گزارشهای کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ ناپدید شدن اسیران را پس از ثبت نام تصدیق میکند. نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ در گزارشی به دو اسیر جنگی که پس از بازدید کمیته به محل نامعلومی منتقل شده بودند، اشاره مینمایند. کمیته دائمی قربانیان جنگی از طریق فرمانده بازداشتگاه به نمایندگان ICRC اطلاع داد که آنان طی بازدید بعدی خود از بازداشتگاه رمادی 1 یا الانبار، از آن دو اسیر بازدید خواهند کرد. کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ از این دو بازداشتگاه در تاریخهای 3 و 4 و 5 مرداد 1363 بازدید کرد، اما دو اسیر مزبور آنجا نبودند. (1).
همچنین نمایندگان ICRC از عراقیها خواستند، باید بتوانند هر چه زودتر اسیر جنگی «نعمت ویس مرادیان» را در هر جایی که هست، ملاقات کنند. این اسیر از تاریخ 17 اسفند 1360 در اردوگاه خود مفقود شد. (2).
اسیر جنگی دیگری که در آذر یا دی 1363 از اردوگاه موصل 3 به بغداد فرستاده شده بود، تا زمان بازدید نمایندگان ICRC , پنجم فروردین 1364، هنوز به بازداشتگاه بازنگشته بود. (3) تعدادی از اسیران ایرانی پس از اینکه نمایندگان کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ آنها را ثبت نام میکردند، ناپدید میشدند. برخی از این افراد را احتمالا به اردوگاههای سری منتقل کردهاند یا بر اثر شکنجه به شهادت رساندهاند.
نمایندهی کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ در جمهوری اسلامی ایران با ارسال
یادداشتی در 24 فروردین 1360 به وزارت امور خارجه، سند تازهای از جنایتهای رژیم بعث عراق را افشا کردهاست. براساس این یادداشت، نمایندگان کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ به هنگام بازدید از اردوگاه موصل در تاریخ 19 آبان 1359 (10 ماه نوامبر 1980) نام ده اسیر ایرانی را ثبت کردهاند، اما پس از آن تاریخ هیچ کس از سرنوشت این اسیران آگاه نشد. با پیگیریهای نمایندگان کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ درباره ده فرد مزبور، رژیم عراق ادعا کرد این افراد را در تاریخ 18 فروردین 1360 (7 آوریل 1980) در منطقهی «چومان» آزاد کرده است. با کوشش مجدد کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ، معلوم شد که فقط یکی از این ده نفر آزاد شده است، که او هم از سرنوشت دیگران بیاطلاع است. (4).
حتی اگر ادعای رژیم عراق مبنی بر آزاد کردن این اسیران را بپذیریم، آزاد کردن اسیران جنگی در منطقهی جنگی، برخلاف کنوانسیون سوم ژنو بوده است. مادهی 46 قرارداد سوم سال 1949 ژنو چنین مقرر کرده است: «دولت بازداشت کننده هنگامی که تصمیم به انتقال اسیران جنگی میگیرد، باید منافع خود اسیران را مورد توجه قرار دهد، به ویژه از این نظر که مشکلات بازگشت آنها به کشورشان مزید نشود. انتقال اسیران جنگی همواره با انسانیت و با وضعی صورت خواهد گرفت که بدتر از وضع انتقال سربازان دولت بازداشت کننده نباشد….«
همچنین در مادهی 48 قرارداد سوم آمده است «اسیران جنگی در صورت انتقال باید رسما از حرکت و همچنین از نشانی جدید پستی خود آگاه شوند. این آگاهی باید قبلا با فرصت کافی به آنها داده شود که بتوانند لوازم خود را جمع و خانواده خود را مطلع کنند….«
در گزارش دیگری از ICRC چنین آمده است: «نمایندگان کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ گفتند به شدت نگران سه نفر از جمله یک افسرند که از اردوگاه رمادی به جایی منتقل شدهاند که نمایندگان ICRC نمیتوانند از آنان بازدید کنند. سروان محمود (فرمانده اردوگاه) گفت نمایندگان صلیب سرخ در بازدید
آیندهشان از اردوگاه رمادی آنها را خواهند دید.» نمایندگان اصرار کردند که یا باید از این سه اسیر در محلی که نگهداری میشوند، بازدید کنند یا باید آنها را فورا به اردوگاه رمادی بازگردانند. نمایندگان ICRC تأکید کردند که انتقال اسیران به محلهای نامعین برخلاف مادهی 126 قرارداد سوم ژنو است.» (5).
