جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تظاهر حماسه در وجود امام حسین

زمان مطالعه: 4 دقیقه

حماسه که مظهر ولایت است، طبیعتى است که تظاهرش در وجود ولى اعظم باشد. حیات و هدایت و بقاى عالم به وجود مبارک ولى الله است. از این رو امام

حسین «علیه‏السلام» تجسم عینى حماسه در عصر خویش است و طبعا افاضه‏ى حیات، رحمت، حکومت و هدایت نوع بشر مقتضى ولایت اوست.

در جهان هر ذره را جان مى‏دهیم‏

هر چه استدعاى اوست آن مى‏دهیم‏

بنابراین، قدرت عالم، به وراثت از آن ولى خداست؛ چرا که به عنوان مظهر خارجى حماسه، صفت شجاعت در او تبلور مى‏یابد و وراث قدرت طبیعى خدا در جهان خارج مى‏شود. سر صلابت و مقاومت انبیاء و ائمه‏ى هدى «علیهم‏السلام» در مبارزاتشان، به دلیل قدرت بالوراثه‏ى آنهاست؛ به قول مولوى:

هر که از خورشید باشد پشتگرم‏

سخت‏رو باشد نه بیم او را نه شرم‏

همچو روى آفتاب بى‏حذر

گشت رویش خصم‏سوز و پرده‏در

هر پیغمبر سخت‏رو بد در جهان‏

یکسواره کوفت بر جیبش شهان‏

رونگردانید از ترس و غمى‏

یکتنه تنها بزد بر عالمى (1).

خداوند متعال در قرآن کریم مى‏فرماید:

»ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمى» (2).

»)اى پیامبر) تو تیر نیانداختى آن گاه که انداختى؛ این خداست که تیر انداخت.»

این آیه بیانگر ظهور قدرت خداوند متعال در بازوان رسول گرامى اسلام «صلى الله علیه و آله» است. حضرت على «علیه‏السلام» هم با قدرت الهى، در خیبر را از جایش درآورد. امام حسین «علیه‏السلام» نیز به عنوان ولى اعظم خدا، مظهر حماسه و شجاعت است و هرگز ترس و زبونى در وجود اولیاى خدا راه پیدا نمى‏کند. «الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون.» (3) چگونه بترسد امامى که خود هویت قدرت و شجاعت و معناى صلابت و استقامت است؟ روح حماسى و شجاعت را در حالات امام حسین «علیه‏السلام» و در ماجراى قیام عاشورا مشاهده مى‏کنیم که منبعث از مصدر ولایت است. ذکر نمونه‏هایى از آن شجاعت و حماسه در ا ین جا مناسب است:

الف: امام حسین «علیه‏السلام» در منزل «ذى‏حسم» فرمود:

»فانى لا ارى الموت الا سعادة و الحیوة مع الظالمین الا برما» (4).

»من مرگ را چیزى جز سعادت نمى‏بینم و زندگى در کنار ستمگران را، جز ضجه و ناراحتى نمى‏دانم.»

ب: هنگامى که امام حسین «علیه‏السلام» در برابر سپاه کوفه قرار گرفت، چنین فرمود:

»و الله لا اعطیکم بیدى اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید.» (5).

»سوگند به خدا! همانند خواران و ذلیلان دستم را به شما ندهم و همانند بردگان از صحنه‏ى نبرد و کارزار فرار نکنم«.

ج: در میان راه مکه به کربلا، امام «علیه‏السلام» به فرزدق مى‏فرماید:

فان تکن الابدان للموت انشأت‏

فقتل امرء بالسیف فى الله افضل‏

و ان تکن الدنیا تعد نفیسة

فدار ثواب الله اعلى و انبل (6).

»اگر بناست که بدنها را عاقبت مرگ در آغوش گیرد، مرگ با شمشیر در راه خدا، بهتر است، و اگر دنیا را زیبا مى‏دانى، منزل پاداش الهى از آن زیباتر و برتر است.»

د: امام حسین «علیه‏السلام» در روز عاشورا، در آخرین کلام خویش قبل از شهادت فرمود:

الا ان الدعى و ابن‏الدعى قد رکزنى بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات منا الذله. (7).

»حال که این نابکار، پسر نابکار، مرا بین جنگ و ذلت بیعت با خویش مخیر کرده است، چه دور است از ما ذلت بیعت!»

