جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مقام شهدا

زمان مطالعه: 24 دقیقه

شهدا در صف شهداى کربلا هستند

شما که براى اسلام بپا خاسته‏اید و جان و مال نثار مى‏کنید، در صف شهداى کربلا هستید، چرا که پیرو مکتب آنانید. (1).

تاریخ 4 / 8 / 57

شهادت همیشه از خسارت محفوظ است

ممکن است که انسان تخیل بکند که ما رفتیم به جنگ با کفار مثلا و کشته شدیم، خیال بکند که این ضرر است، لکن این ضرر نیست، کشته‏ها پیش خدا زنده‏اند، اجرهایى که آنجا هست ربطى به این عالم ندارد. اینکه براى خداست، همیشه نفع دارد، همیشه از خسارت محفوظ است. مردهاى تاریخ بسیارشان تنها ایستادند در مقابل قدرتها. (2).

تاریخ 28 / 8 / 57

من به شهیدان حسرت مى برم

من به جوانان عزیز و غیورى که جان خود را نثار راه دوست کرده‏اند، حسرت مى‏برم. (3).

تاریخ 1 / 9 / 57

شهدا از خدا هستند

من نمى‏دانم با چه بیانى از این جوانهایى که در طول این مدت فداکارى کردند تشکر کنم. آنقدرى که مى‏توانم عرض کنم این است که این مطلب براى خداست و ما هم از خدا هستیم «انا لله» و به سوى او هم مى‏رویم، دیر و زود خواهیم رفت و چه بهتر که در این راهى که داریم قهرا به آن طرف مى‏رویم با یک توشه باشد و آن توشه، توشه توحید است، توشه خدمت به اسلام است. من نمى‏توانم براى جوانى که براى خدمتگزارى به اسلام شب تا صبح، شب زنده‏دارى مى‏کند، در حال خطر واقع مى‏شود، مجاهده مى‏کند، ارزش براى این، ما نمى‏توانیم حساب بکنیم که ارزش این چقدر است. اجرت این چقدر است. مگر غیر از خدا مى‏تواند کسى به این اعمال پاداش بدهد؟ مگر طبیعت و زینتهاى طبیعت پاداش یک موجودى است که براى خدا قیام کرده است و براى خدا خودش را به خطر انداخته است؟ آن چیزى که دل ما را خوش مى‏کند این است که براى شما پیش خداى تبارک و تعالى یک حسابى باز است والا ما نمى‏توانیم از شماها تشکر کنیم یا خداى نخواسته به شما اجر بدهیم. ما همچو قدرتى نداریم، آنچه هست این است که شما از خدا هستید، براى خدا هم خواهید بود و خدا هم اجر شما را مى‏دهد اجرى که خدا مى‏دهد، آن ارزش دارد، ارزش عمل شما آن است که خدا به شما مى‏دهد «ان لله اشترى من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة» (4) جنت، آن جنتى که لقاى خداست، جنتى که لقاى دوستان خداست، آن براى شما کافى است. (5).

تاریخ 26 / 6 / 58

شهدا نور انقلابند

شهدا نور انقلابمان و خواهران و برادران معلول سرمایه‏ى انقلاب اسلامى ما هستند. (6).

تاریخ 22 / 11 / 58

شهدا براى اسلام هستند

من باید یک تسلیت به سرتاسر ایران و تبریک عرض کنم و خصوصا به خوزستان و اخص، بالاخص به دزفول عرض کنم براى اینکه آنطور روح مقاومت دارند و آنطور مردانه قیام کردند و مشغول به مقابله با دشمن هستند و تسلیت به کسانى که جوانهایشان را از دست دادند و ما همه هستیم، همه شریک هستیم، جوانها مال همان تنها پدر و مادرها نبود، جوانها مال اسلام بود. پیغمبر اسلام تسلیت به شما مى‏گوید، مصیبت بر اسلام وارد شده از آنها تشکر کنم به اینکه براى اسلام خوب قیام کردید و اجر شما با اسلام است، با خداى اسلام است و تشکر کنم از همه قواى مسلحه‏اى که در این جنگ بین اسلام و کفر، قیام به وظیفه کردند و خوب هم قیام کردند، شهید دادند و خرابى براى مملکتمان وارد شد، اینها هم شهید دادند و کوشش کردند و مردانه قیام کردند، از آنها هم همه و از همه رده‏هاى بالایى که (بالا و پایین ما نداریم ان شاء الله) برادرهایى که در این مسائل وکیل بودند رفتند آنجا، نخست‏وزیر است – نمى‏دانم – رئیس جمهور است، امام جمعه است، همه اینها که مشغولند به این خدمت و صادقانه هم مشغولند، از آنها تشکر کنم و ملت ما باید قدردانى بکنند از آنها. اینها برادرهاى شما و ما هستند که در جبهه‏ها رفتند و شهید مى‏دهند و جدیت مى‏کنند و ان شاء الله پیروز مى‏شوند، کسانى که بر ضد اسلام هستند، به جاى خودشان مى‏نشانند. (7).

تاریخ 6 / 8 / 59

شهیدان با شهداى صدر اسلام محشورند

جوانهاى مایى که براى خدا دارند جنگ مى‏کنند اجرشان با خداست. امکان دارد که یک کسى براى خدا کار بکند و خداى تبارک و تعالى به او عنایت نداشته باشد؟ شهیدشان با همان شهداى صدر اسلام ان شاء الله محشورند و قدرتمند هستند. (8).

تاریخ 6 / 8 / 59

شهادت بالاترین فضل است

خدمت به شهید ارزشش بیشتر از همه خدمتهاست. معلولى که جان خودش را در

دست گرفت و تقدیم کرده است لکن موفق نشده است به شهادت آن هم فداکارى خودش را کرده است. شما که خدمت به شهید مى‏کنید و بنیاد شما که بنیاد شهید است قدر این بنیاد را بدانید و قدر این خدمت را بدانید. براى کم کسى این طور مطلبى که براى شهید گفته شده است براى کم کسى هست، آنها را قرین انبیا قرار داده‏اند. خدمت شما به آنها خدمت به نبى اکرم است، خدمت به انبیاست. بدانید که شما در راه شهید دارید خدمت مى‏کنید و بنیاد شهید بنیاد شهید است و شهید افضل است، و شهادت از همه‏ى چیزها. و باز در روایتى (9) است که هر خوبى بالاتر از او هم خوبى هست تا برسد به قتل در راه خدا، شهادت در راه خدا، بالاتر از او دیگر خوبى در کار نیست و معلوم نکته‏اش براى اینکه کسى که همه چیزش را براى خدا تقدیم کرده است و حیات که بالاترین سرمایه است براى او در این عالم تقدیم کرده است. دیگر از این بر و از این خوبى بالاتر نمى‏شود باشد. شما خدمت مى‏کنید به انسانهایى و به کسانى که وابسته هستند به این شهدا و شهدا به آنها علاقه دارند و الآن هم شهید نسبت به آنها و خدمت شما ارزشمندترین خدمتهاست که تصور مى‏شود به حسب اینطور روایات. (10).

