جالب است بدانید که، مخالفان سلاحهای هستهای در ایران، فضای بیشتری را در عرصه عمومی به موضع خود اختصاص دادهاند. به عقیده بسیاری از ناظران خارجی، با توجه به این که ایران در میان دولتهای دارای قدرت هستهای محاصره شده است. لذا، چارهای ندارد جز این که راهکار هستهای را تعقیب کند و همان نظریهی » انهدام متقابل قطعی » را که صلح هستهای را بین آمریکا و شوروی و اینک با روسیه تضمین کرده است، به کار گیرد. (1) اما در داخل ایران استدلالهای
ضد هستهای در قلمرو عمومی و همچنین موضع رسمی دولت در مورد نیاز به ایجاد یک منطقه عاری از سلاحهای هستهای در خاورمیانه تقویت شده است. با این حال، با توجه به آزمایشهای اتمی در جنوب آسیا، به نظر میرسد که طرفداران سلاحهای هستهای نیز از سکوت خود دست برداشته و خواهان مطرح کردن موضع خود در عرصه عمومی شدهاند؛ وضعیتی که پیش از این کمتر مصداق داشت. این امر به نوبه خود نیاز به اظهار نظر مخالفان سلاحهای هستهای را، برای روشن ساختن و تأمل بیشتر درباره مواضعشان ایجاد کرده و بحث بیشتری را برانگیخته است. از آنجا که به نظر میرسد استدلال مخالفان سلاحهای هستهای در ایران مفصلتر باشد، من کار خود را با این استدلالها شروع کرده و سپس استدلالهای مخالف را نیز مطرح خواهم کرد.
1) Guive Mirfendereski, The Iranian, January 20, 2000.میر فندرسکی، در ادامه چنین استدلال میکند که راه حل مسأله جست و جوی ایران برای وسایل بازدارندگی هستهای در گفت و گوی میان آمریکا و ایران نهفته نیست، بلکه در ره یافت جامعی نهفته است که مبتنی بر اصول جهانی عدم گسترش، تدابیر ایمنی، منع آزمایشها و بازرسیهای بین المللی برای همگان از جمله اسراییل باشد. از دیدگاهی متضاد، آیزنستات همچنین به صراحت بر مخاطراتی ملتی تأکید میکند که ایران در صورت پایبندی شدید به تعهدات NPT، ممکن است با آنها مواجه شود.