جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شهادت طلبى در آیین یهود

زمان مطالعه: 3 دقیقه

راه زندگى حضرت موسى (ع) از آغاز ولادت تا بعثت و رسالت از کنار «شهادت» مى‏گذرد. او به دور از چشم جلادان فرعون متولد مى‏شود و به امواج خروشان نیل سپرده مى‏شود. همواره تحت تعقیب قبطیان است و بارها با توطئه اشراف قوم یهود تهدید به قتل مى‏شود و شهامت و استدلال و اعجاز او در برابر فرعون حتى بر ساحران نیز اثر مى‏گذارد و آنها را که براى شکست موسى (ع) آمده بود به تسلیم مى‏کشاند تا جایى که فرعون آنها را تهدید به قتل فجیع مى‏کند. اما آنها با ایمان به خدا و معاد و تاکید بر حقانیت رسالت حضرت موسى (ع) از فرعون نمى‏هراسند و به استقبال مرگ مى‏روند. براى نمونه تهدیدهاى فرعون و پاسخ ساحران به او در آیات 70 تا 73 قرآن نقل شده است. (1).

در تاریخ از صدیقین و انبیاء زیادى یاد مى‏شود که بدست بنى‏اسرائیل کشته شده‏اند.

شهادت طلبى حبیب نجار که به مؤمن آل‏یاسین معروف است و نیز شهادت گروه زیادى از پیامبران تبلغى که در پى تحقق آرمانهاى واقعى دین یهود بودند نمونه‏هایى از آن است. در تفسیر آیه 21 سوره آل‏عمران از پیامبر (ص) نقل شده است که «بنى‏اسرائیل در آغاز روز، در یک ساعت چهل و سه پیامبر را کشتند. صد و دوازده مرد از بندگان خوب بنى‏اسرائیل برخاستند آنها را امر به معروف و نهى از منکر کردند و همه این صد و دوازده نفر را نیز در غروب آن روز کشتند.» (2) یکى از پیامبران بنى‏اسرائیل که

شهید شد «ارمیاى نبى» که از قتل نهراسید و کرارا قوم بنى‏اسرائیل قصد جان او را نمودند و بطور نامعلومى و احتمالا تحت شکنجه هلاک گردید.

همچنین در تاریخ ادیان به شهادت حضرت زکریا (ع) و نیز حضرت یحیى (ع) اشاره شده است. حضرت یحیى (ع) در سن جوانى بدست هیرودیس که از پادشاهان یهودى بود به شهادت رسید.

ماجراى شهادت حضرت یحیى (ع) در عهد قدیم و از جمله تلمود و تواریخ دینى دیگر از جمله انجیل متى نقل شده است. حضرت زکریا (ع) و یحیى (ع) در قصه‏هاى اسلامى و قرآنى نیز بعنوان پیامبران شهید مطرح شده‏اند. ناصر خسرو درباره شهادت حضرت یحیى (ع) نوشته است:

به جاى بد زکریا که کشته شد یحیى‏

گزیده‏اى که به پاکى بد از جهان اخیر

او به علت تبلیغات واقعى دین و بویژه در مخالفت با فساد و فحشاء پادشاهان زمان و امر به معروف و نهى از منکر کشده شد. البته در بین بنى‏اسرائیل علاوه بر پیامبران، بسیارى پیروان آنها نیز تا سر حد مرگ بدنبال تبلیغ اهداف دین یهود مبارزه کردند.

رومیان بارها کوشیدند که قومیت یهود را منقرض کنند. رویاى رجعت به وطن و مقاومت مردم اورشلیم و از جان گذشتگى در برابر تیتوس و حمایت آنها از دین در زمان هادریانوس و شهادت عده‏اى از یهودیان جهت برگزارى مراسم روز سبت و تلاوت تورات (که دیوار ندبه یادبود آن است) از جمله این موارد است.

در تاریخ ادیان از یهودیان جان برکفى نام برده مى‏شود که در جانبازى و غیرتمندى شهره بودند. یهودا با هماهنگى زاروق که یکى از فریسیان بود قیام کرد. جماعتى از یهودیان متعصب جلیل به او پیوستند و فرقه‏اى به نام زلوتها (غیرتمندان) تشکیل دادند.شعار آنها این بود که هیچ معبودى غیر یهود نیست اگر چه این جماعت اشتراکات زیادى با فریسیان داشتند اما اعتقاد آنها به آزادى بسیار مشهور است. زلوتها مى‏گفتند که تنها سرور و مولاى آنها یهوه است و بس. آنها از کشته شدن هراسى نداشتند و در اهداى جان خود و آشنایان درنگ نمى‏کرند. اعتقاد زلوتها این بود که هراس از مرگ نباید سبب شود که هیچ انسانى را بعنوان سرور خود بدانند. «تعصب غیرتمندان در جانبازى و ایثار نفس چنان بود که هر یک تاریخچه‏اى خانوادگى از تحمل شدائد و مصائب و فداکارى در راه آزادى داشتند. پدر یهوداى جلیل خود در قیامى پنجاه و دو سال قبل جان باخته بود.» (3).

البته حضرت موسى (ع) همه عمر خود را صرف پیاده نمودن احکام الهى نمود. اما بهانه‏ها و لغزشهاى بنى‏اسرائیل زمینه‏ساز انحراف آنها از حقیقت دین شد و بارها از جانب خداوند سرزنش شدند و در نعمات الهى را بروى خود بستند تا اینکه تعالیم دین یهود در انحصار سردمداران «کنیسه‏ها» افتاد و سرانجام طایفه‏هاى بسیار بر آنان مسلط شدند و این تسلط باعث التقاط و فساد آنها شد. تحریف تورات و تفاسیر متعدد از آن سرانجام منجر به روحیه نژادپرستى در برخى از اقوام یهود شد.


1) من دستها و پاهاى (چپ و راست) شما را برخلاف هم قطع مى‏کنم و شما را از تنه‏هاى نخل خواهم آویخت و دار خواهم زد… اما آنها جواب مى‏دهند ما خداى خالق را رها نکرده و تو را بر نمى‏گزینیم و ما به پروردگار و روز قیامت ایمان داریم.

2) تفسیر صافى، ج 1 ص 251.

3) تاریخ جامع ادیان، جان بى‏ناس، ص 580.