جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نتیجه‏ گیری (2)

زمان مطالعه: 6 دقیقه

در مطالبی که شرح آن گذشت، نحوه‏ی رفتار رژیم عراق با افراد و اهداف غیرنظامی و همچنین شیوه‏ی برخورد نیروهای ارتش عراق با رزمندگان ایرانی در مراحل مختلف نبرد و نیز روش برخورد با آنها در صورت دستگیری از آغاز اسارت تا انتقال آنان به اردوگاه‏های اسیران جنگی و پس از آن، با توجه به حقوق بین‏الملل بشردوستانه بررسی شد. رفتار و عملکرد ارتش عراق در جنگ با ایران نشان می‏دهد که در مخاصمات مسلحانه نوین (1) افراد غیرنظامی، چه بسا بیش از نظامیان در معرض خطر قرار دارند. آمار نشان می‏دهد که حدود 80درصد جان باختگان جنگ‏های پس از جنگ جهانی دوم را غیرنظامیان تشکیل داده‏اند. افزایش برد توپ‏ها، موشک‏ها و هواپیماهای نظامی و گسترش تولید سلاح‏های کشتار جمعی، جامعه‏ی بین‏المللی را به توسعه‏ی اعمال حقوق بین‏الملل بشردوستانه به نفع غیرنظامیان و وضع مقررات ویژه‏ای برای حفاظت و حمایت از آنها واداشت. میزان تلفات غیرنظامیان در جنگ جهانی دوم که 24 میلیون نفر برآورد شده است، نارسایی حقوق جنگ را در آن زمان به صراحت نشان داد. بدین ترتیب، با پایان یافتن جنگ و تأسیس سازمان ملل متحد و در نهایت، انعقاد کنوانسیون‏های 1949 ژنو، «حقوق جنگ» جای خود را به «حقوق بشردوستانه» داد. تحول از حقوق جنگ به حقوق بشردوستانه، صرفا تحول

در عبارت و عنوان نیست، بلکه اصول بشردوستانه به مراتب از حقوق جنگ کامل‏تر بود و اندیشه‏های انسانی کردن درگیری‏ها، نمود بیشتری یافت. فلسفه‏ی وجودی این حقوق آن است که کاربرد زور از جانب مقامات قانونی را به اهداف سیاسی مورد نظرشان محدود کند، بدون آنکه دامنه‏ی اجبار از اهداف و مقاصد مورد نظر تجاوز کند.

فاجعه‏ی جنگ جهانی دوم و کشته‏شدن تقریبا 24 میلیون نفر غیرنظامی، به وضع قراردادهای چهارگانه‏ی 1949 ژنو انجامید. (2) قرارداد چهارم 1949 به غیرنظامیان و حمایت از آنان در جنگ‏ها اختصاص یافت و نخستین سند حقوقی است که به طور ویژه به مسائل غیرنظامیان در زمان جنگ پرداخت و بیشتر کوشید که با تصویب آن، مانع از آزار و بدرفتاری با مردم غیرنظامی در سرزمین‏های اشغالی شود. در ادامه این روند، پروتکل نخست 1977 دامنه‏ی حمایت از اشخاص و اهداف غیرنظامی را گسترش داد و اصل بنیادین حقوق مخاصمات مسلحانه، یعنی اصل تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان را در ماده‏ی 48 خود اعلام کرد.

در ماده‏ی 1 هر چهار کنوانسیون 1949 ژنو آمده است که طرف‏های متعاهد به رعایت و تضمین احترام به کنوانسیون حاضر در تمام شرایط ملزم‏اند. ماده‏ی مزبور هیچ جایگاهی را برای اصل ضرورت نظامی در برخورد با ملاحظات انسانی قائل نشده است، به همین دلیل، کمیسیون حقوق بین‏الملل، حقوق بشردوستانه قابل اجرا در زمان جنگ را در زمره‏ی معاهداتی می‏آورد که به صراحت، استناد به حالت ضرورت جنگی را برای توجیه اقدام خلاف معاهده منع می‏کند.

امروزه این اصل کلی پذیرفته شده است که اگر دولت طرف مخاصمه حتی عضو کنوانسیون‏های 1949 ژنو هم نباشد، باید مقررات آن را رعایت کند. متعاهدان این کنوانسیون‏ها و پروتکل شماره‏ی 1، باید اجرای آنها را در هر شرایطی از دیگر دولت‏ها نیز بخواهند و در صورت مشاهده نقض این مقررات به وسیله هر دولت عضو، به این مسئله اعتراض کند. مسئولیت فردی کیفری

در کنوانسیون‏های 1949 و پروتکل نخست مورد شناسایی و تأیید قرار گرفت و مشخص شد که تا چه حد نقض این مقررات شدید بوده است و باید این قوانین ضمانت اجرایی قوی‏تری داشته باشند. در نهایت، برای اینکه مقررات حقوق بشردوستانه اجرا شوند، باید تابعان حقوق بین‏الملل عدم تجاوز به این حقوق را جدی بگیرند و برخورد با مسائل و مشکلات سیاسی را که برای حفظ اعتبار این حقوق لازم است، پذیرا باشند.

