یگانهای ارتش شامل لشکرهای پیاده 21 حمزه و 77 خراسان، 92 زرهی (1) و تیپهای 37 زرهی شیراز، 58 ذوالفقار، 84 خرمآباد، 55 هوابرد و گروه 33 توپخانه بودند. یگانهای سپاه نیز عبارت بودند از: تیپهای 14 امام حسین (ع(، 41 ثارالله (ع(، 27 محمد رسول الله (ص(، 7 ولیعصر (عج(، 35 امام سجاد (ع) 23 المهدی (ع(، 17 علی بن ابیطالب (ع(، 8 نجف اشرف، 25 کربلا، 46 فجر، 30 زرهی و تیپ ایلام.
درباره استعداد یگانهای سپاه آمار متفاوتی وجود دارد که علت آن روند رو به رشد و تکاملی سپاه در سازماندهی نیروهای مردمی در
آن زمان بود. در واقع، گرچه از یگانهای سپاه به عنوان تیپ یاد میشد، ولی برخی از تیپها به دلیل تعداد گردانهای تحت امر، استعدادی برابر یک لشکر داشتند.
در طرح برآورد وضعیت شماره 1 که قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش در جنوب آن را در پنجم آذر 1360 تهیه کرد، آمده است:
»نیروی زمینی در این عملیات با دو لشکر پیاده، یک لشکر زرهی، یک تیپ پیاده و یک تیپ پیاده هوابرد که جمعا شامل 43 گردان مانوری است (25 گردان پیاده، 4 گردان مکانیزه، 11 گردان تانک و 3 گردان سوار زرهی، با پشتیبانی 14 گردان توپخانه صحرایی شامل 42 آتشبار) شرکت میکند و این عملیات را سپاهیان پاسدار با نیرویی در حدود 7000 نفر – که با احتساب هر گردان 300 نفر، حدود 23 گردان میشود – تقویت مینمایند.» (2).
با توجه به همکاری ارتش و سپاه، قرارگاه مرکزی کربلا با فرماندهی مشترک نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران، هدایت کلی عملیات را برعهده داشت که چهار قرارگاه فرعی به شرح ذیل تحت امر آن بود:
1- قرارگاه مشترک قدس: لشکر قدس از سپاه شامل تیپهای 41 ثارالله با 6 گردان، 14 امام حسین (ع) با 9 گردان، ایلام با 3 گردان و گردان مستقل علیاکبر (ع(. نیروهای ارتش شامل تیپ 84 خرمآباد با 3 گردان و تیپ 2 زرهی از لشکر 92 با 3 گردان.
2- قرارگاه مشترک نصر: لشکر نصر سپاه شامل تیپهای 7 ولیعصر (عج) با 9 گردان، 27 حضرت رسول (ص) با 9 گردان. نیروهای ارتش شامل لشکر 21 حمزه با 12 گردان، تیپ 58 ذوالفقار با 4 گردان.
3- قرارگاه مشترک فجر: لشکر فجر از سپاه شامل تیپهای 33 المهدی (عج) با 6 گردان، 46 فجر با 5 گردان، 17 علی بن ابیطالب (ع) با 5 گردان، امام سجاد (ع) با 11 گردان. نیروهای ارتش شامل لشکر 77 با 3 تیپ 2، 1 و 3 با 10 گردان.
4- قرارگاه مشترک فتح: لشکر فتح سپاه شامل تیپهای 25 کربلا با 16 گردان، 8 نجف با 8 گردان. نیروهای ارتش شامل لشکر 92 با 1 تیپ، تیپ 55 هوابرد تحت امر عملیاتی لشکر 92 و تیپ 37 زرهی شیراز (3).
در مجموع، سپاه پاسداران با 100 گردان نیرو و ارتش جمهوری اسلامی ایران با 43 گردان اعم از پیاده، زرهی و مکانیزه در عملیات شرکت کردند. در این عملیات، سپاه 160 دستگاه تانک و نفربر غنیمتی و ارتش 460 دستگاه تانک و نفربر سازمانی خود را به کار گرفتند. علاوه بر آتش پشتیبانی توپخانه، هوانیروز و نیروی هوایی ارتش نیز برحسب مأموریت و استعداد خود در عملیات مشارکت داشتند. به طور کلی، حضور رو به گسترش سپاه و سازماندهی نیروهای مردمی در سازمان تیپ (4) و لشکر سبب شد که توان رزمی نیروهای خودی افزایش یابد (5).
