حرکت پیش قراولان مبارزه و شهادت از نقاط مختلف کشور به مناطق عملیاتی و تداوم آن، ضرورت سازماندهی این نیروهای مردمی را قبل از ورود به خطوط نبرد الزامی مینمود که با توجه به غیر نظامی بودن این افراد، امر آموزش و تجهیزات آنان دو عامل اساسی در سازماندهی نیروها محسوب میشد. در ابتدای جنگ این وظیفه را سپاه خوزستان به فرماندهی برادر علی شمخانی برعهده داشت و در حد امکان به آن پرداخت (1) اما ابعاد گسترده حضور نیروهای مردمی در جنگ فراتر از توان سپاه یک استان بود و ایجاب میکرد که به منظور سازماندهی مناسبتر جهت رفع نیاز جبهههای نبرد، مرکزیتی مستقل جهت این امر مهم تشکیل گردد. از طرف دیگر، پیدایش و شکلگیری محورهای عملیاتی مانند محورهای الله اکبر، سوسنگرد در منطقه عمومی اهواز و همچنین محورهای دارخوین، ماهشهر، ایستگاه 7، ایستگاه 12 و فیاضیه در اطراف سرپل عراق در شرق کارون، ضرورت به وجود آمدن یک مرکز را در جهت ایجاد هماهنگی در بین آنان بدیهی میساخت. بدینسان حضور روزافزون نیروهای مردمی و شکلگیری محورهای عملیات سپاه پاسداران در منطقه خوزستان به عنوان دو عامل اصلی سبب گردیدند تا با ایجاد مرکزیتی، ضمن به وجود آمدن وحدت فرماندهی در بین نیروهای سپاه، هدایت صحنههای نبرد و نحوه شرکت صحیح نیروهای داوطلب در میدان جنگ به طریق مطلوبتری انجام گیرد. در زمانی که سپاه خوزستان به امر سازماندهی نیروهای داوطلب مشغول
بود، برادر «داوود کریمی» مسئولیت محورهای عملیاتی را به عهده داشت، اما در دی ماه سال 1359 با مراجعت برادر داوود کریمی به تهران، شهید «آیتالله محلاتی» نماینده حضرت امام در سپاه و شهید «یوسف کلاهدوز» قائم مقام فرمانده کل سپاه با فراخوانی برادر رحیم صفوی – که در آن هنگام ضمن دارا بودن مسئولیت محور دارخوین به مناطق کردستان نیز سرکشی میکرد – ایشان را به عنوان مسئول عملیات در خوزستان معرفی کردند. (2) این انتصاب با توجه به تجارب عملیاتی برادر رحیم صفوی در میدانهای عملیاتی زمینه را برای تمرکز امر سازماندهی نیروهای داوطلب و هدایت محورهای عملیاتی در یک مرکز فراهم آورد، لذا به پیشنهاد ایشان ساختمان گلف (ابتدای جاده اهواز – ماهشهر) تحت نام «پایگاه منتظران شهادت» به عنوان مرکز ستاد عملیات جنوب که هدایت کننده عملیات در جنوب کشور میبود، به وجود آمد. تشکیل این ستاد گامی بسیار اساسی در روند جنگ محسوب میگردید، چرا که از این محل حضور نیروهای سپاه و بسیج به صورت منسجمتر و کارآمدتر در کنار تنظیم طرحهای مهم عملیاتی، در میدان جنگ نمایان میشدند و به عنوان عامل اصلی پیکارهای بعدی در جنگ حضور مییافتند. حضور برادران «غلامعلی رشید» (3) و شهید «حسن باقری» (4) در این ستاد موجب آن شده بود تا ستاد عملیات جنوب بتواند به طور فراتر نقش خود را در صحنههای نبرد جنوب کشور ایفا کند. ضمن این که این ستاد از نظر برادران شمخانی، (شهید) جهانآرا (5)، احمدپور (6) و سایر کسانی که در مسائل گوناگون عملیات مسئولیت داشتند، استفاده میکرد. بدینسان به مرور زمان ستاد عملیات جنوب از یک انسجام ستادی در زمینههای مختلف برخوردار شد با این تمایز آشکار که همه افراد تشکیل دهنده ستاد عملیات جنوب، خود از میدانهای نبرد و رزم نزدیک با کفار، یعنی با
شناخت خوب در مورد منطقه و دشمن، وارد ستاد عملیات جنوب شده بودند. از مهمترین اقدامات این مرکز، برقراری جلسات مدام هفتگی با مسئولان محورهای عملیاتی بود که در این جلسات ضمن دریافت گزارش از مسئولان محورها، دستورهای لازم برای شکلگیری نبرد در هر محور ارائه میگردید. از بزرگترین محاسن این جلسات، تبادل اطلاعات میان مسئولان محورها و شناخت کامل از موقعیت و وضعیت نبرد در استان بود که سبب وسعت دید هر یک از مسئولان محورها میگردید. سرکشی مداوم به خطوط و حضور در جمع رزمندگان در هر یک از محورهای عملیاتی و درک واقعی میدان نبرد از فعالیتهای دیگر ستاد عملیات جنوب بود، به طوری که برادر رحیم صفوی خود در خطوط مقدم در منطقه دارخوین در عملیات فرماندهی کل قوا از ناحیه سر به شدت آسیب دید.
1) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، سردار محسن رضایی.
2) مأخذ 1.
3) ایشان مسئول محورهای غرب رودخانه کرخه بود که به پیشنهاد سردار صفوی به ستاد عملیات جنوب آمد.
4) ایشان عضو اطلاعات در تهران بود که به ستاد عملیات جنوب آمد و مسئولیت اطلاعات را عهدهدار شد.
5) فرمانده سپاه خرمشهر که در سانحه هواپیمای سی – 130 بعد از عملیات ثامن الائمه به شهادت رسید.
6) مسئول وقت لجستیک سپاه در منطقه خوزستان.