جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شناسایی (1)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

پس از واگذاری مأموریت به لشکر 25 کربلا، نیروهای اطلاعات این لشکر شناسایی منطقه را به طور مستمر و با جدیت شروع کردند و چون برای عملیات 4 هدف (پاسگاه ابوذکر، روستای ابولیله، برکه مختار و کمین دژبانی در عقبه دشمن) مشخص شده بود، شناسایی‏ها از 4 محور آبراهای صف، خیطه، معارج و اعظم انجام می‏شد. با پیشرفت کار و تسلط نیروها بر منطقه عملیات مقرر گردید که برای هر هدف 2 معبر شناسایی شود، لذا کار شناسایی در 8 معبر ادامه یافت.

نیروهای شناسایی با لباس غواصی و شنا در زیر آب خود را تا نزدیکی‏های دشمن می‏رساندند، اما دشمن از ساعت 9 شب تا روشنایی صبح حدود هر نیم ساعت با کلیه سلاح‏های خود مانند ضدهوایی، تیربار و خمپاره، روی نی‏زارها و آبراه‏ها آتش می‏ریخت که برای رزمندگان مشکلات زیادی ایجاد می‏کرد و احتمال تلفات نیروها را افزایش می‏داد. (1) با این حال بنابر تأکید فرمانده لشکر مبنی بر

شناسایی کامل مواضع دشمن، در مجموع 150 تیم شناسایی به منطقه اعزام شد که با تلاش آنها هیچ نقطه ابهامی در شناسایی مواضع دشمن باقی نماند.


1) در واقع شناسایی در هور، دشواری و معضلات فراوان داشت، زیرا از یک سو وجود آبراه‏های متعدد و از سوی دیگر کمین‏های احتمالی دشمن که بعضا به صورت سیار بود و همچنین مواضع و موانع دشمن به منزله عوامل بازدارنده در شناسایی ایجاد مشکل می‏کردند. بر این اساس، گم شدن عناصر شناسایی (اوایل کار) امری غیرمنتظره نبود چنانچه بارها عناصر شناسایی راه خود را گم کرده، سپس با شنا کردن مسافتی طولانی و گاه در صورت خستگی مفرط، با خواباندن نی‏ها و استراحت بر روی آن، خود را آرام آرام به مواضع خودی می‏رساندند.برای مثال برادر بشارت که بعدا به شهادت رسید، از قبل از عملیات بدر به مرخصی نرفته بود، وی مرتبا به صورت داوطلبانه به شناسایی می‏رفت و تقریبا رکورد شناسایی و نیز گم شدن در هور و ماندن در آب را شکسته بود. وی یک بار بیش از 65 ساعت، یعنی چیزی نزدیک به 3 شبانه‏روز در هور سرگردان بود و بالاخره شناکنان خود را به مواضع نیروهای خودی رسانید. غیر از گم شدن نیروها، مسئله برخورد با کمین دشمن و شهادت نیز وجود داشت. چنان که یکی از شب‏ها سه نفر غواص با یک بلم به شناسایی رفته، دو تن از آنها در نقطه‏ای در نزدیکی مواضع دشمن از بلم بیرون آمدند، نفر سوم در لابه‏لای نی‏زار همراه بلم به انتظار می‏ایستد، دو نفر غواص راه خود را به طرف پاسگاه ابوذکر ادامه می‏دهند و در این میان به موانع دشمن برخورد می‏کنند. در این اثنا وقتی برادران شناسایی در فاصله 100 متری با دشمن، قرار می‏گیرند، ناگهان با رگبار آتش عناصر عراقی مواجه می‏شوند. برادران بلافاصله به زیر آب می‏روند تا از آتش دشمن در امان باشند، اما یکی از برادران بر اثر اصابت تیر به شهادت می‏رسد و میان سیم خاردار حلقوی گیر می‏کند برادری که همراه وی بوده هر چه سعی می‏کند تا برادر شهید را به عقب منتقل کند، موفق نمی‏شود؛ لذا او را در لابه‏لای نی‏زار استتار نموده، مبادرت به پخش کردن آب خون‏آلود که بر اثر اصابت تیر ایجاد شده بود، می‏نماید و سپس به نزد برادر دیگری که در انتظار بوده بر می‏گردد و روز بعد با امکانات بیشتر جهت انتقال جنازه برادر شهید مراجعه می‏کنند که خوشبختانه دشمن متوجه نمی‏شود و لذا انتقال جسد به عقب با موفقیت انجام می‏گیرد.