چنان که اشاره شد، تحلیل عراقیها از اوضاع ایران به گونهای بود که گمان میکردند در یک جنگ کوتاه مدت به اهداف خود خواهند رسید، زیرا مستکبران جهان به سرکردگی امریکا و صهیونیسم با تبلیغات و تحلیل یک سویه و نشان دادن چراغ سبز خود، صدام را برای تجاوز گسترده علیه نظام نوپای اسلامی تحریک و به پیروزی امیدوار کرده بودند، اما عملیات غافلگیرانه نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران که گستره جنگ را به عمق خاک عراق کشانید و همچنین مقاومت قدم به قدم مدافعان پر خروش جبهه اسلام، حاکمان بغداد را از رسیدن به اهداف خود دور کرد و تحلیل و واکنشهای جدیدی را در سطح منطقه و جهان به وجود آورد. رادیو لندن در ششمین روز جنگ در تحلیلی گفت:
»کارایی نیروی هوایی ایران بدون شک به مراتب بیشتر از حد انتظار برخی ناظران بوده است. نیروی هوایی عراق موفق نشده به آسانی از حملات نیروی هوایی ایران به هدفهای عمده اقتصادی مانند مجموعه عظیم پتروشیمی بصره و تأسیسات نفتی شمال عراق جلوگیری نماید.» (1).
همچنین خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد:
»هواپیماهای جنگی ایران تأسیسات نظامی حاشیه شهر بغداد را روز شنبه (5 / 7 / 59) چندین بار بمباران کردند.«
در آن زمان امام خمینی با قدرت الهی خود، هدایت و فرماندهی نیروهای جبهه اسلامی را در سایه اخلاص و توکل خویش به بهترین وجه ممکن در اختیار داشتند و با تحلیل صحیح و اصولی، ضمن خنثیسازی توطئههایی که از داخل و خارج، جمهوری اسلامی را تهدید میکرد، انگیزه و قدرت جنگجویی یاران خود را تقویت میکردند: (2).
»بله صدام گمان میکرد که با یک مملکت آشفته که منزوی شده است و همه دولتها پشت به او کردهاند یا او را در فشار اقتصادی گذاشتهاند طرف شده است و ما نه قوای نظامی داریم و نه انتظامی داریم و نه ساز و برگ جهاد و جنگ! او همچو گمان کرد و گمان میکرد با چند ساعت تهران را هم فتح خواهد کرد! او غافل از خدا بود؛ او فکر نکرده بود که ما یک ملتی داریم که منسجم با هم است و همه ایمان دارند… مع الاسف گمان میکنند بعضی که ما منزوی شدهایم به واسطه مخالفت با امریکا! خیر امریکا منزوی شد، میزان ملتهاست.» (3).
تأثیرپذیری رزمندگان اسلام از مواضع امام در حقیقت اتحاد مورد نیاز در جبهه خودی را به وجود آورد:
»امام خمینی این جنگ را به یک جهاد مقدس تبدیل کرده است و به نظر میرسد ایرانیان مجاهدانی شدهاند که با ایمان علیه دشمنی کافر متحدند. این صدام است که از صلح و آتشبس صحبت میکند نه مقامات ایران. ایران برای جنگ ثابت قدم مانده است و این به حساب مردمی است که خود را رزمندگان جهاد یا جنگ مقدسی میدانند که مصالحه در آن گناه است.» (4).
این مقاومت سراسری در جبهههای غرب و جنوب عراق را ناگزیر کرد که بدون دستیابی به اهداف مورد نظر خود، توقف در بیرون شهرهای مهمی چون اهواز، آبادان و دزفول را بپذیرد.
هر چند عراق با به کارگیری سپاه دوم در جبهه میانی، مناطقی را در غرب کشور با این توجیه نظامی که «بغداد نیاز به عمق جغرافیایی دارد» (5) تصرف کرد ولی آنچه تعیین کننده بود، اتفاقاتی بود که در جبهه جنوبی یعنی استان خوزستان میگذشت، زیرا، اهداف اعلام شده دشمن عمدتا در این استان و سواحل آن متمرکز بود. پس از گذشت دو هفته از شروع جنگ، صدام نه تنها
به اهداف خود نرسید بلکه ناچار گردید به پدافند در خطوطی نامطمئن – که بعدها زمینهساز عملیاتهای بزرگ و گسترده علیه او شد – تن دهد. عوامل متعددی سبب توقف نیروهای عراقی و استقرار آنها در آخرین مواضع اشغالی گردید (6) که به صورت سرفصل عبارت است از:
1- مقاومت دور از انتظار نیروهای مدافع جبهه اسلامی که نمونههای اصلی آن حملات نیروی هوایی و حماسه مقاومت در خرمشهر و سوسنگرد بود.