از نکات بارز در این مرحله قابلیت انعطاف زیاد در تغییرات سریع سازماندهی و تشکیلات رزمی و توان بالا در جذب نیروی مردمی میباشد. برای مثال پس از مدتی کار روی طرح و در هنگام آمادهسازی مقدمات عملیات، استعداد نیروهای سازمان داده شده به 300 درصد آنچه در طرح ابتدایی پیشبینی میشد رسیده بود. در واقع از این لحاظ فتحالمبین تجربهای برای هدایت یک جنگ مردمی بود. (6).
1) لشکر 92 زرهی ابتدا با دو تیپ 1 و 2 وارد عمل شد و در مراحل نهایی عملیات، تیپ 3 نیز به صحنه عملیات آمد که استفاده چندانی از آن نشد.
2) در جلد اول کتاب نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، ابتدا در صفحه 194 استعداد سپاه، سه لشکر ذکر شده است و در صفحه 203 این کتاب درباره استعداد نیروهای سپاه بر اساس طرح شماره 1 عملیات کربلای 2 (فتحالمبین) – تهیه شده در اواخر دی 1360 – آمده است: در فرضیات پیشبینی شده بود که سپاه پاسداران و نیروهای بسیج مردمی نیرویی شامل حداقل 9000 تن آماده و تا پایان عملیات کربلای 2 (فتحالمبین) هماهنگ با یگانهای ارتشی در عملیات شرکت مینمایند. همچنین در صفحه 204 این کتاب درباره استعداد نیروهای سپاه برحسب تعداد و سازماندهی آنها آمده است: همان طور که قبلا ذکر شد، سپاه پاسداران موظف به تشکیل یگانها جمعا با استعداد 9000 نفر شده بود. بنابراین سپاه پاسداران با سه لشکر هر یک با استعدادی حدود 3000 نفر که تیپهای آنها دارای استعدادی معادل 600 نفر و گردانهای مربوطه 200 نفر رزمنده داشتند، در کنار لشکرها، تیپها و گردانهای ارتشی که به ترتیب دارای استعداد پرسنلی حدود 4000، 12000 و 800 نفر بود، قرار میگرفتند. در صفحه 215 این کتاب که مطالبی درباره سازمان رزم عملیات آمده است، بر مفهوم «طرح عملیاتی نهایی» تأکید شده است، لذا همین مسئله سبب شده است که درباره استعداد نیروهای سپاه به آخرین آمار ارائه شده استناد شود. درباره تعداد لشکرهای سپاه در عملیات فتحالمبین باید گفت که در 23 آذر 1360 در قرارگاه نیروی زمینی ارتش در جنوب، در نخستین جلسه مشترک سپاه و ارتش در خصوص عملیات فتحالمبین، فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش گفت: «جلسه امروز برای مقایسه نظرات ارتش و سپاه تشکیل شده و سپاه نظر خودش را بگوید.» سپس برادران سپاه نظر خود را بیان کردند. در برآورد اولیه، برادر رشید گفت: «سپاه با سه لشکر پیاده میتواند در دزفول وارد عمل شود.» متأسفانه با وجود افزایش سازمان سپاه به چهار لشکر، همچنان در منابع منتشره از ارتش، بر همین آمار تأکید میشود، حال آنکه این آمار بعدها افزایش یافت و سپاه، هم در جلسات و هم به صورت کتبی به فرماندهی محترم نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی استعداد سپاه را اعلام کرد. درباره سازمان و استعداد یگانهای سپاه در عملیات فتحالمبین این توضیح ضروری است که در نامه فرماندهی کل سپاه به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی با شماره 5-126، مورخ 21 / 12 / 1360، درباره سازمان سپاه برحسب قرارگاههای قدس، نصر، فجر و فتح توضیح لازم داده شده است. برابر این آمار و ارقام، استعداد یگانهای سپاه برحسب گردان تا پیش از شروع عملیات حدود 78 گردان بود، ضمن اینکه حتی در حین عملیات نیروهایی جذب و سازماندهی شدند و همچنان بر آمار نیروهای شرکت کننده در سازمان سپاه افزوده شد که این تعداد به 100 گردان رسید با در نظر گرفتن 78 گردان نیرو اگر استعداد هر گردان را 200 تن فرض کنیم، نیروهای سپاه تنها پیش از شروع عملیات نزدیک به 16 هزار تن بودهاند و برحسب 300 تن در هر گردان نزدیک به 24 هزار تن و با میانگین 500 تن در هر گردان، حدود 40 هزار تن نیرو حضور داشت. حال، در اینکه چرا در کتب برادران ارتش، بر رقم 9000 تن تأکید شده است، ابهام وجود دارد.
