جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بسیجى بودن ملاک برتر

زمان مطالعه: 4 دقیقه

تفکر بسیجى به منزله‏ى حضور خدا و حکومت دین در جامعه است و لذا باید حاملان این تفکر از مزیت و برترى لازم، که حق مسلم آنهاست، برخوردار باشند. زیرا بسیجى فرد نیست؛ بلکه معرف تفکر و اندیشه‏ى والایى است که به فرموده‏ى امام نمود عینى و عملى برنامه‏ى زندگى بر اساس رسالت انبیا و ائمه معصومین «علیهم‏السلام» به شمار مى‏آید؛ از این رو عدالت حکم مى‏کند که این تفکر در ارزیابى و تحلیل

گزاره‏هاى اجتماعى، مقام اول را احراز کند. به عبارت دیگر، براى آن که حق در مدار خود حرکت کند، باید این تفکر، هدایت و ارشاد عمومى جامعه را به دست گیرد؛زیرا تفکر بسیجى، عصاره‏ى تفکر و اندیشه ناب اسلام است که امام راحل (ره) بر حقانیت آن تأکید فراوان داشته است. صفاتى چون: «مدرسه‏ى عشق«، میقات پابرهنگان» و»لشکر مخلص خدا«، تعابیرى نیستند که بسادگى بتوان آنها را شرح و تحلیل کرد. همه‏ى اینها برآمده از اعتقاد عمیق و روشن امام راحل (ره) به حقیقت وجود و حرکت دلاورمردانى است که همه‏ى سفراى الهى و ائمه‏ى معصومین «علیهم‏السلام«داشتن چنین یارانى را آروز مى‏کردند؛ تا با همراهى آنان بتوانند لشکر مخلص خدا را تشکیل بدهند و پایگاه امید محرومان باشند و نیز راه سیر و سلوک الهى را براى همگان هموار سازند. عاقبت این آروز در ایران اسلامى و به برکت وجود امام راحل (ره(تحقق یافت و تفکر بسیجى و حضور آنان در همه‏ى صحنه‏هاى انقلاب، آمال انبیا و اولیاى خدا را تبلور بخشید. امام خمینى (ره) ضمن تأکید بر این مطلب، ملاک تقدم در تقوى و شهادت طلبى را امتیازى الهى دانسته و فرمودند:

»الحمد لله این کشور رسول خدا «صلى الله علیه و آله«، امروز میلیونها جوان داوطلب جنگ و شهادت در خود پرورانده است و دل و دیدگان ملت ما را جز رضایت حق چیزى پر نخواهد کرد و به همین جهت، از بذل مال و جان و فرزندان خویش در راه خدا لذت مى‏برند و ملاک ارزش و برترى در نزد آنان، تقوا و سسبقت در جهاد گردیده است و از تفرعنها و خودنماییهاى جاهلیت قدیم و جدید متنفرند و من خودم را خادم یک چنین ملتى مى‏دانم و به این خدمت افتخار مى‏کنم و همه‏ى این برکات معنوى را از توجه پیامبر رحمة للعالمین و خاتم المرسلین «صلى الله علیه و آله» مى‏دانم و مردم و جوانان کشورهاى اسلامى را به کشف و شناخت و ایجاد روابط گرم و برادرانه با این عصاره‏هاى فضیلت و تقوا دعوت نموده و در این فرصت به همه‏ى مسؤولان کشورمان تذکر مى‏دهم که در تقدم ملاکها، هیچ ارزشى الهى، باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده از امکانات و تصدى مسؤولیتها و اداره‏ى کشور و بالاخره جایگزین همه سنتها و

امتیازات غلط مادى و نفسانى بشود» (1).

همچنین امام راحل (ره(، امتیازات لفظى و عرفى را کافى ندانسته و موارد و مصادیق امتیازات را نیز مشخص فرموده‏اند، به طورى که هیچ گونه راه فرار یا طفره براى کسى باقى نمانده است؛ ایشان حتى این امتیازات را، عنایت الهى به بسیجیان و مخلصان انقلاب اسلامى مى‏داند:

»چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح، چه امروز و چه فردا، که خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است و صرف امتیاز لفظى و عرفى کفایت نمى‏کند که باید هم در متن قوانین و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاده شود و مصلحت زجرکشیده‏ها و جبهه رفته‏ها و شهید و اسیر و مفقود و مجروح داده‏ها و در یک کلام، مصلحت پابرهنه‏ها و گودنشینها و مستضعفین، بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسک و متمکنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامى مقدم باشد و نسل به نسل و سینه به سینه، شرافت و اعتبار پیشتازان این نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند و باید سعى شود تا از راه رسیده‏ها و دین به دنیافروشان، چهره‏ى کفرزدایى و فقرستیزى روشن انقلاب ما را خدشه‏دار نکنند و لکه‏ى ننگ دفاع از مرفهین بى‏خبر از خدا را بر دامن مسؤولین نچسبانند و آنهایى که درخانه‏هاى مجلل راحت و بى‏درد آرمیده‏اند و فارغ از همه‏ى رنجها و مصیبتهاى جانفرساى ستون محکم انقلاب و پابرهنه‏هاى محروم، تنها ناظر حوادث بوده‏اند و حتى از دور هم‏دستى بر آتش نگرفته‏اند، نباید به مسؤولیتهاى کلیدى تکیه کنند که اگر به آنجا راه پیدا کنند، چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همه‏ى زحمات ملت را بر باد دهند؛ چرا که اینها هرگز عمق راه طى شده را ندیده‏اند و فرق و سینه‏ى شکافته‏ى نظام و ملت را به دست از خدا بى‏خبران مشاهده نکرده‏اند و از همه زجرها و غربتهاى مبارزان و التهاب و بى‏قرارى مجاهدان، که براى مرگ و نابودى ظلم

بیگانگان دل به دریاى بلا زده‏اند، غافل و بى‏خبرند.» (1).

از این بیانات نورانى و جانبخش امام راحل (ره) پیداست که به آینده انقلاب اسلامى بسیار حساس و در عین حال نگران بوده‏اند و عمده‏ترین درد و داغ آن بزرگوار، فراموشى نیروهاى مخلص و جان بر کف انقلاب اسلامى و نفوذ مدعیان عافیت طلب در مصادر کلیدى نظام و اداره‏ى کشور بوده است. اینک وظیفه‏ى ماست که با قدرشناسى از زحمات نیروى مخلص «بسیج و بسیجیان» آنان را به حکم شرع و عدل در جایگاه خود قرار دهیم؛ زیرا عدالت، هر چیز را در جایگاه خود قرار دادن است، و حق افراد مخلصى که هویت دینى و اجتماعى آنان با انقلاب اسلامى پیوند خورده، آن است که در حفظ دستاوردها و ارزشهایى که خود در انقلاب و جنگ تحمیلى خلق کرده‏اند، پیشقدم باشند و این میراث گرانبها را هیچ گاه و در هیچ زمانى، در دست نااهلان و نامحرمان نبینند.

قدر خون و جبهه را داند بسیج‏

انقلاب بى‏بسیج هیچ است هیچ‏


1) صحیفه نور، ج 20، ص 123.