دفاع وقت امریکا و قراردادهایی که بین این کشور و حکام منطقه منعقد شد، برخی از کشورهای عربی مانند قطر، کویت و عربستان پشتیبانی

خود را از عراق به طور رسمی اعلام کردند. (12) در این حال بخش عربی رادیو لندن از کشورهای خلیج‏فارس خواست به رهبری عربستان سعودی به یکدیگر نزدیک شوند تا بتوانند از آثار مهم پیروزی احتمالی ایران در منطقه بکاهند. (13).

در پی این تحولات، وزیر دفاع سعودی طی سفری ناگهانی به بغداد با صدام ملاقات کرد و به وی قول پشتیبانی داد. ملک حسین (شاره اردن) نیز در سفر دوره‏ای خود به کشورهای منطقه با خالد، شاه سعودی، ملاقات کرد. (14).

حسنی مبارک، رئیس دولت مصر نیز در دیدار با اعضای مجلس مصر گفت:

»چنانچه جنگ برای مدت زیادی ادامه یابد، عواقب شومی برای منطقه به بار خواهد آورد.» (15).

از سوی دیگر رادیو امریکا به نقل از سخن‏گوی وزارت خارجه مصر اعلام کرد که قاهره آمادگی دارد امنیت و ثبات منطقه خلیج‏فارس را تضمین کند. مشاور مبارک نیز اعلام کرد مصر در فکر متوقف ساختن جنگی است که سبب بی‏ثباتی و عدم امنیت منطقه شده است. وی همچنین ارسال مهمات و قطعات یدکی از مصر به عراق را تأیید کرد. (16).

بدین ترتیب بیشتر کشورهای عربی مواضعی هم‏سو با مواضع امریکا اتخاذ کردند. در این میان تنها سوریه آشکارا به سود ایران و علیه عراق تلاش می‏کرد. سوریه صدور نفت عراق را که از طریق خطوط لوله از خاک این کشور می‏گذشت، قطع کرد. در مقابل ایران نیز – بنا به گزارش رادیو لندن – پذیرفت از این پس نفت پالایشگاه‏های سوریه را که قبلا عراق تأمین می‏کرد، تأمین کند. (17).

علاوه بر این رخدادها، ادعای دوباره‏ی «صلح‏طلبی» عراق که پیش از این نیز به موازات تشدید ضعف نظامی این کشور مطرح شده بود، پس از عملیات فتح‏المبین در شکلی جدید به گوش رسید. صدام در چهارم فروردین 1361 با ارسال نامه‏ای برای سکوتوره از وی تقاضا

کرد کمیته‏ای را برای روشن کردن حقایق جنگ و شناسایی متجاوز تشکیل دهد. سعدون حمادی، وزیر خارجه وقت عراق، نیز طی مصاحبه‏ای مطبوعاتی در 19 فروردین 1361 اعلام کرد که عراق میانجی‏گری الجزایر را می‏پذیرد ولی قرارداد 1975 میلادی نمی‏تواند مبنای مذاکرات باشد زیرا این قرارداد در آن شرایط به عراق تحمیل شده است. (18) تنها سه روز پس از ادعاهای صلح‏طلبی مقام‏های عراقی، صدام طی سخنانی در مجلس ملی این کشور ماهیت واقعی ادعاهای عراق را روشن ساخت. وی گفت:

»در حال حاضر هدف اساسی ما این است که از ورود نیروهای مسلح ایران به قلمرو خاک عراق جلوگیری به عمل آوریم… تا زمانی که جنگ ادامه دارد، بر ماست که هر قدر بتوانیم به عمق خاک دشمن نفوذ کنیم تا مانع از گلوله باران شهرهایمان از سوی دشمن شویم… آنها در این عملیات [فتح‏المبین] قصد داشتند وارد عماره شوند.» (19).

از سویی برخوردار نبودن ایران از امکانات و تجهیزات نظامی پیشرفته و همچنین ناتوانی نیروهای نظامی ایران، از مسائل عمده‏ای بود که رسانه‏های خارجی و کارشناسان و تحلیل‏گران امور نظامی، همواره در بررسی جنگ ایران و عراق و مقایسه وضعیت دو کشور به آن اشاره و تأکید می‏کردند. بر اساس این تحلیل‏ها طبعا نه تنها برای حاکمان عراق امکان درکی درست از تحولاتی که منتهی به پیدایش وضعیت جدید در مرحله آزادسازی شده بود، وجود نداشت، بلکه غفلت رسانه‏های خارجی و کارشناسان نظامی آنها را نیز موجب گردید؛ اما با وجود این، سلسله عملیات رزمندگان اسلام توانست به طور قطع، باور و ذهنیت عراقی‏ها و کارشناسان رسانه‏های خارجی را مورد سؤال قرار دهد. زیرا صحنه عمل و نتایج حاصل از تحرکات نظامی رزمندگان اسلام، گویاتر از همه چیز خودنمایی می‏کرد. رادیو بی. بی. سی به دنبال آزادسازی کامل منطقه عملیاتی فتح‏المبین، چنین گفته است:

»نظر متخصصان امور اطلاعاتی غرب روشن است که ایران در درگیری‏های اخیر با عراق (فتح‏المبین(، دست برنده را دارد. متخصصان نظامی در غرب این عملیات را پیروزی بزرگ ایران می‏دانند. نیروهای مسلح ایران، نفرات بیشتری در اختیار دارند و از روحیه بسیار خوبی برخوردار می‏باشند.»

