موفقیت در سلسله عملیات محدود در سوسنگرد، دارخوین و بعضی مناطق دیگر، سپاه را به این باور رسانید که میتواند در سطح وسیعتری علیه نیروهای دشمن وارد عمل گردد، لذا در اولین مرحله میبایست حقانیت و توانمندی دلاور مردان سپاه و نیروهای مردمی به سیستم فرماندهی و مسئولان نظامی کشور به گونهای اثبات میگردید که بدبینترین افراد نیز قادر به نادیده گرفتن آن نباشد و نیروهای حزبالله بتوانند به طور مؤثر در سطوح بالای تصمیمگیری حاضر شوند. دسترسی به این امر میتوانست با انجام دادن یک عملیات وسیع و دارای هدف استراتژیک حاصل گردد و لذا ورود موفقیتآمیز نیروهای حزبالله به تمامی صحنههای جنگ یکی از مهمترین پارامترهای انتخاب منطقه نبرد بود. سردار صفوی در پاسخ به این سؤال که «اگر عدم پذیرش نیروهای حزبالله در جنگ به پایان نمیرسید، چه بازتابی در روند جنگ میتوانست داشته باشد؟» گفت:
»قطعا اگر عملیات ثامن الائمه موفق نمیشد، ورود حزبالله به جنگ با تأخیر انجام میشد. حتما ما دوباره وارد جنگ میشدیم و حزب الله راه خودش را باز میکرد اما قطعا یک تأخیر جدی صورت میگرفت و ممکن بود پیروزیهای بعدی با تأخیر صورت گیرد.«
بنابراین از نظر ایشان عملیات ثامن الائمه مقطع مهمی از تاریخ جنگ میباشد که مطلع ورود گسترده و قاطع نیروهای حزبالله در میدان نبرد است. این موضوع همواره فکر مسئولان ستاد عملیات جنوب را به خود مشغول میکرد، ضمن این که فرمان حضرت امام به عنوان فرمانده کل قوا برای شکست
حصر آبادان نیز نظرها را به سمت این منطقه معطوف کرده بود. سردار صفوی در این باره گفت:
»فرمان قاطع حضرت امام برای ما که مطیع امر ولایت بودیم و نیروهای مقلدمان، یک امر واجب محسوب میشد.«
وی سپس افزود:
»فکر شکست حصر آبادان هم زمان با فرمان حضرت امام در افکار شکل گرفت.» (1).
هر چند این فرمان به عنوان یک تکلیف مدنظر همگی رزمندگان قرار داشت، لیکن برای اجرای آن میبایست محاسبات دقیق نظامی در حد امکان صورت میگرفت و با توجه به آنچه در مورد حضور حزبالله گفته شد، رعایت تناسب میان توان رزمی سپاه و هدف انتخاب شده، یکی از معیارهای اساسی محسوب میگردید؛ یعنی سپاه بتواند متکی بر تواناییهای خود عملیاتی را انجام دهد که در آن درصد موفقیت بالا باشد. سردار غلامعلی رشید یکی از طراحان ثامن الائمه، در مورد انتخاب منطقه عملیات شرق کارون گفته است:
»ما به دنبال توانمان بودیم. وقتی از بالا تا پایین مناطق را بررسی کردیم، من گفتم این تکه شرق کارون کوچک است و توان ما میرسد که آن جا را حل کنیم و بقیه قسمتها وسیع بودند و اگر ما بخشی از آن را میگرفتیم، به نظر نمیآمد و من گفتم این زائده شرق کارون چیز کوچکی است و اگر همه بسیج شویم آن را میتوانیم حل کنیم و بیاییم این جا را انتخاب کنیم، به دلیل کوچک بودنش نسبت به سایر زمینهای اشغالی و این که چیز برجستهای در آن بود مانند حصر آبادان که شکسته میشد و مناسب با توان ما بود.«
وی دلیل دیگری نیز برای انتخاب این منطقه برشمرده است:
»حضور ما در جنوب نیز روی این قضیه تأثیر داشت. چرا ما غرب را انتخاب نکردیم، چون با سرزمینهای جنوب سر و کار داشتیم، هر هفته جلسه داشتیم و به محورها سرکشی میکردیم، لذا شناخت خوبی از منطقه داشتیم.» (2).
از این نظرها نتیجه گرفته میشود که عامل شناخت در سطح خوزستان یکی دیگر از پارامترهای این انتخاب بوده است و از صحبتهای قبلی سردار
رشید این نکته حائز اهمیت میباشد که مسئولان ستاد عملیات جنوب به ارزش هدف نیز توجه خاصی داشتهاند؛ یعنی به دنبال هدفی بودهاند که دست یافتن به آن، تأثیر مهمی در روند جنگ به سود جبهه خودی داشته باشد و این نکته را حضرت امام در فرمان خود مطرح کرده بودند. سردار محسن رضایی درباره ابعاد فرمان حضرت امام گفته است:
»عراق به این علت در شرق کارون ماند که امیدوار بود آبادان را بگیرد و وقتی امام فرمودند: «حصر آبادان باید شکسته شود.» در حقیقت به منطقه حساسی اشاره کرده بودند. بعضیها در آن موقع میگفتند که چرا باید در این منطقه وقت و نیرو بگذاریم؟ اما نمیدانستند که این حرف امام یک حرف خیلی قوی نظامی است و خیلی منطق قوی داشت. امام به دنبال این بود که تا آن جا که ممکن است دشمن را از هدف اصلی دور کند و شکستن حصر آبادان یعنی دور کردن دشمن از هدف، تبعات زیادی را داشت: اولا دشمن ناامید میشد و اگر قبلا با یک لشکر میخواست از اروند عبور کند، بعد از آن میبایست 5 یا 6 لشکر را وارد عمل میکرد و این برای ما کسب زمان بود. شکستن حصر آبادان، گرفتن زمان از دشمن بود؛ چرا که دشمن با دور شدن از هدف، نیاز به تدارکات و تهیه نیروی وسیعتری داشت و کسانی که میگفتند «جنگ ما در آبادان و خرمشهر براساس احساسات میباشد.» اینان شم نظامی نداشتند هر چند که نظامی بودند اما درک نظامی را نداشتند و عمدتا قدرت تفکر تاکتیکی داشتند و قدرت تفکر استراتژیک نداشتند. کسی که منطقه نبرد را میخواهد مشخص کند، باید بفهمد هدف استراتژیک دشمن چه میباشد. امام ممکن بود در تاکتیک خیلی وارد نباشد اما خیلی خوب استراتژی دشمن را درک کردند و خیلی خوب متوجه آن شد[که]آنها به دنبال تصرف آبادان و کنترل اروند میباشند.» (3).
منطقه شرق آبادان علاوه بر محدودیت زمین و متناسب بودن آن با توانایی حزبالله، از ارزش نظامی مهمی نیز برخوردار بود، لذا به عنوان منطقه عملیاتی در نظر مسئولان ستاد عملیاتی جنوب قرار گرفت که ابتدا درصدد تقویت آن برآمدند، سپس با طراحی، زمینههای لازم را جهت یک عملیات وسیع آماده ساختند.
1) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، سردار رحیم صفوی.
2) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، نوار شماره 104، سردار غلامعلی رشید.
3) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، نوار شماره 102، سردار محسن رضایی.