سردشت یکی از شهرهای مرزی و از توابع استان و آذربایجان غربی است که اکثر مردم آن از راه فعالیتهای کشاورزی کسب معاش مینمایند. این شهر در جریان بحرانآفرینی گروههای ضدانقلاب در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره مورد ستم و تحت فشار نظامی آشوبگران محلی قرار داشت و در سالهای نزدیک به فاجعه بمباران شیمیایی شهر، به تازگی از کانون تشنج و تحرکات مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران خارج گردیده بود، هر چند گلولهباران مکرر ارتش عراق و حتی کاربرد سلاحهای شیمیایی به طور محدود علیه این شهر و حومه آن امکان بازگشت آرامش به این منطقه را سلب کرده بود. اما حمله گستردهی شیمیایی و جنایتی چنین وسیع علیه مردم سردشت پیشبینی نمیشد. در ادامه سه گزارش در این باره ارائه گردیده است؛ گزارش اول را گروه اعزامی متشکل از پزشکان و متخصصین درمانی تهیه و تنظیم کردهاند و دو گزارش دیگر به وسیله گروههای مراکز نظامی معتبر که از تهران به سردشت اعزام شدند، به نگارش درآمده است.
گزارش اول: در ساعت 16:30 روز یکشنبه 7 تیر 1366 یکی از فجایع تاریخی در شهر سردشت به وقوع پیوست. بمباران شیمیایی شهر سردشت نقطه عطفی در حملات شیمیایی عراق بود که متأسفانه هیچ تأثیری بر افکار مردم دنیا نداشت و حتی در داخل نیز اهمیت آن به درستی درک نشد.
چند فروند هواپیمای عراقی با پرتاب 7 بمب خردل سکوت شهر کوچک سردشت در غرب کشور را شکستند؛ دو بمب به بازار شهر و دو بمب دیگر به دو منطقه مسکونی اصابت کرد. سه بمب دیگر در باغهای مجاور شهر فروافتاد. به علت شرایط جوی مناسب از نظر حرارت و جریان ملایم هوا، آلودگی به تدریج تا کیلومترها دورتر از کانونهای انفجار گسترش یافت و بوی نامطبوع خردل که مشابه بوی سیر و گوگرد میباشد، از فاصله دور استشمام
میشد. متأسفانه بیمارستان و نقاهتگاه شهر نیز در مسیر جریان هوای آلوده قرار گرفت و حتی برخی پزشکان و پرستاران پس از چند ساعت به دلیل تأثیر مواد شیمیایی در آنها، مجبور به ترک آنجا شدند. برق و مخابرات قطع و کلیه فعالیتهای خدماتی شهر فلج شده بود؛ زیرا اکثر کارکنان محلی مصدوم شده بودند.
کادر پزشکی بهداری سپاه با کمک نیروهای محلی توانستند از دو حمام شهر به عنوان دو ایستگاه رفع آلودگی برای زنها و مردها استفاده کنند. ماشینهای آتشنشانی نیز مسئولیت تدارک آب حمامهای شهر را عهدهدار بودند. سالن ورزشی شهر به عنوان یک نقاهتگاه 150 تخته مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به چگونگی تأثیر گاز خردل (برخلاف گاز اعصاب که ناگهان همه بیماران در همان ساعت اول مراجعه میکنند) ساعت به ساعت بر تعداد مصدومین افزوده میشد. در نقاهتگاه درمانهای اولیه انجام میگرفت و مصدومین پس از پایدار شدن نسبی علائم حیاتی به شهرهای دیگر اعزام میشدند.
آلودگی مواد غذایی، میوهجات، سبزیجات، مزارع، آبها و حتی حیوانات باعث برخی مسمومیتهای گوارشی شده بود. گلههای گاو و گوسفند که تنها سرمایه برخی از خانوادهها بود، از بین رفته بودند و محصول برخی مزارع آلوده و غیرقابل استفاده شده بود.
