از موارد امدادهاى غیبى، عوامل طبیعى نظیر باد، آب، آتش و… است. به طورى که در جنگ بدر، خداوند متعال به منظور استوارى سپاه اسلام، باران نازل کرد:
و ینزل علیکم من السماء ماء لیطهرکم به و یذهب عنکم رجز الشیطان و لیربط على قلوبکم و یثبت به الاقدام (1).
»خداوند از آسمان بر شما آبى فرومىفرستد تا به وسیلهى آن، شما را پاکیزهى کند، پلیدى شیطان را از شما بزدادید، قلبهایتان را محکم و قدمهایتان را بدین وسیله، استوار سازد.»
همچنین خدواند متعال به علامت امداد غیبى در جنگ خندق (احزاب(، باد را فرستاد و بساط دشمنان را به واسطهى آن درهم ریخت:
یا ایها الذین آمنوا اذکروا نعمت الله علیکم اذ جائتکم جنود فارسلنا
علیهم ریحا و جنودا لم تروها و کان الله بما تعلمون بصیرا (2).
»اى کسانى که ایمان آوردهاید! نعمتهاى خدا بر خویش را به یاد آورید، آن زمان که سپاهى از دشمن بر شما حمله آورده بود و ما باد و سپاهى که آن را نمىدیدید، به سویشان فرستادیم تا آنها را درهم بشکنند. خداوند به آنچه انجام مىدهید، بصیر و بیناست.»
امام راحل (ره) نیز در رابطه با واقعهى طبس فرمودند:
»یک دست غیبى در کار است! نباید بیدار بشوند آنهایى که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاوردهاند؟ نباید بیدار بشوند؟ کى این هلیکوپترهاى آقاى کارتر را که مىخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند. باد مأمور خداست. قوم عاد را باد از بین برد. این باد مأمور خداست. این شنها همه مأمورند.» (3).
انسان در شرایط عادى گمان مىکند که عوامل طبیعى در اختیار اویند. غافل از این که همهى موجودات عالم، به امر خداى متعال مسخر او هستند و در روز امتحان، همهى ذرات لشکر حق تعالى هستند و آنچه خدا امر کند، مأمور اجراى آن مىشوند؛ به طوریکه به واسطهى باد قوم عاد را عذاب کرد و بواسطهى آب، قوم نوح را در توفان غرق نمود و به واسطهى صاعقهى آسمانى قوم ثمود را نابود کرد. جلالالدین مولوى در این باره زیبا گفته است:
جمله ذرات زمین و آسمان
لشکر حقند گاه امتحان
باد را دیدى که با عادان چه کرد
آب را دیدى که در توفان چه کرد
آنچه بر فرعون زد آن بحر کین
و آنچه با قارون نموده است این زمین
و آنچه بابیل با آن پیل کرد
و آنچه پشه کله نمرود خورد
و آنگه لنگ انداخت داودى به دست
گشت سیصد پاره و لشکر شکست
سنگ مىبارید بر اعداى لوط
تا که در آن سیه خوردند غوط
گر بگویم از جمادات جهان
عاقلانه یارى پیغمبران
مثنوى چندان شود که چل شتر
گر کشد عاجز شود از بار پر
1) سورهى انفال، آیهى 11.
2) سورهى احزاب، آیهى 9.
3) صحیفه نور، ج 12، ص 139.