بدون تردید عملیات فتحالمبین از نظر وسعت، منطقه، شمار نیروهای شرکتکننده، تاکتیک عملیاتی و سرعت عمل نیروها در تأمین اهداف با اجرای مراحل عملیات، بسیار برجسته و بااهمیت بود. یکی از کارشناسان نظامی دربارهی این عملیات میگوید:
»تهاجم ایران در اواخر ماه مارس که تحت عنوان عملیات فتحالمبین انجام گرفت، بزرگترین و در عین حال پیچیدهترین تلاش ایران در جنگ تا آن زمان بود. ایرانیها در جریان این عملیات با بهرهگیری از بیش از 100 هزار تن از نیروهای منظم، حداقل 30 هزار پاسدار و همین تعداد نیروهای مردمی ارتش 20 میلیونی، اقدام به اجرای یک تهاجم سه مرحلهای کردند که کمر مقاومت عراق در خوزستان شکست.» (1).
برخی از کارشناسان پیروزیهای ایران را به منزله تجدید قوای نیروی انسانی و هماهنگی بهتر ارتش و سپاه میدانند. افرایم کارش، یک کارشناس نظامی دیگر درباره این عملیات میگوید:
»عملیات فتحالمبین خفت بارترین شکست را از آغاز جنگ تاکنون نصیب عراق نمود.» (2).
پیروزی در عملیات فتحالمبین در واقع حاصل برتری نیروی انسانی و بینش نظامی ایران بر عراق بود. البته این تأکید به آن معنا نیست که عوامل دیگر بیتأثیر و یا فاقد ارزش و دارای اهمیت کمتری بودند، لیکن این دو عامل در مقایسه با سایر عوامل از برجستگی و تأثیر بیشتری برخوردار بودند.
عملیات فتحالمبین گرچه در آستانه سال جدید و در ایام نوروز انجام گرفت، ولی این مسئله هیچ تأثیری بر جذب نیروهای مردمی نداشت. بر این اساس، غلامعلی رشید در سمینار مشورتی فرماندهان سپاه، عملیات فتحالمبین را «جنگ فراگیر مردمی» نامید. به موازات افزایش حضور نیروهای مردمی، سازمان رزم سپاه گسترش یافت و
این تحول، موجب افزایش توانایی نیروهای خودی در برابر دشمن شد. (3) محسن رضایی در این باره میگوید:
»در حقیقت در عملیات فتحالمبین سازمان رزم ما یک مرتبه دچار یک تحول خیلی جدی شد. قرارگاه تشکیل دادیم و تیپهای ما دو برابر شد.» (4).
سپاه برای این عملیات 7 تیپ جدید تأسیس کرد که استعداد برخی از آنها برابر یک لشکر بود. روند رو به گسترش سازمان سپاه سبب شد که پس از عملیات فتحالمبین این شعار محور تلاشها قرار گیرد که «یک گام سازماندهی، یک گام عملیات«. (5).
نخستین قرارگاه عملیاتی نیز در این عملیات شکل گرفت. قبل از این، سپاه هیچگاه قرارگاه لشکری نداشت. ضرورت ناشی از عملیات از یک سو و بلوغ اندیشه نظامی و گسترش سازمان آن از سوی دیگر، مقدمات تشکیل قرارگاه را فراهم کرد. در ابعاد عملیاتی نیز طرح عملیات فتحالمبین از ویژگیهای مهمی برخوردار بود و همین سبب شد تا با وجود اینکه دشمن از منطقه عملیات آگاهی داشت و تلاشهایی نیز قبل از عملیات برای مختل کردن آن انجام داد ولی با شکست خفتباری روبهرو گردید. ابتکار عمل نیروهای خودی در عملیات فتحالمبین، وضعیت را به سود ایران تغییر داد.
ارتش عراق قبل از فتحالمبین با حمله به نیروهای خودی در تنگهی چزابه کوشید ایران را از اجرای عملیات منصرف کند ولی هنگامی که این حملات نتیجه نداد، سعی کرد علاوه بر ترمیم نقاط ضعف مواضع
پدافندی خود، آرایش نیروهای ایران را برهم زند اما این تلاشها نیز تأثیر تعیین کنندهای بر نیروهای خودی نداشت. (5).
محسن رضایی در این باره بر دو نکته تأکید میکند:
»نخست اینکه طرح مانور بایستی متناسب با آخرین تغییرات دشمن باشد لذا اطلاعات لازم است به روز باشد. باید تا آخرین لحظات تغییرات دشمن را درک کنیم و به تناسب آن طرح مانور را تغییر بدهیم. نکته دیگر پافشاری و تلاش برای تصرف نقطه یا نقاطی است که با تصرف آن تعادل دشمن برهم میخورد. در عملیات فتحالمبین آرایش دشمن به دو نقطه وابسته بود: یکی تنگهی رقابیه و دیگری ارتفاع برقازه. لذا با نزدیکی به دو نقطه یاد شده، تمام جبهه دشمن متزلزل شد.» (5).
