عملیات ثامن الائمه به چند دلیل نسبت به سلسله عملیات محدودی که قبلا در شرق کارون انجام گرفته بود، مهمتر و از حساسیت بیشتری برخوردار بود. اول، هدف آن آزادسازی آبادان از محاصره و تحقق فرمان امام بود. دوم، استکبار جهانی و رسانههای وابسته به آن در راستای جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران، شکست عراق در منطقه نبرد را خارج از توان رزمندگان اسلام میدانستند. لذا افکار عمومی در سطح جهانی، منطقهای و مخصوصا ایران، منتظر نتیجه این عملیات بود. سوم، زمان عملیات در اوضاع بحران داخلی و پس از فاجعه هفتم تیر و شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر انتخاب شده بود و موفقیت در آن وحدت ملی را گسترش میداد و عناصر ضد انقلاب را بیش از پیش به موضع انفعال میکشانید. چهارم، از لحاظ نظامی منطقه عملیات دارای وسعت زیادی بود و اولین عملیاتی بود که سپاه یک نیروی نسبتا گسترده یعنی 16 گردان پیاده تکور و به همین میزان نیروهای پشتیبان رزم را وارد عملیات میکرد، ضمن اینکه ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز یک لشکر پیاده و عناصر پشتیبانی قابل توجهی را به کار میگرفت. پنجم، اولین عملیاتی بود که وحدت و همدلی سپاه و ارتش به طور یکسان و هماهنگ باید توانایی و تأثیرات خود را نشان میداد و میتوانست راه را برای شروع سلسله عملیات آینده که از گستردگی بیشتری هم برخوردار بود، هموار نماید. ششم، با توجه به طرح مانور و تلاش برای بستن پلها، احتمال به دست آمدن غنائم زیاد داده میشود و این مسئله میتوانست در جهت گسترش سازمان رزم سپاه نقش مؤثری ایفا نماید. در هر صورت، این عوامل که نشان دهنده ارزش و جایگاه عملیات ثامن الائمه است اهمیت کار رزمندگانی را میرساند که پای در این میدان گذاشتند و در ادامه به شرح مختصر آن خواهیم پرداخت.
در کتاب «حزب بعث و جنگ«، که آن را یکی از افسران عراقی حاضر در منطقه عملیات نوشته است، درباره عملیات نهایی رزمندگان اسلام در شرق کارون آمده است:
»یگان ما در منطقهای به فاصله 4 کیلومتری رود کارون به عنوان نیروی ذخیره منطقه شرق این رود استقرار یافت. در شب 27 سپتامبر 1981)5 / 7 / 1360) و قبل از ساعت 12 در معرض آن چنان آتش پر حجمی قرار گرفتیم که نظیر آن را در هیچ منطقهای ندیده بودم. تمامی سلاحها اعم از توپ، خمپاره و کاتیوشا به کار گرفته شد و شب ظلمانی را به روز مبدل ساخت. صدای انفجارهای پیاپی زمین را در زیر پای ما به لرزه در میآورد. مشخص بود که حملهای در کار است. بلافاصله دستور حرکت به یگان ما ابلاغ گردید.
حمله ناگهانی نیروهای اسلام حدود ساعت 12 شب آغاز شده بود و ما یک ساعت بعد، از رود کارون به ضلع شرقی عبور داده شدیم. سربازان شکست خورده عراقی را روی پلهای احداث شده بر کارون، در حالی که ترس و اضطراب سراپای وجودشان را فراگرفته بود و با فرود آمدن گلولههای توپ و خمپاره عدهای از آنها تار و مار میشدند، مشاهده کردم.
ما در این سمت منتظر دریافت دستور بودیم. نیروهای اسلام حمله خود به سمت موضع نیم دایرهای شرق کارون را از دو محور اصلی یعنی تیپ 8 و تیپ 6 آغاز کرده و تیپ 44 را به نوعی سرگرم کردند تا در جای خود ثابت بماند. مهاجمین اسلام در محور اول به دو ستون تقسیم شدند. ستون اول، تیپ را مستقیما مورد هجوم قرار داد و ستون دوم از طریق شکاف موجود بین تیپ 8 و گردان شناسایی صلاحالدین – که تابع لشکر 3 بود – نفوذ کرد و طولی نکشید که خود را به پشت تیپ 8 رسانید و این یگان را از عقبه مورد هجوم قرار داد. برخی از افراد این ستون، پیشروی به سمت منطقه پلها را ادامه دادند. در نتیجه در همان دقایق نخست برخی از مواضع تیپ 8 سقوط کرد و درگیری برای پاکسازی کامل آن ادامه یافت. انصافا بایستی گفت که نیروهای اسلام با شجاعت کم نظیری در صحنه نبرد مبارزه میکردند.
