به محورهای ایستگاه 12 و ایستگاه 7، مجموعا جبهه ذوالفقاریه گفته میشد.
این جبهه دارای سابقه درخشان در اولین روزهای عبور عراق از کارون بود که حماسه بهمن شیر و چند عملیات محدود، بخشی از افتخارات آن روزهای مقاومت و ایثار است. اکنون با اجرای موفق مأموریت محوله در عملیات ثامن الائمه، رزمندگان این جبهه میتوانستند حیاتیترین منطقه تصرفی عراق در شرق کارون را – که در واقع گلوگاه جزیره آبادان محسوب میگردید – از چنگ دشمن خارج کنند و قطعه قطعه خاک مقدس این جبهه را – که در حیات یک ساله خود سجاده عبادت مردانی بزرگ بود – به آغوش مردم مقاوم آبادان بازگردانند. برادر بنادری در تشریح عملیات جبهه ذوالفقاریه میگوید:
»در این عملیات در محور ایستگاه 12، هدف اصلی عملیات در کنار جاده قدیم آبادان – اهواز بود که براساس حساسیت منطقه، سازمان رزمی متشکل از دو گردان رزمی و یک گردان احتیاط از سپاه و یک گردان از تیپ 1 ارتش در نظر گرفته شده بود که به طور مشترک عمل میکردند (1).
البته سابق بر این، دستگاه 12 به عنوان یک جبهه اصلی تلقی نمیشد، لذا یگانهای خودی صرفا با استقرار 4 قبضه خمپارهانداز و چند قبضه تفنگ 106، به ایجاد خط تدافعی مختصر بسنده کرده بودند تا مانع از نفوذ دشمن به آبادان شوند. ولی به مرور زمان اهمیت نظامی این محور برای برادران مشخص شد، زیرا ایستگاه 12 روی کمر دشمن بود، به همین خاطر تصمیم گرفتیم این منطقه را به جبههای فعال مبدل سازیم. لذا با توجیه و فعال کردن واحدهای مهندسی سپاه و جهاد توانستیم خود را در بعضی نقاط به دشمن نزدیک کنیم. از جمله در منطقهای در حدفاصل رودخانه کارون و جاده قدیم اهواز – آبادان.
به هر حال، عملیات در ساعت 5 / 11 شروع شد. پس از گذشت 2 ساعت نیروهای سمت راست – با استعداد 6 گردان – خود را به نزدیک خاکریزهای دشمن رساندند و 2 گروهان با یک خیز بلند موفق شدند وارد خاکریزهای دشمن شوند در حالی که در سایر محورها گروهانها به اولین خطوط تدافعی دشمن نرسیده بودند. با گذشت زمان گروهانهای بعدی توانستند خود را به خاکریزهای اول دشمن برسانند و این زمانی بود که دو گروهان پیشتاز به سمت خاکریزهای دوم خیز برداشته بودند.
ادامه درگیری تا نزدیک ظهر و تشدید فشار دشمن، به محاصره نیروهای خودی توسط قوای دشمن منجر گردید. در این زمان ما گروهان احتیاط خود را که بیشتر نیروهای آر. پی. جی. زن بودند به منطقه بحران گسیل دادیم. آنان خیلی زود توانستند با انهدام چند دستگاه تانک آرایش جنگی دشمن را به هم ریخته و نیروهای ارتشی را از حلقه محاصره خارج نمایند و به تعقیب نیروهای دشمن که به طرز عجیبی منطقه را خالی میکردند، پرداختند. در نتیجه تعدادی از عناصر دشمن را به اسارت و تعدادی تانک به غنیمت گرفتند.
پس از تصرف مواضع دشمن در خاکریزهای اول و دوم، بلافاصله به سمت خاکریز سوم رهسپار شدیم و این زمانی بود که با نیروهای محور ایستگاه 7 الحاق برقرار کردیم و با هم به سمت بالا به تعاقب دشمن که در حال فرار از معرکه بود، پرداختیم. در این حین توپخانه دشمن اجرای آتش میکرد اما چون از تمرکز و نظم خاصی برخوردار نبود،نیروهای خودی توانستند بیدغدغه خود را به هدفها و مواضع بعدی برسانند و بر دشمن یعنی تلفات و ضایعاتی را وارد سازند.» (2).
1) در این محور استعداد نیروی سپاه 400 نفر و نیروهای ارتش 300 نفر بود.
2) مأخذ 11، ص 45.