سخن از مزایا و معایب سلاحهای هستهای در مباحث مربوط به راهکارها، به صورت بسیار کلی بیان شده است. با این حال، یک جنبه از این بحث بر شرایط دشوار کنونی ایران بیشتر تأکید دارد. محور این جنبه از بحث، دربارهی رها کردن یا نکردن راهکار سلاحهای کشتار جمعی نیست، بلکه در مورد پیامدهای تعهدات بین المللی ایران برای منافع ملی آن کشور است. موضوع این بحث دربارهی پیوستن یا عدم پیوستن به NPT و دیگر معاهدات WMD (که رهبری کنونی آنها را پذیرفته است) و همچنین بحث در این مورد که این امر در راستای منافع ملی ایران است یا خیر، متمرکز میباشد. در پاسخ به این پرسش، دو موضع متضاد ارائه شده است: از یک سو، برخی چنین استدلال کردهاند که تصمیم کنونی رهبری ایران برای این که به طور سمی از راهکار تولید WMD چشم پوشی کند، یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که در تاریخ دیپلماتیک جمهوری اسلامی صورت گرفته است. آنها معتقدند
که تصمیم به پیوستن به معاهدات WMD، نتیجهی سیاست خارجی آرمان گرایانهای است که در وزارت خارجه تدوین شده است. امضا کنندگان این معاهدات از نظر درک نظریههای واقعگرایانه در روابط بین الملل، دچار نقص شدهاند و در نتیجه نسبت به نظریههای بازدارندگی و نیز شیوههای چانهزنی در مذاکرات بین المللی نا آگاه هستند. بدین ترتیب، آنها خود را متعهد به پیمان کردهاند که هیچ چیز از آن عاید آنها نمیشود و در نتیجه قدرت چانهزنی ایران و نیز نقش آن در معادلات بین المللی و منطقهای کاهش مییابد. از دیدگاه این نظریه پردازان واقعگرا، در جهان پر هرج و مرج معاصر، با توجه به موقعیت استراتژیک و حساس ایران، کشور ما نباید به این پیمان تبعیض آمیز [CTBT] اعتماد کرده و خود را تسلیم آن سازد. به این دلیل، ایران دست به مخاطره بزرگی زده است که کمترین هزینهی آن [در حال حاضر] از دست دادن قدرت چانه زنی در مذاکرات بین المللی و منطقهای است. در نهایت ما نیز مانند کره شمالی میتوانستیم در ازای این پیمان تبعیض آمیز به یک رشته امتیازات دست یابیم و این فرصت را به رایگان از دست ندهیم. (1).
جالب این است که کسانی که از دیدگاه واقع گرایانه خود صحبت میکنند و متعلق به هر دو طیف سیاسی هستند، خود به درستی نمیدانند که مذاکره کنندگان ایرانی چگونه میتوانستند در چارچوب سیاست خارجی وسیعتر ایران – که امکان مذاکره با طرف اصلی مذاکرات درباره سلاحهای هستهای (ایالات متحده) را نمیدهد – بهتر چانه زنی کنند؟ (2) با این حال یادآوری تجربهی توفیق ظاهری کره شمالی در
خودداری از تقبیح استفاده از سلاحهای هستهای و عین حال عقد موافقتنامه بین این کشور و ایالات متحده و وعدهی کمک 4 میلیارد دلاری این کشور در زمینهی انرژی، برای ایرانیان جالب توجه است.
در مقابل این دیدگاه، کسانی هستند که مورد انتقاد واقع شدهاند، آنها بر چسب آرمان گرایی خود را رد میکنند و استدلالهای خود را براساس مصلحتگرایی استوار میسازند. به عقیده آنها ایران در پیوستن به انواع معاهدات WMD چاره دیگری نداشته است و از همه اینها گذشته، هر یک از تصمیمات سیاسی خارجی باید در چارچوب خاص خود مورد ارزیابی قرار گیرد. آنان استدلال میکنند که موضع ایران بسیار متفاوت از هند یا پاکستان است. ایران کشوری است که شعارهای انقلابی آن برای صدور انقلاب تهدیدی نسبت به منطقه و نیز جهان تلقی میشود و نتیجه این شعارها، تحمیل انواع فشارهای بی سابقه اقتصادی، سیاسی، نظامی (جنگ) و حتی فرهنگی بوده است. لذا در این شرایط:
شاید تنها اتهامی که ایران – به عنوان کشوری که متهم به همه چیز از تروریسم تا نقض حقوق بشر و کارشکنی در فرایند صلح است – کمتر با آن مواجه بوده است، داشتن سلاحهای هستهای است و در صورتی که به پیمان نپیوندد و یا حتی ادعای داشتن سلاح هستهای را بکند (مانند کره شمالی(، به منزلهی اعلان یک جانبه جنگ بین المللی با همه هزینههای سنگین و خطراتی است که میتوان برای آن متصور شد. (3) در واقع، این عده معتقدند که هر گونه تلاش برای نقض تعهدات بینالمللی، اقدامی تجاوزکارانه تلقی میشود که پیامدهای وخیمی برای ایران در بر خواهد
داشت.
