جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ارزیابی عملیات (2)

زمان مطالعه: 7 دقیقه

بدون تردید عملیات فتح‏المبین از نظر وسعت، منطقه، شمار نیروهای شرکت‏کننده، تاکتیک عملیاتی و سرعت عمل نیروها در تأمین اهداف با اجرای مراحل عملیات، بسیار برجسته و بااهمیت بود. یکی از کارشناسان نظامی درباره‏ی این عملیات می‏گوید:

»تهاجم ایران در اواخر ماه مارس که تحت عنوان عملیات فتح‏المبین انجام گرفت، بزرگ‏ترین و در عین حال پیچیده‏ترین تلاش ایران در جنگ تا آن زمان بود. ایرانی‏ها در جریان این عملیات با بهره‏گیری از بیش از 100 هزار تن از نیروهای منظم، حداقل 30 هزار پاسدار و همین تعداد نیروهای مردمی ارتش 20 میلیونی، اقدام به اجرای یک تهاجم سه مرحله‏ای کردند که کمر مقاومت عراق در خوزستان شکست.» (1).

برخی از کارشناسان پیروزی‏های ایران را به منزله تجدید قوای نیروی انسانی و هماهنگی بهتر ارتش و سپاه می‏دانند. افرایم کارش، یک کارشناس نظامی دیگر درباره این عملیات می‏گوید:

»عملیات فتح‏المبین خفت بارترین شکست را از آغاز جنگ تاکنون نصیب عراق نمود.» (2).

پیروزی در عملیات فتح‏المبین در واقع حاصل برتری نیروی انسانی و بینش نظامی ایران بر عراق بود. البته این تأکید به آن معنا نیست که عوامل دیگر بی‏تأثیر و یا فاقد ارزش و دارای اهمیت کمتری بودند، لیکن این دو عامل در مقایسه با سایر عوامل از برجستگی و تأثیر بیشتری برخوردار بودند.

عملیات فتح‏المبین گرچه در آستانه سال جدید و در ایام نوروز انجام گرفت، ولی این مسئله هیچ تأثیری بر جذب نیروهای مردمی نداشت. بر این اساس، غلامعلی رشید در سمینار مشورتی فرماندهان سپاه، عملیات فتح‏المبین را «جنگ فراگیر مردمی» نامید. به موازات افزایش حضور نیروهای مردمی، سازمان رزم سپاه گسترش یافت و

این تحول، موجب افزایش توانایی نیروهای خودی در برابر دشمن شد. (3) محسن رضایی در این باره می‏گوید:

»در حقیقت در عملیات فتح‏المبین سازمان رزم ما یک مرتبه دچار یک تحول خیلی جدی شد. قرارگاه تشکیل دادیم و تیپ‏های ما دو برابر شد.» (4).

سپاه برای این عملیات 7 تیپ جدید تأسیس کرد که استعداد برخی از آنها برابر یک لشکر بود. روند رو به گسترش سازمان سپاه سبب شد که پس از عملیات فتح‏المبین این شعار محور تلاش‏ها قرار گیرد که «یک گام سازماندهی، یک گام عملیات«. (5).

نخستین قرارگاه عملیاتی نیز در این عملیات شکل گرفت. قبل از این، سپاه هیچ‏گاه قرارگاه لشکری نداشت. ضرورت ناشی از عملیات از یک سو و بلوغ اندیشه نظامی و گسترش سازمان آن از سوی دیگر، مقدمات تشکیل قرارگاه را فراهم کرد. در ابعاد عملیاتی نیز طرح عملیات فتح‏المبین از ویژگی‏های مهمی برخوردار بود و همین سبب شد تا با وجود اینکه دشمن از منطقه عملیات آگاهی داشت و تلاش‏هایی نیز قبل از عملیات برای مختل کردن آن انجام داد ولی با شکست خفت‏باری روبه‏رو گردید. ابتکار عمل نیروهای خودی در عملیات فتح‏المبین، وضعیت را به سود ایران تغییر داد.