تاریخ 20 / 10 / 59

شهید نظر مى‏کند به وجه الله

در روایتى از رسول اکرم (صلى الله علیه و اله و سلم) نقل شده است که براى شهید هفت خصلت است که: اولى آن عبارت است از اینکه اول قطره‏اى که از خون او به زمین بریزد تمام گناهانى که کرده است آمرزیده مى‏شود و مهم آن آخرین خصلتى است که مى‏فرماید، مى‏فرمایند که (به حسب به روایت) که شهید نظر مى‏کند به وجه الله و این نظر به وجه الله راحت است براى هر نبى و هر شهید، شاید نکته این باشد که حجابهایى که بین ما و حق تعالى هست و وجه الله است و تجلیات حق تعالى هست، تمام این حجابها منتهى مى‏شود به حجاب خود انسان. انسان خودش حجاب بزرگى است که همه‏ى حجابهایى که هست، چه آن حجابهایى که از ظلمت باشند و آن حجابهایى که از نور باشند

منتهى مى‏شوند به اینکه حجابى که خودانسان است. ما خودمان حجاب هستیم بین خودمان و وجه الله و اگر چنانچه کسى فى سبیل الله و در راه خدا این حجاب را داد، این حجاب را شکست و آنچه که داشت که عبارت از حیات خودش بود تقدیم کرد. این مبدأ همه‏ى حجابها را شکسته است، خود را شکسته است، خودبینى و شخصیت خودش را شکسته است و تقدیم کرده است و چون براى خدا جهاد کرده است و براى خدا دفاع کرده است از کشور خدا و از آیین الهى و هر چه داشته است در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم کرده است، خود را داده است، این حجاب شکسته مى‏شود. شهدا، شهدایى که براى خدا تبارک و تعالى و در سبیل خداى تبارک و تعالى و راه خداى تبارک و تعالى جان خودشان را تقدیم مى‏کنند و آنچه که در دستشان است و بالاترین چیزى است که آنها دارند تقدیم خدا مى‏کنند، در عوض خداى تبارک و تعالى، این حجاب که برداشته شد جلوه مى‏کند براى آنها، تجلى مى‏کند براى آنها چنانچه براى انبیا هم چون همه چیز را در راه خدا مى‏خواهند و آنها خودى را نمى‏بینند و خود را از خدا مى‏بینند و براى خودشان شخصیتى قایل نیستند، حیثیتى قایل نیستند در مقابل حق تعالى آنها همه حجاب را برمى‏دارند «فلما تجلى ربه للجبل جعله دکا» (11) تجلى مى‏کند خداى تبارک و تعالى در کوه طور یا در جبل انیت خود موسى و موسى «صعق«. آنها در حال حیات، انبیا و اولیا نظیر انبیا و تالى تلو انبیا در زمان حیاتشان آن چیزیهایى که حجاب بوده است بین آنها و بین حق تعاى مى‏شکنند و صعق براى آنها حاصل مى‏شود و موت اختیارى براى آنها حاصل مى‏شود، خداى تبارک و تعالى بر آنها تجلى مى‏کند و نگاه مى‏کند به حسب آن نگاه عقلى، باطنى و روحى و عرفانى و ادراک مى‏کنند و مشاهده مى‏کنند جلوه‏ى حق تعالى را و شهید هم به حسب این روایتى که وارد شده است، نظیر انبیا وقتى که شهید شد چون همه چیز را در راه خدا داده است خداى تبارک و تعالى جلوه مى‏کند به او و آن هم ینظر الى جلوه‏ى خدا، الى وجه الله این آخر چیزى است که براى انسان، آخر کمالى است که براى انسان هست. در این روایتى که در «کافى» نقل شده است. در این روایت انبیا را مقارن شهدا قرار داده است که در جلوه‏اى که حق تعالى مى‏کند بر انبیا همان جلوه را هم بر شهدا مى‏کند.

شهید هم ینظر الى وجه الله و حجاب را شکسته است، همانطورى که انبیا حجابها را شکسته بودند و آخر منزلى است که براى انسان ممکن است باشد. مژده داده‏اند که براى شهدا این آخر منزلى است که براى انبیا هم هست شهدا هم به حسب حدود وجودى خودشان – آین آخر منزل – به این آخر منزل مى‏رسند. (12).

تاریخ 20 / 10 / 59

شهدا باقى هستند

من به شما اهالى خوزستان و سایر مرزنشینانى که مورد تهاجم واقع شدید تبریک عرض مى‏کنم و تذکر مى‏دهم به شما دو جمله از کتاب خدا را «لا تأسوا على مافاتکم و لا تفرحوا بما اتیکم» (13) این تعلیم خداى تبارک و تعالى است به انسانها از اول تا آخر که در پیشامدها اگر چنانچه پیشامدى بود که براى شما ضرر داشت، به حسب ظاهر و چشمهاى ظاهربین، شما محزون نباشید که اینها ضرر نیست، نه تأسف بخورید و نه محزون باشید و آن چیزى که از دستتان رفته است، براى اینکه به ظاهر از دست رفته است و در واقع آنها باقى هستند و براى شما شرافت تحصیل کرده‏اند و نه فرحناک باشید براى چیزهایى که به دست مى‏آید از دنیا، براى آنکه آنچه از دنیاست فانى است و آنچه براى خدا تقدیم مى‏شود، باقى و ابدى است و این شهدا زنده هستند و در پیش خداى تبارک و تعالى «عند ربهم یرزقون» (14) آنها الآن در درگاه خداى تبارک و تعالى روزیهاى معنوى و روزیهاى همیشگى را به آن نایل شدند و آنچه که از خدا بود تقدیم کردند و آنچه که داشتند و آن جان خودشان بود تسلیم کردند و خداى تبارک و تعالى آنها را پذیرفته است و مى‏پذیرد و ماها عقب ماندیم ما باید تأسف بخوریم که نتوانستیم این راه را برویم.