مادهی 126 قرارداد سوم ژنو راجع به رفتار با اسیران جنگی مقرر میکند: «نمایندگان (صلیب سرخ) یا مأموران دولتهای حامی مجاز خواهند بود به تمامی مکانهای اقامت اسیران جنگی، به ویژه به محلهای توقیف و بازداشت و کار آنها بروند و به تمامی مکانهایی که مورد استفاده اسیران جنگی است نیز حق ورود خواهند داشت. همچنین اجازه خواهند داشت به محلهای حرکت و عبور و ورود اسیران انتقالی بروند و بدون حضور شاهد با اسیران، به ویژه با معتمد آنها و در صورت لزوم با مترجم صحبت کنند.«
در 27 آبان 1363 نیز دو اسیر جنگی به زندانی نامعلوم منتقل شده بودند. (6) همچنین نمایندگان ICRC جویای روشن شدن وضع اسیر عباسعلی جمالیاصل، فرزند رضا، به شمارهی کارت شناسایی 770 شدند. وی در تاریخ 8 مهر 1360 به بازداشتگاهی در بغداد، که در دسترس ICRC قرار ندارد، منتقل شده بود. فرمانده اردوگاه در پاسخ به نمایندگان ICRC گفت که وی بنا به دستور مقامات بالا به بغداد منتقل شده است. (7) بدین ترتیب، هنگامی که نمایندگان کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ ضمن اعتراض به این وضعیت، خواستار جزئیات وضع اسیرانی میشدند که به بغداد منتقل و در زندانی که نمایندگان ICRC را به آن راه نبود، برده شده بودند، تنها پاسخ مقامات و فرماندهان اردوگاه این بود که آنها برای پارهای امور اداری منتقل شدهاند. (8).
اما تمامی اسیران بر این امر واقف بودند که این افراد را برای انجام بازجویی و تخلیه اطلاعاتی به بغداد بردهاند و آنها را با رفتارهای غیرانسانی و وحشیانه و بسیار فجیع و دلخراش شکنجه کردهاند.
مادهی 70 کنوانسیون سوم چنین مقرر میکند: «اسیران جنگی حداکثر تا یک هفته پس از اسارت و ورود به بازداشتگاه اصلی یا عبوری و بستری شدن
در بیمارستان باید بتوانند کارتی را که حاوی مشخصات آنهاست، برای آگاهی خانوادههای خود و آژانس مرکزی اطلاعات اسیران جنگی پر کنند.«
با وجود این مقررات، حکومت عراق از ثبت نام بسیاری از اسیران ایرانی جلوگیری و آنها را در اردوگاههای مخفی نگهداری میکرد. «الکساندر هی«، رئیس کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ جهانی، درباره این موضوع در کنفرانس بینالمللی «مانیل» اعلام کرد: «عدهای از اسیران جنگی ایران در عراق از دسترس صلیب سرخ دور نگه داشته شدهاند و شناسایی زندانیان ناقص و به طور کلی با تعویق همراه بوده است.» (9) وی ضمن دومین دیدارش از بغداد از 29 مارس تا 14 آوریل 1981، طی مذاکراتی که با مقامات عراقی داشت، مسائل عمدهای را که نمایندگان کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ با آن روبهرو بودند، مطرح کرد و تعهدات مقامات عراقی را طبق کنوانسیونها از جمله دسترسی به تمام اسیران جنگی، تفکیک آنها از غیرنظامیان در اردوگاهها، بازگرداندن یکجانبهی غیرنظامیان به میهنشان و احترام به مقررات کنوانسیون سوم ژنو در مورد شرایط نگهداری اسیران جنگی را با آنها در میان گذاشت. (10).
کمیته بینالمللی صلیب سرخ نیز در گزارش سال 1983 خود، ضمن اشاره به فعالیتهای حمایتی در عراق و بازدیدهایش از اردوگاههای انبار، رمادی و سه اردوگاه موصل در سال 1983 و ثبت نام 7592 اسیر، آورده است: «کمیته در مورد سرنوشت اشخاصی که هنوز اجازهی دسترسی به آنان را ندارد (برای نمونه وزیر نفت ایران) و بیشتر اسیران جنگی که در اوایل جنگ به اسارت گرفته شده بودند، نگران است. نمایندگان کمیته مرتبا فهرست نام چند صد اسیر جنگی را که معروف بدان نامها بودند، اما از آنها مخفی نگه داشته میشدند، به مقامات عراقی نشان میدادند، اما کمیته سرانجام توانست تعداد دوازده نفر از آنها را در اردوگاهها ملاقات کند. این مشکل اساسی در یادداشت 9 مه نمایندهی عمومی خاورمیانه و همچنین رئیس کمیته هنگام بازدیدش از عراق مطرح شده است.» (11).
