بىگمان کربلا عرصه جاودانهترین و موثرترین شهادت طلبىها در طول تاریخ بشمار مىرود. در طى قرون متمادى، نقش حماسى و احساسى و سیاسى قیام کربلا منشأ تحولات عمدهاى از بسیج اجتماعى مردم در نهضتهاى اصلاحگرایانه و ایثارگرایانه بوده و خواهد بود.
حسین بن على (ع) و یاران فداکارش در قیام عاشورا ماندگارترین جلوههاى ایثار و از خود گذشتگى را در شعار و شعور و عمل متجلى ساختند. امام حسین (ع) که بعلت عدم بیعت با حکومت ظالمانه و مفسدانه یزید مجبور به ترک شهر پیامبر یعنى مدینه و سپس در ایام حج عازم سفر به سرزمین عراق مىشود در زمین کربلا متوقف و با سپاهیان یزید روبرو مىشود.
مآخذ و منابع مختلف سنى و شیعه در جریان این سفر و نیز در روز عاشورا و پس از آن جملات و حوادث شورانگیز و شهادت طلبانه ماندگارى از امام و یارانش نقل نمودهاند که به بعضى از آنها اشاره مىشود. منقول است که در شب قبل از شهادت، امام حسین (ع) یارانش را در خیمهاى جمع کرده و با آنان اتمام حجت نمود. او خبر شهادت خود و همه کسانیکه با او بمانند را به آنها ابلاغ نمود و آنها را در ترک صحنه نبرد و حفظ جان خود آزاد گذاشت اگر چه عدهاى که سعادت حضور در جاودانهترین حادثه استشهادى تاریخ را نداشتند اردوى او را ترک کردند اما جملات شورانگیز و حماسه عبرتانگیز یارانى که به پیمان خود وفادار ماندند بسیار جالب و شنیدنى است. بعد از سخنان سیدالشهدا
کربلائیان گروهى و انفرادى شروع به سخن گفتن کردند و حمایت خود را از فرزند پیامبر (ص) تا آخرین قطره خون اعلان نمودند. امام حسین (ع) درباره شهادت طلبى یارانش به حضرت زینب (س) چنین فرمود: «به خدا سوگند همراهان خود را آزمودهام، انس و علاقهاى که آنها به مرگ دارند همانند علاقه کودک به شیر مادرست. آنها همگى پر صلابت و مستحکمند.» (1).
یکى از یاران عمر سعد فرمانده سپاه یزید در کربلا که در حادثه کربلا شرکت داشت درباره شهادت طلبى آنها مىگوید: «آنها خود را به مرگ مىانداختند و مىخواستند یا از آبشخور مرگ بنوشند و یا بر مرگ چیره شوند و اگر ما دست از آنها مىکشیدیم جان همه افراد سپاه را گرفته بودند..» کربلا صحنه حماسىترین و زیباترین جانبازىها و شهامتهاى عاشورائیان شده بود.
آنها خود را بىهراس بر میدان مرگ مىانداختند و مىخواستند از جام مرگ بنوشند و یا بر مرگ فائق آیند. تا کنون کسى اینگونه مرگ را به بازى نگرفته بود.
از سیدالشهدا هنگامى که به طرف کربلا مىآمد جملات شهادت طلبانه زیادى نقل شده است. از جملات معروف او این است که: «انى لا ارى الموت الا سعادة و الحیاة مع الظالمین الا برما» من شهادت در راه خدا را جز سعادت و زندگى با ستمکاران را جز ننگى ابدى نمىدانم.
همچنین در اشعارى فرمود: اگر این بدنهاى ما ساخته شده است که آخر کار بمیرد، پس چرا در راه خدا با شمشیر قطعه قطعه نشود و یا در جاى دیگر مىنویسد: «آگاه باشید! به خدا سوگند من به هیچ یک از خواستههاى اینها (یزیدیان) جواب مثبت نخواهم داد تا در حالیکه به خون خویش خضاب شده و به ملاقات پروردگار خود بروم«. (2).
زهیر بن قین در استقبال از شهادت مىگوید: سوگند به خدا دوست دارم کشته شوم سپس زنده شوم، دوباره کشته شوم تا هزار بار خداوند متعال به وسیله من از کشته شدن تو (امام حسین (ع() و کشته شدن این جوانان از خاندانت جلوگیرى مىنماید.
و یا مسلم بن عوسجه فریاد مىزد: «به خدا سوگند هرگز تو را (امام حسین (ع() رها نخواهیم کرد تا پاس حرمت رسول خدا را در فرزندش حفظ کرده باشیم و خدا این را
بداند و به خدا اگر بدانم که من کشته مىشوم سپس زنده گشته باز کشته شوم آنگاه مرا بسوزانند و خاکسترم را بر باد دهند تا هفتاد بار با من چنین کنند تا کنار تو جان دهم هرگز از تو مفارقت ننمایم.» (3).
