وقتى امام راحل (ره) خود پرتویى از شخصیت الهى امام حسین «علیهالسلام» است
و انقلاب اسلامى را نیز پرتویى از نهضت عاشورا مىداند،طبیعى است که استراتژى او نیز دقیقا منطبق بر جهانبینى و نگرش ولایى عاشورا باشد؛ یعنى، استراتژى ولایت، اساس و بنیان انقلاب اسلامى است و ولایت در حماسهى مأموریت هدایت و حکومت و بقاى جامعه، به همان شیوهاى متجلى مىشود که به حسب ظهور، حاکمیت، از ازل متکفل آن بوده است و این تکلیف را به اقتضاى استعداد و تقاضاى نوع بشر در ادوار تاریخ به انجام مىرساند. قیام عاشورا نیز با همهى ابعادش، بروز ولایت در وجود ولى اعظم، حضرت سید الشهدا «علیهالسلام«، براى عمل به تکلیفى بود که حال و روز مردم عصر او اقتضا مىکرد. گرچه تحلیها و دیدگاههاى متعددى نسبت به قیام عاشورا وجود دارد، باید به صراحت بگوییم که بدون نگرش عرفانى و بیرون از حوزهى ولایت و تفکر شهودى اهل بیت «علیهمالسلام«، قیام عاشورا تفسیرپذیر نیست. هویت نهضت عاشورا، موجب تحلیل اعتقادى از زندگى انسان و جهان هستى مىشود. درد بزرگ امروز جوامع بشرى، در آن است که همواره اصرار دارند از زوایاى اصول علمى یا شیوههاى تجربه شده تاریخى و فرمولهاى سیاسى، به تجزیه و تحلیل قضایا بپردازند که متأسفانه این نگرش امروزه به کم ارزش شدن زندگى و مفهوم هستى منجر شده است.
قیام عاشورا از اساس با آهنگ حرکت جهان هستى و دغهغههاى درونى انسانى همنوایى دارد. لسان عاشورا ترجمان عشقى است که همهى عالم، معلول آن است؛ عشقى که فوران آن در سبوى ولایت امام حسین «علیهالسلام«، به دست عفریت جهل و شرارت زمانه شکسته مىشود تا مجددا ترانهى عشق را با قهقههى شهیدان، در گوش جان عاشقان زمزمه کند؛ که عشق، مولود خداست. امام حسین «علیهالسلام» شهید عشق است تا همواره عصارهى خلقت و رحمت حق باشد:
کس نباشد آگه از اسرار من
از درون سینهى غمبار من
با زبان عشق تفسیرم کنید
ورنه عقل حیران شود از کار من
امام راحل (ره) نیز که با همهى وجود در عشق سالارش فانى است، نه تنها به عنوان یک الگو به امام حسین «علیهالسلام» و یاران فداکارش مىنگرد، بلکه، به افقى فراتر قائل است و آن این که، انقلاب اسلامى با همه ابعادش، انعکاس کربلاست.
»با این حس شهادت دوستى، این معنا را ملت ما پیش برد و رمز همین معنایى بود که از کربلا منعکس شد؛ به همهى جهاتى که ما
داشتیم؛ به همهى ملت ما» (1).
اصولا هر انقلابى که پیام و هدفش فراتر از امیال مادى باشد و دفاع از کرامت ذاتى انسان را محور مبارزه قرار دهد، قطعا در تمامى مراحلش، هجوم سیلآسا و عاشقانهى مردم را با خود همراه خواهد داشت. رمز فراگیرى عاشورا، که همه ملت ما را در انعکاس خود مستغرق نمود و امام راحل (ره(با همهى وجودش، فریاد زنده نگهداشتن آن را سر داد، احاطهى معنوى و ارزشى آن، در تمامى زوایاى هستى است؛ بشر هویت گمشدهى خود را در آن پیدا مىکند و عزت و کرامت خویش را رهین حماسهاى مىبیند که براى نجات او از اسارت خودپرستى و جهل و آلودگیهاى زور و فریب، خلعت خونین بر اندام ولى زمان و مکان و قطبالکونین مىپوشاند تا صداقت اسلام را به اصالت انسانیت ثابت کند. امام راحل (ره(چه زیبا فرمود:
»حرف سید الشهدا حرف روز است. همیشه حرف روز است. / همیشه / حرف روز را سید الشهدا آورده، دست ماها داده.» (2).
1) صحیفه نور، ج 9، ص 201.
2) همان، ج 5، چاپ دوم، ص 128.