اینها پیشقدم بودند و رفتند و به سعادت خود رسیدند و ما عقب ماندیم و نتوانستیم در این قافه سیر کنیم و در این راه راهرو باشیم…

خداوند تمام شهداى در راه اسلام را و تمام کسانى را که در راه اسلام معلول شدند، در

راه اسلام خانمان خودشان را از دست دادند، در راه اسلام به آوارگى رسیده‏اند، خداوند تمام آنها را به سعادتهاى ابدى برساند. این مصیبتها بر همه ما وارد است و آن شرافتى که این جوانها تحصیل کردند، براى انسانیت است، شرافت انسانى است، ارزش انسانى را آنها به ثبوت رساندند، خدایشان رحمت کند و خدایشان بپذیرد. و من به تمام کسانى که بازمانده‏اند، بازمانده‏اند در این، بازماندگان این شهدا، به همه آنها، هم تسلیت عرض مى‏کنم و هم تبریک. مبارک باد بر اهالى خوستان و بر اهالى جنوب و غرب، این خدمتگزارى و این جان نثارى و این پایدارى. (15).

تاریخ 13 / 1 / 60

شهدا به جوار معشوق مى‏رسند

بگذار این ددمنشان که جز به «من» و «ما«هاى خود نمى‏اندیشند و «یأکلون کما تأکل الانعام«. (16) عاشقان راه حق را از بند طبیعت رهانده و به فضاى آزاد جوار معشوق برسانند. (17).

تاریخ 9 / 4 / 60

وصیت‏نامه شهدا سند ایمان است

امروز ما مفتخر هستیم به توده‏هاى عظیم متعهد به اسلام عزیز و جوانان غیرتمند و رزمنده که از اول انقلاب شجاعانه قیام کرده‏اند و نداى حق را اجابت کردند و گروه کثیرى از آنان به لقاء الله که آمالشان بود، رسیده و گروه عزیز دیگر که سلامت خود یا اعضاى گرانقدر خود را در راه اسلام و هدف از دست داده‏اند و با چهره‏هاى بشاش و نورانى با آنان مواجه هستیم و نیز مفتخریم که مادران دلیرى که عزیز از دست داده‏اند و پدران عزیزى که جوانانشان شهید شده‏اند آنچنان با ما برخورد مى‏کنند که گویى عروسى عزیزان و جوانانشان را جشن مى‏گیرند. و اینجانب هر وقت با این عزیزان معظم برخورد مى‏کنم یا وصیت‏نامه‏ى انسانساز شهیدى را مى‏بینم احساس حقارت و زبونى مى‏کنم. اینان

سند ایمان و تعهدشان را به اسلام در دست دارند و قبور شهدا و اجساد و ابدان معلولان، زبان گویایى است که به عظمت روح جاوید آنان شهادت مى‏دهد و شکایتى اگر دارند از آن است که به فیض شهادت نرسیده‏اند و یا در حالى که به ثواب شهادت رسیده‏اند، مى‏نالند که چرا نمى‏توانند براى دفاع به جبهه‏ها برگردند، و فریاد «جنگ جنگ تا پیروزى» را سر مى‏دهند. (18).

تاریخ 21 / 11 / 60

شهدا عاشق خدا هستند

اینجانب هر وقت با یکى از چهره‏ها روبرو مى‏شوم و عشق او را به شهادت در بیان و چهره نورانیش مشاهده مى‏کنیم احساس شرمسارى و حقارت مى‏کنم و هر وقت در تلویزیون، مجالس و محافل این عزیزان که خود را براى حمله به دشمن خدا مهیا مى‏کنند و مناجات و راز و نیازهاى این عاشقان خدا و فانیان راه حق را در آستانه هجوم به دشمن مى‏نگرم که با مرگ دست به گریبان هستند و از شوق و عشق در پوست نمى‏گنجند، خود را ملامت مى‏کنم و بر حال خویش تأسف مى‏خورم. (19).

تاریخ 10 / 1 / 61

ارزش شهادت به مرتبه اخلاص وابسته است

شما جان خودتان را فدا مى‏کنید و بسیار اشخاص هم هستند که در راههاى انحرافى باز هم این کار را مى‏کنند. صورت عمل، یک صورت است لکن معنى دو تا و محتوا دوتاست. میزان محتواى عمل است، نه صورت عمل. شمشیر على بن ابیطالب سلام الله علیه و فرود آوردن شمشیر و به دشمن آن شمشیر را ضربه زدن و او را کشتن، این امرى است که در همه جا واقع مى‏شود و بسیارى از اشخاص این اعمال را کرده‏اند و مى‏کنند. ارزش به اینها نیست، ارزش به آن است که در قلب على بن ابیطالب چه مى‏گذشته است و مرتبه اخلاص او چه اندازه بوده است. (20).

تاریخ 28 / 1 / 61

شهدا در محضر خدا هستند

تمام افرادى که در جبهه‏ها به جنگ مشغولند و تمام کسانى که جان خودشان را فداى اسلام مى‏کنند، همه اینها در محضر خداى تبارک و تعالى هستند و اجر هیچ یک از افراد ضایع نخواهد شد. چیزى که براى خداست باقى است. «ما عندکم ینفدوما عندالله باق» (21) هر چیزى که از ما هست، اینها از بین مى‏رود و آن چیزى که براى خداست و تقدیم به محضر خداست او باقى مى‏ماند. (22).

تاریخ 17 / 5 / 61

شهدا مشمول عنایات بى‏پایان خداوند

زبانها و قلمها در توصیف جوانان و نوجوانان، پیران و سالخوردگان عزیزى که خون پاک خود و سلامت خویشتن را فدا کرده‏اند تا اسلام زنده و کشور پاینده بماند و از شر دشمنان خونخوار آزاد شود، عاجزند و نیز عاجزند که به پدران و مادران دلیرى که چنین فرزندانى را تربیت کردند و به اسلام تقدیم نمودند دلدارى دهند و از خواهران و برادرانى که در جوار آنان بودند دلجویى نمایند. اینان مشمول عنایات و رحمتهاى بى‏پایان خداوند، در جوار اولیاى عظیم‏الشأن، با سعادت در دنیا و آخرت قرینند، خدایشان رحمت و برکت دهد. درود بى‏پایان به روح پاک شهیدان راه حق و سلام فراوان بر آسیب دیدگان و آوارگان در جبهه‏هاى دفاع از اسلام و ایران اسلامى و درود و سلام بر بازماندگان شهدا و خانواده‏هاى آسیب دیدگان و سلام خداوند و انبیا اولیاى او بر بقیة الله ارواحنا لمقدمه الفدا. (23).

