مهمترین راه تحکیم انگیزهى دفاعى و گسترش فرهنگ شهادت طلبى در جامعه، عضویت همگانى در مدرسه عشق؛ یعنى «بسیج» است. امروز بسیج به عنوان نهادى مقدس آشناى آحاد ملت است که در شرایط بحرانى انقلاب اسلامى و با فرمان امام امت (ره) شکل گرفت و با جذب و هدایت نیروهاى مخلص و فداکار، بویژهى جوانان عاشق ولایت و شهادت، نقش بسزایى را در جنگ تحمیلى ایفا کرد. اگر حضور
سیل آساى بسیجیان در جبههها نبود، یقینا سرنوشت جنگ تحمیلى به نفع ما رقم نمىخورد. عشق و ارادت و بىتوقعى و گمنامى در راه وصال، آن اندازه در نیروهاى بسیج اوج گرفت که امام راحل (ره) را به بیان کلماتى در وصف آنان وادار کرد که صفات فرشتگان و کروبیان ملکوت است. آنانى که امام راحل (ره(را مىشناسند، بخوبى مىدانند که امام (ره) از مبالغه و مداهنه دور است و آنچه قلم او را به نگارش برانگیخته، وصف حقایقى است که در بسیجیان جان بر کف یافته است؛ به طورى که فرمودند:
1 – «بسیج» شجرهى طیبه و درخت تناور و پرثمرى است که شکوفههاى آن، بوى بهار وصل و طراوات یقین و حدیث عشق مىدهد.
2 – «بسیج» مدرسهى عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدستههاى رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر دادهاند.
3 -»بسیج» میقات پابرهنگان و معراج اندیشهى پاک اسلامى است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامى و بىنشانى گرفتهاند.
4 – من همواره به خلوص و صفاى بسیجیان غبطه مىخورم و از خدا مىخواهم با بسیجیانم محشور گرداند؛ چرا که در دنیا افتخارم این است که خود بسیجىام.
5 – «بسیج» لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را، همه مجاهدان اولین تا آخرین امضا نمودهاند.
6 – مسؤولین تنها با پشتوانه شما «بسیج» است که مىتوانند به تمامى تشنگان حقیت و صداقت اثبات کنند که بدون امریکا و شوروى مىشود به زندگى مسالمتآمیز توأم با صلح و آزادى رسید.
7 – من دست یکایک شما پیشگامان رهایى را مىبوسم و مىدانم که اگر مسؤولین نظام اسلامى از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهى خواهند سوخت.
8 – حقیقتا اگر بخواهیم مصداق کاملى از ایثار و خلوص و فداکارى و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسى سزاوارتر از «بسیج و بسیجیان» خواهد بود. (1).
اینها نمونهاى از بیانات عرشى امام راحل (ره(در مورد بسیجیان است. اگر کسى
بسیجیان را نشناسد، از این همه سخنان اعجابانگیز متحیر خواهد شد. در حالى که امام راحل (ره(، آنچه را دیده، بیان فرمودهاند و فراگیر نمودن تفکر بسیجى را، به عنوان بهترین و ضرورىترین راه دفاع از اسلام و انقلاب دانستهاند. و این معناى «حمل بصائر بر شمشیرها» ست که در لسان مبارک امیرمؤمنان على «علیهالسلام» جارى شده است. اصولا سلاح در دست مردان خداجو و شهادتطلب که خود نماد پولادین صبر و شجاعت در جامعهاند.، قدرت ملى و دینى کشور را به رخ جهانیان مىکشد. از این جهت، امام راحل (ره(دربارهى تشکیل هستههاى مقاومت بسیج فرمودند:
»باید هستههاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. شما در جنگ تحمیلى نشان دادید که با مدیریت صحیح خوب، مىتوان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است. انقلاب اسلامى در جهان نیازمند فداکاریهاى شماست.» (2).
همچنین امام راحل (ره(، مردان و جوانانى را شایستهى برگرفتن سلاح و آموزش نظامى مىداند که در علم و عمل به خدا متکى باشند و با ایمان و عشق سرشارشان به خدا، هیج قدرتى را برتر از قدرت الهى ندانند چنانچه فرمودند:
»امید آن دارم که در بسیج همه جانبهى آموزش نظامى و عقیدتى و اخلاقى و فرهنگى، با تأیید خداوند متعال موفق شوید…. بکوشید تا هر چه بیشتر نیرومند شوید در علم و عمل و با اتکال به خداى قادر مجهز شوید به سلاح و صلاح که خداى بزرگ با شماست.» (2).