کمیته ICRC در بیانیهی 13 فوریه 1984، طی سومین استمداد خود از تمامی دولتهای امضا کنندهی کنوانسیونهای ژنو، بار دیگر یادآور شد که تعداد زیادی از اسیران ایرانی، که بعضی از آنها در آغاز جنگ اسیر شدهاند، مرتبا در جریان بازدیدهای صلیب سرخ مخفی نگه داشته میشوند. (12).
در مورد مخفی نگه داشتن اسیران که تعداد زیادی از آنها غیرنظامی بودهاند، پاسخ آقای الکساندر هی رئیس کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ در پاسخ به نامهی همسر آقای مهندس بوشهری حکایت از آن دارد که رژیم عراق برخلاف قرارداد سوم ژنو به مخفی نگه داشتن اسیران ایرانی اقدام کرده است. (13).
همچنین نامهی لوچیا ویلیگر، یکی از مسئولان صلیب سرخ، به آقای صدرالدین صدر، مدیر کل روابط بینالمللی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ 13 فوریه 1986 بیانگر وجود تعداد زیادی اسیر ایرانی در زندانهای رژیم عراق است که نمایندگان صلیب سرخ اجازه نیافتند از آنها دیدار کنند. در این نامه آمده است:
»همان طور که میدانید، ICRC به سرنوشت وزیر نفت ایران و همراهانشان به مانند ایرانیان دیگری که گمان میرود مقامات عراقی به اسارت گرفته، اما هرگز نمایندگان ICRC آنها را ندیدهاند، علاقهمند است. این موضوع مرتبا با مأموران عراقی مطرح شده و مداخلهی بیشمار ICRC سرانجام به انتقال قریب به صد اسیر ایرانی به اردوگاهها منجر شد که نمایندگان کمیتهی مزبور از آنها بازدید کرده بودند. آخرین بار چنین انتقالی در پایان سال 1983 صورت گرفت و سیزده اسیر از مکانی که از دسترس نمایندگان ICRC دور بود، به اردوگاه انبار انتقال یافتند؛ جایی که کمیتهی مزبور برای نخستین بار از آنها بازدید به عمل آورد.«
در این باره در گزارش دیگری از ICRC آمده است: «کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ از یک بند اردوگاه که در سمت چپ در ورودی قرار داشت؛ جایی که صدها اسیر جنگی محبوس بودند، بازدید نکرد.» (14).
در یکی از گزارشهای ICRC نیز اعلام شده است: «بسیاری از اسیران اظهار کردهاند که پای عدهی زیادی از غیرنظامیان و سربازانی که دستگیر و بازداشت شدهاند، هرگز به اردوگاههای موصل، رمادی و انبار نرسیده و ICRC را از این گونه دستگیریها باخبر نکرده و به آنها اجازه ندادهاند از مکانهایی که این گونه اسیران نگهداری میشوند، بازدید کنند. ICRC باید فورا اجازه یابد تا از این اشخاص بازدید شود.» (15).
در این باره به اظهارات چند تن از اسیران آزاد شده اشاره میشود:
– «یک روز صبح، تمامی اسیران را در العماره جمع و در گروههای سی نفری بر زیلهای ارتشی سوار کردند. خودروها به راه افتادند و پس از یک ساعت، در مقابل ساختمانهای بزرگی متوقف شدند. سپس، همه را از خودروها پیاده کردند و داخل ساختمان بردند و به ترتیب روی زمین نشاندند. طولی نکشید که سر و کلهی چند افسر بعثی با چند ساواکی فراری و پناهندهی ایرانی پیدا شد، یکی یکی همه را برانداز کردند و چند نفر را از جمع بچهها بیرون کشیدند و تنها به دلیل اینکه ریش داشتند و متهم بودند که پاسدار انقلاب میباشند، آنها را به نقطهی نامعلومی بردند و تا آخر اسارت، از آنها به ما خبری نرسید.» (16).
– «در مدت ده، دوازده روزی که در پادگان بصره بودیم، عراقیها هر روز تعدادی از بچهها را شکنجه میکردند تا پاسداران، فرماندهان و روحانیان را معرفی کنند… یک روز آمدند و تعدادی از برادران را به جرم پاسدار، روحانی و فرمانده بودن بیرون بردند. پس از آن دیگر آنها را ندیدم.» (17).
– «در اردوگاه، نخستین برخورد ما با یک سرگرد عراقی بود که به اتفاق یک ایرانی به سراغ ما آمدند. آنها مقابل ما ایستادند و شروع به فحاشی به انقلاب و روحانیت و علما کردند، البته معلوم بود که با این حرکت قصد دارند
ببینند که چه کسی واکنش نشان میدهد تا او را از بقیه جدا کنند. کسی که از جمع اسیران جدا میشد خدا میدانست چه سرنوشتی در انتظار اوست؛ چرا که نامش در فهرست صلیب سرخ ثبت نمیشد و عراقیها هر زمانی که میخواستند میتوانستند او را شکنجه یا اعدام کنند. حدود 32 نفر را از میان ما 200 اسیر جدا کردند و دیگر هیچ خبری از آنها به دست ما نرسید. هر چند بعدها، موضوع را به اطلاع صلیب سرخ رساندیم، اما بیفایده بود.» (18).