ارتش عراق قبل از فتح‏المبین با حمله به نیروهای خودی در تنگه‏ی چزابه کوشید ایران را از اجرای عملیات منصرف کند ولی هنگامی که این حملات نتیجه نداد، سعی کرد علاوه بر ترمیم نقاط ضعف مواضع

پدافندی خود، آرایش نیروهای ایران را برهم زند اما این تلاش‏ها نیز تأثیر تعیین کننده‏ای بر نیروهای خودی نداشت. (5).

محسن رضایی در این باره بر دو نکته تأکید می‏کند:

»نخست اینکه طرح مانور بایستی متناسب با آخرین تغییرات دشمن باشد لذا اطلاعات لازم است به روز باشد. باید تا آخرین لحظات تغییرات دشمن را درک کنیم و به تناسب آن طرح مانور را تغییر بدهیم. نکته دیگر پافشاری و تلاش برای تصرف نقطه یا نقاطی است که با تصرف آن تعادل دشمن برهم می‏خورد. در عملیات فتح‏المبین آرایش دشمن به دو نقطه وابسته بود: یکی تنگه‏ی رقابیه و دیگری ارتفاع برقازه. لذا با نزدیکی به دو نقطه یاد شده، تمام جبهه دشمن متزلزل شد.» (5).

طرح‏ریزی دقیق عملیات فتح‏المبین به خصوص در محور قرارگاه قدس – که در مرحله اول به وارد آمدن خسارت فراوانی بر دشمن و درهم ریختگی نیروهای عراقی منجر شد – یکی از ویژگی‏های مهم این عملیات بود که نقش تعیین کننده‏ای در کسب پیروزی داشت. در محور قرارگاه فتح نیز اقدامات مهندسی برای احداث جاده روی ارتفاعات میشداغ و تصرف تنگه‏ی رقابیه همچون تیر خلاصی به دشمن بود، چنانکه پس از آن نیروهای عراقی بدون درنگ دست به عقب‏نشینی زدند. به عبارت دیگر، با پیروزی عملیات فتح‏المبین، تصور و باورهای دشمن درباره توان ویژه رزمی ایران (6) و نیروهای خود

دستخوش تغییر شد. (7) پیش از این، دشمن نسبت به توان نیروی نظامی ایران تردید داشت و می‏پنداشت که نیروهایش می‏توانند مواضع اشغالی را حفظ کنند. به همین دلیل، دشمن در عملیات بیت‏المقدس نیز نتوانست مقاومت مؤثری از خود نشان دهد. (8) علاوه بر این، غلامعلی رشید (معاون عملیات فرمانده کل سپاه) قدرت تصمیم‏گیری فرمانده کل سپاه و توانایی وی را در حل معضلات اساسی عملیات در مرحله طرح‏ریزی و اجرای آن، ویژگی دیگر این عملیات خواند:

»فتح‏المبین انصافا خیلی وسیع بود؛ در آن شرایط و در آن دوران سخت، این اراده فرمانده کل سپاه بود که توانست تصمیم‏گیری کند و این عملیات را انجام دهد. در حالی که بسیاری از فرماندهان تصمیم سرلشکر محسن رضایی را به آن شکل قبول نداشتند.» (9).

به عقیده غلامعلی رشید پس از عملیات طریق‏القدس تداوم حضور فرمانده کل سپاه در منطقه علاوه بر اینکه به انتقال نیروهای سپاه و تمرکز امکانات در جبهه‏ها منجر شد، در بعد عملیاتی نیز جرأت و شهامت طرح‏ریزی عملیات گسترده و به کارگیری نیروهای مردمی در مقیاس وسیع را به وجود آورد. (10) وی در توضیح این مطلب می‏گوید:

»در عملیات فتح‏المبین چند پیچیدگی وجود داشت که واقعا آقا محسن حل کرد؛ مثلا وقتی که در مرحله اول عمل کردیم، عراق مقاومت کرد، اوضاع ما به هم ریخت. شهید حسین خرازی در