طرحریزی دقیق عملیات فتحالمبین به خصوص در محور قرارگاه قدس – که در مرحله اول به وارد آمدن خسارت فراوانی بر دشمن و درهم ریختگی نیروهای عراقی منجر شد – یکی از ویژگیهای مهم این عملیات بود که نقش تعیین کنندهای در کسب پیروزی داشت. در محور قرارگاه فتح نیز اقدامات مهندسی برای احداث جاده روی ارتفاعات میشداغ و تصرف تنگهی رقابیه همچون تیر خلاصی به دشمن بود، چنانکه پس از آن نیروهای عراقی بدون درنگ دست به عقبنشینی زدند. به عبارت دیگر، با پیروزی عملیات فتحالمبین، تصور و باورهای دشمن درباره توان ویژه رزمی ایران (6) و نیروهای خود
دستخوش تغییر شد. (7) پیش از این، دشمن نسبت به توان نیروی نظامی ایران تردید داشت و میپنداشت که نیروهایش میتوانند مواضع اشغالی را حفظ کنند. به همین دلیل، دشمن در عملیات بیتالمقدس نیز نتوانست مقاومت مؤثری از خود نشان دهد. (8) علاوه بر این، غلامعلی رشید (معاون عملیات فرمانده کل سپاه) قدرت تصمیمگیری فرمانده کل سپاه و توانایی وی را در حل معضلات اساسی عملیات در مرحله طرحریزی و اجرای آن، ویژگی دیگر این عملیات خواند:
»فتحالمبین انصافا خیلی وسیع بود؛ در آن شرایط و در آن دوران سخت، این اراده فرمانده کل سپاه بود که توانست تصمیمگیری کند و این عملیات را انجام دهد. در حالی که بسیاری از فرماندهان تصمیم سرلشکر محسن رضایی را به آن شکل قبول نداشتند.» (9).
به عقیده غلامعلی رشید پس از عملیات طریقالقدس تداوم حضور فرمانده کل سپاه در منطقه علاوه بر اینکه به انتقال نیروهای سپاه و تمرکز امکانات در جبههها منجر شد، در بعد عملیاتی نیز جرأت و شهامت طرحریزی عملیات گسترده و به کارگیری نیروهای مردمی در مقیاس وسیع را به وجود آورد. (10) وی در توضیح این مطلب میگوید:
»در عملیات فتحالمبین چند پیچیدگی وجود داشت که واقعا آقا محسن حل کرد؛ مثلا وقتی که در مرحله اول عمل کردیم، عراق مقاومت کرد، اوضاع ما به هم ریخت. شهید حسین خرازی در
عینخوش گرفتار شده بود. عراقیها به منطقه دشت عباس حمله کردند، اوضاع پیچیده شد و قرارگاه فجر اصلا موفق نشد. قرارگاه فتح هم هنوز آمادگی حمله نداشت. آقا محسن با اینکه مریض بود و حالش هم به هم خورده بود و زیر سرم قرار داشت، اما همان شب وقتی که حسین (خرازی) گرفتار شد، برادران صیاد و جمالی آمدند و گفتند: حسین را نجات بدهید و ما پیشنهاد میدهیم تیپ 84 و تیپ امام حسین (ع) عقب بکشند، اینها اینجا نابود میشوند؛ فرمانده سپاه در برابر این پیشنهاد کاملا مقاومت کرد و گفت: آقا رحیم (صفوی، فرمانده قرارگاه فتح) باید حمله کند، راه نجات حسین همین است…. وقتی آقا رحیم حمله کرد، فشار دشمن در عینخوش کاهش یافت. همه میگفتند عقبنشینی، ولی فرماندهی میگفت، ما عینخوش را با هزار زحمت گرفتیم، عقبنشینی نمیکنیم… این جور مسائل در ذهن فرماندهی بود که ما قادر به درک و حل آن نبودیم. فکر ایشان واقعا کار میکرد و بسیار فعال و عمیق بود و تصمیمات مناسبی میگرفت.» (8).
اجرای پی در پی مراحل عملیات از دیگر ویژگیهای این عملیات بود. هرگونه تأخیر در اجرای مرحله دوم میتوانست علاوه بر از دست دادن نتایج و دستاوردهای مرحله اول، عملیات را با ناکامی روبهرو کند. لذا اجرای مرحله دوم عملیات و تصرف تنگهی رقابیه، به تزلزل و فروپاشی نیروهای دشمن و در نتیجه فرار آنها – به علت ترس از اسارت و انهدام – انجامید (11).
1) ویلیام اف هیکمن، «ارتش از هم پاشیده و از نو متولد شده در سال 1982»، ترجمه گروه تحقیق خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 20 / 12 / 1360.
2) افرایم کارش، «جنگ ایران و عراق، یک تحلیل نظامی«، ادلفی پی پر، بهار 1987.