از سوی دیگر، هواداران راهکار سلاحهای هستهای به عدم انسجام و تبعیضهایی اشاره میکنند که در ذات خود NPT وجود دارد و نیز موادی از آن که در رابطه با ایران نادیده گرفته شده است (یعنی محروم ساختن این کشور از استفاده مسالمت آمیز از انرژی هستهای(. به نظر آنها تقسیمبندی میان کشورهایی که دارای سلاحهای هستهای هستند و آنهایی که فاقد آن میباشند، در NPT چشم انداز جالب توجهی را در زمینهی به دست آوردن تحرک اجتماعی برای کشورهایی که دشمن شناخته شده دارند، به دست میدهد و ایران باید هر چه زودتر بر همین اساس در مورد سلاحهای هستهای بیاندیشد:
» … اگر ایران، در حال حاضر سلاحهای هستهای داشته باشد باید همین الآن به آزمایش آنها دست بزند، چرا که فایده آن به صورت عاملی بازدارنده به منصه ظهور برسد. هنگامی که CTBT کاملا به مرحله اجرا درآید و پنج مکانیسم از شش مکانیسم آن در تهران و مسجد سلیمان وارد عمل شوند و ابزارهای ملی نیز در خدمت آنها قرار گیرند، آنگاه وجود هر نوع نارسایی، این پا و آن پا کردن، نقض پیمان و یا تقلب، بسیار دشوار شده و پیامدهای آن نیز بسیار مسألهساز خواهند بود. » (4).
هواداران سلاح هستهای در ایران استدلال میکنند که از نظر قانونی، ایران میتواند از NPT خارج شود و برنامههای هستهای خود را در پیش گیرد به شرط آن که از سه ماه قبل اطلاع بدهد و » تهدیدات فوق العادهای » را که منجر به أخذ این تصمیم شده است، اعلام کند. اما هنگامی که ایران قصد خود را برای خروج از این پیمان اعلام کند، با شماری از اقدامات تنبیهی رو به رو میشود که ممکن است توسل به زور هم در میان آنها باشد. ایران در برابر این اقدامات آسیبپذیر است به همین دلیل، هم اکنون باید اقدام کرد. اما اگر این امر امکان پذیر نباشد، احتمالا به این دلیل که ایران سلاحهای آمادهای در اختیار ندارد، حداقل کاری که میتوان انجام داد، نوعی تحلیل مقدماتی پیامدهای خروج از NPT است. با توجه به آزمایشهای اخیر هند و پاکستان و نیز محیط خطرناکی که ایران در آن قرار دارد، هواداران سلاحهای هستهای استدلال میکنند که چشمپوشی رسمی از راهکار هستهای سیاست خطرناکی برای ایران است.
1) » آزمایشهای هستهای » پیشین.
2) به این دلیل از هر دو طیف سیاسی صحبت میکنم که مواضع سیاست خارجی در ایران بسیار سیال بوده است. برای مثال، تا انتخاب آقای خاتمی، این گروههای عموما » چپ سنتی » بودند که به طور مؤثر از هر نوع بحث درباره روابط بین ایران و آمریکا جلوگیری کرده و آن را سازش تلقی میکردند. از مه 1997، این راست محافظه کار است که تمایل به ایجاد رابطه را توطئه میداند.
3) » آزمایشهای هستهای » ، پیشین.
4) حبیب عسگرخانی، پیشین. عسگرخانی از اساتید دانشگاه تهران در یک گردهمایی در دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی در سمیناری در مورد تعریف تهدیدات علیه ایران در 9 اکتبر 1999 بار دیگر این موضع را تکرار کرد. این تنها اشارهای است که میتوان از آن احتمال داشتن یک برنامه هستهای توسط ایران را دریافت. البته، صحبتهای عسگرخانی را به طریق دیگری نیز میتوان تفسیر کرد. این صحبتها، ممکن است مبین این باشد که حتی یک طرفدار برنامه سلاحهای هستهای فکر میکند که در مدت فقط چند سال، پس از خاتمه فرصت ایجاد شده توسط آزمایش پاکستان نقض NPT و عدم اجرای صحیح آن برای ایران بسیار خطرناک خواهد بود.