تاریخ 31 / 6 / 61

قلم قاصر ما در وصف شهیدان چه توانند گفت

از شهیدان ارجمندى که خداوند تعالى در شأن آنان کلمه بزرگ «احیاء عند ربهم یرزقون» (24) را فرموده است، بشرى قاصر مثل من چه تواند گفت. آیا بار یافتن نزد خداوند و

ضیافت مقام ربوبى از آنان را مى‏توان با قلم و بیان و گفت و شنود توضیح داد؟ آیا این همان مقام «فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى» (25) نیست که حدیث شریف بر سید شهیدان و سرور مظلومان منطبق نموده است؟ آیا این جنت همان است که مؤمنان در آن راه دارند، یا لطیفه الهى آن است؟ آیا این بار یافتن و ارتزاق نزد رب الارباب همان معنى بشرى آن است، یا رمزى الهى و بالاتر و فوق برداشت بشر خاکى؟

بار الها! این چه سعادت عظیمى است که نصیب بندگان خاص خود فرموده‏اى که ما از آن محرومیم. اکنون من به مادران و پدران مربى این بندگان خاص خدا و به همسران و بازماندگان این عزیزان به جاى تسلیت تبریک عرض مى‏کنم.

»یا لیتنى کنت معهم فافوز فوزا عظیما«. (26).(27).

تاریخ 20 / 9 / 61

ارزیابى همه جانبه مقام شهدا میسور نیست

با فرارسیدن یوم الله، روز بیست و دوم بهمن سالروز شکت باطل و جنود ابلیسى به دست حق طلب جندالله، ماها و نویسندگان و گویندگان و سخنوران اگر بخواهیم ارزش عمل این شهیدان و جانبازان راه خدا را و فداکارى آنان و حجم پیامد این شهادتها و جان نثاریها را بشماریم، ناچار باشیم به عجز خود اعتراف کنیم، تا چه رسد به مراتب معنوى و مسائل انسانى و الهى آن، که بى‏شک عاجز و وامانده مى‏باشیم، آنان که از اینگونه عشق به لقاء الله و شهادت و بارقه‏هاى باطنى و جلوه‏هاى روحى که از ثمراتشان اینگونه عشق است غافل هستند و تا آخر عمر چون من قلم شکسته اسیر گره‏هاى طبیعت و دامهاى شیطانى مى‏باشند، دستشان از قله‏ى بلند این تحولات معجزه آساى الهى کوتاه است، پس اولى آن است که به بعضى پیامدهاى ظاهرى مشهود بپردازیم. – چه – که ارزیابى همه جانبه آن میسور نیست. (28).

تاریخ 21 / 11 / 61

افلاکیان نیز از درک مقام شهدا عاجزند

شهادت در راه خداوند چیزى نیست که بتوان آن را با سنجشهاى بشرى و انگیزه‏هاى مادى ارزیابى کرد. شهید در راه حق و هدف الهى را نتوان با دیدگاه امکانى به مقام والاى آن پى برد. که ارزش عظیم آن معیارى الهى و مقام والاى این دیدى ربوبى لازم دارد و نه تنها دست ما خاک نشینان از آن و این کوتاه است که افلاکیان نیز از راه یافتن به کنه آن عاجزند، چه که آنها از مختصات انسان کامل است و ملکوتیان با آن مقام اسرارآمیز فاصله‏ها دارند. قلم اینجا رسید و سر بشکست، و ما بازماندگان و عقب افتادگان در آرزوى آن و این باید روز شمارى کنیم و حسرت شهادت و شهید و شهید پروران اینچنانى را که با ایثار ثمره‏ى حیات خود عاشقانه به این شهیدان شاهد افتخار مى‏کنند به گور بریم و از شجاعتهاى بى‏نظیر شهیدان و دوستان اسیر و مفقودشان و آسیب دیدگان و اشتیاق زایدالوصف اینان براى بازگشت به میدان شهادت احساس خجلت و حقارت کنیم. زنان و مردان و کودکان نمونه‏اى که در زیر بمبارانها و از بستر بیمارستانها سرود شهادت سر مى‏دهند و با دست و پاى قطع شده بازگشت به جبهه‏هاى انسانساز را آرزو مى‏کنند، فوق آنچه ما تصور مى‏کنیم و فلاسفه و عرفا به رشته تحریر درمى‏آورند و هنرمندان و نقاشان عرضه مى‏کنند، مى‏باشند، آنچه آنان با قدمهاى علمى و استدلالى و عرفانى یافته‏اند اینان با قدم عینى به آن رسیده‏اند و آنچه آنان در لابلاى کتابها و صحیفه‏ها جستجو کرده‏اند اینان در میدان خون و شهادت در راه حق یافته‏اند.

بار الها! ما را به خدمتگزارى در راه آنان و براى هدف بزرگشان توفیق ده و شهداى عزیزمان را در خوان ضیافت معنوى خود از جلوه‏هاى خاص خویش ارزانى بخش. (29).

تاریخ 31 / 6 / 62

شرف بزرگ شهدا ضیافت الله است

»و لاتحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون (30)«.

اگر نبود براى شهدا در راه خداوند مگر این آیه‏ى کریمه، در معرفى مقام بلند پایه‏ى شهدا، کافى بود، که عزیزانى که در راه حفظ اسلام و کشور اسلامى بزرگترین سرمایه‏ى خود را از دست داده‏اند، شهدایى که در حفظ شرف اسلام و دفاع از جمهورى اسلامى همه چیز خود را در طبق اخلاص تقدیم خداوند متعال کردند. در این آیه‏ى کریمه بحث در زندگى پس از حیات دنیا نیست که در آن عالم همه مخلوقات داراى نفس انسانى به اختلاف مراتب از زندگى حیوانى و مادون حیوانى تا زندگى انسانى و مافوق آن زنده هستند، بلکه شرف بزرگ شهداى در راه حق، حیات عندالرب و ورود در ضیافت الله است. این حیات و این ضیافت را با قلمهاى شکسته‏اى مثل قلم من نمى‏توان توصیف و تحلیل کرد، این، حیات و این روزى غیر از زندگى در بهشت و روزى در آن است، این لقاء الله و ضیافت الله مى‏باشد. آیا این همان نیست که براى صاحبان نفس مطمئنه وارد است «فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى (31) «که فرد بارز آن سید شهیدان سلام الله علیه است. اگر آن است چه مژده‏اى براى شهیدان در راه مرام حسین علیه‏السلام الله که همان سبیل الله است، از این بالاتر که در جنتى که آن بزرگوار شهید فى سبیل الله وارد مى‏شود و در ضیافتى که آن حضرت حاضرند، به این شهیدان اجازه‏ى دخول دهند که آن غیر از ضیافتهاى بهشتى است و آنچه در وهم من و تو و شما نیاید، آن بود. (32).

