جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هجوم ارتش عراق به منطقه دشت آزادگان‏

زمان مطالعه: 3 دقیقه

هجوم گسترده عراق به استان خوزستان (از موسیان تا خرمشهر) در یک جبهه عریض و تقریبا پیوسته و با نیرویی در حدود 7 لشکر زرهی و مکانیزه صورت گرفت که با توجه به وضعیت زمین و ارزش‏های استراتژیکی و تاکتیکی آن سه منطقه عملیاتی متمایز و مشخص در این استان به وجود آورد که از شمال به جنوب عبارت بود از:

1- منطقه عمومی غرب دزفول و شوش و معبر مواصلاتی مهم و استراتژیک اندیمشک که گلوگاه حیاتی خوزستان به شمار می‏آید.

2- منطقه دشت آزادگان که شهرهای حمیدیه، سوسنگرد، بستان و

ده‏ها روستای بزرگ و مناطق حاصلخیز و وسیع کشاورزی در آن قرار دارد.

3- منطقه جنوب غربی اهواز تا اروندرود شامل شهرهای مهم اهواز، خرمشهر، آبادان و دیگر نقاط این منطقه که دارای اهمیت استراتژیک است.

هر یک از مناطق سه‏گانه فوق، برای نیروهای جمهوری اسلامی هدف‏های مهم عملیاتی جهت بیرون راندن نیروهای متجاوز عراقی بودند. این مناطق از نظر وسعت، هدف استعداد و گسترش نیروهای دشمن، وضعیت متفاوتی داشتند.

واحدهای رزمی ارتش عراق که در پی اهداف تاکتیکی و استراتژیکی خود تمام مناطق غربی استان خوزستان را از شمال تا جنوب و در عمق زیاد هدف هجوم قرار دادند، در بخش میانی این جبهه در پی تحقق اهداف زیر بودند:

1- ایجاد خط پیوسته‏ای در سراسر نقاط مورد هجوم، طوری که تأمین و پدافند آن با حداقل توان میسر باشد.

2- تهدید اهواز (مرکز خوزستان) از سمت غرب و از محور بستان – سوسنگرد – اهواز یا حمیدیه – اهواز.

3- تصرف شهرهای عرب زبان بستان، سوسنگرد و حمیدیه و مناطق پرارزش و حاصلخیز دشت آزادگان.

4- دور نگاه داشتن عماره عراق از دسترس نیروهای نظامی ایران.

ارتش عراق برای تصرف اهواز و نهایتا اشغال خوزستان می‏بایست دشت آزادگان را پشت سر می‏گذاشت و با تصرف سوسنگرد و منطقه جنوب هویزه، اهواز را از غرب و جنوب مورد تهدید قرار می‏داد. در چنین وضعیتی، جاده بستان – سوسنگرد – اهواز بهترین مسیر تدارکات رسانی به نیروهای اشغالگر بود. وسعت منطقه ایجاب می‏کرد که دشمن توان قابل توجهی وارد عمل کند. هر چند عراقی‏ها به لحاظ پیش فرض‏های غلط خود مبنی بر استقبال مردم بومی از اقدام تجاوزکارانه آنها، نمی‏پنداشتند با مشکل چندانی روبرو شوند.

همچنین وجود هورالهویزه عملا قوای تجاوزگر را تجزیه می‏کرد. بدین سبب لشکر 9 زرهی ارتش عراق – که مأموریت اشغال دشت آزادگان و محاصره اهواز از سمت غرب را عهده‏دار بود – مجبور شد با دو فرماندهی مستقل، از دو محور کاملا مجزا به این منطقه هجوم بیاورد:

محور اول: تنگه چزابه – بستان – سوسنگرد

جاده چزابه – بستان – سوسنگرد از نظر نظامی محوری مهم به حساب می‏آید. در عین حال وجود رود کرخه که این محور را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرده است نیز اهمیت بسیاری دارد، زیرا بخش شمالی باز و قابل گسترش است؛ اما به جهت رملی بودن بسیاری از زمین‏های آن، وضعیتی دشوار را بر نیروهای نظامی تحمیل می‏کند. در جنوب کرخه نیز وجود رودخانه‏های فرعی نسبتا عریض سبب تجزیه نیروهای نظامی می‏شود. ضمن آنکه اشغال قطعی و مطمئن سوسنگرد مستلزم در اختیار داشتن هر دو زمین می‏باشد که این مهم نیز با عبور از کرخه میسر خواهد شد.

محور دوم: طلاییه – جفیر – کرخه کور

این منطقه دشت وسیعی است که از غرب به هورالهویزه، از شرق به رود کارون و از شمال به رود کرخه محدود می‏شود. اگر چه این منطقه به دلیل فقدان هرگونه عارضه طبیعی برای حرکت و مانور قوای زرهی بسیار مناسب می‏باشد، لیکن هورالهویزه، کرخه کور و کارون سه مانع بزرگ است که میزان پیشروی نیروهای مهاجم را محدود می‏کند. (1).

در چهارمین روز جنگ، دشمن حرکت خود را از محور دوم (طلاییه به سمت جفیر و از کوشک به سمت پادگان حمید) آغاز کرد و قسمتی از جاده اهواز – خرمشهر را مسدود کرد. در محور چزابه نیز نیروهای عراقی به سوی بستان پیشروی کردند و با شکستن مقاومت مدافعان اندک آن به کمک عناصر ضدانقلاب، به این شهر نفوذ کردند.

تلاش مدافعان بستان و تخریب پل بستان در پنجمین روز

جنگ (4 / 7 / 1359) نتوانست از پیشروی نیروهای دشمن جلوگیری کند و به این ترتیب بستان اشغال شد و نیروهای عراقی سپس به سوی تپه‏های الله اکبر و پل سابله پیش آمدند.


1) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اطلس دشت آزادگان در جنگ، 1381، ص 36.