جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تغییر در تاکتیک نظامی

زمان مطالعه: 2 دقیقه

عراق در استراتژی نظامی خود که براساس جنگ سریع طرح‏ریزی شده بود، جداسازی خوزستان از جمهوری اسلامی ایران را دنبال می‏کرد لذا، اولویت‏بندی اهداف دولت متجاوز بغداد در تصرف خوزستان را می‏توان به این ترتیب در نظر گرفت:

1- اولویت اول: تصرف اهواز – به عنوان مرکز استان خوزستان – و منطقه عمومی آن. دست‏یابی به فضای مناسب نظامی و سیاسی جهت تکمیل نفوذ در عمق هدف و رسیدن به جناح شرقی استان خوزستان مانند بهبهان و چاه‏های استراتژیک نفت.

2- اولویت دوم: تصرف منطقه عمومی دزفول که ضمن تهدید اهواز و قطع ارتباط خوزستان با مرکز ایران، رسیدن به خطوط پدافندی بسیار مطمئن را در شمال شهرهای دزفول و اندیمشک به دنبال داشت.

3- اولویت سوم: شهرهای خرمشهر، آبادان و جزیره آبادان بود. هر چند این منطقه بسیار مهم و حداقل نتیجه تصرف آن، دست‏یابی کامل به آبراه استراتژیک اروند بود ولی چون تصرف اولویت‏های یک و دو، سقوط این منطقه را در پی داشت،

تلاش اصلی ارتش عراق در اهواز و دزفول – مخصوصا اهواز – متمرکز بود، بدین ترتیب که سپاه سوم عراق در طرح مانور خود، لشکرهای 9 زرهی و 5 مکانیزه را برای تصرف اهواز به کار گرفت. (1).

آغاز تجاوز عراق، مقاومت همه جانبه مردم ایران را در پی داشت، چندان که صدام ناگزیر شد تغییرات بنیادین در ادامه جنگ مخصوصا برنامه‏ریزی برای یک جنگ فرسایشی به جای جنگ سریع را بپذیرد، لذا طراحان نظامی عراق تغییراتی را در تاکتیک نظامی خود به وجود آوردند که اصول کلی آن را می‏توان چنین برشمرد:

1- تلاش برای رسیدن به خط پدافندی مطمئن که از لحاظ نظامی آسیب‏پذیری کم‏تری داشته باشد.

2- اشغال مناطقی از ایران که عراق بتواند در مذاکرات سیاسی آنها را به حداقل ادعاهای خود در مناطق مرزی و اروندرود برساند.

3- تصرف نقاط استراتژیک و حساس مانند آبادان و خرمشهر که در تبلیغات جهانی و منطقه‏ای، حمله نظامی عراق را توجیه کند.

از آن پس (هفته دوم جنگ) خرمشهر و آبادان اهدافی فرعی و حاشیه‏ای در استراتژی ارتش عراق نبود و تلاش اصلی سپاه سوم این کشور بر تصرف این دو شهر متمرکز گردید، ضمن این که عراق گسترش نیروهای خود در محورهایی چون سوسنگرد را در دستور کار حفظ کرده بود.


1) هر چند لشکر 1 مکانیزه از منطقه فکه عملیات خود را آغاز کرد ولی هدف نهایی آن محاصره مرکز استان خوزستان از طریق جاده اندیمشک – اهواز بود، ضمن این که معبر وصولی چزابه – سوسنگرد – اهواز گنجایش بیش از یک لشکر زرهی را در برآوردهای عراقی‏ها نداشت.