تاریخ 20 / 11 / 62

قلمها از قدردانى مقام شهدا عاجزند

قلم و بیان اینجانب عاجز است از قدردانى و شکرگزارى از مجاهدین فداکار اسلام که با مجاهدت و جانبازى در راه هدف و حفظ آرمانهاى اسلامى و پیروزیهاى عظیم در تمام جبهه‏ها موجب افتخار و سرافرازى جمهورى اسلام و اولیاى خدا علیهم الصلوة والسلام شدند. با چه بیان و قلم از جوانانى که به عشق خداوند و شوق لقاء الله در سبقت در دفاع از حق و اسلام عزیز سر از پاى نمى‏شناسند و تنها سرمایه‏ى بزرگ خود را که جان است فداى هدف مقدسى مى‏کنند که انبیا و اولیاى بزرگ خدا همچون سید مظلومان و سرور فداکان نمودند و نداى «هیهات منا الذله» (33) آن بزرگمرد تاریخ را با قول و عمل خود در

سراسر کشور بلکه جهان سر مى‏دهند، مى‏توان تجلیل نمود و با کدام قلم و بیان مى‏توان از عزیزانى که سنگرهاى جنگ را به محراب مسجد و معراج الى الله تبدیل کردند، ثنا کرد. گیرم که قلمفرسایان هنرمند بتوانند میدانهاى شجاعت و دلاورى آنان و قدرت و جسارت فوق‏العاده آنها را در زیر آتش مسلسلها و توپها و تانکها ترسیم نمایند و نقاشان و هنرپیشگان بتوانند پیروزیهاى هنرمندانه آنان را در آن شبهاى تار در مقابل موشکها و بمب‏افکنهاى دشمن غدار و عبور از پیچ و خمهاى سیمهاى خاردار و کوههاى سربه فلک کشیده و بیرون کشیدن دشمنان خدا از سنگرهاى بتونى و مجهز به جهازهاى پیشرفته را مجسم نمایند، لکن آن بعد الهى عرفانى و آن جلوه معنوى ربانى که جانها را به سوى خود پرواز مى‏دهد و آن قلبهاى ذوب شده در تجلیات الهى را با چه قلم و چه هنر و چه بیانى مى‏توان ترسیم کرد. راستى این غربیان و شرقیان و غربزدگان و شرقزدگان و ملى‏گرایان، این فداکاریها را با این بعد معنوى و روح عرفانى و عشق الهى با چه چیزى توجیه و تحلیل مى‏کنند؟ اینجا عمل و جسارت مطرح نیست، انگیزه و روح و جهت «لدى الربى» (34) آن مطرح است. عشق به محبوب حقیقى که همه چیز را محو مى‏کند و هر انگیزه‏اى غیر از عشق به او را مى‏سوزاند مطرح است. در کدام جنگ و نهضت و انقلاب و شورش در طول زمان و سراسر خلقت، سربازانى چنین و فداکارانى مانند ایران را سراغ دارید، جز در طبقه اولاى الهى و تربیت شدگان در مکتب آنان که فرزندان این دیار به نور آنان استضائه کرده و از خود رسته‏اند؟ و در کجا در لابلاى تاریخ چون مادران و پدران و همسران و خواهران و برادران و سایر بستگان اینان را سراغ دارید که پس از چند قربانى باز براى قربانى دیگر فرزندان خود پیشقدم مى‏شوند؟ این مکتب قرآن و اسلام راستین است و اینان فرزندان این قرآن و اسلام. این مکتب ماست و اینان صاحبان مکتب‏مان، که سلام و تحیات خدا و رسولانش بر این مادران و پدران و این فرزندان عالیمقام و درود بر این جانبازان و از هر چیز در راه هدف گذشتگان باد. (35).

تاریخ 22 / 11 / 62

شهدا مهمان خدا هستند

خداوند همه را توفیق بدهد که قدر نعمتهاى خدا را بدانند و بدانند که همه چیز از اوست. اگر همه چیز را از او دانستند دیگر در هیچ چیز ناراحت نمى‏شوند. ناراحتیها براى این است که انسان از خودش مى‏بیند. ما در فقدان عزیزانمان که ناراحت مى‏شویم براى اینکه اینها را از خودمان مى‏دانیم. اگر ما همه را از خدا بدانیم و ببینیم که اینها نعمتى هست که خدا داده، نعمتى هست که خدا مى‏برد پیش خودش، شهدا مهمان خدا هستند، اگر اینها را ما واقعا در قلبمان ادراک بکنیم، عید مى‏شود براى کسانى که شهید دارند، عید مى‏شود براى کسانى که مجروح شدند، عید مى‏شود براى کسانى که در راه خدا عزیزان خودشان را از دست دادند، براى اینکه این عزیزان، خدا هستند، اینها هم از او هستند. و من امیدوارم که این حس و این ایمان در ما پیدا بشود و تقویت بشود. (36).

تاریخ 30 / 12 / 62

زبان و بیان از ترسیم مقام شهید عاجز است

ما را چه رسد که با این قلمهاى شکسته و بیانهاى نارسا در وصف شهیدان و جانبازان و مفقودان و اسیرانى که در جهاد فى سبیل الله جان خود را فدا کرده و یا سلامت خویش را از دست داده‏اند یا به دست دشمنان اسلام اسیر شده‏اند، مطلبى نوشته یا سخنى بگوییم. زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلند پایه عزیزانى است که براى اعلاى کلمه حق و دفاع از اسلام و کشور اسلامى جانبازى نموده‏اند. الفاظ و عبارات توان توصیف آنانى را که از بیت مظلم طبیعت به سوى حق تعالى و رسول اعظمش هجرت نموده و به درگاه مقدسش بار یافته‏اند، ندارد. از مجاهدینى که سنگرهاى نبرد را تبدیل به مساجد و میدانهاى جهاد را با بانگ تکبیر مهبط ملائکة الله نموده‏اند، چگونه سخن توان گفت؟ در اقدام شریف مادران بزرگوارى که در دامنهاى مطهر خود چنین فرزندانى را تربیت کرده‏اند، چه مى‏توان نثار کرد؟ و براى اسیرانى که در زندانهاى مخوف دشمن شجاعانه بر سر دشمنان بشریت فریاد مى‏کشند، چگونه توان تعظیم نمود؟ پس با اعتراف به عجز، براى شهیدان آرزوى رحمت خاص الهى و براى جانبازان، این شهیدان زنده، سلامت و براى اسرا و مفقودین عزیز و دلیر، آرزوى بازگشت به میهن و براى مادران و پدران و همسران و

فرزندانشان، این نمونه‏هاى صبر و مقاومت، صبر و سعادت دارین و براى رزمندگان در جبهه‏هاى حق علیه باطل پیروزى درخواست مى‏نماییم.

