جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

جدی گرفتن نیازهای امنیتی ایران

زمان مطالعه: 3 دقیقه

بررسی گام‏های عملی برای متقاعد ساختن ایران، مبنی بر این که پایبندی آن به NPT به نفع این کشور است، مستلزم توجه به نیازهای امنیتی مشروع ایران

می‏باشد. بخشی از این نیازها عبارتند از: نگرانی ایران از توان نظامی آمریکا، اسراییل و عراق؛ اعتراض نسبت به تلاش‏هایی که برای محدود ساختن زیر ساخت قدرت هسته‏ای آن کشور صورت می‏گیرد، در حالی که برنامه‏های هسته‏ای ایران دارای مقاصد صلح آمیز است؛ اعتراضات دیر پا نسبت به » معیار دوگانه » ای که در NPT نسبت به عضویت ایران، اعمال شده است و روابط نزدیک ایران با روسیه.

دیدگاه ایران نسبت به مسائل منطقه‏ای که امنیت این کشور را تهدید می‏کنند – شاید جدا از حضور نظامی آمریکا در منطقه – گذشته از این که چه کسی در ایران بر سر قدرت باشد، همچنان بدون تغییر خواهد ماند. به عبارت دیگر، دولت جانشین هر قدر که نسبت به ایالات متحده موضع دوستانه‏ای داشته باشد و تمایل بیشتری نسبت به اسراییل از خود نشان دهد؛ و نیز ممکن است بخواهد بسیاری از برنامه‏هایی را که دولت کنونی آغاز کرده است، تعقیب کند. امروزه، امنیت ایران بیشتر مبتنی بر استراتژی تدافعی است بر خلاف روزهای نخست انقلاب، هنگامی که درباره تصرف شبه جزیره عربستان و سرنگون کردن پادشاهان سنتی سخن گفته می‏شد. (1).

ایران با مسائل جدی در منطقه رو به روست. ایران باید با ناآرامی و جنگ داخلی در چند کشور همسایه، به ویژه در افغانستان مقابله کند. افغانستان به دلیل وجود یک جنگ داخلی ظاهرا بی پایان – که به شکلی روز افزون ایران را نیز درگیر ساخته است – چند پاره شده است. ایران از آن نگران است که پاکستان روز به روز بی ثبات‏تر شود و زیر نفوذ مسلمانان سنی رادیکال – شبیه طالبان – قرار گیرد. از سوی

دیگر، در عراق صدام حسین به گونه‏ای مستحکم کنترل قسمت بزرگی از کشور را در دست دارد، ولی بسیاری از کردها در شمال عراق در منطقه‏ای امن و خود مختار به سر می‏برند. بحران در عراق می‏تواند به خشونت و بی ثباتی در این کشور منجر شود که این مسأله به گونه‏ای اجتناب ناپذیر به ایران نیز سرایت خواهد کرد. قفقاز نیز صحنه‏ی کشمکش‏های داخلی است؛ درگیری ارمنی‏ها و آذربایجانی‏ها بر سر ناگورنو – قره‏باغ، ادامه درگیری در گرجستان بر سر آبخازستان و جدال‏های روسیه در مناطق جنوبی خود و به ویژه در چچن. در قسمت‏های شرقی‏تر، ایران از نظر دیپلماتیک، درگیر هرج و مرج و زد و خورد در تاجیکستان شده است، کشوری در آسیای مرکزی که جمعیت‏اش بیشتر فارسی زبان و شیعه مذهب هستند.

تحولات یاد شده، نشان می‏دهد که این منطقه در بر دارنده‏ی منازعات گوناگونی است که دارای ابعاد نظامی مهمی هستند و لا ینحل باقی مانده‏اند؛ و احتمالا موجب گسترش بیشتر سلاح‏های کشتار جمعی و سیستم‏های پرتاب آنها می‏شوند. به منظور افزایش برد و دقت سیستم‏های پرتاب، پیوندهای بین منطقه‏ای، میان صحنه‏های درگیری آشکارتر می‏شود. برای مثال، موشک‏های دوربرد مستقر در اسراییل و عربستان سعودی و احتمال استقرار آنها در آینده‏ی نزدیک در هند و ایران، توانایی دسترسی استراتژیک هر یک از این کشورها را، به مناطقی فراتر از کشورهای همجوارشان افزایش می‏دهد.

با توجه به تجربه ایران در حملات موشکی عراق در جریان جنگ تحمیلی و همچنین به علت مجهز بودن بسیاری از کشورهای همسایه‏ی ایران به موشک‏ها و هواپیماهای ضربتی دوربرد، طبیعی است که تهران، خواهان توانایی مشابهی باشد. موشک‏های زمین به زمین با کلاهک‏های جنگی متعارف و یا غیر متعارف برای ایران، که قادر به خرید هواپیماهای ضربتی دوربرد و بسیار گران قیمت (از نوع غربی) نیست، نوعی توانایی بازدارندگی ایجاد می‏کند. از آنجا که در حال حاضر

هیچگونه دفاع مطمئنی در برابر حملات موشکی، حتی در میدان نبرد وجود ندارد، این سلاح‏ها برای نیروهای آمریکا و متحدین مستقر در خلیج فارس نیز نوعی تهدید به شمار می‏روند.

ساختار نیروی نظامی متعارف ایران، از ضعف قابل ملاحظه‏ای رنج می‏برد و دچار محدودیت منابع مالی است؛ به همین دلیل، این کشور همچنان » استراتژی لانه‏ای » را تعقیب می‏کند. برای مثال، نیروی دریایی ایران با خرید زیر دریایی‏های کیلو – کلاس (2) از روس و موشک‏های کروز از چین، توجه نیروی دریایی آمریکا در خلیج (فارس) را به خود جلب کرده است. البته توانایی نیروی دریایی ایران تنها برای به چالش کشیدن ایالات متحده در خلیج فارس کافی است، نه آنکه این کشور را شکست دهد. ایران همچنین تلاش می‏کند با استفاده از مین و موشک‏های مستقر در ساحل خلیج فارس، توانایی خود را در زمینه‏ی کنترل رفت و آمد شناورهای دریایی گسترش دهد. بنا به گفته‏ی تحلیل‏گران، فرماندهی مرکزی (CENTCOM(، ایران در زمینه‏ی مین گذاری به صورت پنهانی نیز از توانایی بیشتری برخوردار شده است و قادر است از زیر دریایی‏ها به عنوان سکوهای متحرک برای مین گذاری در آب‏های عمیق استفاده کند. و لیکن، از آنجا که نفت صادراتی ایران باید از تنگه هرمز بگذرد، بعید به نظر می‏رسد که این کشور بجز در حالت‏های بسیار اضطراری، این تنگه را مسدود کند. ایران بیشتر علاقه‏مند به کسب توانایی برای کنترل تنگه‏ی هرمز می‏باشد.


1) این نظر نویسنده فاقد بسند و واقعیت تاریخی است. ایران در سیاست خارجی خود، هیچ گاه در پی تصرف سرزمین همسایگان نبوده است. هویت یابی مسلمانان در آن شرایط و تأثیر پذیری از انقلاب اسلامی به معنای سرنگونی پادشاهان و تصرف سرزمین همسایگان نباید تلقی شود. (مترجم(.

2) Kilo-Class.