3) اسیران عراقی در این زمینه میگویند: نیروهای اسلام توانستند تعداد زیادی از داوطلبان بسیجی و همچنین واحدهای ارتش را در این عملیات به کار گیرند. این تجمع نیروها باعث رسیدن به هدف گردید و نیروهای اسلامی حمله خود را به مواضع دفاعی عراق آغاز نمودند و توانستند در بیش از یک منطقه مواضع آنها را به تصرف درآوردند.(مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، نبردهای ایران اسلامی و بعثیان عراق، نوشته اسرای عراقی، ص 80(.
4) مأخذ 2، 12 / 7 / 1375.
5) مأخذ 2.
6) در این خصوص در سندی از لشکر 5 مکانیزه دشمن که به امضای سرتیپ ستاد ماهر عبدالرشید رسیده است درباره شیوه رزمندگان به نکات مهمی اشاره و اعتراف شده است. در بخشی از این سند آمده است: »روش جنگ دشمن (ایرانی) در آخرین نبرد آنها در منطقه استحفاظی سپاه 4 (شوش و دزفول) مشخصات زیر را داشته است: 1- دشمن (ایرانی) نیروهای پیاده را رکن اساس عملیات – چه از جهت اعتماد و چه کثرت نفرات – دانسته، سپس بعد از اطمینان از به دست آوردن پیروزی محدود، نیروی زرهی خود را وارد عمل مینماید. 2- اعتماد دشمن به هجوم آوردن به جناحین با نیروی اصلی خود است که در نتیجه جبهه را با نیروی کمتر تأمین مینماید. 3- دشمن در حملات خود به هجوم شبانه و در اوایل شب اتکا دارد. 4- هدف دشمن در عملیات هجومی، رسیدن به قرارگاههای یگانها و ستادها و مواضع توپخانه بود تا بدین وسیله تشکیلات فرماندهی و مراکز پشتیبانی آتش را فلج نماید. 5- دشمن کما فی السابق با اجرای آتش تهیه مبادرت به حمله نمینماید. بلکه از آتش سنگین توپخانه و مؤثر خود در عملیات استفاده میکند. 6- نیروهای هوایی و هوانیروز دشمن هنوز موفق نگردیدهاند تا به برتری هوایی نیروهای خودی دست یابند ولی در این عملیات فعالیت بیشتری از خود نشان دادهاند.«.
7) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، فصل نامه تاریخ جنگ، شماره 11، آبان 1374، ص 32، سخنرانی غلامعلی رشید در سمینار مشورتی فرماندهان سپاه.
8) پیشین.
9) مأخذ 28.
10) غلامعلی رشید، «شرایط و ضرورتهای تولد، تثبیت و گسترش سپاه در جنگ«، مجله سیاست دفاعی، (پژوهشکده علوم دفاعی دانشگاه امام حسین (ع((، شماره 19، تابستان 1376، ص 14.
11) از دیگر ویژگیهای عملیات فتح المبین که در پیروزی آن نقش داشت چنین است: – سازمان رزم سپاه: پاسداران که مسئولیت فرماندهی و هدایت بسیج را نیز برعهده داشت به مرور زمان و متناسب با نیازهای جبهه سازمان خود را از نظر کمی و کیفی گسترش میداد. سیستم اداره جنگ مردمی در عملیات ثامن الائمه و طریقالقدس به صورتی ابتدایی شکل گرفت و در عملیات فتحالمبین با تغییراتی عمده گسترش یافت. سپاه در این عملیات به طور چشمگیری به گسترش سازمان خود مبادرت ورزید، به گونهای که در این عملیات 12 تیپ را آماده و وارد میدان ساخت (در عملیات طریقالقدس تنها 4 تیپ وارد عمل شده بود.) همچنین برای اولین بار سازمان لشکر را تدارک و آزمایش نمود. در این عملیات علیرغم تفاوت بافت نیروهای ارتش و سپاه، فرماندهی مشترک از بالاترین رده فرماندهی تا پایینترین واحدهای رزمی به کار گرفته شد. ادغام نیروها از رزمنده تا رده فرماندهان و تشکیل قرارگاههای مشترک در وضع مطلوبی اجرا گردید. نکته مهم در این ادغام، کامل کردن نقاط قوت و رفع نقاط ضعف نیروها با همکاری یکدیگر بود. – حضور بیسابقه مردم: در این عملیات حضور گسترده و بیسابقه مردم با حالات معنوی بسیار بالا از جمله ویژگیهای قابل ذکر شمرده میشود. حضور گسترده مردم در جبههها و پشت جبههها و معنویت بسیار عمیق حاکم بر جبهه به گونهای بود که پس از گذشت سالها از زمان عملیات همچنان تأثیر خود را در ذائقه شرکت کنندگان در آن عملیات از خود به جا گذاشته است. یکی از دلایل گسترش کیفی و کمی نیروی رزم سپاه در این عملیات را باید در حضور غیرقابل انتظار نیروهای بسیجی دانست. – بیمارستان صحرایی: برای اولین بار در طول جنگ بیمارستانهای صحرایی مجهز به اتاق عمل و… (به طور متعدد) در این عملیات به کار گرفته شد و این اقدام موجب گردید با اقدامات و پیگیریهای اولیه در این بیمارستانها، مجروحان زیادی از خطر مرگ نجات یابند.