هر چند نظر نویسندگان دوران پس از رنسانس در اروپا، چون جان لاک و ژان ژاک روسو در فراهم آوردن زمینه برای ظهور حقوق بینالملل بشردوستانهی نوین مؤثر بوده است، اما پس از تأسیس کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ در اواسط قرن نوزدهم، گرایشهای بینالمللی به تدوین مقررات این شاخه از حقوق، در قالب معاهدات و اعلامیههای بینالمللی جدیتر شد. در سال 1859، در نتیجهی نبرد سپاهیان فرانسوی و اتریشی در محلی به نام سولفرینو، در شمال ایتالیا، 36 هزار نفر از نیروهای دو طرف در مدت کوتاهی مجروح شدند. مجروحان در صحنهی نبرد در حال جان باختن بودند و کسی به کمک آنان نمیآمد، در چنین وضعیتی، یک بازرگان جوان سوئیسی به نام هنری دونانت (1) به سولفرینو وارد شود و تحت تأثیر وضعیت اسفناک آنجا، حرکت امدادی اولیه را برای نجات مجروحان سازماندهی کرد. وی پس از بازگشت به کشور خود، مشاهداتش در نبرد سولفرینو را در کتابی با نام «خاطرات سولفرینو«، (2) منتشر کرد و در آن دو پیشنهاد برای کاهش آلام قربانیان جنگ ارائه کرد:
»نخست، تأسیس یک جمعیت امدادی داوطلب در هر کشور که در زمان صلح آموزش دیده باشند تا در زمان جنگ، خدمات درمانی و امدادی ارائه کنند. دوم، دولتهای جهان در یک کنگره اجتماع کنند و اصل بینالمللی تخلفناپذیری را، که از طریق یک قرارداد ضمانت اجرا مییابد، تصویب کنند تا مبانی حقوقی حمایت از بیمارستان نظامی و پرسنل امدادی و درمانی را فراهم آورند.» پیشنهاد نخست دونانت به تأسیس صلیب سرخ و هلال احمر بینالمللی و پیشنهاد دوم او در سال 1864 به تصویب کنوانسیونهای ژنو راجع به بهبود شرایط مجروحان نظامی در جنگ منجر شد. (3) هر چند پیش از این تاریخ، دولتهای جهان طی اعلامیهی پاریس (در سال 1856) راجع به قواعد جنگ دریایی تلاشها و حرکتهای بینالمللی خود را برای وضع و تدوین مقررات حقوق مخاصمات مسلحانه و حقوق بینالملل بشردوستانه را آغاز کرده بودند، اما پس از تدوین کنوانسیونهای ژنو، توجه بینالمللی به مسئلهی حمایت از افراد در درگیریهای مسلحانه سیر شتابندهای به خود گرفت. طی نیمهی دوم قرن نوزدهم و نیمهی نخست قرن بیستم، افزون بر دو سند مزبور (اعلامیهی پاریس و کنوانسیونهای ژنو(، اسناد بینالمللی زیر در زمینهی حقوق جنگ و حقوق بینالملل بشردوستانه به تصویب رسید:
1) اعلامیهی سنپترزبورگ مورخ 29 نوامبر 1868 درباره ممنوعیت استفاده از گلولههای انفجاری کالیبر کوچک.
2) اعلامیهی نهایی کنفرانس بروکسل در سال 1874 درباره مقررات و رسوم جنگ. این اعلامیه برای نخستین بار فرق میان نظامیان و غیرنظامیان را مشخص کرد.
3) عهدنامههای لاهه مورخ 29 ژوئیه 1899 مشتمل بر دو قرار داد و سه اعلامیهی حقوق جنگ: قرارداد مربوط به قوانین و عرفهای جنگ زمینی، قرارداد مربوط به شمول عهدنامهی سال 1864 ژنو به جنگ دریایی و سه اعلامیه در زمینهی رعایت حقوق بشر در جنگ زمینی.
4) عهدنامهی سال 1904 لاهه درباره مصونیت کشتیهای بیمارستانی.
5) عهدنامهی مورخ 6 ژوئیه 1906 درباره حمایت از بیماران و مجروحان جنگی که عهدنامهی سال 1864 ژنو را مورد تجدید نظر قرار داد.
6) عهدنامههای لاهه مورخ 18 اکتبر 1907 شامل سیزده قرارداد و سه اعلامیه، که به جز قرارداد شمارهی 1 بقیه درباره حقوق جنگ و بیطرفی است.
7) عهدنامهی واشنگتن مورخ 6 فوریهی 1922 درباره تحدید سلاحهای دریایی و محدود کردن تعداد کشتیهای جنگی و عدم استفاده از زیردریایی.
8) پروتکل ژنو مورخ 27 ژوئیه 1925 درباره منع استعمال گازهای خفقانآور، سمی یا مشابه آنها و نیز مواد میکروبی.
9) عهدنامه ژنو مورخ 27 ژوئیه 1929 درباره رفتار با مجروحان یا بیماران و سرنوشت اسیران جنگی. این عهدنامه مجددا عهدنامه 1864 ژنو را مورد تجدید نظر قرار داد.
10) پروتکل لندن مورخ 22 آوریل 1930 مربوط به قواعد جنگ دریایی.
11) قرارداد مورخ 1935 درباره حفاظت از بناهای تاریخی، مراکز علمی و هنری در زمان جنگ.
12) پروتکل لندن مورخ 6 نوامبر 1936 درباره ممنوعیت حمله به کشتیهای بازرگانی یا زیردریاییها. (4).
از میان اسناد مزبور، عهدنامههای 1907 لاهه مهمترین سند بینالمللی در زمینهی حقوق مخاصمات مسلحانه محسوب میشوند. این عهدنامهها هنوز از نظر حقوقی، الزامآورند و تقریبا تمامی مقررات به حقوق عرفی تبدیل شده است. در این عهدنامه، مادهای با نام عضویت همگانی (5) گنجانده شده است که در گذشته، اثر و کارآیی این عهدنامهها را، به دلیل استناد برخی از طرفهای مخاصمه، مخدوش کرده است.
1) Henry Dunont.
2) A Memory of Solferino.
3) مأخذ 5، ص 11.
4) مأخذ 6، ص 80 تا 82.
5) General Participation Clause.