رادیو بی. بی. سی طی دو روز متوالی با تأکید بر پیروزی رزمندگان اسلام، به نتایج و ابعاد رو به گسترش آن در منطقه اشاره و تأیید می‏کند:

»چشم‏انداز پیروزی نهایی ایران و سرانجام سقوط رژیم صدام حسین را باید زنگ خطری برای بسیاری از کشورهای منطقه تلقی کرد. چنین شکستی برای صدام حسین، می‏تواند ملاحظات صرفا نظامی را بر تمامی منطقه‏ای حاکم کند که اهمیت سیاسی و استراتژیک آن بسیار قابل توجه است.» (20).

نگرانی درباره آثار ناشی از پیروزی‏های رو به گسترش ایران در منطقه، به ویژه در صورت سقوط رژیم صدام و تأثیرات فزاینده آن بر تهدید منافع امریکا و غرب، مهم‏ترین مسئله‏ای بود که در رسانه‏ها به آن اشاره می‏شد و محور تلاش‏های دیپلماتیک کشورهای منطقه، امریکا و غرب محسوب می‏گردید؛ لذا علاوه بر حمایت سیاسی – تبلیغاتی از رژیم صدام، تدابیری برای کمک به این کشور اتخاذ شد که از جمله آنها، اعزام نیرو از مصر و اردن برای یاری رساندن به صدام بود.

به موازات این اقدامات، تلاش برای بازگرداندن مصر به جهان عرب و ایجاد تشکل عربی در حمایت از صدام به همراه آمادگی برای رویارویی با تحولات غیر منتظره در عراق و منطقه در دستور کار حامیان عراق قرار گرفت. ابوغزاله وزیر دفاع مصر از امریکا درخواست کرد تا برای خنثی کردن نتایج احتمالی پیروزی‏های اخیر ایران در جبهه جنگ با عراق، اقدامات لازم را به عمل آورد. (21) حبیب شطی دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی نیز گفت:

»اوضاع خاورمیانه به مرحله بسیار جدی و خطرناکی رسیده است.»


1) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 10 / 10 / 1360.

2) برابر اطلاعاتی که اخیرا به دست آمده است، پس از عملیات فتح‏المبین اولین گروه مستشاران نظامی امریکا برای کمک به عراق وارد این کشور شدند و اطلاعات ماهواره‏ای دقیقی را در اختیار عراقی‏ها قرار دادند.

3) روزنامه اطلاعات، 17 / 11 / 1360.

4) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 20 / 11 / 1360، رادیو اسرائیل، 19 / 11 / 1360.

5) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 30 / 11 / 1360، به نقل از واشنگتن پست، 29 / 11 / 1360.

6) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 10 / 11 / 1361 به نقل از لوس آنجلس تایمز.

7) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 19 / 12 / 1360 به نقل از خبرگزاری فرانسه، 18 / 12 / 1360.

8) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 22 / 11 / 1360، به نقل از آسوشتیدپرس، 21 / 11 / 1360.

9) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 29 / 11 / 1361، به نقل از واشنگتن پست، 28 / 1 / 1361.

10) پیشین.

11) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 15 / 1 / 1361، روزنامه الخلیج، 14 / 1 / 1361.

12) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 14 / 1 / 1361، به نقل از خبرگزاری فرانسه، 13 / 1 / 1361.

13) مأخذ 43، به نقل از رادیو لندن، 13 / 1 / 1361.

14) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 18 / 1 / 1361.

15) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 12 / 1 / 1361.

16) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه،13 / 1 / 1361، به نقل از رادیو امریکا، 12 / 1 / 1361.

17) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 22 / 1 / 1361، به نقل از رادیو لندن، بخش عربی، 21 / 1 / 1361.

18) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 20 / 1 / 1361، به نقل از رادیو صوت الجماهیر، 19 / 1 / 1361.

19) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‏های ویژه، 24 / 1 / 1361، به نقل از رادیو صوت الجماهیر، 23 / 1 / 1361.

20) محمد درودیان، از خونین شهر تا خرمشهر (تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، 1372(، ص 89.

21) پیشین، ص 90.