سلام و درود خداوند بر همگان و دعاى خیر بقیة الله الاعظم ارواحنا فدا شامل تمامى آنان باد. (37).

تاریخ 5 / 6 / 63

شهدا پیروزند

عزیزانى که در جبهه‏ها در دفاع از اسلام و کشور اسلامى سر از پا نمى‏شناسند و جهات معنوى و عرفانى آنان را و عمق ارزش آن را جز خداى تعالى کسى نمى‏داند و راهى براى امثال نویسنده بر آن نیست، باید هرچه بیشتر به نصرت حق تعالى اعتماد کنند، که قدرتهاى امکانى در مقابل نصر الهى ناچیز است.

عزیزان من! شما پیروز و منصورید چه در راه حق تعالى به نصرت ظاهرى برسید و چه شهید و معلول و اسیر شوید. حق تعالى با شماست و دست تواناى بقیة الله که یدالله است دستگیر شما. آن کس که براى خدا و عزت اسلام و نجات محرومان قیام کند چه باک از حوادث دهر دارد. (38).

تاریخ 22 / 11 / 63

شهدا مهاجران الى الله هستند

درود و رحمت خداوند متعال بر شهداى ارجمند و جانبازان عزیز، این مهاجران الى الله و رسوله که بالاترین سرمایه‏اى که خداوند به آنها امانت داده در راه پردازش والاترین ایده در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم محضر مقدسش کردند و ارزشمندترین نظام را تا سرحد جان و توان پاسدارى کردند و دشمنان خدا را از میهن اسلامى بیرون راندند. کدام هجرت به سوى خدا و رسول بالاتر و والاتر از این هجرت و کدام فداکارى ارزشمندتر از این فداکارى و جانبازى است. و چه کسى و چه شخصیت مى‏تواند ارزش این سرمایه آمیخته با معنویت و اخلاص را ارزیابى کند و عوض و اجر دهد، جز صاحب اصلى آن و

مشترى والاى آن که فرموده: «فقد وقع اجره على الله» (39).(40).

تاریخ 18 / 11 / 63

شهادت آرزوى اولیاى خداست

ملت عزیز ما با تعهدى که به اسلام دارند، جنگ را تا سرحد شهادت و لقاءالله که از بزرگترین آمال اولیاى خدا و ارباب معرفت است ادامه مى‏دهند، گرچه آن را بى‏خبران نابودى انگارند و مادیگرایان لقاء الله را نابودى لقب مى‏دهند. (41).

تاریخ 16 / 5 / 65

ما از درک ارزش شهدا عاجزیم

جوانان عزیز متعهدى که هر یک از آنها ارزشهاى الهى‏اى دارند که ما از درک آن عاجزیم، شهید شده‏اند و معلول گردیده‏اند و به اسارت درآمده‏اند. (42).

تاریخ 16 / 5 / 65

معماى شهادت جز به مدد عشق حل نگردد

گرامى باد بر ملت بزرگ ایران و بر پیروان شاهد بزرگ، حضرت محمد مصطفى صلى الله علیه و آله و سلم وجود رادمردانى که راه شهادت را برگزیده‏اند و در هجرت از زندگى عالم ادنى و جهان سفلى به وادى ایمن و ملکوت اعلا رسیده‏اند و در جستجوى حیات، سرچشمه را یافته‏اند و سیراب و سرمست از جرعه‏ى «ارجعى الى ربک» (43) به رؤیت جمال و کشف رضایت حق نایل آمده‏اند «و کفى بهم فخرا» (44) و چه غافلند دنیاپرستان و بى‏خبران که ارزش شهادت را در صحیفه‏هاى طبیعت جستجو مى‏کنند و وصف آن را در سروده‏ها و حماسه و شعرها مى‏جویند و در کشف آن از هنر تخیل و کتاب تعقل مدد مى‏خواهند و حاشا که حل این معما جز به عشق میسر نگردد که بر ملت ما آسان شده است. و اینک ما

شاهد آنیم که سبکبالان عاشق شهادت بر توسن شرف و عزت به معراج خون تاخته‏اند و در پیشگاه عظمت حق و مقام جمع الجمع به شهود و حضور رسیده‏اند و بر بسیط ارض، ثمرات رشادتها و ایثارهاى خود را نظاره مى‏کنند. (45).

تاریخ 16 / 11 / 65

خون شهدا سرمایه‏ى زوال‏ناپذیر هنر متعهد

خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه‏هاى عشق و شهادت و شرف و عزت، سرمایه زوال‏ناپذیر آن گونه هنرى است که باید به تناسب عظمت و زیبایى انقلاب اسلامى، همیشه مشام جان زیباپسند طالبان جمال حق را معطر کند. (46).

تاریخ 30 / 6 / 67

شهدا شمع محفل دوستانند

از شهدا که نمى‏شود چیزى گفت شهدا شمع محفل دوستانند؛ شهدا در قهقهه‏ى مستانه‏شان و در شادى وصولشان «عند ربهم یرزقون» (47) اند و از نفوس مطمئنه‏اى هستند که مورد خطاب «فادخى فى عبادى وادخلى جنتى» (31) پروردگارند. این جا صحبت عشق است و عشق و قلم در ترسیمش بر خود مى‏شکافد. (48).

تاریخ 1 / 7 / 67

شهدا حاملان امانت وحى

درود بر حاملان امانت وحى و رسالت پاسداران شهیدى که ارکان عظمت و افتخار انقلاب اسلامى را بر دوش تعهد سرخ و خونین خویش حمل نموده‏اند. (49).