همچنین چند تن از اسیرانی که در سال 1363 به ایران بازگشتند، (19) مشاهدات خود را چنین بیان کردند: «زمانی که میخواستند آزادمان کنند، ما را به منطقهای به نام وزیریه در بغداد آوردند. در آنجا دیوار بلندی بود که ظاهرا در پشت آن عدهی زیادی نگهداری میشدند. در نخستین دقیقههای ورود ما به محل، چند سنگ ریز از آن سوی دیوار پرتاب شد و یک نفر با صدای بلند ما را مورد خطاب قرار داد و گفت: برادران اگر آزاد شدید و به ایران رفتید، بگویید حدود 150 نفر را از اوایل جنگ به این محل آوردهاند و تاکنون نمایندگان کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ از ما بازدید نکردهاند و خانوادهی ما از محل ما و حال ما خبر ندارند.» (20).
در گزارشهای دیگری از کمیتهی ICRC آمده است: «تعداد زیادی از اسیران ایرانی که بعضی از آنها از آغاز جنگ اسیر شدهاند، هنوز از دید کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ دور و مخفی نگه داشته میشوند. اسیران مزبور حتی از حقوق طبیعیشان محروماند، فهرست نامهایی که کمیته بینالمللی صلیب سرخ مدعی حیات آنهاست، تحویل مقامات عراقی میشود.» (21).
همچنین در گزارش هیئت اعزامی دبیر کل سازمان ملل، در اسفند 1363 آمده است: «ما تعداد اسیران جنگی مخفی نگه داشته شده را برابر صدها تن تخمین میزنیم.» (22).
گزارشهای متعدد از جمله گزارش کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ نشان میدهد که مقامات عراقی هرگز قرارداد سوم ژنو را رعایت نکردند و این کمیته توانست با اطمینان اعلام کند که مقامات عراقی صدها تن از اسیران ایرانی را در محلهای مخفی زندانی کردهاند که نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ هرگز نتوانستند به این مکانها بروند. از جمله در گزارش استمدادیه این کمیته در تاریخ 7 می 1983 آمده است:
»تعداد مهمی از نظامیان، غیرنظامیان، سرباز، افسر از آغاز جنگ تا به امروز، در مراکزی که ICRC به آنجا دسترسی ندارد، نگهداری میشوند.» (23).
1) همان، گزارش از اردوگاه رمادی 2، 27 تا 29 مرداد 1363.
2) همان، گزارش از اردوگاه رمادی 1، 1 تا 4 فروردین 1363.
3) همان، گزارش از اردوگاه موصل 3، 3 تا 5 فروردین 1364.
4) همان، گزارش 24 فروردین 1360.
5) همان، گزارش از اردوگاه رمادی 1، 31 خرداد و 1 تا 2 تیر 1360.
6) همان، گزارش 26 تا 28 آبان 1363.
7) همان، گزارش از اردوگاه موصل 1، 2 تا 4 آبان 1360.
8) همان، گزارش 7 تا 9 تیر 1360.
9) روزنامه اطلاعات، 19 / 8 / 1360، ص 13.
10) همان.
11) مأخذ 53، ص 58.
12) گزارش سالانه ICRC، سال 1984، ص 61.
13) متن نامهی آقای الکساندر هی در صفحه 59 درج شده است.
14) مأخذ 76، گزارش از اردوگاه رمادی 2، 26 تا 27 اردیبهشت 1363.
15) مأخذ 76، گزارش از اردوگاه انبار 4 تا 5 آذر 1360.
16) محسن بخشی: پشت میلههای رمادی، تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1372، ص 12.
17) مأخذ 15، ص 229.
18) ابوالقاسم حسینی و دیگران، سالهای سخت اسارت، تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1372، ص 22.
19) اسامی این اسیران که در تاریخ 3 / 6 / 1363 به ایران بازگشتند عبارتند از:1 – حمزه ولیپناه، فرزند آزادخان 2 – عبدل خوشبخر، فرزند احمد 3 – رمضان شعاعحسینی فرزند احمد.
20) مأخذ 76، گزارش از اردوگاه صلاحالدین، 13 فوریه 1984.
21) آرشیو جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، اطلاعیه مطبوعاتی شماره 1480.
22) آرشیو اسناد جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، گزارش هیئت اعزامی دبیر کل سازمان ملل از اردوگاه اسیران جنگی، 18 اسفند 1363.
23) مأخذ 94، گزارش استمداد ICRC، 7 می 1983.