نیروهای عراقی در حقیقت هیچگاه خواهان توقف در شمال رودخانه بهمن شیر نبودند، اما اوضاع به گونهای میگردد که آنان مجبور به این توقف شدند و در حدود یک سال به حفظ سرپل شرق کارون ادامه دادند و همواره در انتظار به وجود آمدن وضعیت مناسب برای ادامه آفند و تکمیل هدف مورد نظر خود بودند چرا که اصولا برای یک نیروی نظامی قابل قبول نیست که تا نزدیکی هدف برسد اما به ناگاه توقف کند. عمده مشکلات موجود را که فرماندهان عراقی با آن روبهرو و مجبور شدند در شمال رودخانه بهمن شیر توقف کنند، میتوان در این موارد جست و جو کرد:
1) کمبود نیرو: استعدادی که عراق در شروع جنگ به کار گرفته بود به مراتب کمتر از نیروی مورد نیاز چنین تصرف وسیعی بود و این مسلما یک اشتباه اساسی برای ارتش عراق محسوب میگردد، خصوصا که با درک غیر واقعی از توان انقلاب اسلامی در سازماندهی یک مقاومت مردمی و عدم انتخاب صحیح اهداف، در تمرکز نیرو نیز به شدت دچار اشتباه گردیده بود و مسئولیت منطقه خرمشهر و آبادان را به لشکر 3 زرهی که با تیپ 33 نیروی مخصوص تقویت شده بود، واگذار کرد.
سماجت عراق در تصرف خرمشهر از محور شلمچه در 19 روز اول جنگ و تن دادن به نبردهای خیابانی سبب شد که کمبود نیرو در حرکات بعدی نیروهای عراق در عبور از کارون و بهمن شیر ملموستر گردد، در حالی که اگر عراق توان خود را حفظ میکرد، طبیعی بود که موفقیت بیشتری را در عبور از رودخانه بهمن شیر کسب کند و این گونه عاجزانه از جنوب رودخانه بهمن شیر به عقب نگریزد. (1).
به هر حال عراق با لشکر 3 زرهی که با نیروهای پیاده و کماندویی تقویت
گردیده بود، از رودخانه کارون عبور کرد و سرپلی را در شرق این رودخانه که دارای سه جناح شمالی، جنوبی و شرقی بود، در اختیار گرفت. بدیهی است با توجه به لزوم برقراری تأمین و حفظ جناحین این سرپل، میبایست مبادرت به تخصیص نیرو در این جناحها میکرد و این به معنی کاهش نیرو برای عبور از بهمن شیر بود، ضمن این که حضور در جزیره آبادان نیز خود نیاز به توان بسیاری جهت توسعه فضای سرپل و مقابله با حملات احتمالی مدافعان جزیره آبادان داشت، در نتیجه لشکر 3 زرهی هر چند با تعدادی یگان پیاده کماندویی تقویت شده بود اما به هیچ عنوان قادر به انجام دادن عملیات عبور از بهمن شیر نمیتوانست باشد.
2) نصب پل روی بهمن شیر: رودخانه بهمن شیر به سبب تأثیرپذیری از جریانات آن خلیج فارس، دارای جزر و مد به ارتفاع حدود یک متر میباشد که در زمان جزر منطقه وسیعی در طرفین این رودخانه به صورت باتلاقی در میآید، این اختلاف جزر و مد مشکلی اساسی در نصب پل به حساب میآید که بدون تدابیر لازم، امکان نصب آن مشکل است، ضمن این که نخلهای اطراف رودخانه مانع دیگری در ایجاد ارتباط مناسب میان دو ساحل این رودخانه ایجاد کرده است. این دو عامل مشکلات اساسی را برای ارتش عراق در نصب سریع و مطمئن پل و برقراری ارتباط بین دو ساحل فراهم آورده بود.
3) عمق یافتن نبرد و اتکا به پلهای کارون و بهمن شیر در عملیات پشتیبانی: عبور از رودخانه بهمن شیر سبب میشود که فاصله خطوط اول تا منطقه عقب از فاصله بیشتری برخوردار گردد و حفظ این سرپل متکی به پلهای محدود رودخانه کارون و رودخانه بهمن شیر میگردید، بدین معنا که همواره خطر سقوط این سرپل وجود داشته است، ضمن این که اجرای عملیات پشتیبانی نیز برای نیروهای جزیره آبادان با مشکلات اساسی مواجه گردیده است. این مشکل در صورتی که عراق میتوانست از رودخانه اروند عبور کند و به نیروهای منطقه جزیره آبادان ملحق شود، شاید تا حدود بسیاری مرتفع میگردید، اما خصوصیات رودخانه اروند امکان این الحاق را برای ارتش عراق کاملا از بین
برده بود و هر نیرویی که وارد جزیره آبادان میگردید لازم بود تمامی پشتیبانی مورد نیاز را از طریق منطقه شرق و غرب کارون تأمین نماید، لذا امکان قطع راه تدارکاتی میتوانست در اراده و عزم فرماندهان و نیروهایی که مسئول عبور از بهمن شیر بودند، تأثیر بسزایی داشته باشد، چرا که امنیت لازم را جهت حضور در جزیره آبادان احساس نمیکردند.
1) سردار محسن رضایی: «عراق نیرویی را که میبایست از بهمن شیر عبور دهد، در منطقه خرمشهر از دست داده بود.«.