محور فیاضیه یکی از دو تلاش اصلی در عملیات ثامن الائمه است. یگانهای این محور موظف بودند ضمن حرکت در شرق کارون از سمت جنوب به شمال، ارتباط نیروهای عراق از طریق پل حفار با غرب کارون را قطع نمایند.
جبهه فیاضیه برای رسیدن به آمادگی کامل برای عملیات، روزهای سختی را پشت سر گذاشته و با ابتکارات ویژه از جمله احداث کانال، توانسته بود شایستگی خود را برای گرفتن مأموریت تلاش اصلی، به مسئولان اعلام کند. سردار رحیم صفوی درباره سابقه این جبهه در شمال آبادان گفت:
»در جبهه فیاضیه حدود هفت ماه نیروها مستقر شده و فعالیت داشتند. برای اجرای عملیات از این محور، نیروها دو تونل زیرزمینی برای دسترسی به منطقهی دشمن احداث کردند. یکی از این تونلها در سمت چپ کشتیسازی اروندان بود و تونل دوم در سمت کارخانه شیر پاستوریزه بود که تا نزدیک خاکریزهای عراق امتداد داشت.» (1).
اهمیت این محور باعث گردید در تقسیمبندی جبههها بین فرماندهان، برادر رحیم صفوی در این منطقه، شخصا هدایت و کنترل عملیات را به دست گیرد. وی عملیات در این محور را چنین تشریح کرد:
»برابر تصمیمات اتخاذ شده مقرر شد یکی از واحدهای رزمی ما به اولین خاکریز دشمن در کنار جاده اهواز – آبادان حمله کرده زائده کنار جاده را پاک کند. در محور بعد نیرویی برابر 2 گروهان از سپاه و یک دسته شناسایی از ارتش همراه یک گروهان زرهی مأموریت داشت تا ضمن عبور از خط و تأمین جاده تا مقابل پل حفار گسترش یافته، پدافند نمایند. در محور وسط – که 5 کیلومتر وسعت داشت – میبایست سپاه و ارتش هر یک با استعداد یک گردان وارد عمل شوند. در این محور (قرار بود) یک گروهان از ارتش برای تصرف پل دشمن، یک گروهان پیاده سپاه با یک گروهان زرهی ارتش از جناح چپ و یک گروهان زرهی ارتش نیز از جناح راست به مواضع دشمن هجوم ببرند.
عملیات ساعت 1 (بعد از) نیمه شب شروع شد، از همان آغاز نیروهای دشمن در حاشیه رودخانه به علت برخورداری از موانع طبیعی و مصنوعی (وجود جنگلزار، ساختمانها و استحکامات احداثی) مقاومت شدیدی نشان دادند، اما علیرغم آن به دلیل نفوذ
رزمندگان به مواضعشان، ناچار به عقبنشینی از مواضع خود شدند و رزمندگان توانستند پس از پشت سر گذاشتن جنگ سخت و شدید بر استحکامات دشمن تسلط یابند. در جناح راست هم رزمندگان دشمن را وادار به عقبنشینی کردند، در حالی که با گذشت دو ساعت از آغاز درگیری، در محور وسط به علت برخورد برادران با میادین مین هنوز توفیقی در سقوط خاکریزهای دشمن به دست نیامده بود.
البته اشکال عمدهای که در حین عملیات وجود داشت یکی ناموزونی در ترکیب و ادغام نیروهای سپاه و ارتش و دیگری نحوه هدایت عملیات بود، زیرا (با گره خوردن عملیات در بعضی محورها) فرماندهان ارتش به خوبی از هدایت عملیات بر نمیآمدند،
از جمله در محور وسط که در پی اعتراض ما که چرا نیروهای تخریبچی میادین مین را پاکسازی نمیکنند، سرانجام فرمانده تیپ ارتش، سرهنگ کهتری، را بر آن داشت که به من بگوید که فرماندهی آن محور را به سپاه واگذار نمایید (لذا یکی از برادران، به عنوان فرمانده محور برگزیده و هدایت عملیات به او سپرده شد(.
مشکل دیگری که در کوران درگیری نمود پیدا کرد، عدم فعالیت واحدهای زرهی در ساعات اولیه نبرد بود زیرا در وضعیتی که رزمندگان در محور حاشیه جاده پس از تصرف خطوط تدافعی دشمن، برای ادامه پیشروی نیاز مبرم به پشتیبانی واحد زرهی داشتند، تانکهای خودی – به دلیل عدم توجیه بلدچی به منطقه – تا ساعت 5 صبح موفق به هدایت و گشودن راههای آنها به سوی محور درگیری نشدند، لذا تانکهای سرگردان در منطقه به این سو و آن سو میرفتند. در این بین صرفا یک گروهان تانک از تیپ 37 زرهی شیراز تا نزدیکیهای ظهر توانست خود را به حاشیه جاده رسانده و نیروها را مورد حمایت و پشتیبانی خود قرار دهد.
از سویی نظر به مقاومت شدید دشمن و تحمیل ضرباتی بر یگانهای خودی، تصمیم گرفته شد به منظور اجتناب از تلفات بیشتر، با انجام یک سلسله اقدامات تاکتیکی، رخنهای در بین نیروهای دشمن ایجاد کرده و مقاومت او را درهم بشکنند. لذا در ساعت 12 در یک حرکت سریع از جناح راست دشمن را دور زده و نفرات آنها را در محاصره خود درآوردند به طوری که فرمانده گردان زرهی دشمن مرتب در تماس با رده بالاتر خود میگفت که به محاصره نیروهای ایرانی درآمده و احتیاج به کمک دارد. بدین ترتیب عقبنشینی نیروهای دشمن آغاز و رزمندگان به تعقیب آنها مشغول شدند.