یک روز پس از حادثه، مصدومین بدحال با چندین پرواز از ارومیه به تهران منتقل شدند. در فرودگاه مهرآباد تهران صحنهای بسیار ناراحت کننده بود که تحمل آن برای خلبانان و خدمه هواپیماهای نظامی نیز دشوار بود. کودکانی که در سنین مختلف با چشمهای ورم کرده به سختی ناله میکردند و سعی داشتند از مادران خود دور نیفتند. تعداد زیادی از مصدومین بدحال به بیمارستان بقیهالله (عج) منتقل شدند. برخی کودکان در حال اغما بودند و ضربان قلب آنها بالاتر از 160 بار در دقیقه میزد. اگر چه هنوز علائم پوستی، وضعیت مهمی از مسمومیت را نشان نمیدادند. این حالت ربطی به عفونت
نداشت و احتمالا به دلیل آثار خاص خردل بود. یکی از مصدومین، پسربچه 4 سالهای بود و در حالی که مشغول مرتب نمودن تختش بودیم و هنوز دقایقی از بستری شدنش نگذشته بود،ناگهان دچار ایست قلبی شد و متأسفانه به عملیات احیا جواب نداد. آن شب به همراه سایر دوستان تا صبح به بیمارستانهای تهران سر زدیم و به بررسی مصدومین سردشت پرداختیم.
چگونگی این حادثه و آمار مصدومین و شهدای آن در گزارشهای متعددی به اطلاع دبیر کل و شورای امنیت سازمان ملل رسید. اما متأسفانه هیچ کارشناسی برای بررسی حادثه اعزام نشد. حتی در یکی از گزارشها، تصاویر متعددی از مصدومین شیمیایی سردشت ضمیمه شد. از شهر سردشت طبق آمارهای رسمی 8025 نفر مصدوم شدند که این آمار شامل مصدومین خفیف نیز میشد. حداقل 4500 نفر از مصدومین نیاز به درمان داشتند. 3000 نفر آنها در خود شهر به طور سرپایی درمان شدند و سپس در روستاهای مجاور مدتی را سپری کردند تا آلودگی شهر کاملا برطرف شد. 1500 نفر از مصدومین حال وخیمتری داشتند و باید بستری میشدند که به خارج از
سردشت اعزام شدند. 600 نفر از این گروه 15000 نفری به تهران و بقیه به چند شهر شمال غربی کشور اعزام شدند. از بیمارانی که به تهران آمدند، 420 نفر طی 7 تا 10 روز اول از بیمارستانها ترخیص شدند. تعداد 180 نفر باقی مانده، وضعیت وخیمتری داشتند که گروهی شهید شدند و گروهی نیز هفتههای زیادی را در بیمارستانها گذراندند که عدهای هنوز از عوارض شدید ریوی رنج میبرند.
آمار شهدای این حمله شیمیایی 130 نفر است که 20 نفر آنها در سردشت در همان دقایق و ساعات نخستین پس از بمباران شهید شدند. 10 نفر در حین انتقال از سردشت به شهادت رسیدند. 100 نفر در طول 7 تا 30 روز پس از حادثه به تدریج در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای مختلف کشور به شهادت رسیدند.
ناراحت کنندهترین مسئله برای ما این بود که مصدومین تغییر حالت سریعی داشتند. مثلا با یک بیمار امروز به خوبی صحبت میکردیم ولی روزهای بعد سختتر با ما صحبت میکرد و تدریجا دچار حالت نیمه اغما میشد. وجود ضایعاتی به شکل تورم شدید در پلکها و پوست صورت و تاول باعث میشد تا در برخورد بستگان و آشنایان با وی، همه از قیافه وی شدیدا متأثر و وحشتزده شوند. مدت حدود 7 تا 10 روز دیگر هم بیمار به کمک دستگاههای تنفس مصنوعی زنده بود و سپس بر اثر یک عارضه ثانوی ریوی یا قلبی به شهادت میرسید. این مرگ تدریجی به همراه تورم و تغییر رنگ پوست صورت، چهره بیمار را غیرقابل تشخیص مینمود و لذا بستگان و نیز کادر پزشکی و پرستاری رنج روحی شدیدی را تا زمان شهادت مصدوم تحمل مینمودند. اعضای یک خانواده که منزلشان در 5 متری محل اصابت بمب بود (خانواده شهید اسدزاده) شامل سه پسر 4، 14 و 16 ساله و نیز سه دختر 7، 18 و 22 ساله و پدر و مادر آنها در مدت 10 روز به تدریج به شهادت رسیدند. تنها بازمانده این خانواده، پسری بود که در زمان حادثه در کرمان خدمت سربازی را میگذرانید. (1).