2- فرماندهی و هدایت صحیح نیروها به وسیله امام امت. (7).
3- امدادهای غیبی و عنایت خداوند به انقلاب اسلامی (8).
4- عدم تناسب توان رزمی عراق با گستردگی اهداف مورد نظر رهبران این کشور.
5- موانع طبیعی مانند رودخانههای کرخه و کارون و همچنین مناطق رملی حدفاصل دشت عباس و دشت آزادگان و…، که سبب شد تا انعطافپذیری در مانور یگانهای دشمن محدود گردد.
جلوگیری از پیشروی دشمن و توقف اجباری او در خطوطی ناهمگون و آسیبپذیر، هر چند از جانب عراق به عنوان یک حرکت تاکتیکی و تبلیغاتی با اعلام آتشبس یک جانبه دنبال گردید (9)، اما به معنای آن نبود که دشمن پس از آن، از تلاش برای گسترش نیروهایش در مناطق اشغالی دست کشید.
1) خبرگزاری پارس، نشریه «گزارشهای ویژه«، 6 / 7 / 1359.
2) امام خمینی با برخوردهای حکیمانه همواره امریکا را در موضع انفعالی قرار میدادند و این چیزی جز تحقق آیه «و من یتق الله یجعل له مخرجا» نبود که در وجود آن حضرت تجلی یافته بود. در مسئله گروگانها رهبر فقید انقلاب اسلامی آن چنان کارتر رئیس جمهور امریکا را ورشکسته کرد که پس از یک سخنرانی که کارتر انجام داد و اظهارات او در سراسر امریکا انتشار یافت و به «نظریه کارتر» مشهور گردید، مردم امریکا به او «کارتر بیاراده، کارتر خیالاتی، کارتر موعظهگر» لقب دادند.«(کتاب «مبانی دفاع از دیدگاه امام خمینی«، نگارش سید علی بنیلوحی، ص 68، به نقل از «توفان خلیج«، دلاژ الیویه(.
3) »صحیفه نور«، جلد 13، ص 124، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.
4) روزنامه اطلاعات، 13 / 7 / 1359، به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس.
5) صدام در آوریل سال 1982 (اردیبهشت 1361) اهمیت ورود به عمق خاک ایران را چنین تشریح کرد: «مسافت مستقیم میل بغداد و مرز در حدود 120 کیلومتر است؛ در آغاز جنگ و در تعقیب ارتش آنان، ارتش ما تا عمق 110 کیلومتری پیشروی کرد، بنابراین، سستی ما که باعث پیشروی آنها میشود، بغداد را در تیررس توپخانه ایران قرار خواهد داد. پس باید به مسافتی دست یابیم که مانع پیشروی آنها در این منطقه باشد….«(ستاد تبلیغات جنگ شورای عالی دفاع جمهوری اسلامی ایران، «ستیز با صلح«، ص 107(.
6) در یک نگاه به نظر میرسد که ملاحظات و تأثیرات سیاسی عوامل اصلی توقف عراق بود، اما حقیقت این است که صدام و حاکمیت بعث، در هر مقطع از دوران دفاع مقدس آنچه توانستند، علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دادند ولی اراده امت قهرمان ایران به رهبری امام خمینی بود که سبب شد تا تحلیلهای بزرگترین کارشناسان سیاسی و نظامی که همه علیه این نظام نوپا و به منظور تقویت عراق ارائه میشد، غلط از آب در بیاید.
7) رجوع کنید به کتاب «مبانی دفاع از دیدگاه امام خمینی«، نوشته سید علی بنیلوحی.
8) امام خمینی با توجه به چنین عنایتی است که یاران خود را در لحظه لحظه دوران دفاع مقدس هشدار میدادند:»… هشیار باشید که پیروزیها هر چند عظیم و حیرتانگیز است شما را از یاد خداوند که نصر و فتح در دست اوست غافل نکند و غرور فتح شما را به خود جلب نکند که این آفتی بزرگ و دامی خطرناک است که با وسوسه شیطان به سراغ آدم میآید و برای اولاد آدم تباهی میآورد.«(»صحیفه نور«، جلد 16، ص 154(.
9) در این مقطع رادیو اسرائیل در تحلیلی گفت: «ارتش عراق آتشبس یک جانبه را وقتی اعلام کرد که پیشرویاش در خاک ایران متوقف شده بود.«(خبرگزاری پارس، 14 / 7 / 1359(.