آنچه که در پرتو شناخت و عرفان واقعى به دست مىآید، آن است که انسان عارف، در همه حال خود را مظهر اسماء الهى مىبیند و آنچه در او اصالت دارد، خداست؛ اراده و قدرت الهى آنچنان در او جلوه مىکند که جز خدا، کسى یا چیزى را احساس نمىکند. این اوج خدامدارى در زندگى انسان عارف و وارسته است که در وجود مبارک امام راحل (ره) جلوهگر شده است؛ آن گاه که فرمودند:
»اگر عنایات او نبود، ما هیچ بودیم؛ چنانچه از ازل هم هیچ بودیم و بعدها هم از حیث حیثیت خودمان هیچیم. منتهى ما «هیچ» ها اشتباه داریم؛ خیال مىکنیم ما هم یک چیزى هستیم و این یک حجابى است بین ما که امیدورام خداى تبارک و تعالى، این حجاب را بردارد و ما بفهمیم کى هستیم.» (1).
بنابراین، انسان عارفى چون امام راحل (ره(، در سیر باطنى خود به بارگاه قرب الهى مىرسد؛ قربى که کوى یار نازنین است و عاشق دلداده، بىهیچ حجابى به تماشاى
دلبر مىنشیند. و در این مرحله است که خداوند متعال، چشم و گوش و دست او مىشود:
در آنجا هر که با من مىنشیند
شوم چشمش که تا با من ببیند
شوم گوشش که تا آواز غیبى
نماید استماع بىهیچ عیبى
بر این اساس، خداوند متعال به رسول گرامىاش «صلى الله علیه و آله«، زمانى که تیر انداخت، فرمود:
و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمى (2).
»تو تیراندازى نکردى، آن گاه که تیر انداختى؛ بلکه این خدا بود که تیر انداخت.»
و همچنین زمانى که مولاى متقیان على «علیهالسلام» در قلعه خیبر را از جا کند، فرمود: «من به نیروى جسمانى آن را از جا درنیاوردم؛ بلکه به قوت روحانى آن را برافراشتم.»
نبى را گفته بودیم اذ رمیت
که الله رمى و ما رمیت
نبى را هر کجا مرآت ما بین
فناى قرب او در ذات ما بین
بود قرب فرائض شأن احمد
ز بعد او على آمد سرآمد
اگر خیبر گشا دست على بود
ید الله هم به پیوست على بود
به طورى که از این مصادیق ملاحظه مىشود، اصالت قدرت از آن خداست و هر کسى از نبى یا ولى الله و دیگر اولیاى خدا، به حسب استعدد خود آن را ظاهر مىکند. هر چه اخلاص و بندگى و توجه انسان بیشتر باشد، ظهور قدرت الهى در او قویتر است؛ چنانچه امام راحل (ره) فرمودند:
»مادامى که این مطلب در بین شما باقى است – توجه به خدا و یارى خواستن از مبدأ قدرت – شما قدرتمند هستید.» (3).
خداى متعال نیز در قرآن کریم مىفرماید:
کان حقا علینا نصر المؤمنین (4).
»برنامهى مشخص ما این است که مؤمنین را یارى کنیم.»
بدین ترتیب، یکى از راههاى ظهور قدرت الهى، جلوه در قلب و روح انسان مؤمن است که به میزان ظرفیت خود مىتواند از آن بهره ببرد و در سرکوبى دشمنان
اسلام، با قوت و قدرت ظاهر گردد.
1) صحیفه نور، ج 20، ص 143.
2) سورهى انفال، آیهى 17.
3) صحیفهى نور، ج 15، ص 242.
4) سورهى روم، آیهى 47.