جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بازتاب عملیات (8)

زمان مطالعه: 8 دقیقه

این بخش از گزارش با استفاده از گزارش برادر فرهاد درویشی تحت عنوان «بررسی شرایط سیاسی جنگ ایران و عراق در آستانه و پس از عملیات فتح المبین» نوشته شده است.

»تشدید نگرانی امریکا از روند تحولات جنگ» و تأثیر آن بر روند تحرکات سیاسی در سطح منطقه و تغییر تدریجی سیاست امریکا، شاید برجسته‏ترین بازتاب عملیات فتح المبین باشد که نیاز به بررسی دارد. امریکایی‏ها در حالی که تصور می‏کردند، ایران در گرداب «بحران سیاسی» و «بن‏بست نظامی» غوطه می‏خورد و هیچ عنصر تعیین کننده‏ای در صحنه سیاسی ایران برای مهار و غلبه بر این اوضاع وجود ندارد، ناگهان با دو رویداد نظامی مهم روبه‏رو شدند؛ یکی، عقب راندن نیروهای عراقی از شرق رودخانه کارون در عملیات ثامن الائمه (ع) و دیگری، رسیدن ایران به مرزهای بین‏المللی در عملیات طریق القدس بود. امریکایی‏ها پیش از این می‏پنداشتند که دولت انقلابی حاکم بر ایران به شدت تضعیف شده است و در معرض سقوط قرار داد. چنان که، بعد از پیروزی ایران در عملیات فتح المبین، خبرگزاری آسوشیتد پرس از واشنگتن گزارش داد:

»ایران پس از برتری یافتن بر نیروهای عراقی در جبهه جنگ و پس از فائق آمدن بر چریک‏های ضد دولتی[منافقین]، اکنون کشورهای نفت‏خیز خلیج فارس را به وقوع انقلاب در آن‏ها تهدید کرده است. سیاست‏مداران امریکایی در محافل خصوصی خود گفتند: «آیت الله خمینی بر خلاف تصور ما سقوط نکرد… وی در قدرت است.» (1).

امریکایی‏ها با درکی که از روند تحولات داشتند، به دلیل احتمال پیروزی ایران، ضمن

مخالفت با طولانی شدن جنگ،(2) به طور تلویحی اعلام کردند که کمک به عراق برای امریکا منافع زیادی در بر دارد. (3) یک مقام بلند پایه وزارت دفاع امریکا در این باره گفت:

»امریکا قصد دارد بی‏طرفی خود را در جنگ ایران و عراق حفظ کند و در برابر فشار دولت‏های عرب برای جانب‏داری از عراق مقاومت نماید، با این حال، ما با این نکته موافق هستیم که کمک به عراق – که نیروهایش در جنگ با ایران ناکام مانده‏اند – برای واشنگتن در جهان عرب منافع زیادی به همراه خواهد داشت.«(4).

رادیو اسرائیل نیز طی تحلیلی درباره‏ی علت تغییر مواضع امریکا چنین گفت:

»برای دولت واشنگتن کمال مطلوب آن است که جنگ کنونی بدون پیروزی یکی از طرفین پایان یابد، زیرا رژیم کنونی ایران که امریکا را شیطان بزرگ لقب داده، در صورت پیروزی در جنگ برای صدور انقلاب خود گستاخ‏تر خواهد شد، روی این اصل، تا هنگامی که ایران در آستانه تجزیه قرار نگرفته و رژیم که بر سر کار است می‏تواند از تسلط کمونیزم و پیشروی شوروی جلوگیری کند، ادامه جنگ ایران و عراق موجب نگرانی نخواهد بود و دولت واشنگتن به روش بی‏طرفی در این نزاع ادامه خواهد داد.«(5).

امریکایی‏ها پیش‏تر، در پی برتری عراق در جبهه‏های جنگ نسبت به بهره‏برداری روس‏ها از این حادثه، نگران بودند ولی با برتری نظامی ایران و تأثیرات ناشی از آن در عراق و در سطح منطقه، از ادامه جنگ نگران شدند. روزنامه واشنگتن پست در این زمینه نوشت:

»متخصصان امریکایی می‏گویند، نیروهای نظامی ایران جریان جنگ را تغییر داده و در تمام جبهه‏های جنگ با عراق پیروز می‏شوند. این تغییر جریانی است که بسیاری از رژیم‏های صادر کننده نفت طرف‏دار غرب را هراسان ساخته است و می‏تواند اولین نشانه‏های برگشت مجدد ایران به عنوان نیرویی قدرتمند باشد.«(6).

