در سالهای اخیر، برخی از مباحث مربوط به تهدیدات استراتژیک ایران است که به پاکستان نیز ارتباط پیدا میکند. شماری از مفسران، ایران در منگنهی صدام حسین و طالبان توصیف کرده و برخی دیگر احتمال یک صدام حسین پاکستانی را مطرح کردهاند. ایران در مقایسه با این همسایگان، میانهرو و با ثبات به نظر میرسد.
با این حال، اگر همسایگان نامطمئن، دلیلی برای ایران، جهت دستیابی به سلاحهای هستهای باشند، بی گمان ترکیه در اول صف قرار خواهد داشت. روابط ایران با پاکستان به طور سنتی خوب بوده است. در زمان جنگ سرد، هر دو کشور به غرب گرایش داشتند. شاه نیز طی درگیریهای هند و پاکستان، در سالهای 1965 و 1971 از این کشور حمایت کرد. در اواسط دههی 1970 این وضعیت با بهبود روابط ایران با هند که متحد استراتژیک و تجاری بلند مدتی به شمار میرود توازن بیشتری پیدا کرد. روابط با پاکستان در طول دهه 80، با وجود بروز درگیریهای فرقهای در این کشور، همچنان خوب باقی ماند. ولی حمایت هر دو کشور از مجاهدین افغان، به دیدگاه مشترک در قبال آیندهی افغانستان تبدیل نشد. ایران در پی ایجاد یک دولت ائتلافی چند قومی، به عنوان بهترین راه حل برای ایجاد نظم در کشور همسایهاش افغانستان بود، در حالی که پاکستان به دلایل قومی و نژادی استراتژی حمایت از طالبان را که بیشتر، پشتون هستند، تعقیب میکرد. طالبان که از جمله بنیادگرایان سنی مذهب هستند، با شیعیان در افغانستان دشمنی داشته و در نتیجه با ایران نیز که دارای اکثریت شیعه بوده و منافعش در حمایت از همکیشان خود در آن سوی مرز میباشد، دشمنی دارند. حمایت پاکستان از طالبان و سرکوب شیعیان افغانستان، همراه با افزایش خشونتهای فرقهای در داخل پاکستان، باعث تغییر نگرش ایران نسبت به پاکستان شده است.
مسائل استراتژیکی دیگری نیز به تیرگی این روابط کمک کردهاند. یکی از این مسائل این واقعیت است که برخی ایرانیها میگویند که پاکستان در مقایسه با گذشته از موضع بالاتری با ایران برخورد میکند (برخی از مقامات ایرانی این موضوع را به هستهای شدن پاکستان نسبت میدهند(. (1) پاکستانیها در مقابل میگویند که ایرانیها از این که پاکستان فنآوری هستهای خود را در اختیار تهران نگذاشته است، عصبانی هستند. (2) مسألهی دیگر، احتمال همکاری هستهای بین پاکستان و عربستان سعودی میباشد. همگان میدانند که پاکستان در گذشته همکاریهای نظامی و امنیتی با دولت سعودی داشته است. این همکاریها در زمان حمایت دو کشور از مجاهدین افغانی علیه شوروی بیشتر شد. از آن زمان به بعد همکاری دو کشور در حمایت از طالبان ادامه یافت. ایرانیها، گمان میکنند که دیدار (بی سابقه) شاهزاده سلطان، وزیر دفاع سعودی، از تأسیسات غنی سازی اورانیوم پاکستان در سال 1999، نشانهی همکاریهای بیشتر و گستردهتر بین دو کشور باشد. ایران نیز در مقابل، از روابط با هند بهرهبرداری کرده و در پی تحکیم پیوندهایش با قدرت مسلط شبه قاره هند میباشد و تا جایی که منافع ملی ایران بر منافع فکری و مذهبیاش تقدم داشته باشد، تهران منافع مشترک بیشتری با هند سکولار خواهد داشت تا با پاکستانی که دچار تفرقه میباشد.
همان گونه که یک محقق هندی گفته است:
» هند و ایران، دست به دست هم میدهند تا از طریق زمینی (راه بندر عباس و تهران(، آسیای جنوبی را به آسیای مرکزی متصل کنند. » (3).
بزرگترین تهدیدی که امروزه پاکستان میتواند برای ایران ایجاد کند، ناشی از در هم گسیختگی و ضعف دولت مرکزی این کشور است. برای رفع این مشکل، باید افراط گرایی در پاکستان کنترل شود، وضع مالیاتها اصلاح شود، اصلاحات شکل جدی به خود بگیرد، به فساد و خویشاوند سالاری پایان داده شود و یک سیاست اقتصادی صحیح، همراه با کاهش مخارج نظامی به اجرا درآید. در همین حال، پاکستان، هند را رو در روی خود دارد، کشوری که از نظر اقتصادی به خود متکی است و از نظر نظامی و در زمینهی سلاحهای متعارف و هستهای نیز نسبت به پاکستان برتری دارد. به همین دلیل، برنامهی سلاحهای هستهای پاکستان به روشنی بازتاب رقابت این کشور با هند است.
میتوان چنین استدلال کرد که این سلاحها از نظر پاکستانیها، بقای کشور را تضمین میکنند و در نتیجه به یک تهدید واقعی پاسخ میدهند. پاکستان با توجه به ضعفهای استراتژیک خود (از جمله نداشتن عمق(، به اندازه کافی سرگرم مقابله با مشکلات داخلی و رویارویی با هند است و دیگر نمیتواند دشمنان بیشتری برای خود بتراشد.
با توجه به این مطالب، چه تهدید دیگری از طرف شرق متوجه ایران است؟ یک افغانستان بی ثبات، برای ایران خوشایند نیست. یک همسایهی متخاصم، به ویژه همسایهای که شیعیان را تهدید میکند، مایهی سرزنش دائمی ایران شیعه مذهب است و ممکن است منجر به زد و خوردهای مرزی و حوادث مشابه شود. ایران نشان داده است که هیچ گونه تمایلی به درگیر شدن در مسائل سیاسی افغانستان یا توسل به » جنگ تنبیهی » و یا » دادن درس به طالبان » ندارد. حمایت پاکستان از طالبان بر روابط میان ایران و پاکستان سنگینی خواهد کرد؛ اما بعید است منجر به بروز جنگ شود چه رسد به این که نیاز به سلاحهای هستهای باشد. پاکستان اولویت را به مسائل مرزهای شرقی خود داده است و خواهد داد. رقابت استراتژیک این کشور با
ایران در این منطقه بسیار بعید است.
بزرگترین تهدید برای ایران در این منطقه، فروپاشی نظام سیاسی کشورها و یا دست داشتن آنها در جرایم فراملی، از جمله قاچاق مواد مخدر است. امروزه قاچاق مواد مخدر هزینههای اجتماعی و اقتصادی جدی، برای ایران و همسایگانش به بار میآورد. به طور کلی، برای رفع این مسائل سلاحهای هستهای هیچ کاربردی ندارند، اما از جمله موضوعات امنیتی هستند که باید هر چه زودتر مورد رسیدگی قرار گیرند.
1) گفت و گوهای خصوصی با ایرانیان، 2000 / 1999.
2) مصاحبه با مقامات پاکستانی، 1999.
3) Bahbani Sengupta, “India in the 21 st. Century” International Affairs. April 1997, vol.73 No2,p.309.