در پی پیدایش وضعیت جدید در جنگ و رکود حاکم بر جبههها – از نیمه آبان 1359 – رسانههای خارجی و صاحب نظران محافل سیاسی و نظامی درباره اهداف عراق و علل ناکامی این کشور به ارائه تحلیل پرداختند. روزنامه گاردین در مورد محاسبات غلط عراق، نوشت:
»نیروهای عراقی مجبورند خود را برای یک جنگ بلند مدت آماده سازند، ولی این موضوع جزیی از برنامه اولیه آنها نبوده است. آنچه میتوان از برنامههای عراقیها حدس زده، نادرستی محاسبه آنها توأم با نوعی فریبخوردگی است. به تدریج سرعت پیشروی عراق کاهش یافت و در پارهای موارد کاملا متوقف ماند. صدام به اشتباه، مبنای استراتژی خود را شورش اعراب[خوزستان]قرار داده بود، در حالی که هیچ گونه طغیانی از جانب آنها مشاهده نشد. سؤالی که باقی میماند، این است که آیا رئیس جمهور عراق میتواند بهانهای منطقی برای توجیه شکست برنامههایش ارائه کند؟«(1).
رادیو لندن نیز طی تفسیری، از نتایج ناکامی عراق گفت:
»این که عراق موفق نشد به یک پیروزی سریع نائل گردد، بسیاری از ناظران را به این نتیجه رسانده[است]که دولت صدام با مشکلات سیاسی بزرگی روبهرو خواهد شد. کارشناسان غربی معتقدند که پیشرفت جنگ بسیار کند بوده و ارتش عراق کفایت و کارآیی چندانی از خود نشان نداده است.«(2).
روزنامه ستاره سرخ مسکو در مورد پیش فرضهای غلط عراق نوشت:
»رهبران عراق که تهاجم را در سطح وسیعی آغاز نمودند، فکر میکردند که ارتش این کشور به سرعت پیشروی خواهد کرد. این محاسبات ظاهرا بر اساس تصوری که از ارتش ایران به سبب نداشتن فرماندهی و نزول انضباط و نداشتن قطعات یدکی سلاحهای امریکایی، یارای مقاومت ندارد، پایهگذاری شده بود. آنها همچنین تصور میکردند، با شکست نظامی، رژیم ایران نیز دوام نیافته و قطعه قطعه خواهد شد. از نحوه پیشرفت در جبههها کاملا روشن میگردد که نیروهای ایرانی همچنان به مقاومت سرسختانه – بدون توجه به صدمات روزهای اول جنگ – ادامه میدهند. هدف اعلام شده جنگ نیز در حال تغییر است؛ ابتدا عراق مدعی بخش کوچکی از اراضی قسمت شرقی رودخانه شط العرب[اروند رود]بود، ولی اکنون مطبوعات عراق نقشهای چاپ میکنند که در آن استان خوزستان – که در بغداد به آن عربستان نام دادهاند – جزء سرزمین عراق محسوب میشود.«(3).
سادات، رئیس جمهور مصر نیز در مصاحبهای با مجله اشپیگل در مورد علت و اهداف تهاجم عراق به ایران، گفت:
»جنگ ایران و عراق را صدام به دلیل سوء استفاده از روش تدافعی امریکا آغاز کرده است. انگیزه صدام تسلط کامل بر شط العرب[اروند رود]و رهبری کامل منطقه بود. ولی تصور میکرد که ارتش ایران از بین رفته و[ارتش عراق]میتواند ظرف یک هفته پیروز شود، ولی امروز توجه شده که در لجن فرو رفته و سالها از آن بیرون، نخواهد آمد… توازن خاور نزدیک بیش از پیش در مخاطره افتاده است.«(4).
رادیو امریکا طی تحلیل درباره تأثیرات ناشی از پیروزی احتمالی عراق گفت:
»محافل سیاسی اتفاق نظر دارند که اگر عراق به سرعت بر ایران پیروز میشد، صدام تقویت شده و رؤیای او که رهبری جهان عرب است، محقق میگردید. ولی اکنون احتمال پیروزی کمتر از پیش است و هر چه زمان بیشتر میگذرد، احتمال وقوع فاجعه در عراق بیش از پیش افزایش مییابد.«(5).
خبرگزاری رویتر نیز با بیان اهداف اعلام نشده عراق مبنی بر سقوط حکومت جمهوری اسلامی و تصرف منطقهی نفتی خوزستان به عنوان مقدمه اهداف دراز مدت این کشور برای تسلط بر منطقه خلیج فارس، گزارش داد:
»پس از دوازده روز جنگ و در گل ماندن ارتش عراق در خوزستان، ایلام و کرمانشاه، احتمال به دست آوردن این اهداف بعید نظر میرسد.«(6).
خبرگزاری آسوشیتد پرس نیز به نقل از روزنامه گاردین گزارش داد:
»به نظر میرسد حمله عراق به ایران بر محاسبات غلط پایهگذاری شده است. یک مبارزه کوتاه و شدید میتوانست. بخشی از مشکلات عراق را فورا حل کند، ولی درگیری طولانی مشکلات این کشور را بیش از پیش بر ملا خواهد کرد.«(7).
در رسانههای خارجی و در تحلیلها اظهار شده از سوی صاحب نظران و کارشناسان امور جنگ ایران و عراق هیچ امیدی به کسب برتری نظامی ایران بر عراق – به لحاظ اوضاع سیاسی – نظامی کشور وجود نداشت، با این حال، قابلیت نظامی عراق نیز برای ایجاد تحولی نظامی زیر سؤالی رفته بود و همین امر، آینده روند تحولات نظامی را تا اندازهای در پردهای از ابهام قرار میداد.
1) خبرگزاری پارس، «گزارشهای ویژه«، نشریه 225، به نقل از رادیو لندن، 7 / 8 / 1359.
2) خبرگزاری آسوشیتد پرس، رادیو لندن، 8 / 8 / 1359.
3) بولتن سفارت جمهوری اسلامی ایران، در مسکو، 8 / 8 / 1359.
4) خبرگزاری پارس، «گزارشهای ویژه«، نشریه 252، 5 / 9 / 1359.
5) خبرگزاری پارس، «گزارشهای ویژه«، نشریه 227، 10 / 8 / 1359، به نقل از رادیو آمریکا.
6) خبرگزاری پارس، «گزارشهای ویژه«، 12 / 7 / 1359.
7) روزنامه میزان، 12 / 7 / 1359، به نقل از خبرگزاری فرانسه.