عین‏خوش گرفتار شده بود. عراقی‏ها به منطقه دشت عباس حمله کردند، اوضاع پیچیده شد و قرارگاه فجر اصلا موفق نشد. قرارگاه فتح هم هنوز آمادگی حمله نداشت. آقا محسن با اینکه مریض بود و حالش هم به هم خورده بود و زیر سرم قرار داشت، اما همان شب وقتی که حسین (خرازی) گرفتار شد، برادران صیاد و جمالی آمدند و گفتند: حسین را نجات بدهید و ما پیشنهاد می‏دهیم تیپ 84 و تیپ امام حسین (ع) عقب بکشند، اینها اینجا نابود می‏شوند؛ فرمانده سپاه در برابر این پیشنهاد کاملا مقاومت کرد و گفت: آقا رحیم (صفوی، فرمانده قرارگاه فتح) باید حمله کند، راه نجات حسین همین است…. وقتی آقا رحیم حمله کرد، فشار دشمن در عین‏خوش کاهش یافت. همه می‏گفتند عقب‏نشینی، ولی فرماندهی می‏گفت، ما عین‏خوش را با هزار زحمت گرفتیم، عقب‏نشینی نمی‏کنیم… این جور مسائل در ذهن فرماندهی بود که ما قادر به درک و حل آن نبودیم. فکر ایشان واقعا کار می‏کرد و بسیار فعال و عمیق بود و تصمیمات مناسبی می‏گرفت.» (8).

اجرای پی در پی مراحل عملیات از دیگر ویژگی‏های این عملیات بود. هرگونه تأخیر در اجرای مرحله دوم می‏توانست علاوه بر از دست دادن نتایج و دستاوردهای مرحله اول، عملیات را با ناکامی روبه‏رو کند. لذا اجرای مرحله دوم عملیات و تصرف تنگه‏ی رقابیه، به تزلزل و فروپاشی نیروهای دشمن و در نتیجه فرار آنها – به علت ترس از اسارت و انهدام – انجامید (11).


1) ویلیام اف هیکمن، «ارتش از هم پاشیده و از نو متولد شده در سال 1982»، ترجمه گروه تحقیق خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 20 / 12 / 1360.

2) افرایم کارش، «جنگ ایران و عراق، یک تحلیل نظامی«، ادلفی پی پر، بهار 1987.

3) اسیران عراقی در این زمینه می‏گویند: نیروهای اسلام توانستند تعداد زیادی از داوطلبان بسیجی و همچنین واحدهای ارتش را در این عملیات به کار گیرند. این تجمع نیروها باعث رسیدن به هدف گردید و نیروهای اسلامی حمله خود را به مواضع دفاعی عراق آغاز نمودند و توانستند در بیش از یک منطقه مواضع آنها را به تصرف درآوردند.(مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، نبردهای ایران اسلامی و بعثیان عراق، نوشته اسرای عراقی، ص 80(.

4) مأخذ 2، 12 / 7 / 1375.

5) مأخذ 2.

