روسیه نه تنها مواد و لوازم حیاتی را جهت برنامههای موشکی و هستهای، در
اختیار ایران قرار میدهد؛ بلکه سلاحهای متعارف پیشرفته از جمله زیر دریایی و موشکهای زمین به زمین قابل استقرار در کشتی را نیز به این کشور داده است. روسیه و ایران همچنین دارای منافع استراتژیک مشترک در منطقه دریای خزر هستند، به ویژه آن که سیاست آمریکا در منطقه این است که مانع از عبور خطوط لولهای انرژی از خاک ایران شود و همچنین توانایی روسیه را برای به بازار رساندن منابع انرژی دریای خزر، به حداقل کاهش دهد.
بدین ترتیب، احتمال دارد با گذشت زمان – به طور بالقوه – تضاد منافع بین روسیه و ایران به وجود آید. از آنجا که هر دو کشور مسیرهای مناسبی برای عبور طبیعی نفت و گاز حوزه دریایی خزر به شمار میروند، اگر ایران و آمریکا روابط خود را بهبود بخشد و ایران به مسیر عبور اصلی انرژی تبدیل شود؛ وارد رقابت مستقیم با روسیه خواهد شد. در صورتی که سطح تولید میادین نفت و گاز خزر کمتر از انتظارات مبالغه آمیز باشد، این رقابت شدیدتر خواهد شد. حتی با سیستم موجود خطوط لوله، ایران مدعی است که میتواند تا 700 هزار بشکه در روز را به صورت مبادلهای، از کشورهای دریای خزر به صورت خطوط لوله به داخل خاک خود انتقال داده و به همان میزان، نفت خود را از خلیج فارس صادر کند. در مقابل با استفاده از نفت خزر و پالایش آن، بازارهای شمال کشور را تأمین کند. از سوی دیگر، تقویت تواناییهای نظامی ایران، به ویژه اگر دارای موشکهای دوربرد و سلاحهای کشتار جمعی نیز باشد، میتواند تهدیدی برای روسیه تلقی شود. از این رو، این پرسش مطرح میشود که چرا روسیه به ایران برای به دست آوردن تجهیزات نظامی کمک میکند؟ پاسخ را باید در امنیتی مغشوش و متناقض حاکم بر مسکو یافت. همانند دیگر مسائل سیاست خارجی روسیه، از جمله روابط با چین. به نظر میرسد که در این مورد نیز سیاستهای روسیه دچار تناقض است. وزارت خارجه و وزارت دفاع این کشور اغلب مخالف یکدیگرند و گروههای فشار
ستیزه جویی وجود دارند که برای فروش تسلیحات و انتقال فن آوری فشار وارد میآورند. شرکتهای بزرگ نفت و گاز روسیه- لوک اویل (1) و گاز پروم (2) – نفوذ زیادی در مسکو دارند و از بسیاری جهات، سیاست خارجی خاص خود را اعمال میکنند. این مسأله اغلب در مورد افراد روسی و شرکتهای کوچک روسی که در زمینهی توسعه برنامههای موشکی به ایران کمک کردهاند، پیش میآید. در هر مورد، روسها هنگامی که با مقامات آمریکایی تماس حاصل میکنند تکذیب میکنند که سیاست رسمی دولت از چنین کمکهایی حمایت میکند؛ این کمکها نقض برنامه کنترل تکنولوژی موشکی (MTCR) است که روسیه آن را به امضا رسانیده است. با این حال، به نظر میرسد که روسیه قادر و یا مایل نیست که به طور مؤثر قوانین خود را به اجرا در بیاورد؛ این امر نشان دهنده ناتوانی مسکو و یا تلاش عمدی برای صدمه زدن به منافع آمریکا، از راه تقویت تواناییهای ایران است. توانایی پوتین، رییس جمهور روسیه، در سر و سامان دادن سیاست روسیه در قبال منطقه دریای خزر، در آینده مشخص خواهد شد. یکی از نخستین ابتکارات رییس جمهور جدید روسیه، پایان دادن به توافق با آمریکا در مورد محدودیت فروش تسلیحات متعارف به ایران بوده است.
با این همه، روسیه آماده پذیرش فشارهای آمریکا برای توقف کمکها به برنامههای توسعه موشکی ایران میباشد. چرا که این کشور همچنان علاقهمند است با شرکتهای آمریکایی همکاری کند. اگر همکاری روسیه با ایران متوقف شود، برنامه موشکی ایران به تأخیر خواهد افتاد. با این حال، از آنجا که ایرانیها به دلایل استراتژیک، خواهان ساخت موشک هستند؛ بی شک با حمایت روسیه و یا بدون آن برنامه خود را ادامه خواهند داد.
1) Lukoil.
2) Gazprom.