عملکرد ارتش عراق در جنگ با ایران نشان می‏دهد که دولت عراق به عنوان یکی از تابعان حقوق بین‏الملل هرگز موازین حقوق بین‏المللی بشردوستانه را رعایت نکرد و هر وسیله و روشی را که در اختیار داشت، علیه افراد غیرنظامی به کار برد. استفاده از سلاح شیمیایی در حمله به شهرها و توسل به حمله‏های کورکورانه و بدون تبعیض، به ویژه حمله هوایی و موشکی علیه جمعیت غیرنظامی، از جمله اقدامات و اعمال غیرقانونی رژیم عراق بود. در این حمله‏ها، 12420 نفر از هموطنان غیرنظامی شهید و 53118 نفر نیز مجروح شدند.

رفتار غیرانسانی نیروهای ارتش عراق با ساکنان مناطق اشغالی که به قتل، بدرفتاری، انتقال اجباری آنها به داخل قلمرو عراق و به اسارت گرفتن جمعی از آنان منجر شد، با حقوق بین‏الملل بشردوستانه مغایر بود.

همچنین حمله به اهداف غیرنظامی، مانند اموال فرهنگی، مراکز غیرنظامی، مراکز آموزشی، تأسیسات و… از دیگر تخلفات عراق از حقوق مخاصمات مسلحانه بین‏المللی محسوب می‏شد.

رفتار نیروهای ارتش عراق با نظامیان ایرانی در صحنه‏ی نبرد و بعد از آن بسیار اسفبار بود، طوری که میزان تلفات استفاده از سلاح‏های مرگبار شیمیایی در جبهه‏ها علیه رزمندگان ایرانی نزدیک به صد هزار شهید و مجروح برآورد شده است.

اعدام اسیران در میدان نبرد، مداوا نکردن مجروحان صحنه‏ی نبرد و قتل عام آنها، به شهادت رساندن اسیران مظلوم و بی‏دفاع در اردوگاه‏های اسیران

جنگی، بدرفتاری، شکنجه‏های روحی و جسمی شدید و ضدانسانی؛ از جمله اقدامات غیرقانونی رژیم عراق بود که هیئت اعزامی دبیر کل وقت سازمان ملل متحد به اردوگاه‏های اسیران جنگی ایران و عراق، اجرای آن را به دست ارتشیان عراقی تأیید کردند و نمایندگان کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ بارها در گزارش‏های خود بر درستی خبرهای این اقدامات عراقی‏ها صحه گذاشتند. بی‏گمان، رفتار رژیم عراق با نظامیان ایرانی با قوانین بین‏الملل بشردوستانه، به ویژه پروتکل 1925 ژنو و کنوانسیون سوم و پروتکل نخست 1977 ژنو مغایر بود.

با توجه به موارد یاد شده، طی جنگ ایران و عراق، عمیق‏ترین دوگانگی و تعارض در لفظ (مواضع رسمی) و عمل کشورهای ثالث به نفع رژیم عراق را شاهد بودیم. افزون بر کشورها، سازمان‏های بین‏المللی و در رأس آنها، سازمان ملل متحد نیز بی‏طرف نبودند.

به رغم اینکه شورای امنیت سازمان ملل متحد می‏توانست براساس فصل هفتم منشور با دولت متخلف عراق برخورد کند، اما هرگز چنین نکرد و اجرای قانون را فدای منافع و مصالح اعضای صاحب نفع کرد. بر کسی پوشیده نیست که دولت‏های قدرتمند، به ویژه آنانی که از حق وتو برخوردار بودند، اجازه‏ی چنین برخوردی با رژیم عراق را ندادند. در این باره صدام حسین در مصاحبه‏ای به صراحت، علت این ملاحظات را چنین بیان کرد: «ما به خاطر امریکا و اروپا نیز می‏جنگیم.» (3) تأمین منافع غرب در گرو جنگ و ادامه‏ی آن در منطقه‏ی استراتژیک خلیج فارس بود؛ جنگی که غربی‏ها آن را طراحی و رژیم عراق را مأمور اجرای آن کردند و مأموریت پشتیبانی همه‏جانبه‏ی آن را به عهده گرفتند.