در این باره، نشریه لوس آنجلس تایمز نیز طی تحلیلی، از دیدگاه ناظران آمریکایی، مسائل بسیار مهمی را مطرح کرد:

»1- ناظران امریکایی معتقدند که اگر چه آشکار نیست، لیکن جمهوری اسلامی انقلابی ایران طی ماه‏های اخیر برتری خود را در جنگ با عراق نشان داده است و تا میزان قابل ملاحظه‏ای به اوضاع داخلی نظم و ثبات بخشیده است.

2- این ناظران معتقدند که در نتیجه کسب موفقیت‏های فوق‏الذکر طی ماه‏های اخیر، بروز هر گونه هرج و مرج پس از فوت آیت الله خمینی کم شده و بالاجبار امکان ورود نیروهای شوروی به ایران و اقدام تلافی گرانه امریکا را کاهش داده است.

3- احتمال قد برافراشتن ایران انقلابی، بسیاری از کشورهای خلیج فارس خصوصا آن دسته از کشورهایی را که به عراق کمک نموده‏اند، مشوش ساخته است.

4- ناظران امریکایی اظهار می‏دارند که در نتیجه تحولات فوق، دولت امریکا مجبور شده است که موضع خود نسبت به تهران را مورد بررسی قرار دهد.«(7).

امریکایی‏ها برای ارزیابی اوضاع منطقه و اتخاذ سیاست جدید در برابر ایران، تحرکات و تلاش‏های بسیاری انجام دادند؛ افزایش فروش تسلیحات به کشورهای منطقه و تأسیس پایگاه در برخی از این کشورها بخشی از این تلاش‏ها بود. واینبرگر، وزیر دفاع وقت امریکا طی سفری به کشورهای منطقه، در مورد فروش سلاح نظامی و حتی واگذاری بلاعوض تسلیحات، مذاکراتی را انجام داد. وی در سفر به عربستان در مورد فروش هواپیماهای آواکس و سایر تجهیزات نظامی به این کشور مذاکراتی انجام داد. در این حال، به گزارش خبرگزاری فرانسه، کنگره امریکا فروش 15 میلیارد و هفتصد هزار دلار اسلحه و تجهیزات امریکایی به دولت سعودی را تصویب کرد. بر اساس این مصوبه امریکا می‏بایست ظرف چهار سال آینده، چهار پایگاه هوایی، دو پایگاه دریایی، سه پایگاه زمینی و شمار زیادی مراکز فرماندهی به مقامات ریاض تحویل می‏داد.(8) همزمان با این جریانات، تعدادی هواپیمای امریکایی 51 – F – که بخشی از معامله 5 / 8 میلیارد دلاری اسلحه بین امریکا و پادشاه سعودی بود – وارد عربستان شد.(9).

واینبرگر در سفر خود به عمان نیز تأکید کرد که امریکا از پایگاه‏های خود در عمان برای رویارویی با خطر انقلاب ایران، در زمان مناسب استفاده خواهد کرد. اظهارات واینبرگر در مورد سیاست امریکا و تغییرات آن، تا اندازه‏ای هدف این کشور از تحرکات دیپلماتیک در منطقه و انعقاد قرار داد فروش تسلیحات و احداث پایگاه با کشورهای منطقه را روشن می‏کند. وی می‏گوید:

»تاکنون سیاست امریکا در خاورمیانه بر اساس حفظ دولت‏ها دوست از خطر شوروی بود، ولی پس از اعدام سادات و بروز ناآرامی‏های اخیر در بحرین و پیروزی‏های ایران، وزارت دفاع امریکا را به این نتیجه رسانده است که آنچه ادامه جریان نفت خاورمیانه به غرب را تهدید می‏کند، خطر منطقه‏ای است نه خارجی.«(10).