6) در این خصوص در سندی از لشکر 5 مکانیزه دشمن که به امضای سرتیپ ستاد ماهر عبدالرشید رسیده است درباره شیوه رزمندگان به نکات مهمی اشاره و اعتراف شده است. در بخشی از این سند آمده است: »روش جنگ دشمن (ایرانی) در آخرین نبرد آنها در منطقه استحفاظی سپاه 4 (شوش و دزفول) مشخصات زیر را داشته است: 1- دشمن (ایرانی) نیروهای پیاده را رکن اساس عملیات – چه از جهت اعتماد و چه کثرت نفرات – دانسته، سپس بعد از اطمینان از به دست آوردن پیروزی محدود، نیروی زرهی خود را وارد عمل می‏نماید. 2- اعتماد دشمن به هجوم آوردن به جناحین با نیروی اصلی خود است که در نتیجه جبهه را با نیروی کمتر تأمین می‏نماید. 3- دشمن در حملات خود به هجوم شبانه و در اوایل شب اتکا دارد. 4- هدف دشمن در عملیات هجومی، رسیدن به قرارگاه‏های یگان‏ها و ستادها و مواضع توپخانه بود تا بدین وسیله تشکیلات فرماندهی و مراکز پشتیبانی آتش را فلج نماید. 5- دشمن کما فی السابق با اجرای آتش تهیه مبادرت به حمله نمی‏نماید. بلکه از آتش سنگین توپخانه و مؤثر خود در عملیات استفاده می‏کند. 6- نیروهای هوایی و هوانیروز دشمن هنوز موفق نگردیده‏اند تا به برتری هوایی نیروهای خودی دست یابند ولی در این عملیات فعالیت بیشتری از خود نشان داده‏اند.«.

7) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، فصل نامه تاریخ جنگ، شماره 11، آبان 1374، ص 32، سخنرانی غلامعلی رشید در سمینار مشورتی فرماندهان سپاه.

8) پیشین.

9) مأخذ 28.

10) غلامعلی رشید، «شرایط و ضرورت‏های تولد، تثبیت و گسترش سپاه در جنگ«، مجله سیاست دفاعی، (پژوهشکده علوم دفاعی دانشگاه امام حسین (ع((، شماره 19، تابستان 1376، ص 14.

11) از دیگر ویژگی‏های عملیات فتح المبین که در پیروزی آن نقش داشت چنین است: – سازمان رزم سپاه: پاسداران که مسئولیت فرماندهی و هدایت بسیج را نیز برعهده داشت به مرور زمان و متناسب با نیازهای جبهه سازمان خود را از نظر کمی و کیفی گسترش می‏داد. سیستم اداره جنگ مردمی در عملیات ثامن الائمه و طریق‏القدس به صورتی ابتدایی شکل گرفت و در عملیات فتح‏المبین با تغییراتی عمده گسترش یافت. سپاه در این عملیات به طور چشم‏گیری به گسترش سازمان خود مبادرت ورزید، به گونه‏ای که در این عملیات 12 تیپ را آماده و وارد میدان ساخت (در عملیات طریق‏القدس تنها 4 تیپ وارد عمل شده بود.) همچنین برای اولین بار سازمان لشکر را تدارک و آزمایش نمود. در این عملیات علی‏رغم تفاوت بافت نیروهای ارتش و سپاه، فرماندهی مشترک از بالاترین رده فرماندهی تا پایین‏ترین واحدهای رزمی به کار گرفته شد. ادغام نیروها از رزمنده تا رده فرماندهان و تشکیل قرارگاه‏های مشترک در وضع مطلوبی اجرا گردید. نکته مهم در این ادغام، کامل کردن نقاط قوت و رفع نقاط ضعف نیروها با همکاری یکدیگر بود. – حضور بی‏سابقه مردم: در این عملیات حضور گسترده و بی‏سابقه مردم با حالات معنوی بسیار بالا از جمله ویژگی‏های قابل ذکر شمرده می‏شود. حضور گسترده مردم در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها و معنویت بسیار عمیق حاکم بر جبهه به گونه‏ای بود که پس از گذشت سال‏ها از زمان عملیات همچنان تأثیر خود را در ذائقه شرکت کنندگان در آن عملیات از خود به جا گذاشته است. یکی از دلایل گسترش کیفی و کمی نیروی رزم سپاه در این عملیات را باید در حضور غیرقابل انتظار نیروهای بسیجی دانست. – بیمارستان صحرایی: برای اولین بار در طول جنگ بیمارستان‏های صحرایی مجهز به اتاق عمل و… (به طور متعدد) در این عملیات به کار گرفته شد و این اقدام موجب گردید با اقدامات و پیگیری‏های اولیه در این بیمارستان‏ها، مجروحان زیادی از خطر مرگ نجات یابند.