امام راحل (ره(معتقد است که سید الشهدا براى عمل به تکلیف قیام کرده است و مبناى این نظریه، با جامعیت ولایت سازگارى دارد؛ زیرا که در فصل نخست معروض داشتهایم که اولا ولایت احاطهى کلى به همهى موجودات و اعیان ممکنات دارد. ثانیا هر چه که اقتضاى استعداد آنهاست، به آنها مىدهد. دقیقا همین قاعده در عالم خاکى نیز حاکم است؛ یعنى، ولایت به دلیل جامعیت و احاطهى کلى بر همه چیز، هم اقتضاى حکومت مىکند و هم اقتضاى هدایت و اگر استعداد افراد جامعه، پذیراى جهل و شرارت باشد، در آن صورت شأن ولایت از باب جامعیت و احاطت، هم اقتضاى جهاد مىکند و هم اقتضاى شهادت.
بنابراین، آنچه که از دیدگاه، به عنوان هدف خاص قیام عاشورا مطرح مىشود، به نوعى در حوزهى ولایت محفوظ و منظورند؛ لذا در بعد سیاسى و اجتماعى، «عمل به تکلیف» بهترین تعریف براى قیام امام حسین «علیهالسلام» و زیباترین ظهور براى منطق ولایت است؛ یعنى، اگر مردم خواهان حکومت هستند، تکلیف امام حسین «علیهالسلام» آن است که حاکم باشد و اگر استدعاى مردم بیعت است، بر امام تکلیف مىگردد که به سوى بیعتکنندگان حرکت کند. اگر استعداد مردم اقتضاى جهل و ظلم و فساد است، تکلیف امام آن است که علیه ظلم و فساد به مبارزه برخیزد و بالاخره اگر اقتضاى حال خلق، خونریزى است، تکلیف امام آن است که شهادت را
انتخاب کند. امام حسین «علیهالسلام» در این باره خطاب به کوفیان مىفرماید:
کوفیان! بیهوده در جنگ منید
همچو سنگى لقمهى چنگ منید
چارهى درد شما در جنگ نیست
کشتن و کوبیدن و نیرنگ نیست
چون امامم آگهم بر قلبتان
خون من باشد دواى دردتان
حکم اگر این است حسین را باک نیست
خون اگر خواهید از او غمناک نیست
ما که از بهر هدایت آمدیم
از امامت تا شهادت آمدیم
گر اطاعت بود امامت ز آن ماست
ور ضلالت بود شهادت جان ماست
بنابراین، جملهى، سید الشهدا تنها و تنها در مقام عمل به تکلیف بوده است«، بهترین تعبیر و تفسیر از قیام عاشورا است که از لسان امام راحل (ره(صادر شده است و با جامعیت و کلیت ولایت هماهنگ است. بر اساس این جامعیت مىتوانیم بگوییم که امام حسین «علیهالسلام» هم براى حکومت و هم به دعوت مردم کوفه و نیز براى امر به معروف و نهى از منکر و ستیز با ظلم و هم براى شهادت قیام کرده است. همهى دلایل براى شؤون ولایت کلیه است که هر یک را اقتضا مىکند؛ لکن منشاء تعیین اقتضا، استعداد و تقاضاى افراد مقابل است. تمامى جهات یاد شده را مىتوان در نظریهى امام راحل (ره) مشاهده کرد که در ذیل به زوایایى از آن مىپردازیم: