جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بررسی تئوریک مسئله

زمان مطالعه: 6 دقیقه

پروتکل مورخ 17 ژوئن 1925 ژنو مهم‏ترین سند بین‏المللی در زمینه‏ی منع استعمال سلاح‏های شیمیایی و حتی میکروبی است که از سال 1928 اجرا شد. مفاد این پروتکل که در واقع یک معاهده‏ی بین‏المللی مستقل است، تقریبا همان مقررات 1922 واشنگتن است. در این پروتکل، که بیش از 140 کشور جهان از جمله ایران (9 تیر 1308) و عراق (1931 – م) آن را امضا کرده‏اند، به کارگیری سلاح‏های شیمیایی در جنگ‏ها، بدون قید و شرط ممنوع شده است. مضمون این پروتکل ممنوعیت مطلب کاربرد سلاح‏های شیمیایی و توسل به این سلاح مرگ‏زا را تحت هر شرایطی دربر می‏گیرد.

در مقدمه‏ی پروتکل سال 1925 ژنو آمده است: از آنجا که استفاده از گازهای خفه‏کننده و سمی و دیگر گازها و تمام مایعات، مواد یا وسایل مشابه توسط افکار عمومی جهان متمدن محکوم و از آنجا که ممنوعیت چنین استفاده‏هایی در معاهداتی که بیشتر قدرت‏های جهان بدان پیوسته‏اند، تصویب شده است، از نظر حقوق بین‏الملل، به کارگیری این سلاح‏ها به صورت قاطع ممنوع است.

البته، پیش از پروتکل 1925 مقرراتی وجود داشته است که به طور مختصر، بدان اشاره می‏شود.

1) اعلامیه‏ی 1868 سن‏پترزبورگ که طبق آن، شیوه‏های جنگ غیرانسانی محکوم شد.

2) اعلامیه‏ی نهایی کنفرانس 1874 بروکسل، که استعمال سم و سلاح‏های سمی را به طور کلی ممنوع کرده است.

3) اعلامیه‏ی شماره‏ی 2 و شماره‏ی 4 کنفرانس 1899 لاهه، که در آنها استفاده از سلاح‏های پرتاب کننده برای حمل و پخش گازهای خفقان‏آور و زیان‏بار منع شده است.

4) عهدنامه‏ی شماره‏ی 4 لاهه مورخ 1907 که دربردارنده‏ی مفاد مزبور است.

5) معاهدات صلح پاریس مورخ 1919 – 1920.

6) معاهده‏ی 6 فوریه‏ی 1922: طبق ماده‏ی 5 این معاهده، استعمال گازهای خفقان‏آور، سمی یا مشابه آنها و نیز هر گونه مایعات، مواد یا شیوه‏های مشابهی که افکار عمومی جهان متمدن محکوم کرده، ممنوع است. این معاهده به دلیل تصویب نشدن آن به وسیله کشورهای امضا کننده، هرگز اجرا نشد، (1) اما همواره به عنوان عرف بین‏المللی در زمینه‏ی ممنوعیت استعمال گازها باقی ماند.

اما واقعیت این است که کشورها پس از جنگ جهانی دوم بارها این پروتکل را نقض کرده‏اند. ارتش امریکا علیه مردم کره، انگلیس علیه مردم مالایا و مصر علیه یمن از این سلاح‏ها استفاده کردند. امریکا، به ویژه علیه مردم ویتنام از عنصر «BZ» در سطحی گسترده و پرحجم استفاده کرد که با گذشت نیم قرن، آثار مخرب آن، نه تنها بر انسان‏ها، که بر مزارع و جنگل‏ها و پوشش‏های گیاهی (اکو سیستم) همچنان باقی است.

ارتش شوروی (سابق) نیز به طور گسترده، از عوامل تاول‏زا و اعصاب، موسوم به «باران زرد«، علیه مردم افغانستان استفاده کرد. در حال حاضر، ایالات متحده امریکا جدیدترین و خطرناک‏ترین روش تولید و کاربرد این گونه سلاح‏ها را در اختیار دارد. (2).

اصولا هر فرد که در تعریف «رزمنده» نگنجد و از اعمال جنگی خودداری

کند، نباید هدف حمله‏ی نظامی قرار گیرد. ماده‏ی 50 پروتکل الحاقی شماره‏ی یک سال 1977، افراد و جمعیت غیرنظامی را چنین تعریف می‏کند:

»افرادی غیرنظامی محسوب می‏شوند که در هیچ یک از طبقات نیروهای مسلح مقرر در ردیف‏های 1، 2 و 6 قسمت الف ماده‏ی 4 کنوانسیون سوم ژنو و ماده‏ی 43 پروتکل حاضر جای نگیرند. اصل کلی در این زمینه آن است که چون مردم غیرنظامی (Civil(در جنگ شرکت نمی‏کنند، با حقوق بین‏الملل حمایت می‏شوند و نباید هدف عملیات دشمن باشند.«

در واقع، حقوق جنگ با هدف جلوگیری از سرایت یا محدود کردن آثار جنگ به غیرنظامیان و کاهش دردها و مشکلات آنان در منازعات مسلحانه، درصدد اعمال و اجرای مقررات و الزام دولت‏ها به رعایت آن مقررات است. (3) ماده‏ی 48 پروتکل الحاقی نخست 1977 ژنو در مورد حمایت از غیررزمندگان در جنگ‏های بین‏المللی، مقرر می‏کند که دو طرف یک مخاصمه برای تأمین احترام و حمایت از افراد و اهداف غیرنظامی، باید در تمامی موارد، بین افراد و اهداف غیرنظامی با نظامیان و اهداف نظامی، تمایز قائل شوند و بر این اساس، عملیات نظامی خود را تنها علیه اهداف نظامی، انجام دهند. برای تقویت این قاعده، بند 3 ماده‏ی 52 پروتکل الحاقی نخست 1977 اعلام می‏کند که در صورت تردید در استفاده از مکان‏های غیرنظامی برای کمک مؤثر به عملیات نظامی، چنین فرض خواهد شد که از مکان‏های مزبور چنین استفاده‏ای نمی‏شود. بدین دلیل، کاربرد مستقیم سلاح‏های شیمیایی علیه افراد غیرنظامی، ممنوعیت دوگانه‏ای می‏یابد، یکی به دلیل ممنوعیت حمله به افراد غیرنظامی و دیگر ممنوعیت کاربرد سلاح‏های شیمیایی. این در حالی است که رژیم عراق بارها سلاح‏های شیمیایی را علیه افراد غیرنظامی ایران به کار برده است.

کنوانسیون‏ها و پروتکل‏های مربوط به ممنوعیت کاربرد سلاح‏های شیمیایی، به گونه‏ای عبارت‏پردازی شده است که خود، بر عرفی بودن چنین ممنوعیتی دلالت دارد. برای نمونه، معاهده‏ی «ورسای» به ممنوعیت سلاح‏های شیمیایی اشاره می‏کند. معاهده‏ی واشنگتن (1922) و پروتکل ژنو (1925) نیز از کاربرد سلاح‏های

شیمیایی که محکوم و ممنوع اعلام شده است، سخن می‏گویند.

نکته‏ی درخور توجه درباره‏ی ممنوعیت عرفی سلاح‏های شیمیایی و بیولوژیک آن است که زمان جنگ جهانی اول، در حد گسترده‏ای از این سلاح‏ها استفاده نشد و به رغم اینکه کنوانسیون‏ها و پروتکل‏های منعقد شده، جهانی تلقی نمی‏شدند و کشورهای زیادی (به ویژه کشورهای دارنده‏ی این سلاح‏ها) به عضویت آنها در نیامده بودند، به ندرت از این سلاح‏ها استفاده شد و در موارد ادعا شده نیز، کشورهای مظنون، بدون اینکه کاربرد چنین سلاح‏هایی را مشروع تلقی کنند، اتهام‏های وارد شده را به خود منتسب ندانستند و رد کردند.

بر این اساس، حتی کشورهای مزبور نیز به صورت ضمنی، بر وجود قاعده‏ی عرفی ممنوع کننده‏ی کاربرد چنین سلاح‏هایی، مهر تأیید زدند. در تأیید این امر، همین بس که قطعنامه‏ی 5 دسامبر 1966 در «مجمع عمومی سازمان ملل» (ب 2162) با اتفاق آرا و بدون رأی مخالف به تصویب رسید. این قطعنامه، تأیید کرد که پروتکل ژنو 1925 مشتمل بر ممنوعیت عامی است که تمامی کشورها را صرف‏نظر از عضویت یا الحاقشان به آن معاهده، ملزم می‏کند.

ممنوع کردن کاربرد سلاح‏هایی که در جنگ، جراحت‏های شدیدی ایجاد می‏کنند، از اواخر قرن نوزدهم به عرصه‏ی حقوق بین‏الملل قراردادی راه یافت. اعلامیه‏ی «سن‏پترزبورگ» در 11 دسامبر 1868، استعمال پرتاب شونده‏هایی را که در بدن انسان پخش می‏شوند، ممنوع کرد. این پرتاب شونده ها اشیای محترقه‏ای را شامل می‏شدند که کمتر از 400 گرم وزن داشتند. در جریان کنفرانس‏های 1899 و 1907 لاهه، ممنوعیت‏های تیراندازی از بالون، استفاده از گلوله‏های پخش شونده و نیز استفاده از گازهای خفه کننده در جنگ اعلام شد. با گسترش سلاح‏های شیمیایی و استفاده‏ی گسترده از آن در جنگ جهانی اول، ماده‏ی 171 معاهده‏ی صلح «ورسای» سال 1919 و ماده‏ی 5 «قرارداد واشنگتن» مورخ 6 فوریه 1922، استفاده از گازهای خفه کننده، سمی یا مشابه آن و نیز هر نوع ماده یا روش مشابهی را در زمان جنگ، ممنوع کرد. سپس، در 17 ژوئن 1925 پروتکل ژنو، درباره‏ی ممنوعیت

استعمال گازهای خفه کننده، سمی یا نظایر آن، منع روش‏های میکروبی در جنگ تصویب شد. (4).

چنانکه ملاحظه شد، در عرصه‏ی مخاصمات مسلحانه، «نخستین تلاش‏ها با هدف حمایت از رزمندگان انجام شد. اهتمام انسان‏هایی مانند «فلورانس نایتینگل» در طی جنگ‏های «کریمه» و «هنری دونان» به دنبال نبرد «سولفرینو» نگرانی عمومی را در مورد رنج‏های زاید و مرگ مجروحان و سربازان بیمار دامن زد و دلمشغولی‏های انسانی مهمی را در اروپا ایجاد کرد.» (5) حاصل این تلاش‏ها، پیش‏تر در کنوانسیون‏های 1899 و 1907 لاهه دیده و روشن شد که طرف‏های مخاصمه، در به کارگیری وسایل برای به زانو درآوردن حریف از اختیارات نامحدودی برخوردار نیستند. البته نظام بین‏المللی، نخست اصل مزبور را تثبیت کرد و سپس برای سد کردن راه سوء استفاده از کلی بودن و ابهام در مضامین این اصل، به سوی احصا و برشماری مصادیق آن گام برداشت. سلاح‏های شیمیایی و بیولوژیک، از جمله سلاح‏هایی بودند که به کارگیری آنها علیه رزمندگان، به دلیل ایجاد درد و رنج زاید و بلاهای غیرضروری (زجرکش کردن قربانی) ممنوع شد؛ ممنوعیتی که در حقوق عرفی استقرار یافته است، هر چند مدون تلقی کردن پروتکل 1925 ژنو درباره‏ی منع به کارگیری گازهای خفه کننده، سمی یا نظایر آن در این زمینه را نباید بی‏تأثیر دانست. (6).

در این باره، در بند 6 قواعد بنیادین حقوق بین‏المللی بشردوستانه، قابل اعمال در مخاصمات مسلحانه (1978) آمده است:

»طرف‏های مخاصمه و اعضای نیروهای مسلح آنها در انتخاب روش‏های وسایل جنگ اختیارات نامحدود ندارند.» (7).


1) هیئت‏های نمایندگی کشورها معاهده را امضا کردند، لیکن مورد تصویب نهایی دولت‏ها قرار نگرفت و برای همین به اجرا درنیامد.

2) سید قاسم زمانی، حقوق بین‏الملل و کاربرد سلاح‏های شیمیایی در جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری شیمیایی در جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران: بنیاد حفظ آثار و ارزش‏های دفاع مقدس (مدیریت ادبیات و انتشارات(، 1376، ص 16.

3) شارل روسو، حقوق مخاصمات مسلحانه، جلد 1، ترجمه سید علی هنجنی تهران: دفتر خدمات حقوقی بین‏الملل، 1369، ص 96 و 97.

4) مأخذ 1، ص 40.

5) مأخذ 1، ص 34.

6) مأخذ 1، ص 61.

7) کمیته بین‏المللی صلیب سرخ، اتحادیه جمعیت‏های ملی صلیب سرخ پس از تصویب پروتکل‏های الحاقی، تلاش کردند تا متنی مختصر را که از پیچیدگی‏های پروتکل‏ها عاری باشد و قواعد اساسی و بنیادین حقوق بین‏الملل بشردوستانه قابل اعمال در مخاصمات مسلحانه در آن منعکس شود، تهیه کنند. بدین منظور کارشناسان این سازمان در سال 1978 متنی را تحت عنوان قواعد اساسی حقوق بین‏الملل بشردوستانه قابل اعمال در مخاصمات مسلحانه، تنظیم کردند که هر چند از ویژگی رسمی و الزام‏آوری برخوردار نیست، اما در هر حال آثار آن بر منابع بعدی حقوق بین‏الملل، تحلیل‏های مراجع مختلف حقوقی و قضایی و در کل توسعه‏ی حقوق بین‏الملل انکارناپذیر است.