امریکایی‏ها که پیش از این، در تبلیغات ضد روسی خود، «تهدید شوروی» را به عنوان «تهدیدی خارجی» و خطر اصلی برای ادامه جریان نفت خاورمیانه و بی‏ثباتی در کشورهای دوست امریکا در منطقه معرفی می‏کردند، پس از پیروزی‏های نظامی ایران، «تهدید ایران» را به عنوان تهدیدی منطقه‏ای، در تبلیغات خود برجسته کردند، تا سیل جنگ افزارهای خود را به کشورهای منطقه سرازیر کنند. این تغییر، گذشته از تأثیرات کوتاه مدت آن، به عنوان یک استراتژی جدید، آثار و نتایج بلند مدتی نیز در پی داشت که پس از فتح خرمشهر به تدریج نمایان شد. به همان اندازه که احساس نگرانی امریکا از پیروزی‏های ایران منجر به ایجاد رعب و هراس در کشورهای منطقه شد، در مقابل، نگرانی این کشورها نیز بر مواضع و سیاست‏های امریکا تأثیرگذار بود. کشورهای منطقه به دلیل حمایت از عراق، از تغییر روند جنگ به سود ایران نگران بودند. روزنامه واشنگتن پست در این زمینه نوشته است:

»بسیاری از کشورهای نفت‏خیز طرف‏دار غرب در خلیج فارس از جمله شبه جزیره‏ی عربستان و کویت از عراق حمایت کرده و بنابراین دلیل کافی برای ترس از ایران را دارند.«(11).

در این حال، نگرانی امریکا از اوضاع منطقه دلیل کافی برای افزایش نگرانی در کشورهای منطقه بود. تحلیل روزنامه الخلیج در این مورد، بر پایه اظهارات سخنگوی وزارت خارجه امریکا، این موضوع را آشکار می‏کند:

»امریکا پس از حمله گسترده اخیر ایران، علی رغم موضع سابق خود در قبال جنگ، سخت به وحشت افتاده و خواستار پایان دادن سریع به این جنگ است، زیرا به عقیده امریکا پیروزی ایران در جنگ باعث محکم‏تر شدن موضع دولت ایران شده و استقرار امنیت در منطقه را مختل خواهد کرد.«(12).

پس از عملیات طریق القدس پیش از آغاز عملیات فتح المبین، صدام برای جلب حمایت اعراب به طور مکرر از کشورهای منطقه در خواست کمک کرد. پس از عملیات فتح المبین و به موازات افزایش نگرانی امریکا و تغییر استراتژی این کشور نیز، تحرکات نسبتا گسترده‏ای در منطقه صورت گرفت. علاوه بر سفر واینبرگر، وزیر دفاع وقت امریکا و قراردادهایی که بین این کشور و حکام منطقه منعقد شد، برخی از کشورهای عربی مانند قطر، کویت و عربستان پشتیبانی خود را از عراق به طور رسمی اعلام کردند.(13) در این حال، بخش عربی رادیو لندن از کشورهای خلیج فارس خواست، به رهبری عربستان سعودی به یکدیگر نزدیک شوند تا بتوانند از آثار مهم پیروزی احتمالی ایران در منطقه بکاهند.(14).

در پی این تحولات، وزیر دفاع سعودی طی سفری ناگهانی به بغداد، با صدام ملاقات کرد

و به وی قول پشتیبانی داد.(15) ملک حسین (شاه اردن) نیز در سفر دوره‏ای خود به کشورهای منطقه با خالد، پادشاه سعودی ملاقات کرد.(11).

حسنی مبارک، رئیس دولت مصر نیز در دیدار با اعضای مجلس مصر گفت:

»چنانچه جنگ برای مدت زیادی ادامه یابد، عواقب شومی برای منطقه به بار خواهد آورد.«(16).

از سوی دیگر، رادیو امریکا به نقل از سخنگوی وزارت خارجه مصر اعلام کرد که قاهره آمادگی دارد، امنیت و ثبات منطقه خلیج فارس را تضمین کند. مشاور مبارک نیز اعلام کرد، مصر در فکر متوقف ساختن جنگی است که سبب بی‏ثباتی و عدم امنیت منطقه شده است. وی همچنین ارسال مهمات و قطعات یدکی از مصر به عراق را تأیید کرد.(17).