3) این تیپ تحت کنترل قرارگاه نصر و در محور علی گرهزد به دشت عباس وارد عمل شد که در مرحله دوم نیز موفقیتی نداشت.
4) در صفحه 116 کتاب دفاع مقدس از انتشارات نیروی زمینی ارتش آمده است: سپاه پاسداران با بهرهبرداری از انگیزه علاقهمندی نیروهای مسلح مردمی که متعاقب موفقیت حاصله در عملیات ثامن الائمه (ع) ایجاد شده بود، یگانهایی در سطح تیپ تشکیل و در عملیاتهای بعدی شرکت داد. در جلد اول کتاب نقش ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس، با استناد به طرح شماره یک عملیات کربلای 2 (فتحالمبین) در اواخر دی 1360، با ذکر فرضیات و توضیح آن آمده است: در فرضیات پیشبینی شده بود که سپاه پاسداران و نیروهای بسیج مردمی نیرویی شامل حداقل 9000 نفر آماده و تا پایان عملیات کربلای 2 (فتحالمبین) هماهنگ با یگانهای ارتشی در عملیات شرکت مینمایند. در این کتاب سپس آمده است: فرضیات نشان میدهد که نیروهای سپاه پاسداران هنوز سازماندهی نشده بود و تلاش میکرد با بسیج نیروهای مردمی، استعداد پیشبینی شده تأمین گردد. چنان که ملاحظه میشود در این زمینه در منابع منتشره ارتش تناقض وجود دارد، زیرا در کتاب دفاع مقدس زمان تشکیل سازمان تیپ در سپاه بعد از عملیات ثامن الائمه (ع) ذکر شده است، ولی در جلد اول کتاب نقش ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس حتی در دی 1360 و پس از عملیات پیروزمندانه طریقالقدس که اساسا با اتکا بر تدبیر و خلاقیت نیروهای سپاه در محور شمالی و از تپههای رملی، انجام شد، باز هم به عدم سازماندهی نیروهای سپاه اشاره شده است.
5) در صفحه 194 جلد اول کتاب نقش ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس آمده است: با حضور نیروهای بسیج مردمی و سپاه پاسداران در صحنههای نبرد، توان رزمی و تهاجمی جبههها تقویت شده بود… سپس در همین صفحه آمده است: برآوردهای انجام شده نشان میداد که توان رزمی ارتش جمهوری اسلامی ایران به تنهایی برای وارد آوردن ضربه سرنوشت ساز به ارتش متجاوز کافی نیست…. ضرورت هماهنگی ارتش و سپاه با توجه به افزایش سازمان سپاه در مقایسه با ارتش، از جمله موضوعاتی بود که درباره آن بحث و برسی شد. افزون بر این، ایجاد قرارگاه مشترک با نام کربلا عملا برای افزایش هماهنگی در هدایت عملیات انجام گرفت. در این زمینه در کتاب نقش ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس چاپ 1371، ص 130، آمده است: پس از انتخاب منطقه و تصویب آن، کار طرحریزی آغاز و با استفاده از تجارب حاصله در عملیات طریقالقدس به جای دو قرارگاه فرماندهی جداگانه سپاه پاسداران و نیروی زمینی، یک قرارگاه مشترک برای انجام طرحریزی، هدایت کنترل و فرماندهی عملیات با نام قرارگاه عملیاتی کربلا تشکیل و به ترتیب به اجرای هر چه صحیحتر و کاملتر اصل «وحدت فرماندهی» نزدیک شد تا اشکالات عملیات قبلی در زمینه مذکور به وجود نیاید.
6) دفتر سیاسی سپاه پاسداران، دو سال جنگ، (تهران: دفتر سیاسی سپاه، بیتا) ص 126.