تاریخ 3 / 12 / 67

اخلاص و ایثار شما جمهورى اسلامى را بیمه کرد

شما رزمندگان متوقع نباشد که از مثل من یا هر کس که از سنخ بشر است، از شما تقدیر کند، نمى‏تواند تقدیر کند، خداوند تعالى مشترى شماست. شما آنچه که داشتید، بزرگترین مؤونه‏اى که داشتید و آن جا بود و روح، در راه خدا داده‏اید، چه آنهایى که شهید شدند و به لقاء الله ان شاء الله رسیدند و چه شما که حاضر براى شهادتید، عمده این حضور است.

شما دو مطلب را متحقق کردید که با این دو مطلب کسى از سنخ بشر جز آن که از اولیاى خداى باشد و الهام از خدا گرفته باشد نمى‏تواند تقدیر شما را بکند. یکى بزرگتر سرمایه خودتان که آن حیات است، در طبق اخلاص گذاشتید و دیگرى اینکه این هدیه را با اخلاص در طبق اخلاصتان گذاشتید. عمده این اخلاصى است که در شما جوانان ظاهر است. شما از این اخلاص و ایثار، جمهورى اسلامى را بیمه کردید. فتحهایى که نصیب شما شده است، خصوصا در فتح مبین، گرچه با هیچ معیارى نمى‏توان آن را سنجید و با هیچ زبانى نمى‏توان از آن توصیف کرد، لکن آنچه که بالاتر از همه آنهاست این صداقت شما و این اخلاص شما در بارگاه حق تعالى است. آنچه که در نزد خدا ارزشش از همه بالاتر است، این ایثار از روى اخلاص است همان که خداى تبارک و تعالى در سوره «هل اتى» اهل‏بیت عصمت را به آن توصیف مى‏کند که: «و یطمعون الطعام على حبه» (50)… طعام چیزى نیست، آن هم یک قرص نان جو، آنچه اهمیت دارد «على حبه» هست.

آنچه در پیشگاه حق تعالى ارزش دارد و هیچ بشرى نمى‏تواند آن را توصیف کند، این اخلاص و محبتى است که شما دارید. شما جان خودتان را فدا مى‏کنید و بسیار اشخاص هم هستند که در راههاى انحرافى باز هم این کار را مى‏کنند. صورت عمل، یک صورت است لکن معنى دو تا و محتوا دوتاست. میزان محتواى عمل است، نه صورت عمل. شمشیر على بن ابیطالب سلام الله علیه و فرود آوردن شمشیر و به دشمن آن شمشیر را ضربه زدن و او را کشتن، این امرى است که در همه جا واقع مى‏شود و بسیارى از اشخاص این اعمال را کرده‏اند و مى‏کنند. ارزش به اینها نیست، ارزش به آن است که در قلب على

بن ابیطالب چه مى‏گذشته است و مرتبه‏ى اخلاص او چه اندازه بوده است.

آن مرتبه اخلاص است که یک ضربت را با عبادت ثقلین، عبادت جن و انس مقابل کرده است. شما این اخلاصتان و این شهادت طلبى و این ایثارتان براى خداست که ارزش به شما داده است و این ارزش را هیچ معیارى نمى‏تواند اندازه‏گیرى کند. عزیزان من! حفظ کنید این نعمت را. خداوند به شما یک همچون نعمتى داده است که شما را با عنایت ذاتى خودش، با دست غیبى خودش متحول کرده است به یک انسانهاى خالص براى خود و انسانهایى که جان و هرچه دارند، در راه خدا ایثار مى‏کنند. «ان الله اشترى من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة» (4) این جنتى که مشترى به شما عطا مى‏کند، با جنتى که دیگران براى آنها تحقق پیدا مى‏کند، فرق دارد. امیدوارم که این جنت، جنت لقاء باشد. امیداوارم که مشترى شما، شما را در حضور خود پذیرایى کند. اولیاى خدا در آن عالم هم که هستند، به غیر خدا سرگرم نیستند. نعمتهاى بهشت را از آن مى‏گذرند و متوجه به لقاى حق تعالى هستند و شما که جان نثارى دارید مى‏کنید و از مکتب دفاع مى‏کنید و کشورهایى را که طمع به این کشور دوخته‏اند مأیوس مى‏کنید همه اینها ارزشمند و بسیار ارزشمند است، لکن آن اخلاص و محبت شما و آن ایثار در راه خدا بالاترین ارزش است براى شما. آن ایثار و اخلاص است که حتى در ترازوى عالم غیب هم نمى‏شود که سنجش بشود. آن ایثار و اخلاص است که حتى در ترازوى عالم غیب هم نمى‏شود که سنجش بشود. آن ایثار و اخلاص است که حتى در ترازوى عالم غیب هم نمى‏شود که سنجش بشود. آن پیش خداى تبارک و تعالى سنجش مى‏شود و ما مفتخریم که در یک همچو برهه از زمان واقع شدیم که مثل شما عزیزان در آنجا و در آن زمان و در آن مکان واقع شدید و ما از هوایى تنفس مى‏کنیم که شما از آن هوا تنفس مى‏کنید. شما ایثارگرید و شما اخلاصمندید، شما بر نفس خود پیروز شدید و ما عقب ماندیم. شما احتمال این معنى را ندهید که تفنگ و مسلسل شما پیروز شده است. مقابل شما بالاتر از این را هم داشتند، شما اندک داشتید و آنها بسیار، لکن آنچه که شما را پیروز کرد و پیروز مى‏کند، آن ایمان شماست و آن اخلاص شماست که در شما هست و در آنها نیست. شما براى خدا در میدانها وارد مى‏شوید و آنها براى شیطان. آنها حزب شیطانند و شما حزب خدا. آنچه

شما را در دو جبهه پیروز کرد و پیروز کرده و مى‏کند ان شاء الله (جبهه باطنى و نفسانى و جبهه جنگ با گروه شیطانى) آن اخلاص و ایمان شماست که شما را پیروز مى‏کند. شما شیعه‏ى همان هستید که مى‏فرمود اگر همه عالم در مقابل من بایستند، تنها در مقابل مى‏ایستم. آن ایمان است که او را آنطور در مقابل همه چیز مى‏ایستاند. آن اخلاص اوست، آن روحانیت و معنویت اوست و شما هم شیعه او هستید. امیدوارم که از روحانیت او و از علومى که خداى تبارک و تعالى به او عنایت کرده است و نفخات الهى که در روح مبارک او دمیده شده است، به شما و هما ما نصیبى داده بشود.

برادران! شما پیروزید و شهداى شما پیروزند، ملت شما پیروز است. شما یک ملتى که در تمام دنیا مثل آن ملت پیدا نمى‏شود و ملت یک شمایى دارد که در تمام دنیا مثل شما پیدا نمى‏شود. (51).