بدین ترتیب،بیشتر کشورهای عربی مواضعی هم سو با مواضع امریکا اتخاذ کردند. دراین میان، تنها سوریه به گونه‏ای چشمگیر، به سود ایران و علیه عراق تلاش می‏کرد؛ سوریه، صدور نفت عراق را که از طریق خطوط لوله از خاک این کشور می‏گذشت،قطع کرد. در مقابل ایران نیز – بنا به گزارش رادیو لندن – پذیرفت، از این پس نفت پالایشگاه‏های سوریه را که قبلا عراق تأمین می‏کرد، تأمین کند.(18).

علاوه بر این رخدادها، ادعای دوباره‏ی «صلح‏طلبی عراق» که پیش از این نیز به موازات تشدید ضعف نظامی این کشور، مطرح شده بود، پس از عملیات فتح المبین در شکلی جدید به گوش رسید. صدام در چهارم فروردین 1361 با ارسال نامه‏ای برای سکوتوره از وی تقاضا کرد کمیته‏ای را برای روشن کردن حقایق جنگ و شناسایی متجاوز تشکیل دهد. سعدون حمادی، وزیر امور خارجه وقت عراق، نیز طی مصاحبه‏ای مطبوعاتی در 19 فروردین 1361 اعلام کرد که عراق میانجیگری الجزایر را می‏پذیرد ولی قرارداد 1975 میلادی نمی‏تواند مبنای مذاکرات باشد، زیرا این قرارداد در آن شرایط به عراق تحمیل شده است.(19) تنها سه روز پس از ادعاهای صلح طلبی مقام‏های عراقی، صدام طی سخنانی در مجلس ملی این کشور، ماهیت واقعی ادعاهای عراق را روشن ساخت. وی گفت:

»در حال حاضر هدف اساسی ما این است که از ورود نیروهای مسلح ایران به قلمرو خاک عراق جلوگیری به عمل آوریم… تا زمانی که جنگ ادامه دارد، بر ماست که هر قدر بتوانیم به عمق خاک دشمن نفوذ کنیم تا مانع از گلوله باران شهرهایمان از سوی دشمن شویم… آن‏ها در این عملیات[فتح المبین]قصد داشتند وارد عماره شوند.«(20).

البته، حوادث و رخدادهای دیگری نیز متأثر از پیروزی ایران در عملیات فتح المبین، به وقوع پیوست که از ذکر آن‏ها خودداری شد.


1) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 10 / 10 / 1360.

2) روزنامه‏ی کیهان، 10 / 11 / 1360، سخنگوی وزارت خارجه امریکا.

3) برابر اطلاعاتی که اخیرا به دست آمده است، پس از عملیات فتح المبین اولین گروه مستشاران نظامی امریکا برای کمک به عراق وارد این کشور شدند و اطلاعات ماهواره‏ای دقیقی را در اختیار عراقی‏ها قرار دادند.

4) روزنامه اطلاعات، 17 / 11 / 1360.

5) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 20 / 11 / 1360، رادیو اسرائیل، 19 / 11 / 1360.

6) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 30 / 11 / 1360، به نقل از واشنگتن پست، 29 / 12 / 1360.

7) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 10 / 1 / 1360، به نقل از لوس آنجلس تایمز.

8) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 19 / 12 / 1360 به نقل از خبرگزاری فرانسه، 18 / 12 / 1360.

9) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 22 / 11 / 1360، به نقل از آسوشیتدپرس، 21 / 11 / 1360.

10) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 29 / 1 / 1361، به نقل از واشنگتن پست، 28 / 1 / 1361.

11) پیشین.

12) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 15 / 1 / 1360، روزنامه الخلیج، 14 / 1 / 1361.

13) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 14 / 1 / 1361، به نقل از خبرگزاری فرانسه، 13 / 1 / 1361.

14) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 15 / 1 / 1361، به نقل از رادیو لندن، 13 / 1 / 1361.

15) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 18 / 1 / 1361.

16) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 12 / 1 / 1361.

17) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 13 / 1 / 1361، به نقل از رادیو امریکا، 12 / 1 / 1361.

18) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 22 / 1 / 1361، به نقل از رادیو لندن، بخش عربی، 21 / 1 / 1361.

19) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 20 / 1 / 1361، به نقل از رادیو صوت الجماهیر، 13 / 1 / 1361.

20) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 24 / 1 / 1361، به نقل از رادیو صوت الجماهیر، 23 / 1 / 1361.