حملهی رژیم عراق به شهرها و روستاهای بیدفاع ایران، از جمله عملکردهای وحشیانه و ضدبشری ارتش متجاوز رژیم عراق بود. این رژیم با نادیده انگاشتن اصول انسانی و زیر پا گذاشتن مقررات و حقوق بینالملل بشردوستانه، حمله به مناطق مسکونی و مردم غیرنظامی را مدتها پیش از تجاوز آشکار خود آغاز کرده بود و پنجاه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مردم بیدفاع شهر مهران را هدف حملهی هوایی خود قرار داد. رژیم بغداد پس از این اقدام غیرانسانی، تا آغاز حملهی گستردهی نظامی خود در 31 شهریور 1359، صدها بار دیگر مناطق مسکونی ایران را هدف حملات هوایی، موشک و آتش توپخانهی خود قرار داد. (1).
به دنبال هجوم وحشیانهی ارتش عراق به سرزمین ایران اسلامی حمله علیه مناطق مسکونی به مرور زمان شدت بیشتری یافت. در آغاز، هدف دشمن کوشش برای درهم شکستن مقاومتهای مرزی، گسیختن خطوط پشت جبههی ایران و سپس اجرای اقدامات ایذایی در شرایط مناسب با توجه به حداکثر امکانات موجود بود، اما با در پیش گرفتن جنگ شهرها، استراتژی عراق بر این مبنا قرار گرفت که نخست، با ایجاد تزلزل در روحیهی مردم ایران، خطوط پشت جبهه را درهم بشکند و سپس، مقاومت نوار مرزی را که بدینسان تضعیف خواهد شد، از میان بردارد و تجاوز به خاک ایران را گسترش دهد. (2).
رژیم عراق پس از تجاوز آشکار به سرزمین ایران، مناطق مرزی و دیگر شهرهای ایران را هدف حملههای وحشیانهی هوایی، موشکی و توپخانهای قرار داد. هفده روز پس از آغاز جنگ، دزفول هدف نخستین حملهی موشکی دشمن قرار گرفت.
»در نتیجهی حملههای موشکی عراق به دزفول در تاریخ 16 مهر 1359، دست کم هفتاد تن شهید و سیصد تن مجروح شدند و دهها منزل مسکونی و مغازه در شمال، مرکز و جنوب شرقی این شهر ویران شد…» (3).
پانزده روز بعد در خبری که از رادیو تهران پخش شد و رسانههای گروهی جهان آن را مخابره کردند، اعلام شد که دزفول با موشکهایی به طول 9 متر و وزن شش هزار کیلوگرم، در ساعت 10:00 روز 4 آبان 1359 هدف حمله واقع شده است. شروع حملههای موشکی به شهر دزفول، اعلام رسمی و جدی رژیم عراق در هجوم وحشیانه به شهرها، از جمله دزفول بود. تا پایان جنگ، دشمن متجاوز صدها موشک به این شهر مقاوم و انقلابی پرتاب کرد که تلفات و خسارات جانی و مالی فراوانی دربرداشت.
همچنین خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 20 اردیبهشت 1362 گزارش داد: در نوزده ماه گذشته، که صدامیان مزدور از حوالی جفیر و پادگان حمید، شهر اهواز را پیوسته هدف آتش توپخانههای دوربرد و موشکهای زمین به زمین خود قرار دادهاند، حدود 1514 گلولهی توپ، 34 موشک زمین به زمین و 120 راکت و بمب به سوی شهر اهواز پرتاب کردهاند. در جریان این حملههای وحشیانه، 2055 تن از هموطنان بیگناهمان در اهواز شهید و مجروح، 1097 واحد مسکونی ویران و دست کم 200 دستگاه وسیلهی نقلیه منهدم شد. (4) البته پس از این تاریخ نیز شهر اهواز بارها و بارها، هدف حملههای هوایی وحشیانهی دشمن قرار گرفت.