تاریخ 28 / 1 / 68

شهیدان زندگانى ابدى دارند

اسلام و قرآن از همه کس بیشتر براى فداکارى در راه استقلال کشور و نگهبانى از توده دعوت کرده. اسلام است که از کشتگان در راه خدا و در میدانهاى جنگ قدردانیها کرده و گفته گمان نکنید که آنها مرده‏اند، آنان زندگانى ابدى دارند و در ناز و نعمت در پیشگاه خدا جاویدانند. اسلام فداکاران خود را هیچگاه فراموش نکند و تا دنیا دنیاست نام شهیدان در راه آزادى و حریت را به بزرگى و سرفرازى مى‏برد. اسلام است که براى یک قطره اشک در راه فداکاران خود پاداشها دهد تا نام فضیلت و شهامت آنها براى همیشه باقى باشد. اسلام خون شهیدان در راه خود را نمى‏گذارد از جوش بیفتد و حس فداکارى را در سربازان به این وسیله بیدار مى‏کند. (52).


1) پیام امام خمینى به ملت ایران به مناسبت چهار آبان – صحیفه نور – جلد 2 – ص 211.

2) بیانات امام خمینى در مورد تأثیر سازنده اعتقاد به خدا – صحیفه نور – جلد 3 – ص 202.

3) پیام امام خمینى به ملت شجاع ایران – صحیفه نور – جلد 3 – ص 227.

4) سوره توبه / 111.

5) بیانات خمینى در جمع گروهى از پاسداران کمیته مرکزى – صحیفه نور – جلد 9 – ص 149.

6) پیام امام خمینى به مناسبت سالروز انقلاب اسلامى – صحیفه نور – جلد 11 – ص 265.

7) بیانات امام خمینى در جمع نخست‏وزیر، اعضاى هیأت دولت، نمایندگان مجلس شوراى اسلامى – صحیفه نور – جلد 13 – ص 138 – 139.

8) بیانات امام خمینى در جمع دانشجویان مسلمان پیرو خط امام – صحیفه نور – جلد 13 – ص 149.

9) بحارالانوار ج 74 ص 60.

10) بیانات امام خمینى در جمع گروهى از مسئولین بنیاد شهید – صحیفه نور – جلد 13 – ص 273 – 274.

11) سوره‏ى اعراف / 143.

12) بیانات امام خمینى در جمع گروهى از مسؤولین بنیاد شهید – صحیفه نور – جلد 13 – ص 272 – 273.

13) سوره‏ى حدید / 23.

14) سوره‏ى آل عمران / 165.

15) بیانات امام خمینى در جمع خانواده‏هاى شهدا و معلولین – صحیفه نور – جلد 14 – ص 161 – 162.

16) سوره‏ى محمد / 12.

17) پیام امام خمینى به مناسبت شهادت 72 شهید بزرگ انقلاب اسلامى – صحیفه نور – جلد 15 – ص 51.

18) پیام امام خمینى در آستانه چهارمین سال پیروزى انقلاب اسلامى – صحیفه نور – جلد 16 – ص 44.

19) پاسخ امام خمینى به پیام فرماندهان نظامى به مناسبت عملیات فتح‏المبین – صحیفه نور جلد 16 – ص 99.

20) بیانات امام خمینى در جمع گروهى از دلاوران و رادمردان سپاه – صحیفه نور – جلد 16 – ص 130 – 131.

21) سوره نحل / 96.

22) بیانات امام خمینى در دیدار با وزیر کشور، فرماندهان ژاندارمرى، استانداران سراسر کشور – صحیفه نور – جلد 16 – ص 242.

23) پیام امام خمینى به مناسبت دومین سالگرد جنگ تحمیلى – صحیفه نور – جلد 17 – ص 33 – 34.

24) سوره آل عمران / 165.

25) سوره فجر / 29 – 30.

26) ص 19، پاورقى 1.

27) پیام امام خمینى به خانواده شهدا به مناسبت چهارمین سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى – صحیفه نور – جلد 17 – ص 104.

28) پیام امام خمینى به خانواده‏هاى شهدا و جانبازان انقلاب اسلامى – صحیفه نور – جلد 17 – ص 188.

29) پیام امام خمینى به خانواده‏هاى شهدا، اسرا، مفقودین، جانبازان و مجروحین – صحیفه نور – جلد 18 – ص 119.

30) سوره آل عمران / 169.

31) سوره فجر / 29-30.

32) پیام امام خمینى به مناسبت آغاز هفته جنگ تحمیلى – صحیفه نور – جلد 18 – ص 223 – 224.

33) بسیار دور است از ما ذلت پذیرى (از سخنان امام حسین «ع«(.

34) نزد پروردگارم.

35) پیام امام به مناسبت پنجمین سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى – صحیفه نور – جلد 229 – 230 – 18.

36) پیام امام خمینى به مناسبت حلول سال نو – صحیفه نور – جلد 18 – ص 260.

37) پیام امام خمینى به ایثارگران جبهه‏هاى نور – صحیفه نور – جلد 19 – ص 40.

38) پیام امام خمینى به مناسبت سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى – صحیفه نور – جلد 19 – ص 103.

39) سوره نساء / 100.

40) پیام امام خمینى در تجلیل از شهداى انقلاب اسلامى – صحیفه نور – جلد 19 – ص 97 – 98.

41) پیام امام به زائران بیت‏الله الحرام – صحیفه نور – جلد 20 – ص 17.

42) پیام امام به زائران بیت‏الله الحرام – صحیفه نور – جلد 20 – ص 21.

43) سوره فجر / 89.

44) کافى است براى آنان همین فخر.

45) پیام امام به مناسبت روز انقلاب اسلامى – صحیفه نور – جلد 59 – 20.

46) پیام امام خمینى در تجلیل از هنرمندان متعهد – صحیفه نور – جلد 21 – ص 30.

47) سوره آل‏عمران / 169.

48) پیام امام خمینى در تجلیل از خانواده‏هاى شهدا و ایثارگران – صحیفه نور – جلد 21 – ص 32.

49) پیام امام خمینى خطاب به مراجع اسلام و روحانیون – صحیفه نور – جلد 21 – ص 88.

50) سوره انسان / 8.

51) بیانات امام خمینى در جمع گروهى از دلاوران و رادمردان سپاه اسلام – صحیفه نور – جلد 16 – ص 130 – 131.

52) کشف‏الاسرار – ص 287.