ه: در شب عاشورا، امام حسین «علیه‏السلام» یارانش را به دور خود جمع مى‏کند و پس از ابراز محبت به آنان مى‏فرماید:

»فمن کان منکم على حر السیوف و طعنة الأسنة فلیأت معنا و الا فلینصرف عنا. (8).

»هر یک از شما که سوزش شمشیرها و طعنه‏ى نیزه‏ها را بر بدنش احساس نمى‏کند، در بین ما بماند. در غیر این صورت، از حضور در جمع ما انصراف دهد و برگردد.»

سینه خواهم سینه‏هاى آهنین‏

نعره خواهم نعره‏هایى آتشین‏

هر که دارد طاقت تیر و سنان‏

او بماند در میان عاشقان‏

ورنه بگریزد ز کویم بى‏ملال‏

از ته دل کرده‏ام او را حلال‏

هر که دارد آخ و واخ از سوز و درد

او نماند در میان این نبرد

امام حسین «علیه‏السلام» چون به روز عاشورا و صحنه‏ى فداکارى و ایثار نزدیک مى‏شود، یاران خود را مورد پالایش قرار مى‏دهد تا هیچ ناخالصى در آنان باقى نماند؛ زیرا مى‏خواهد فرهنگ حماسه و شجاعت به عنوان جریانى بالنده و پویا و علیه ظلم و جهالت در تاریخ تشیع باقى بماند.

با دعا دل را دهید آلایشى‏

تا نماند هیچ در آن ناخوشى‏

آبدیده عشق را چون در کنید

ظرف تاریخ از پیامش پر کنید

البته یاران و فرزندان امام حسین «علیه‏السلام» در روز عاشورا، عرصه‏ى عظیم شجاعت و شهامت را، بى‏هیچ ترس و خوفى از دشمن به نمایش گذاشتند؛ به گونه‏اى که در هیچ جاى تاریخ نمى‏توان سلحشورانى همانند آنان را سراغ گرفت. براى نمونه از قمر بنى‏هاشم «علیه‏السلام» نقل شده است که روز عاشورا را مى‏فرمود: «لقد ضاق صدرى و شئمت الحیوة» سینه‏ام تنگ و از زندگى دنیا خسته شده‏ام. آن حضرت در رجز خویش مى‏گفت:

نفسى لنفس المصطفى الطهر وقا

انى انا العباس اغدوا بالسقا

و لا اخاف الشر یوم الملتقى (9).

»جان من به فداى حسین و نگهدار آن باد. من عباسم که مرا سقا مى‏خوانند و هرگز از شر روز ملاقات با دشمن نمى‏هرسم.»

همچنین حضرت على‏اکبر «علیه‏السلام» وقتى مى‏دیدم امام حسین «علیه‏السلام» زیر لب، عبارت «انا لله و انا الیه راجعون» را زمزمه مى‏کند، پرسید: «اى پدر بزرگوار ما بر حق نیستیم؟»

فرمود: «بلى! ما بر حقیم.» عرض کرد: «پس ما باک داریم از مردن در حالى که بر حق باشیم.»

قاسم بن الحسن «علیه‏السلام» در جواب سؤال امام حسین «علیه‏السلام» که فرمود: «یا بنى

کیف الموت عندک» فرزندم! مرگ نزد تو چگونه است؟ گفت: «یا عم احلى من العسل.» (9).

اى عمو از عسل شیرین‏تر است. یا وقتى «ابى‏شبیب شاکرى» به میدان آمد، کسى به مقابله‏ى او نیامد. به سپاه کوفه دستور دادند که او را سنگ باران کنند. او چون اوضاع را چنین دید، زره را از تن به درکرد و کلاه خود از سر برداشت و عریان به دشمن حمله کرد. (10) اینها نمونه‏هایى از شهامت و دلیرى یاران و فرزندان امام حسین «علیه‏السلام» است که در پرتو ولایت، قلوبشان مالامال از عشق و به لقاى حق گردید. تأثیر روح حماسى امام، مرگ را بازیچه‏ى آنان و سوزش تیرها و نیزه‏ها و را در کامشان، شیرین‏تر از عسل کرد.


1) مثنوى، دفتر سوم.

2) سوره‏ى انفال، آیه‏ى 8.

3) سوره‏ى یونس، آیه‏ى 62.

4) لهوف، ص 230.

5) الامام حسین، و اصحابه، ص 42.

6) همان، منبع، ص 177.

7) ابن‏اعثم کوفى: الفتوح، ص 295.

8) بلاغة الحسین، ص 72.

9) نفس المهموم، ص 230.

10) همان، ص 282.