همان طور که بیان شد، حماسه مظهر ولایت به اسم قدرت و صفت شجاعت است امام راحل (ره(، که ولایت او پرتویى از ولایت مطلقهى جد بزرگوارش سید الشهداست، حماسهى او نیز مظهر و جلوهاى از حماسهى حسینى است. و نیز گفته شد که شأن حماسه، حکومت و هدایت و بقاى موجود در هر شرایط است؛ لذا امام خمینى (ره(، براى احراز حماسه، که جوهر حکومت و هدایت جوامع بشرى است، مدعى حکومت به شیوهى انبیاء و ائمه هدى «علیهمالسلام» شد و بنیان انقلاب اسلامى را نیز، بر مبناى ولایت استوار ساخت. قبلا ثابت کردیم که جز ولایت، هیچ چیز اقتضاى حکومت نمىکند و سر اصرار امام راحل (ره(بر اصالت ولایت در انقلاب اسلامى نیز، همین بوده است.
امام راحل (ره(با اعتقاد به این که عنصر حماسه و شجاعت، جوهر حکومت و اقتدار جامعه است، ضعف و زبونى جهان اسلام و توسعهطلبى ستمگرانرا، ناشى از فقدان روح صلابت و حماسه در مسلمانان مىدانند:
»علما و دانشمندان سراسر جهان، به ویژ0 علما و متفکران اسلام بزرگ یکدل و یک جهت، در راه نجات بشریت از تحت سلطهى
ظالمانهى این اقلیت حلیهباز و توطئهگر، که با دسیسهها و جنجالها سلطهى ظالمانهى خود را بر جهانیان گستردهاند، بپا خیزند و با بیان و قلم و عمل خود، خوف و هراس کاذبى را که بر مظلومان سایه افکنده است، بزدایند.» (1).
امام راحل (ره(، لازمهى بهرهمندى از روح حماسه و شجاعت را، نترسیدن از دشمنان داخلى و خارجى مىداند و این اقتضاى شأن حماسى ولى خداست که حتى تصور ترس در ذهن او نقش نمىبندد؛ تا چه رسد به این که عنصر ترس و وحشت، در مقام عمل و تصمیمگیرى بنشیند امام (ره) در این زمینه مىفرماید:
»یک وقتى دیدم که مصلحت اسلام اقتضا مىکند که یک حرفى بزنم، مىزنم، و دنبالش راه مىافتم و از هیچ نمىترسم. بحمد الله تعالى؛ و الله تا حالا نترسیدهام و؛ آن روز هم که مىبردنم «دستگیرى امام در قضیه خرداد 1342) آن روز هم، آنها مىترسیدند. من آنها را تسلیت مىدادم که نترسید«. (2).
سخنانى چنین حماسى که جز از ائمه هدى «علیهمالسلام«، از کسى دیگر شنیده نشده، بیانگر برخوردارى امام راحل (ره) از مقام ولایت است؛ مقامى که در اثر سیر و سلوک و معرفت شهودى آن وجود مبارک، حاصل شده است. ما در بحث مبانى ولایت معتقدیم که مقام ولایت اکتسابى نیست تا در اثر شرایط یا رجوع مردم، کسى صاحب آن شود؛ بلکه این مقام، استحقاقى است که خداى متعال در اثر تزکیهى نفس و تقواى تام قلبى به بندگان خاص خود افاضه مى کند. امام خمینى (ره(در عصر خویش توانست با ریاضت و عبادت خالصانه و عمل به تکالیف شرعیه، لایق این مقام گردد و از نور ساطع و درخشان ولایت محمدى «صلى الله علیه و آله» علوى «علیهالسلام» برخوردار شود تا همانند چشمهاى فیاض از کوثر ولایت بجوشد و کام تشنگان «کأس معین» را، از «شراب کافورى» و «طهورى» سیراب سازد.
1) صحیفه نور، ج 19، ص 102.
2) همان، ج 1، ص 72.