ستاد فرماندهی عملیات ضمن بررسی وضع وجود، با توجه به آشفتگی نیروهای دشمن و آسیبپذیر بودن خطوط تدافعی، تصمیم گرفت آخرین مقاومتهای دشمن را در حاشیه پل حفار در هم بشکند، لذا پس از سازماندهی، نیروها در ساعت 10 صبح حمله خود را آغاز کردند و با استفاده از نیروهایی که دشمن را دور زده بودند، فلش حمله را در جهت محور کارخانه شیر پاستوریزه تنظیم و آرام آرام پیش میآمدند، کمی بعد درگیری سنگینی شروع شد تا این که در ساعت 3 بعدازظهر، دشمن با به جا گذاشتن مقداری از وسایل و تجهیزات خود، از طریق پل حفار عقبنشینی کرد و در آن سوی پل، به مقاومت پراکنده مبادرت ورزید.» (2).
در گزارش لحظه به لحظهی عملیات در این جبهه آمده است:
» 1- عملیات ساعت 55: 1 شروع شد و مسئول محور فیاضیه اعلام نمود که در ساعت 30: 6 خاکریز اول و دوم تصرف شده و نیروها در کنار رودخانه در وضعیت خوبی میباشند.
2- در ساعت 30: 6 حدودی 70 الی 80 اسیر گرفته شد که در حال تخلیه میباشد.
3- سپاه ماهشهر در ساعت 15: 8 گزارش داد تیپ 2 و گردانهای سپاه در منطقه فیاضیه خاکریزهای اول و دوم را به تصرف خود درآوردند.
4- برادران باقری و کلاهدوز در ساعت 10: 9 گزارش دادند نیروهایی که از محور فیاضیه وارد عمل شدهاند در پشت خاکریزها با مقاومت دشمن روبهرو شدهاند و حرکت نیروها کند میباشد. (3).
دشمن در مقابل جبههی فیاضیه و همچنین جبههی دارخوین به دلیل اتکاء این دو جبهه به کارون خطوط دفاعی پیوسته و بسیار محکمی را احداث کرده بود (4) که با داشتن میادین مین و خطوط دفاعی در چند رده، عبور از آن مشکل بود لذا جبههی فیاضیه که در مانور خود صرفا به تک جبههای متکی بود، در عبور از خطوط دشمن و رسیدن به پل حفار با مشکلاتی روبهرو گردید. سردار رحیم صفوی در این باره چنین روایت میکند:
»عملیات شب 5 مهرماه، ساعت 12 شب با رمز «یا حسن بن علی (ع(» شروع شد. به خاطر این که عملیات در همه محورها و هم زمان شروع گردید دشمن غافلگیر شده بود و نمیدانست که تلاش اصلی از کجاست. فشار اصلی از محور دارخوین بر دشمن وارد شد و اولین خطوطی که از دشمن شکسته شد در محور دارخوین بود. یک محور از نیروهای جبهه فیاضیه به میدان وسیعی از مین به عمق 500 متر برخورد کردند ولی محور سمت راست، یعنی محوری که فرماندهاش (شهید) «اکبر کامرانی» بود، خط را شکست. نزدیک ساعت 8 صبح بود که محور دارخوین پل (قصبه) را تصرف کرد و بعد از آنکه محور دارخوین پل را تصرف کرد نیروهای جبهه فیاضیه و ایستگاه 7 و
ایستگاه 12، از روی جاده هجوم بردند. وقت اذان صبح جادهی اهواز – آبادان باز شد (5) یعنی آن بچههایی که در محور دارخوین عملیات کرده بودند با موتور حرکت کرده بودند و به طرف آبادان میآمدند. نماز صبح را که نزدیک پلها میخواندیم بچهها در حال گریه بودند و یک نمازی که در حقیقت نماز شکر بود و خود ما هم باور نمیکردیم که آبادان در شب آزاد بشود. یعنی عملیات را که ما ساعت 12 شب شروع کرده بودیم، صبح، قبل از این که روشنایی خورشید بالا بیاید تقریبا تمام شده بود و یک استعداد بزرگی از دشمن به اسارت افتاده بود.» (6).
خط دفاعی در جبههی فیاضیه پس از عملیات، در حاشیهی شرقی کارون تشکیل گردید. از آن پس ما در این منطقه، حدفاصل کوت شیخ در ناحیهی شرقی خرمشهر خطوط خود را چسبیده به کارون تا دارخوین تشکیل دادیم و نیروهای عراقی نیز در این منطقه تا مقابل سلمانیه، در ساحل غربی کارون و چسبیده به آن پدافند میکردند.
1) مأخذ 7، ص 27.
2) مأخذ 11، ص 47.
3) مأخذ 33.
4) نوع استقرار عراق در شرق کارون، انتخاب تلاش اصلی در دارخوین و فیاضیه را به طراحان نظامی دیکته میکرد به این جهت فرماندهان عراقی هم به گونهای خطوط این دو جبهه را تشکیل داده بودند که غیر قابل نفوذ باشد.
5) در جبهه دارخوین به خاطر استفاده از احاطه دشمن از محور نهر شادگان، جاده آسفالت و پل قصبه به سرعت تصرف شد در حالی که هنوز نیروهای دشمن در جبههی جنوبی در مناطقی مقابل جبهه ماهشهر به یک معنا محاصره شده و مقاومت میکردند. لذا جاده آسفالت، حدفاصل شمال و جنوب باز شده بود.
6) مأخذ 7، ص 29 تا 31.