نیروهای اسلام در محور دوم موفق شدند با پشت سر گذاشتن موضع گردان 1 مکانیزه – تابع تیپ 6 زرهی – به پاکسازی این موضع ادامه دهند. ساعت 2 نیمه شب وضعیت به شرح زیر بود:
در محور نخست، موضع تیپ 8 به جز یکی از گردانهای تیپ 44 که مورد هدف نیروهای اسلام نبود به کلی سقوط کرد و فرمانده تیپ سرهنگ ستاد «علی حسین عوید» با حالتی خفتبار از کارون عبور کرده و در خرمشهر توقف نمود. اما ستونی که منطقه پلها را هدف قرار داد توانست 2 پل را تحت کنترل خود درآورد. ستون
دوم، تیپ 6 زرهی را با انهدام تانکها و نفربرهای آن پشت سر گذاشت و به سمت رودخانه پیشروی نمود. با روشن شدن هوا بخشی از نیروهای اسلام در کنار رود کارون استقرار یافته و در بامداد همان روز موضع گردان تابع تیپ 44 را به طور کامل پاکسازی کردند. در آن موقع دستور عقبنشینی نیروها از شرق کارون صادر گردید و همه به سمت تنها پل باقی مانده به راه افتادند. ولی از آنجا که این پل در اثر گلوله باران آسیب زیادی دیده بود عبور از آن به کندی صورت میگرفت. همه سعی میکردند در اسرع وقت از این جهنم رهایی پیدا کنند. در آن حال گلولههای توپ به شدت بر روی پل فرود میآمد، در نتیجه برخی از افراد مجبور شدند شناکنان خود را به ساحل برسانند ولی به علت تند بودن جریان آب عده کثیری از آنها غرق شدند و آب نعش آنان را تا سواحل کویت برد که بعدها جنازه آنان از آنجا به عراق تحویل داده شد.
نیروی ذخیرهای که یگان ما بخشی از آن به حساب میآمد، طبق دستور به سمت منطقه تیپ 8 حرکت کرد. زمانی به آن منطقه رسیدیم که موضع تیپ سقوط کرده و تمامی افراد آن عقبنشینی کرده بودند. ما هم که در معرض کمین نیروهای اسلام قرار گرفته بودیم ناگزیر عقب نشستیم، و علاوه بر این که نتوانستیم به یاری تیپ بشتابیم متحمل خسارات سنگینی هم شدیم. زمانی که به منطقه پلها رسیدیم با ازدحامی که ناشی از بسته بودن پل بود مواجه شدیم. ولی از آنجا که ما واحد پیاده بودیم توانستیم به سمت دیگر نفوذ کرده و خود را نجات دهیم.
به این ترتیب موضعی که برای تحکیم آن تلاشهای زیادی انجام گرفته بود و 4 تیپ – به غیر از یک تیپ که به عنوان نیروی ذخیره تعیین شده بود – مسئولیت حراست از آن را عهدهدار بودند، در فاصله 24 ساعت سقوط کرد و بدین ترتیب شکست بزرگی بر ارتش عراق وارد آمد.» (1).
در تاریخ 7 / 7 / 1360، هم زمان با تثبیت منطقه شرق کارون، جلسهای به منظور تشریح و جمعبندی نتایج عملیات ثامن الائمه با حضور برادران رحیم صفوی، غلامعلی رشید، (شهید) حسن باقری، (شهید) حسین خرازی، بنادری و… در آبادان تشکیل گردید. مباحث این جلسه به دلیل این که یک روز بعد از پیروزی در عملیات و از زبان فرماندهان رده اول آن بیان گردیده، مهم و قابل
استفاده است (2) که بخشهایی از آن قبلا آمد در این جا نیز مباحث مربوط به شرح عملیات به تفکیک محورهای عملیاتی ذکر خواهد شد.
1) مأخذ 6، ص 65 تا 69.
2) مباحث این جلسه در «فصلنامه تاریخ جنگ«، شماره 9، از انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ به چاپ رسیده است، در مقدمه این مبحث آمده است: «نوارهای صوتی ضبط شده توسط راویان مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، در مراحل مختلف طرحریزی، آمادهسازی، هدایت و جمعبندی و ارزیابی عملیات، بخشی از مهمترین اسناد جنگ تحمیلی است که در اطلاعرسانی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ نگهداری میشود. به جرأت باید گفت این نوارها مستندترین بخش از اسناد جنگ تحمیلی را تشکیل میدهد چرا که به طور مستقیم از زبان فرماندهان و مسئولان جنگ از بالاترین رده تصمیمگیری تا فرماندهان یگانهای رزمی، و غالبا در جریان و کوران کار طراحی و هدایت عملیات ضبط شده است.«.