حملههای مزبور نقض آشکار حقوق بینالملل بشردوستانه بود. در همین مورد، مادهی 7 قواعد بنیادین حقوق بینالملل بشردوستانهی قابل اعمال در مخاصمات مسلحانه، که در سال 1978 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید، چنین بیان میکند:
»به منظور مصون ماندن جمعیت غیرنظامی و اموال غیرنظامی (از آثار مخاصمات مسلحانه) طرفهای مخاصمه همیشه باید (در انجام اقدامات خصمانهی خود) بین جمعیت غیرنظامی و نظامی تفکیک قائل شوند. در واقع، جمعیت غیرنظامی نباید هدف قرار گیرند و حملهها صرفا باید علیه اهداف نظامی جهتگیری شود.«
همچنین، در بند 2 از مادهی 3 قطعنامهی شمارهی 3675 که در 9 دسامبر 1970
با نام «اصول اساسی حمایت از جمعیت غیرنظامی در مخاصمات مسلحانه» در بیست و پنجمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید، آمده است: «در انجام اقدامات نظامی، باید بر مستثنی کردن جمعیت غیرنظامی (از شمول اقدامات خصمانه) هر گونه تلاشی صورت گیرد، از جمله اینکه جمعیت غیرنظامی نباید هدف اقدامات نظامی قرار گیرند.«
هجوم وحشیانه هواپیماهای عراق به شهر ایلام در روز بزرگداشت قیام 15 خرداد 1361 یکی از دهشناکترین حملات عراق در این مرحله بود که حدود چهل شهید و بیش از دویست مجروح بر جای گذاشت؛ اقدامی که در رسانههای خارجی نیز بازتاب طولانی داشت. (5).
مادهی 3 قطعنامهی تفکیک کلی بین اهداف نظامی و غیرنظامی که در سال 1969 به تصویب مؤسسه حقوق بینالملل در اجلاس ادینبورگ رسید، مقرر میدارد:
»نه جمعیت غیرنظامی و نه هیچ کدام از اهدافی که کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی صریحا آنها را حمایت کردهاند، نباید به عنوان اهداف نظامی تلقی شوند.«
جنگ شهرها زمانی حالت کاملا جدی و رسمی به خود گرفت که سخنگوی نظامی بغداد در 13 بهمن 1362 اعلام کرد:
»عراق از روز دوشنبهی آینده هدفهای تعیین شده در هفت شهر ایران (دزفول، اندیمشک، اهواز، کرمانشاه، آبادان، شوش و…) را هدف حمله قرار خواهد داد.» اما هنوز چند روز از این تهدید نگذشته بود که رژیم عراق دامنهی تهدید جنونآمیز خود را گسترش داد و اعلام کرد که چهار شهر رامهرمز، مسجدسلیمان، بهبهان و بندر امام خمینی را نیز هدف قرار خواهد داد. (6).
صدام حسین نیز شخصا، طی سخنانی در مقابل گروهی از دانشآموزان و فرهنگیان دبیرستان عراقی الدجله در کویت، که به دیدار وی آمده بودند، گفت:
»امشب ساعت 24:00 آخرین ساعت هشدار ما به آنها به پایان میرسد. سپس آنها در قبال آنچه بر سر خلقهای ایران خواهد آمد، مسئول خواهند بود؛ زیرا ما با هشدار دادن به خلقهای ایران مبنی بر ترک شهرها، وظیفهی اخلاقی خود را انجام دادهایم.» (7).
بدین ترتیب، رژیم بغداد حملات خود را به شهرهای بیدفاع آغاز کرد و نخست شهرهای مسجدسلیمان، اندیمشک و بهبهان را هدف حملهی موشکی قرار داد. سپس در بامداد روز 22 بهمن 1362، نخست با سه موشک و پس از چند ساعت، با دو موشک دیگر مردم دزفول را به خاک و خون کشید و بیش از یکصد تن را شهید و مجروح کرد. پس از این جریان، حملات عراق به مناطق مسکونی به طور پیوسته ادامه یافت.
رژیم بغداد زیر فشار افکار عمومی جهان، به نامه دبیر کل سازمان ملل متحد، که خواستار قطع حمله علیه اهداف غیرنظامی از تاریخ 22 خرداد 1363 (12 ژوئن 1984) شده بود، پاسخ مثبت داد. صدام حسین در پاسخ به درخواست دبیر کل سازمان ملل متحد، طی نامهای به تاریخ 20 خرداد 1363 (10 ژوئن 1984) نوشت:
»مفتخرم به شما اطلاع دهم دولت عراق پیشنهاد شما را مشروط بر اینکه ایران به آن پایبند شود، میپذیرد و لازم است در اسرع وقت، تدابیر فعال برای نظارت بر اجرای دو طرف اتخاذ شود.» (8).
صدام حسین دو روز بعد، در مراسم اعطای نشان شجاعت به خلبانان عراقی در سخنرانی برای ارتشیان عراق ماهیت چنین توافقات و میزان پایبندی رژیم عراق به توافقات بینالمللی را نشان میدهد:
»شما موافقت ایرانیان را با پیشنهاد دبیر کل سازمان ملل متحد در مورد متوقف کردن حملههای متقابل به شهرها شنیدید، مبادا سست شوید. اینها مسائل اداری است که شما نباید گوش دهید یا به آن کاری داشته باشید.» (9).
رژیم عراق تنها یک روز پس از موافقتنامهی مزبور مبنی بر منع بمباران مناطق مسکونی و فقط چند ساعت قبل از زمان شروع آن، در ساعت 6: 50 روز 21 خرداد 1363، دزفول را هدف چهار موشک زمین به زمین قرار داد که در این حمله 44 تن شهید و بیش از 250 تن مجروح شدند. همچنین حمله به شهرهای آبادان و خرمشهر نیز آغاز شد و پس از چندی، به دیگر شهرها و روستاهای کشور نیز گسترش یافت. تعداد 1227 شهید و 4682 مجروح حاصل تهاجمهای عراق به شهرهای بیدفاع ما در این مقطع از جنگ بود. (10) صلیب سرخ جهانی در این باره اعلام کرد:
»در جنگ ایران و عراق، نیروی هوایی عراق به بمبارانهای بلاتبعیض علیه مناطق مسکونی ایران اقدام کرد و خرابیهای درخور توجهی را به مکانهای
صرفا غیرنظامی وارد آورد و افراد غیرنظامی زیادی را هدف قرار داد.» (11).
صدام در یکی از گفتوگوهایش با خبرگزاری عراق درباره حملات هوایی چنین اظهار کرد:
»… ما هر وقت که بخواهیم ویران کردن شهرهای بزرگ آنان را با نیروی هوایی و موشکهای خود از سر خواهیم گرفت، اما ما باید کاری کنیم که آنان، کنترل اعصاب خود را از دست بدهند و حماقتهایی را مرتکب شوند که بر اثر آن، ما توان آن را بیابیم که نیروهای اساسی آنان را از میان برداریم.» (12).
با این استراتژی، رادیو بغداد بار دیگر طی بیانیهای اعلام کرد که شهرهای دزفول، مسجدسلیمان، تهران، دهلران، اندیمشک، رامهرمز، نهاوند، بهبهان، کرمانشاه، تبریز، هویزه، اسلامآباد، ایلام، سنندج، مریوان، گیلانغرب، خرمآباد، همدان، اهواز، بوشهر، بندر امام خمینی، بروجرد، آغاجاری، بانه، سرپلذهاب، سقز، سردشت و پیرانشهر هدف حملهی هوایی قرار خواهد گرفت. (13).
بدین ترتیب تنها 9 ماه بعد از تصویب توافقنامهی 12 ژوئن 1984 (22 / 3 / 1363(، عراق بار دیگر حمله به شهرها را آغاز کرد. در پی این بیانیهی رادیو بغداد، در ساعت 1:00 بامداد پنجشنبه 16 اسفند 1363، طی بیست ثانیه، شهر دزفول با هشت موشک هدف قرار گرفت. به دنبال آن بار دیگر مجامع بینالمللی، را واداشت تا برای توقف حمله به شهرها تلاشهایی را انجام دهند. از آن جمله پیشنهاد دبیر کل سازمان ملل مبنی بر قطع جنگ شهرها در تاریخ 20 اسفند بود که ایران بیدرنگ آن را پذیرفت، اما عراق سی دقیقه پیش از موعد تعیین شده، به تهران حمله کرد و عدم پایبندی خود را به موازین پذیرفته شدهی بینالمللی به اثبات رساند. همچنین در 17 فروردین 1364، تهران مجددا هدف حمله هوایی قرار گرفت. قبل از این حمله، روزنامهی الجمهوریه چاپ بغداد در تاریخ 7 فروردین 1364 نوشت: «عراق تصمیم گرفته است که جنگی تمام عیار را تعقیب کند.» رجزخوانیهای رادیو بغداد نیز این مسئله را تأیید میکرد:
»باید بدانید احساسی وجود ندارد. شهر و جبهه، کارخانه و منزل، پادگان و پارک برای ما یکی است. همه را ویران میکنیم و امکاناتش را هم داریم. چگونه بگوییم شهرها را نمیزنیم؛ مگر در شهرها چه کسانیاند؟» (14).
در این مرحله از جنگ شهرها نیز 570 غیرنظامی شهید و1332 غیرنظامی دیگر مجروح شدند. (15).
حملههای غیرانسانی ارتش عراق با حقوق جنگ مغایر بود. در مادهی 52 مقررات پروتکل نخست مقرر کرده است که اهداف غیرنظامی نباید هدف حملات یا اقدامات تلافیجویانه قرار گیرند و حملهها صرفا باید علیه اهداف نظامی باشد. در این ماده، حتی قید شده است که در صورت استفاده از مکانهای غیرنظامی برای کمک مؤثر به عملیات نظامی (مانند پرستشگاهها، مدرسهها و مکانهای مسکونی) چنین فرض خواهد شد که از مکانهای مزبور چنین استفادههایی نمیشود.
در قطعنامهی شمارهی 8 مجمع عمومی سازمان ملل با نام قطعنامهی «حمایت از جمعیت غیرنظامی در برابر خطرهای جنگ فراگیر«، که در سال 1965 به تصویب این مجمع رسید، به این ممنوعیت اشاره شده است. مادهی 2 قطعنامه مقرر میکند: «جنگ فراگیر خطری برای جمعیت غیرنظامی و آیندهی تمدن است. صرفا اعلام میکند تمامی دولتها و دیگر مقاماتی که مسئول اقدامات در مخاصماتاند، باید دست کم، اصول زیر را رعایت کنند: 1) اجرای حملات علیه جمعیت غیرنظامی ممنوع است. 2) اینکه باید همیشه بین افراد شرکت کننده در مخاصمات و اعضای جمعیت غیرنظامی تفکیک صورت پذیرد تا بر اثر آن، اعضای جمعیت غیرنظامی تا حد ممکن، از شمول اقدامات خصمانه خارج شوند.«
اما رژیم عراق به هیچ موافقتنامه یا کنوانسیون بینالمللی پایبند نبود و به قول صدام، آنها[مقررات بینالمللی یا توافقات]را چیزی بیشتر از مسائلی اداری نمیدانست.
عراق در دی ماه 1365، بار دیگر حملات موشکی و هوایی را از سر گرفت و شهر قم و سپس بروجرد و میانه و دیگر شهرها را نیز هدف حمله هوایی قرار داد. سپهبد ستاد حمید شعبان، فرمانده نیروی هوایی عراق، در مصاحبه با روزنامهی القادسیه گفت: «هواپیماهای عراقی آمادهاند به محض دریافت دستور از رهبری سیاسی، حملات خود را به شهرهای ایران از سر گیرند.» (16).
در مجموع طی حملههایی که از تاریخ 20 دی 1365 تا اسفند 1366 به شهرها و مناطق مسکونی انجام گرفت، 3035 تن شهید و 11150 تن مجروح شدند. حملههایی که نشان دهندهی نادیده انگاشتن اصول انسانی و زیر پا گذاشتن مقررات و کنوانسیونهای بینالمللی است.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در بیست و پنجمین اجلاس خود در 9 دسامبر 1970، قطعنامهی شمارهی 1375 خود را درباره اصول اساسی حمایت از جمعیت غیرنظامی در مخاصمات مسلحانه تصویب کرد. در بند 2 این قطعنامه آمده است: «جمعیت غیرنظامی نباید هدف اقدامات نظامی قرار گیرند.» بند 5 همان قطعنامه نیز هر گونه حمله به مناطق مسکونی و دیگر تأسیساتی را که صرفا جمعیت غیرنظامی از آنها استفاده میکنند، ممنوع کرده است.
تجاوزات هوایی و موشکی عراق، نقض آشکار قواعد بنیادین حقوق بینالملل بشردوستانهی قابل اعمال در مخاصمات مسلحانه بوده است. در بند 7 قطعنامه مصوب سال 1978 مجمع عمومی سازمان ملل راجع به (قواعد بنیادین… در مخاصمات مسلحانه) آمده است:
»برای مصون ماندن جمعیت غیرنظامی و اموال غیرنظامی (از آثار مخاصمات مسلحانه) طرفهای مخاصمه همیشه (در انجام اقدامات خصمانه خود) باید بین جمعیت نظامی و غیرنظامی تفکیک قائل شوند و جمعیت غیرنظامی نباید هدف حمله قرار گیرند. حملهها صرفا باید علیه اهداف نظامی جهتگیری شود.«
البته این مقررات بینالمللی کوچکترین ارزشی برای رژیم عراق نداشت و همچنین بیتفاوتی جامعهی جهانی و سازمانهای بینالمللی، به ویژه سازمان ملل متحد، به مثابهی چراغ سبزی به رژیم عراق برای ادامهی این حملههای ضدبشری بود؛ بنابراین، رژیم عراق بار دیگر از 10 اسفند 1366، شهرهای مختلف ایران را آماج حملههای ضدانسانی قرار داد. این حملهها که تا پایان فروردین، 1367 ادامه یافت، از میان 189 فروند موشک شلیک شده به سوی ایران، 133 فروند به سوی تهران نشانه رفت. قم، اصفهان، تبریز، شیراز، کرج و… نیز بارها، آماج موشکهای خصم شدند که افزون بر ویرانی بسیاری از
شهرها، 1727 تن شهید و بیش از 8293 تن دیگر مجروح شدند. عراق این بار علاوه بر افزودن نام 24 شهر دیگر ایران به فهرست حملات موشکی و هوایی، شهر حلبچهی عراق و روستاها و ساکنان عراقی آن را نیز بمباران شیمیایی کرد که یکی از تلخترین و ناجوانمردانهترین حوادث این جنگ نابرابر به شمار میرود. در این حمله شیمیایی بسیاری از مردم مظلوم و بیدفاع حلبچه قتل عام شدند. تصویرهای مخابره شده از اجساد سوختهی بچهها و مادرانی که آنها را در آغوش میفشردند تا شاید جگرگوشهشان را محافظت کنند، جهان را به لرزه درآورد. (17) (5).
بیگمان تمام حملات دشمن به اهداف و افراد غیرنظامی، عمدی بوده است که خود، نقض مسلم حقوق بینالملل است. به طور کلی، هدف عراق از دست زدن به این گونه اعمال ضدبشری و مغایر با اصول و قواعد بینالمللی، تضعیف کردن ارادهی ملت ایران در مبارزه با متجاوز بود.
همان طور که گفته شد، اعمال این رژیم در حمله به جمعیت غیرنظامیان، نقض آشکار مقررات حقوق بینالملل بشردوستانه از جمله مواد 51 و 52 پروتکل الحاقی نخست 1977 بود که شرح تفصیلی قاعدهی عرفی حمایت از افراد و اهداف غیرنظامی محسوب میشوند.
مقررات سال 1923 لاهه نیز در بیان مکانهای مشروع حملههای هوایی میگوید: «باید تنها علیه مواضع و هدفهای نظامی که تخریب کلی یا جزئی آنها متضمن برتری نظامی و شخصی برای حمله کننده باشد، صورت گیرد.» (18).
بنابراین در جنگ، مسئله تمایز و تشخیص هدفهایی که میتوانند هدف حمله قرار گیرند و آنچه حمله به آن ممنوع است، اهمیت ویژهای دارد. افزون بر مناطق غیرنظامی و بیطرف براساس بند 4 مادهی 56 پروتکل نخست الحاقی
به قراردادهای ژنو، منظور از تأسیسات غیرهستهای، هر گونه تأسیساتی است که دربردارندهی نیروهای خطرناکاند. این نیروها عبارتاند از: سدها، آببندها، ایستگاههای ژنراتورهای برق و ژنراتورهای هستهای. این نیروها، حتی جایی که هدف نظامی محسوب میشوند، نباید هدف حملهی تنبیهی قرار گیرند، این ممنوعیت با هدف حمایت از جمعیت غیرنظامی در زمان جنگ است. به گفتهی نمایندهی دولت غنا در کنفرانس دیپلماتیک پروتکل نخست، حمله به چنین تأسیساتی به معنی نسلکشی در سطح بسیار گسترده است. (19).
