زمان که رابطهى امام و امت از مسیر طبیعى خود خارج شود و در مردم جرأت نافرمانى از دستورات رهبرى جامعه ایجاد شود، در واقع دشمن به اهداف خود نزدیک شده است و با جدیت تمام سعى مىکند نسبت به تدبیر موقعیت رهبرى، ذهن مردم را آشفته کند. اگر دشمن عکسالعمل مردم را مثبت دید، بر حجم تبلیغات و شایعات خود علیه جایگاه رهبرى مىافزاید و تا آن جا پیش مىرود که مردم را نسبت به تغییر رهبرى مصمم مىسازد و اقدام نهایى؛ یعنى، حذف رهبرى یا ترور او را با دست خود مردم انجام مىدهد.
با نگاهى به تاریخ زندگى ائمه معصومین «علیهمالسلام«، درمىیابیم که عموما در حکومت شایعه یا از صحنهى سیاست حذف یا به شهادت رسیدهاند. براى نمونه حضرت على «علیهالسلام» با یارانى که مرد شمشیر و جهاد بودند و صادقانه از او اطاعت مىکردند؛ در قلع و قمع دشمنان اسلام سخت مىکوشید؛ اما وقتى همین اصحاب و یاران، انگیزهى دفاع را از دست مىدهند و تحت تأثیر حکومت شایعه (که از سه جریان مهم قاسطین، ناکثین و مارقین تغذیه مىشد) قرار مىگیرند، در فاصلهى کوتاهى على؛ علیهالسلام«، را تنها مىگذارند و سرانجام به دست شقىترین مرد روزگار، او را به شهادت مىرسانند.
همچنین امام حسن «علیهالسلام» در یک قدمى اسارت و مرگ به دست یاران خودى، با معاویه صلح مىکند و نیز امام حسین «علیهالسلام» به دست مردانى شهید مىشود که سابقهى پیروى از مولاى متقیان على «علیهالسلام» را با خود همراه داشتند.