به طورى که که ملاحظه «سلاح» و «صلاح» دو ویژگى اصلى و مشخص تشکیلات بسیج است که باید به عنوان دکترین عملى دفاع در سطح جامعه عمومیت یابد تا ارتش بیست میلیونى که مدنظر امام راحل (ره(بوده است، محقق گردد؛ زیرا سلاح هر کجا در دست صلاح به چرخش آید، خیر و رحمت الهى و امنیت درونى و برونى را به ارمغان مىآورد؛ همان چیزى که دنیاى امروز بیش از هر چیزى به آن نیازمند است. امروز، مسابقهى کشورها در تولید و ذخیرهى سلاحهاى گوناگون، نه تنها امنیت و آسایش ملتها را به همراه نیاورده است؛ بلکه جدىترین تهدید علیه بشریت به حساب مىآید. ننگآور آن که سلاحهاى اتمى و میکروبى، رهآورد قرنى است که ادعاى علم و تمدن و پیشرفت آن، گوش فلک را کر کرده است. با توجه به عمق فاجعه مىتوان راز اقدام حکیمانهى امام را دریافت که چرا بر تشکیل ارتش بیست میلیونى اصرار داشتهاند؟
دلیل روشن این که، امام راحل (ره) بسیجیان را تنها مرجع صالحى شناخته بودند. که سلاح را در خدمت صلاح فرد و جامعه به کار مىبرند؛ زیرا سلاح در دست مردان صالح نه تنها تهدیدى علیه جوامع محسوب نمىشود؛ بلکه متجاوزان به حقوق مردم را در سراسر عالم به ترس و وحشت مىاندازد. از این رو امام راحل (ره(، دایرهى حضور بسیجیان را فراتر از کشورهاى اسلامى ایران دانسته، معتقد بودند که سازمان بسیج ایران، باید به عنوان الگو به سراسر جهان ارائه گردد؛ چنانچه فرمودند:
»من امیدوارم که این بسیج عمومى اسلامى،الگو براى تمام مستضعفین جهان و ملتهاى مسلمان عالم باشد.» (3).
همچنین ایشان غفلت از توسعه و جهانگیر کردن بسیج را سقوط در دام قدرتهاى بزرگ مىدانستند:
»بار دیگر تأکید مىکنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونى، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانى را به دنبال خواهد داشت.» (4).
در مجموعه مىتوان راههاى ایجاد و حفظ انگیزهى دفاعى را به شرح ذیل بیان کرد:
1 – انگیزهى دفاعى را تنها ایمان به خدا و عشق به لقاى او در انسان ایجاد کند:
2 – خدامدارى به عنوان برجستهترین مشخصهى فرهنگ عمومى، لازمهى اعتقاد و بندگى و اطاعت ماست. جامعهاى که صبغة الهى در آن کمرنگ یا بىرنگ است، باید در اعتقاد و صداقت خود به خدا تجدید نظر کند.
3 – محصول خدامدارى و خداباورى، فرهنگ شهادت طلبى است که چون نسیمى روحبخش، بندگان مشتاق ملاقات خدا را نوازش مىدهد؛ زیرا شهادت چیزى جز حضور و ملاقات خدا را طلب نمودن نیست.
4 – درس عشق و ایثار را باید در مدرسهى عشق (بسیج) فراگرفت و از کتاب
شهیدان، رمز راز دلدادگى را پیدا کرد.
5 – فارغ التحصیلان مدرسهى عشق، آنچه را که فراگرفتهاند، باید به عنوان معلم به همهى آحاد جامعه تعلیم دهند و الفباى این تعلیم، مبارزه با دشمنان اسلام و ارزشهاى دینى و عدالت است.
6 – سازمان دادن جوانان پرشور عاشق خدا و ایثار در راه اسلام و احکام متعالى آن و عمومى نمودن این تفکر، دکترین عملى مبارزه با قدرتهاى باطل است.
اینک ما با داشتن مدرسهى عشق، که آزمون علمى و عملى خود را طى هشت سال دفاع مقدس بخوبى پشت سر گذاشته است، بهترین تجربهى تاریخى و رهیافت عینى در همهى سازمانها و نهادهاى اجتماعى و فرهنگى کشور را در اختیار داریم که باید عمیقا و دور از هر گونه پیرایشى و بر اساس فرامین امام راحل (ره(و مقام معظم ولایت، آن را در همهى فعالیتهاى فردى و اجتماعى خود تعمیم دهیم. باید تمامى ابزار علمى و هنرى را در معرفى تفکر بسیجى به کار اندازیم و این عقیده را در اندیشهى همگان بارور کنیم که سلامت نظام و حفظ ارزشهاى انقلاب و دفاع مقدس، تنها با تفکر بسیجى ممکن است؛ تفکرى که اعجاز خود را در همهى صحنههاى انقلاب، بویژه در عرصهى هشت سال دفاع مقدس به نمایش گذاشته و ثابت کرده است که بدون قدرتهاى بزرگ نیز مىتوان زندگى کرد؛ تفکرى که اقتدار و سربلندى ملت ایران رات به جهانیان نشان داده و سرکردهى اسکتبار جهانى را در پهنهى گیتى تحقیر کرده است؛ تفکرى که نور امید را در دلهاى پابرهنگان و محرومان جهان روشن نموده و پرچم عدالت را بر فرق دنیاطلبان و زیادهخواهان کوبیده است؛ تفکرى که سنت نبوى و سیرهى علوى را به متن زندگى ما آورده است و تنها ارادت و عشق به ولایت را مزد زحمات خود مىداند؛ و سرانجام تفکرى که مدال عشق را با دست امام عشق و شهادت به گردن آویخته و چشم را از زخارف دنیا و زینتهاى آن فروبسته است.
1) صحیفه نور، ج 21، ص 53 – 52.
2) همان، ج 11، ص 275.
3) صحیفه نور – ج 11، ص 275.
4) همان، ج 21، ص 53.