مادهی 60 پروتکل یک (1977) نیز بیان میکند: «از جمله مناطق ویژه که نمیتواند هدف حمله واقع شود، شهرهای بیدفاع است.«
رژیم عراق با بیش از 4695 بار حمله به مناطق مسکونی، هزاران بار این قانون بینالمللی را نقض کرد که در جریان آن مناطق مسکونی 308 بار هدف حملهی موشکی، 2695 بار هدف حملات هوایی و 1693 بار هدف حملات توپخانهای قرار گرفتند. در نتیجهی این حملات، بیش از 12420 تن شهید و 53118 تن زخمی شدند. (20).
1) مأخذ 26، ص 10.
2) سازمان مؤیدی، 50 روز از جنگ (حملات موشکی به تهران(، تهران: انتشارات سروش، 1368، ص 6.
3) روزنامهی کیهان، 19 / 7 / 1359.
4) سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارشهای لحظه به لحظه و انعکاس آن در خبرگزاریها، مطبوعات و رادیو و تلویزیونهای جهان، جلد دوم، تهران: انتشارات سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی، ص 10.
5) مأخذ 68، ص 6.
6) مأخذ 26، ص 11.
7) مأخذ 26، ص 12.
8) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ترجمهی اسناد سازمان ملل درباره جنگ ایران و عراق، مترجم محمدعلی خرمی، سند شماره 16610 / S,10 ژوئن 1984 (20 خرداد 1363(.
9) مأخذ 26، ص 12 و 13.
10) خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 359 اسفند 1363.
11) رژیم عراق با حمله به مکانهای غیرنظامی و مسکونی تعهداتی را نقض کرد که مصادیق و استنادات آن به شرح زیر موجود بوده است:در ماه سپتامبر 1937، دولت امریکا با واکنش در قبال اعلامیهی ژاپن مبنی بر از سر گیری بمباران شهر «نان کینگ» (nan king) در چین اعلام کرد که بمباران مناطق وسیعی که در آن، تعداد زیادی از ساکنان غیرنظامی وجود دارد، خلاف انسانیت و اصول حقوقی جنگ است. مجمع عمومی جامعهی ملل نیز در 30 سپتامبر 1938، قطعنامهای را به اتفاق آرا تصویب کرد که بدین شرح است:»1) هر گونه حملهی عمومی علیه جمعیت غیرنظامی، نقض مسلم حقوق بینالملل است.2) اهدافی که از هوا هدف حمله قرار میگیرند، باید قابل شناسایی باشند و حملهها صرفا، علیه اهداف نظامی باشد.3) در حملات هوایی، باید مراقبت مناسب صورت گیرد تا اشتباها، جمعیت غیرنظامی در مجاورت اهداف نظامی هدف حمله واقع نشوند.«(دبیرخانه کنفرانس بینالمللی تجاوز و دفاع، بازشناسی جنبههای تجاوز و دفاع، جلد دوم، تهران، 1368، مقالهی «حمله به مناطق مسکونی و افراد غیرنظامی» نوشته صفتالله طاهری شمیرانی، ص 145)پس از جنگ جهانی دوم نیز تلاشهای بینالمللی برای تنظیم مقررات مربوط به حمایت از غیرنظامیان ادامه یافت و نقض مکرر این اصل در جریان این جنگ، نه تنها از ارزش و اهمیت آن نکاست، بلکه ضرورت اقدامات جدیتری را در این زمینه نیز مطرح کرد. پس از چهار سال تلاش کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ در تاریخ 12 اوت 1949، چهار کنوانسیون از جمله کنوانسیون حمایت از افراد غیرنظامی در زمان جنگ به امضای نمایندگان دولتها رسید.