درباره عباس بن شبیب شاکرى نقل شده است که چنان شجاع بود که احدى جرأت مقابله با او را نداشت او زره را از تن به در کرد و خود را از سر برداشت و بىحفاظ خود را به صف دشمن زد.
على اکبر فرزند امام حسین در این باره مىگوید: «اذا لا ینالى بالموت ان الموت محقین«. پس ما را از مرگ چه باک اگر بر حق باشیم. عباس بن على (ع) برادر سیدالشهدا این رجز حماسى را در هنگام شهادت و در محاصره دشمن مىخواند.
والله ان قطعتم یمینى
انى احامى ابدا عن دینى
به خدا قسم اگر دستان مرا قطع نمایند تا آخر از دینم حمایت مىکنم. او در این رجز کوتاه و حماسى هم اوج میل به شهادت و هم انگیزه شهادت طلبى خود را عنوان کرده است.
قاسم بن الحسن در جواب سئوال امام که فرمود: «یا بنى کیف الموت عندک» (4).
فرزندم مرگ نزد تو چگونه است جواب داد «یا عم احلى من العسل» اى عمو شهادت در نزد من از عسل شیرینتر است.
حبیب بن مظاهر و حر بن یزید ریاحى و سایر یاران با وفاى امام نیز سخنان شورانگیزى در این باره گفتهاند و در مقام عمل نیز چنان شورى بپا کردند که تا دنیا دنیاست از خاطر آزادگان جهان محو نخواهد شد. همچنین قیس بن مسهر، مسلم بن عقیل، هانى بى عروه نیز از جانبازان و فدائیان شهادت طلبى بودند که قبل از حادثه عاشورا را به شهادت رسیدند. مسلم بن عقیل که قهرمانانه در کوفه مبارزه کرد و مجروح شد، وقتى حبیب بن مظاهر بهنگام شهادت سر او را بر روى زانو نهاد و به او گفت چه سفارشى دارى؟ مسلم که غرق به خون بود با صداى ضعیفى گفت: «تو را سفارش مىکنم که تا آخرین قطره خون از حسین (ع) دفاع کنى» (5).
همچنین سلیمان ابنصرد از اصحاب رسول خدا و امام على (ع) و امام حسن (ع) که از
شجاعان کوفه بود و نامه دعوت تاریخى مردم کوفه از امام حسین (ع) در خانه او نوشته مىشد اگر چه قبل از حادثه کربلا به همراه یارانش زندانى شد اما پس از آزادى به خونخواهى فرزند پیامبر (ص) برخاست. اگر چه قیام شهادت طلبانه او منجر به شهادت او و چهار هزار نفر از یارانش گردید اما با کشتن تعداد بسیارى از دشمنان، مشعل شهادت حسین را زنده نگه داشت و زمینهساز قیام مختار گردید.
بهرحال قیام کربلا و نمونهها و انگیزههاى شهادت طلبى یاران امام حسین (ع) به عنوان یک سمبل براى همه بشریت بویژه شیعیان همواره منشأ حرکت و تاثیر بوده و خواهد بود و براستى «ان لقتل الحسین حرارة فى قلوب المؤمنین لن تبرد ابدا» و شهادت سیدالشهدا در قلوب مؤمنان حرکتى ایجاد کرد که تا قیامت خاموش نخواهد شد. اگر چه بنىامیه با کشتار جمعى امام حسین (ع) و یاران و اسارت خانواده او حادثه کربلا را بعنوان نقطه پایان مقاومت شیعیان طراحى نموده بودند. اما این قیام نقطه عطف و سرچشمهى حرکتهاى اعتراضآمیز آزادگان جهان علیه ظلم گشت که بسیارى از این قیامها با شهادت طلبى توام بود. برخى از این حرکتهاى شهادت جویانه عبارتند از:
1- انقلاب توابین به رهبرى سلیمان ابنصرد خزاعى در کوفه.
2- انقلاب سادات مدینه.
3- انقلاب مختار ابن ابوعبیده ثقفى سال 66 هجرى.
4- انقلاب مطرف بن مغیره در سال 77 هجرى بر ضد حجاج.
5- انقلاب عبدالرحمن بن محمد اشعث در سال 81 هجرى.
6- انقلاب زید بن امام سجاد (ع) و دو پسرش یحیى و عیسى.
1) مقتل الحسین، المقرم، ص 219.
2) لهوف، ابنطاووس، ص 423.
3) الارشاد، شیخ مفید، ص 315.
4) نفس الهموم، ص 230.
5) تاریخ طبرى، ج 1، ص 343.