گزارش دوم: در تاریخ 7 / 4 / 1366، ساعت 16: 45 عراق، شهر سردشت و حومهی آن را هدف حمله شیمیایی قرار داد. هنگام حمله، باد ملایمی به سرعت 10 تا 15 کیلومتر بر ساعت از جهت جنوب غربی به سمت شمال شرقی میوزید. در این حمله 9 عدد بمب به شهر اصابت کرد که 3 عدد آنها در بیابان افتاد و غیرمؤثر بود. ولی شش بمب دیگر به شهر اصابت نمود.
در هنگام حمله، هواپیماها حدود 4 تا 10 دقیقه مانور کردند و وحشت شدیدی ایجاد نمودند. این شیوه را عراقیها معمولا در بمبارانهای شیمیایی به کار میبرند.
چند دقیقه پس از بمباران تیمهای مختلف رفع آلودگی از تیپها و لشکرهای مختلف به شهر آمدند. سرعت عمل آنها بسیار خوب بود. لیکن تجمع آنها زیاد بود و همین موجب کندی کار شده بود. وقتی که تک دشمن انجام گرفت، یکی از ماشینهای ذوالجناح 2 که در شهر مشغول گشت زنی بود، خود را به سرعت بر چالهی پشت فرمانداری رساند و اقدام به خنثیسازی عامل شیمیایی نمود. دمای هوا 20 – 25 درجه سانتیگراد بود.
قبلا عراقیها در جنوب از بمبهایی استفاده مینمودند که قدرت تخریبی
کمی داشت و احتمالا با ترکیدن پوستهی آنها، مواد شیمیایی در فضا پخش میشد. ولی در تک شیمیایی به سردشت از بمبهایی استفاده کردند که دارای قدرت تخریبی زیادی بود. به عنوان مثال بمبهایی که در زمینهای کشاورزی و دیگر نقاطی که دارای زمین سختتری بودند، اصابت کرده بود، همگی به شکل چالههای انفجاری درآمده بودند. قدرت انفجاری آنها به حدی بود که تکه سنگها و گلهای فشرده که کاملا بوی عامل خردل از آنها استشمام میگردید تا فاصلهی حدود 100 متری پرتاب شده بودند.
البته بدنهی بعضی از چالهها تخریب شده بود و به درون چاله ریخته بود، طوری که خنثیسازی عامل را مشکل میساخت.
از این چالهها گرد و خاک آلودهی زیادی به اطراف پراکنده شده بود که هنگام بازدید از زمینهای کشاورزی و خانههای مسکونی آلوده مشاهده گردید.
بمب دیگر در 5 متری ساختمان فرمانداری اصابت کرده بود. دیوار این ساختمان از سنگ و سیمان به ارتفاع 1 متر و ضخامت 4 / 0 متر بود که دو متر از آن تخریب شده بود. ترکشهای بمب مذکور به دیوارهای داخلی اطاقهای ساختمان روبهرو برخورد کرده بود که بعضی از آنها 10 تا 15 سانتیمتر در سطح دیوار فرورفته بود. این مطلب بیانگر آن است که بخشی از این بمبها دارای خرج انفجاری بوده است. نتایج این بررسی به شرح زیر است:
1 – تعداد کل مصدومین 5000 نفر و تعداد شهدا تا زمان تهیه گزارش 80 نفر بودهاند.