در پی تحقق این مهم، به دلیل تغییر و تحولات بینالمللی و نیز توسعه و بهبود صنایع تولید تسلیحات، تلاشهای بینالمللی برای تدوین و توسعهی حقوق بشردوستانه ادامه یافت و در سال 1977، پس از سه سال کوشش، پروتکلهای الحاقی به کنوانسیونهای چهارگانه ژنو به تصویب رسید. این اقدام را میتوان بزرگترین توفیق جامعهی جهانی در زمینهی توسعهی حقوق جنگ، به ویژه حمایت از افراد غیرنظامی قلمداد کرد. در مادهی 48 پروتکل نخست در مورد حمایت از قربانیان جنگهای بینالمللی گفته شده است:»دو طرف درگیر برای تأمین احترام و حمایت غیرنظامیان در هر زمان بین مردم غیرنظامی و نظامیان و اهداف نظامی از غیرنظامی باید تمایز قایل شوند و بر این اساس، عملیات نظامی خود را صرفا علیه اهداف نظامی انجام دهند.«در این ماده، صریحا ضرورت تفکیک و تمایز بین اهداف نظامی و غیرنظامی و نظامیان از غیرنظامیان و رعایت احترام و حمایت از افراد غیرنظامی مورد تأکید قرار گرفته است. این قاعده قبلا در قطعنامهی مؤسسهی حقوق بینالملل مورخ 9 سپتامبر 1969 و در قطعنامهی مجمع عمومی سازمان ملل متحد شمارهی 2675، مورخ 9 دسامبر 1970 به عنوان یک عرف بیان شده بود.در مادهی 51، پروتکل الحاقی شمارهی یک با نام «حمایت از جمعیت غیرنظامی» مقررات تفصیلی درباره حمایت از غیرنظامیان بیان شده است. این ماده یکی از مهمترین مواد پروتکل مزبور است، در بند 1 آن ضمن حمایت کامل از ساکنان و افراد غیرنظامی در برابر خطرهای ناشی از مخاصمات مسلحانه، بر ضرورت رعایت و اجرای تمامی مقررات لازم الاجرای حقوق بینالملل در تمامی شرایط در این زمینه تأکید شده است. در بند 2 مادهی 51 تأکید شده که غیرنظامیان نباید هدف تاکتیکی تلقی شوند. در بندهای 4 و 5 آن نیز، ضمن ممنوع کردن اجرای حملههای نامشخص، موارد و مصادیق آن را ذکر کردهاند. برای نمونه، در این بندها، به ممنوعیت بمباران هوایی هدفی نظامی یا تعدادی از هدفهای نظامی مشخص و پراکنده، واقع در شهرهای بزرگ و کوچک، ده یا دیگر نواحی دارای جمعیت و اهداف غیرنظامی اشاره شده است.
12) ستاد تبلیغات جنگ، ستیز با صلح، ستاد تبلیغات جنگ، شورای عالی دفاع جمهوری اسلامی ایران، تهران: چاپ دوم، 1366، ص 157.
13) خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 71، خرداد 1363.
14) مأخذ 68، ص 7.
15) مأخذ 75.
16) مأخذ 68، ص 8.
17) بیشک پرداختن به ماجرای حلبچه نیاز به تحقیق گسترده و انتشار گزارشها و کتابهای متعددی دارد و اهمیت این موضوع که چرا و چگونه رئیس یک حکومتی این چنین ددمنشانه مردم بیدفاع یکی از شهرهای کشورش را هدف حمله هوایی و شیمیایی قرار میدهد، به اندازهای وسیع است که در حوصله این کتاب نیست و جا دارد به اشکال مختلف این پدیده را ترسیم و تحلیل کرد.
18) محمود مسائلی و عالیه ارفعی، جنگ و صلح از دیدگاه حقوق روابط بینالملل، تهران: انتشارات وزارت امور خارجه، 1371، ص 126.
19) kwakwa,E. The internation low of Armed conflict: personalan dmaterial fields of Applicon martinus nighff publisherd, 1992, p 148..
20) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ماهنامه نگاه «گزارشها و تحلیلهای نظامی – راهبردی» سال اول، شماره 6، شهریور 1376، ص 13.