اعتراف صدام ادعای مزبور را کاملا تأیید می‏کند: «ما را موذیانه تشویق و تهییج کردند تا با ایران بجنگیم.» (4).

اظهارات صدام حسین و مواضع کشورهای غربی در جنگ ایران و عراق از هماهنگی کامل بین رژیم عراق و کشورهای غربی حکایت داشت. به رغم

اینکه ارتش عراق حقوق بشردوستانه را به طور وسیع و گسترده‏ای نقض کرد، نه شورای امنیت و نه کشورهای دیگر نسبت به این جنایت‏ها هیچ واکنشی از خود نشان ندادند.

این در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل متحد خلاف رویه‏ی خود در جنگ هشت ساله‏ی ایران و عراق، در تاریخ 13 ژوئیه 1992 قطعنامه‏ی شماره 764 را درباره یوگسلاوی سابق صادر کرد و در آن، از دو طرف مخاصمه (بوسنی و هرزه‏گوین، صربستان و مونته نگرو) خواست تا حقوق بشر دوستانه ی بین‏المللی، به ویژه کنوانسیون‏های 12 اوت 1949 ژنو را رعایت کنند و حتی در بند 1 قطعنامه 808 مورخ 22 فوریه 1992 اعلام کرد که شورای امنیت تصمیم گرفته است دادگاهی بین‏المللی را برای محاکمه کسانی که نقض شدید حقوق بشردوستانه بین‏المللی را در خاک یوگسلاوی سابق از سال 1991 مرتکب شده‏اند، ایجاد کند….

نتیجه آن که قتل عمدی غیرنظامیان در مناطق اشغالی، شکنجه، تجاوز به عنف، تبعید مردم مناطق اشغالی ایران به داخل خاک عراق، بمباران و موشکباران شهرها و روستاها، استفاده از سلاح‏های مرگبار شیمیایی، کشتن مجروحان، اعدام اسیران جنگی در صحنه‏ی نبرد، کشتن اسیران در اردوگاه‏های اسیران جنگی، بدرفتاری با اسیران جنگی، غارت اموال عمومی و خصوصی، انهدام شهرها و روستاها، از جمله اعمالی است که ارتش عراق در زمان جنگ، انجام داد. بر همین اساس و به استناد بند «ب» ماده‏ی 6 اساس‏نامه دادگاه نورنبرگ، که مجمع عمومی ملل متحد در سال 1946 در قالب قطعنامه‏ای اصول آن را مورد تأکید قرار داد، اعمال یاد شده از مصادیق بارز جنایت‏های جنگی و جنایت علیه بشریت محسوب می‏شوند؛ زیرا وقاحت عمل و آثار منفی ناشی از آن، توهین و به مسخره گرفتن تمامی بایدها و ارزش‏های انسانی بوده است؛ بنابراین، رژیم عراق در قبال عملکرد خود مسئول است و مرتکبان و متهمان این جنایت‏ها براساس حقوق بین‏الملل بشردوستانه قابل مجازات‏اند. همچنین رژیم عراق با تجاوز به خاک ایران، منشور سازمان ملل

و قرارداد 1975 الجزایر را نقض کرد و به استناد قوانین بین‏المللی، مسئول پرداخت غرامت جنگی است. مجموع خسارت‏های جنگی وارده شده به ایران قریب به هزار میلیارد دلار تخمین زده شده است. بی‏گمان، عراق مسئولیت خسارت‏های وارد شده به شهرها و تأسیسات زیر بنایی ایران را بر عهده دارد همچنین مهاجرت مردم از مناطق جنگی فشار زیادی بر دولت ایران تحمیل کرد که باید در پرداخت غرامت جنگی، این موضوع در بخشی از مذاکرات گنجانده شود.

بنابراین دولت جمهوری اسلامی ایران لازم است از طریق مجاری قانون و با پیگیری مجدانه، برای اجرای مفاد اجرا نشده‏ی قطعنامه‏ی 598 شورای امنیت و احقاق حقوق ملت، تمام تلاش خود را بکند.


1) در جنگ‏های اخیر دولت‏های درگیر جنگ، ضمن استفاده از سلاح‏های جنگی مدرن، جان غیرنظامیان را هم به خطر می‏اندازند و در نتیجه حقوق بشردوستانه عملا رعایت نمی‏شود.

2) اقتباس از کتاب بازشناسی جنبه‏های تجاوز و دفاع، جلد 2، مقاله‏ی «ضرورت توسعه و تدوین حقوق بین‏المللی جنگ«، نوشته‏ی سعید میرزایی ینگجه، تهران: دبیرخانه کنفرانس بین‏المللی تجاوز و دفاع، 1368، ص 203.

3) روزنامه‏ی اطلاعات، 22 / 5 / 1362، ص 12.

4) همان.