50 – 2 درصد کل مصدومین زنان، کودکان و سالخوردگان هستند و 50 درصد دیگر مردان نظامی و غیرنظامیاند که شدت مصدومیت غیرنظامیان بیشتر از نظامیان است.
3 – شعاع تقریبی منطقه آلوده حدود یک کیلومتر از کانون انفجار بوده است.
4 – شعاع تقریبی آلودگی کشنده از صفر تا 50 متر میباشد.
5 – مدت اقامت شهدا در منطقه آلوده بیش از یک ساعت بوده است.
6 – بیشتر شهدا در مکانهای بسیار نزدیک (50 تا 100 متری) به محل انفجار بودهاند.
7 – عده زیادی از مصدومین از مناطق غیرآلوده به محل آلوده آمده بودند.
8 – تعدادی از شهدا به دلیل عدم خروج از منازلشان دچار مسمومیت شدید و مرگ شده بودند. در یک مورد افراد یک خانواده پس از نیم ساعت هنوز در زیرزمین خانه خود مانده بودند.
9 – هر چند که به تصور عراقیها تعداد زیادی نیروی رزمنده در شهر سردشت مستقر شده بودند و سردشت به عنوان عقبه رزمندگان اسلام مورد حمله واقع شد، ولی تعداد مصدومین و شهدای افراد نظامی بسیار کم بوده است. (2).
گزارش سوم: طبق تلفنگرامی به واحد «ش. م. ر» (3) ستاد کل و دریافت خبر تحریک شدن افراد ثابت سازمان ملل در تهران برای مشاهده این جنایت در سردشت، قرار بر آن شد که ما (رنجبران و حسینزاده) نیز به منظور نظارت، در معیت گروه و از نزدیک شاهد قضایا باشیم. در این سفر دو نفر از وزارت امور خارجه آقای طباطبایی، مسئول برنامههای گروه و آقای ابوالحسنی مترجم، دو نفر از سازمان ملل که نام یکی آقای هالفین بود و آقای کردان نماینده ستاد تبلیغات جنگ بودند. پس از ورود به سردشت با دو نفر از پرسنل پدافند ش. م. ر، آقایان صبور و مسئول آنها آقای علیخانی روبهرو شدیم.
پس از حضور در محل اصابت اولین بمب، مردم باقی مانده در شهر از طرف به سوی هیئت اعزامی گرد آمده و همراه با دیگر برادران نظامی جمعیتی انبوه را تشکیل دادند به طوری که جمعیت بسیار که از گوشه و کنار آن صحبتها و شعارهای فردی داده میشد که همه نشانهی انزجار و تنفر از سازمانهای بینالمللی بود، سبب شد که نماینده سازمان ملل به این
وضعیت اعتراض کرده و تکمیل بازدید خود را مشروط به خلوت شدن و وجود آرامش قلمداد نماید. تذکرات مکرر برادران به مردم هیچ گونه اثری نداشت و سبب شد که گروه تصمیم به بازگشت بگیرد تا در فرصتی مناسبتر بازدید را تکمیل نماید. در پی این تصمیم افراد به خودروها بازگشتند و به طرف منزل فرماندار حرکت کردند. نماینده سازمان ملل از رفتن به منزل فرماندار استقبال کرد؛ چون میتوانست فرمهای مخصوصی را که جهت ثبت و گردآوری اطلاعات مورد نیاز تهیه کرده بود، پر نماید. از طرفی آنها نظریات نماینده دولت را بر دیگران ترجیح میدادند. پس از اقامت در منزل فرماندار مردم که خواهان بازگویی نظراتشان بودند در بیرون منزل اجتماع کردند، به همین دلیل فرماندار تصمیم گرفت نمایندگانی از آنها را به نیابت از مردم سردشت فرابخواند. سخنان نمایندگان مردم همه حاکی از انزجار از واقعه حمله شیمیایی بود. طبق اظهارات فرماندار حمله در روز یکشنبه 7 / 4 / 66 در ساعت 4 تا 5 / 4 بعد از ظهر انجام گرفت و محل اصابت بمبها در مرکز شهر و در دایره به شعاع حداکثر یکصد متر قرار دارد. زمان حمله کمی پس از باز شدن دکانها و هنگام آمد و شد و شلوغی شهر بوده است. طبق آمار داده شده، تعداد 4 کودک، 10 زن و 23 مرد تا آن زمان شهید و دفن شده بودند و تعداد دیگری نیز در شهرهای دیگر که محل درمانشان بود، شهید شده، بودند. تعداد مصدومین حدودا 3000 نفر بوده است که تعدادی به طور سرپایی درمان شده و مابقی را به 9 شهر دیگر مانند تبریز، تهران، مشهد، اصفهان و… برای معالجه فرستادهاند، طبق اظهارات ایشان هنوز روزانه 10 تا 15 نفر که به طور خفیف مصدوم شدهاند به درمانگاه شهر مراجعه مینمایند.
