ادلفی پیپر، بهار 1987، مقاله «جنگ ایران و عراق یک تحلیل نظامی«.
فرسایش تدریجی نیروهای نظامی ایران در درازمدت، و حمله به مراکز استراتژیک با استفاده از آتش توپخانه و حملات هوایی، عناصر اصلی استراتژی جدید عراق را تشکیل میدادند، که در آن اوضاع و با توجه به ملاحظات بینالمللی و منطقهای و وضعیت نظامی عراق، تنها راه به نظر میرسیدند؛ زیرا عراق قادر به انجام دادن حرکات نظامی تعیین کننده نبود و در عین حال، در درون ایران نیز با مقاومت همراه با عملیاتهای تهاجمی محدود و ایذایی روبهرو بود.
کردزمن، کارشناس امور نظامی و برنامهریزی امریکا در کتاب خود در توضیح استراتژی عراق و هدف آن مینویسد:
»عراق استراتژی Guns butter (تفنگ و کره) را اتخاذ کرده بود که هدف آن از یک سو حفظ نیروهای عراق در سرزمینهای اشغالی ایران، و از سوی دیگر به حداقل رساندن تلفات نظامی و جلوگیری از هر گونه خللی در زندگی عادی مردم بود. این استراتژی انعکاسی از این باور و امید بود که حوادث داخل ایران به سقوط[امام]خمینی منجر خواهد شد. در سر تا سر سالهای 1981 و 1982 (1360 و 1361) بسیاری از مقامات عالی رتبه عراقی بر این باور بودند که کشمکش بر سر قدرت در ایران به حکومت خمینی پایان داده و زمان صلح فرا میرسد.«(1).
عراق در ادامه یک جنگ فرسایشی، بر ایجاد مواضع دفاعی تأکید داشت به همین دلیل به ایجاد استحکامات و استقرار یگانهای زرهی پیاده در سنگرهای مستحکم دست زد. یکی از متخصصان وزارت دفاع امریکا نیز در مورد استراتژی عراق میگوید:
»استراتژی عراق به این صورت است که شهرهای اصلی غرب ایران را به جای تصرف، محاصره کرده، سپس آنها را بمباران میکند. تا مقاومت ایران را در مقابل خواسته عراق برای کنترل شط العرب[اروند رود]ضعیف کند.«(2).
نقط ثقل استراتژی عراق در این مرحله به تحولات داخلی ایران و نیز توانایی نظامی ارتش خود معطوف بود به همین دلیل با محاصره برخی شهرها به جای تصرف آنها و حفظ قوای نظامی در درون سنگرها و مواضع دفاعی به بمباران اهداف غیرنظامی و اقتصادی اقدام میکرد. «در عین حال عراقیها در حملات هوایی نیز احساس میکردند در صورت محدود بودن این حملات، با سقوط (امام) خمینی راحتتر میتوانند با ایرانیان به توافق برسند.«(3).
عراق در پی اتخاذ استراتژی جدید خود (4) و فرا رسیدن فصل زمستان در جنوب و افزایش بارندگی، به تأسیس و تحکیم مواضع دفاعی پرداخت. (5) برخی از نشریات خارجی در مورد احداث دیوار دفاعی به دست نیروهای عراق و افزایش فعالیت ماشینهای مهندسی در مواضع عراقیها گزارشهایی منتشر کردند.
با این حال، در این مرحله از جنگ، عراقیها غیر از برخی اقدامات مهندسی به منظور تکمیل مواضع دفاعی در منطقه «سوسنگرد در محور اهواز» و در «شرق رودخانه کارون» برای اشغال سوسنگرد و تکمیل محاصره آبادان، اقدامات مهم دیگری انجام ندادند. در اجرای این اقدامات علاوه بر ابعاد نظامی، ملاحظات سیاسی نیز مورد توجه بوده؛ در بعد نظامی، عراق با پیشروی در محور سوسنگرد و تصرف آن، ضمن نزدیک شدن به شهر اهواز – برای تأمین جناح چپ لشکر 5 مکانیزه که در جنوب غربی اهواز استقرار داشت – میتوانست نام یک شهر دیگر را به فهرست متصرفات خود اضافه کرده و بر روی آن تبلیغ کند.
در محور آبادان، پس از تصرف خرمشهر که راه را برای تصرف آبادان باز کرد، محاصره و تصرف این شهر عمدهترین برگ برنده عراق در جنگ به شمار میرفت، زیرا تأسیسات نفتی منطقه آبادان و ادعای مرزی عراق در رودخانه اروند هر دو میتوانست برتری عراق را با تداوم استقرار در مواضع اشغالی تضمین کند. به همین دلیل، عراق تقریبا کلیه تلاشهای خود را برای تحقق اهداف نظامی فوق انجام داد، لیکن در این محور با شکست و ناکامی روبهرو شد.
در بعد سیاسی، عراق امیدوار بود – با توجه به نزدیکی کنفرانس سران کشورهای عربی در امان پایتخت اردن – با دست زدن به تحرکات نظامی کشورهای عربی را نسبت به برتری نظامی خود متقاعد کند و آنها را به تشویق امریکا بر حمایت بیشتر از عراق، ترغیب سازد.
1) مأخذ 9، ص 134.
2) خبرگزاری پارس، «گزارشهای ویژه«،نشریه 18 / 8 / 1359، به نقل از رادیو امریکا، 17 / 8 / 1359.
3) مأخذ 9، ص 148.
4) رادیو کلن در مورد استراتژی عراق به نقل از کارشناسان نظامی گفت: «عراق امیدوار است که ضمن حفظ مواقع خود در خوزستان، شهر سوسنگرد را به تصرف درآورد و با حملات گاه و بیگاه موشکی و توپخانهای به شهرهای اهواز و دزفول، این دو شهر را از سکنه خالی کند و بر سیل آوارگان ایرانی بیفزاید تا از این طریق و با در نظر گرفتن وضع نابسامان اقتصادی ایران، این کشور را به قبول آتشبس وادار کند. اما به نظر میرسد، با مقاومت شدید نیروهای ایرانی و وارد کردن ضربات متقابل به نیروهای مهاجم و تلفات مالی و جانی شدید که نیروهای عراقی به خصوص در هفتههای اخیر و در حملات خود به شهرهای سوسنگرد و آبادان متحمل شدهاند، این امید عراق نیز به تحقق نپیوندد.«(خبرگزاری پارس، «گزارشهای ویژه«، شماره 268، 21 / 9 / 1359، رادیو کلن، 20 / 9 / 1359(.
5) برابر اسناد به دست آمده از ارتش عراق، فرماندهی سپاه سوم در نامهای به یگانهای تابعه در توضیح استراتژی جدید عراق چنین نوشته است: «دستیابی به هدفهای محدود نظامی[برای]ارتش شجاع ما به معنی پذیرفتن حالت دفاعی راکد و بیتحرک که دشمن را در وضعیت روانی و عملی برتر قرار دهد، نیست. دستیابی به اهداف محدود در مناطق مختلف، موجب ملغی شدن مبادرت به تهاجم از سوی فرماندهان لشکرها و قرارگاههایشان یا با شرکت قرارگاههای سپاه (برحسب نیازها و مقتضیات) نیست. این امر بدیهی است که هدفهای ساکن مناسبترین اهداف برای تهاجم هستند و یک هدف ایدهآل برای ضربه زدن به ما، برای دشمن هدفهای ساکن ما است.«(اصغر کاظمی، خرمشهر در اسناد ارتش عراق، دفتر ادبیات و هنر و مقاومت، 1375، ص 30(.