پس از تکمیل سؤالات و همچنین آماده شدن مکانهای بمباران شده، هیئت مجددا به محلهای بمباران مراجعه کرده و عکسها و اطلاعات مورد نیاز را ثبت نمود.
محلهای بمباران شده توسط افراد پدافند شیمیایی، با طناب و تابلوهای مخصوص علامتگذاری شده بود. بوی خردل که مشابه بوی سیر بود، در
محل اصابت به خوبی احساس میشد. در یک مورد بنا به تقاضای نماینده سازمان ملل از خاک محل و همچنین تکههایی از پوسته بمبها نمونهبرداری شد. پس از اتمام بازدید، افراد به محل اقامت فرماندار بازگشتند. در آنجا نماینده سازمان ملل ضمن صحبتهایش نظر شفاهی خود را مبنی بر اینکه در این شهر حمله شیمیایی صورت گرفته است، ابراز نمود. همچنین طبق قرار قبلی برای مشاهده چند تن از مصدومین که در یکی از بیمارستانهای تبریز بستری بودند با هلیکوپتر به تبریز رفتیم. مصدومین ملاقات شده چند زن و عموما مردان جوان بودند. از نظر ما نشان دادن این مردان غیرنظامی ممکن بود تا حدودی نماینده سازمان ملل را به تردید وادارد، ولی بافت هیئت اعزامی کلا خوب (صادق) به نظر میآمد.
به نظر ما با توجه به آمار ارائه شده، حمله به شهرها میتواند دارای ابعاد بسیار خطرناکی باشد. این حملات ممکن است ارزش مستقیم نظامی دربر نداشته باشند اما با توجه به مشاهدات ما موجب ایجاد آثار و ضایعات مهلک انسانی و تأثیرات سیاسی و اجتماعی میباشد. برای مثال در سردشت گروهکها به سوء استفاده تبلیغاتی و سیاسی از این مسئله مبادرت کردند و با توجه به عدم آگاهی مردم از نحوه حملات شیمیایی دشمن و آثار آن، شایعات مختلفی را منتشر نمودند. اساسا حجم تبلیغات نسبت به این حمله و ابعاد فاجعه بسیار ناچیز است و در این جهت باید فعالیت گستردهتری صورت گیرد.
در این گزارش جا داشت به موارد زیر توجه بیشتری شود:
روحیه مردم و اعتراض آنها به کمبود دارو و درمان، اوضاع اردوگاهها، سؤالات نماینده سازمان ملل از فرماندار، اظهارنظر نماینده سازمان ملل در مورد بازدید از منطقه آلوده، ضعف فیلمبرداری سردشت و بررسی برخورد مسئولان وزارت خارجه با مسئله. (4).
1) مأخذ 7، ص 185.
2) آرشیو معاونت عملیات ستاد مشترک سپاه پاسداران، گزارش منتشر نشده تک شیمیایی عراق به شهر سردشت، سند شماره 7-3-500.
3) »ش. م. ر«. ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران واحدی بود که مأموریت مقابله با سلاحهای شیمیایی، میکروبی و راکتوری را به عهده داشت.
4) همان، سند شماره 5-3-500.